💠 #انسان_۲۵۰_ساله 💠
📝 #سیدعلی_حسینی_خامنهای
🔸 #فصل_دوم : امامت
📍 #بخش_سی_و_چهارم
پیشوایی فکری، پیشوایی سیاسی و یا هر دو، پس از رحلت پیامبر و انشعاب فکری و سیاسی مسلمانان که به چند فرقه شدن پیروان اسلام انجامید، از آنجا که نکتهٔ اصلی اختلاف را مسئلهٔ رهبری سیاسی امت تشکیل میداده و واژهٔ امامت و امام سرنوشت ویژهای پیدا کرد، بیش از هر معنای دیگری در مفهوم #رهبری_سیاسی به کار رفت و کم کم معانی دیگر تحتالشعاع این معنی قرار گرفت؛ به طوری که وقتی در قرن دوم هجری مکاتب کلامی اسلام یکی پس از دیگری به وجود آمد و گرایشهای گوناگون اسلامی را به صورت ایدئولوژیها و مکتبهای مرزبندی شده و مشخص درآورد، یکی از مسائل مهم همهٔ این مکتبها را مسئلهٔ امامت تشکیل میداد که به معنای رهبری سیاسی بود.
در این مسئله، معمولاً از شرایط و خصوصیات امام -یعنی حاکم و زمامدار جامعه- سخن میرفت و هر گروه را در این باره عقیده و سخنی بود. در مکتب تشیع نیز -که از نظر پیروانش اصلیترین جریان فکری اسلام است- امامت به همین معنا گرفته میشد و نظریهٔ آن مکتب دربارهٔ امام، بدین گونه خلاصه میگشت که: امام و زمامدار سیاسی جامعهٔ اسلامی باید از سوی خدا معین و به وسیلهٔ پیامبر معرفی شده باشد، و باید رهبر فکری و مفسر قرآن و آگاه از همهٔ رموز و دقایق دین باشد، و باید پاک و معصوم و مبرا از هر عیب و نقیصهٔ خَلقی و خُلقی و سببی باشد، و باید از دودمانی پاک و پاک دامن تولد یافته باشد، و باید و باید.
و بدین گونه، امامت که در عرف مسلمانان قرن اول و دوم به معنای رهبری سیاسی بود، در عرف خاص شیعیان، به جز رهبری سیاسی، رهبری فکری و اخلاقی را نیز در مفهوم خود فراگرفت.
🔸https://zil.ink/tarazmedia_ir
💠 #انسان_۲۵۰_ساله 💠
📝 #سیدعلی_حسینی_خامنهای
🔸 #فصل_دوم : امامت
📍 #بخش_سی_و_پنجم
هنگامی که شیعه کسی را به عنوان #امام میشناخت، نه تنها ادارهٔ امور اجتماعی، که راهنمایی و ارشاد فکری و آموزش دینی و تصفیه و تزکیهٔ اخلاقی را نیز از او انتظار میبرد؛ و اگر این وظایف از او ساخته نمیبود، او را به عنوان «امام به حق» نمیشناخت و به حُسن ادارهٔ سیاسی و قدرت نمایی نظامی و سلحشوری و کشورگشایی -که در نظر دیگران، معیارهای بسندهای(۱) به شمار میآمد- قناعت نمیورزید.
بنابر تلقی شیعه از مفهوم امامت، امام یک جامعه، همان قدرت فائقهای(۲) است که حرکت جمعی و منش فردی افراد آن جامعه را توجیه و رهبری میکند و در آن واحد، هم آموزگار دین و اخلاق، و هم فرمانروای زندگی و تلاش آنهاست.
با این بیان، پیامبر نیز امام است؛ چه آنکه رهبری فکری و سیاسی جامعهای که خود شالودهریزی کرده، به دست اوست. و پس از پیامبر نیز امت را به امامی نیاز هست تا بتواند جانشین -خلیفه- وی و متحمل بار مسؤولیتهای او -و از آن جمله رهبری سیاسی- باشد. و شیعه معتقد است که این جانشینی، طبق تصریح پیامبر، از آن علیبنابیطالب و سپس متعلق به امامان معصوم آن خاندان است. (برای تفصیل و استدلال باید رجوع شود به کتب مربوطه)
این نکته گفتنی است که آمیختگی سه مفهوم #رهبری_سیاسی، #آموزش_دینی و #تهذیب_روحی در خلافت و حکومت اسلام -که امامت و حکومت اسلام را دارای سه جنبه و سه بعد قرار داده است؛ چنانکه بعضی از متفکران برجستهٔ این زمان بهدرستی بیان کردهاند- ناشی از آن است که اسلام در اصل، این سه جنبه را از یکدیگر تفکیک نکرده و به عنوان برنامهای از این سه جهت، بر انسان عرضه شده است.
پس پیشوایی امت نیز به معنای پیشوایی در این سه جهت است و شیعه به دلیل همین گستردگی معنای امامت است که عقیده دارد امام باید از طرف خدا تعیین شود.
________________
۱. کافی، شایسته
۲. (فوق) مسلط
🔸https://zil.ink/tarazmedia_ir