کلید رمز خوشبختی و سعادت در منزل است . در خانواده است ، پیش پدرو مادر است ... رضایت پدر و مادر ، و مهرو محبت به فرزندان و همسر شاه کلید حل مشکلات زندگی شماست . دل شاد کردن مومن ، حل گرفتاری های برادران و خواهران مومنت ، کمک و خدمت و کوتاهی نکردن برای اسلام و جامعه اسلامی نماز اول وقت و سعی در عبادت و یاد خداوند در تمام لحظات همه و همه و خیلی های دیگر که جای ذکرش نیست کلید گشایش شما در دنیا و آخرت است . اینها را گفتم که یک چیز بزرگ نشود و از بقیه غافل بمانیم ... خداوند همه را با هم از ما می خواهد!☝️ @tarighatezendegi

#کلیپ تنها انسانی که ظرف وجودش خالی و تهیست و چیزی از خودش ندارد ، برای دیده شدن و پز دادن محتاج ابزارهای خارجی( مثل بادیگارد و لباس و خدم و حشم و کاخ و مرکب و قد و قامت و خوشگلی و پوست ناز و ... ) هستند . و تنها انسان های فقیر مثل خودشان ، آنها را ستایش می کنند و به زندگی آنها حسرت می خورند . @tarighatezendegi

⚠️⚡️چرا بعضی از انسان ها دوست دارند مال ، جسم ، اصل و نسب مدرک و تحصیلات و دیگر دارایی هایشان را به رخ همدیگر بکشانند ؟ ریشه و علت اصلی این عقده ها ، خودخواهی ها ، و تکبر و غرورشان دقیقا چیست ؟ قسمت اول تنها انسانی که ظرف وجودش خالی و تهیست و چیزی از خودش ندارد ، برای دیده شدن و پز دادن محتاج ابزارهای خارجی( مثل بادیگارد و لباس و خدم و حشم و کاخ و مرکب و قد و قامت و خوشگلی و پوست ناز و ... ) هستند . و تنها انسان های فقیر مثل خودشان ، آنها را ستایش می کنند و به زندگی آنها حسرت می خورند . و چون فقیرند و درکی از حقیقت آدمی ندارند ، اگر به آنها انتقاد شود جواب های سربالایی می دهند : مثل دارندگی و برازندگی ، در حالی که همه انسان ها غنی و پربار می دانند که دارندگی انسان به مال و اموال آنها نیست و برازندگی او هم به غرور و تکبر و زندگی طاغوتی نیست . بلکه برعکس انسان بزرگ و غنی مثل امیرالمومنین بینیاز از هر مخلوق و هر دنیایی می باشد ، چنانچه می فرماید دنیای شما مثل بینی بز است برای من ! و چنین انسانی که وجود پر باری دار ما میبینیم که بسیار مردم دار و ارزشمند و برای جامعه انسانی هم بسیار سودمند است و همه از پرتو اش استفاده می برند . اما انسان های فقیر و پوچ و توخالی ، جز سیاهی و ظلمت ، جز فتنه و آشوب ، جز خراب کردن کانون خانواده و جامعه ، جز آفریدن تبعیض و خودخواهی ، جز بازی در جبهه شیطان ، کاری بلد نیستند و توانایی هم ندارند . ما می بینیم که در جامعه ما کسانی که غنی ترند و کسانی که از دنیا بینیاز ترند ، آنها به جای اینکه به دنیا بچسبند و برای دنیا و به خاطر او زندگی کنند و هر جا دنیا میرود آنها هم مانند بردگان و بندگان مخلص دور او حلقه زنند ، در همه جا دست از دنیا زده اند و برای خدا و جامعه و مردم ایثارگرانه مجاهدت کرده اند . ما ندیده ایم افراد فقیر و خودخواه و دنیا گرا را ، که به وقت سختی ها به فکر مردم و جامعه باشند و در روند زندگی آنها گام موثری بردارند . بلکه تا دیده ایم ، از مردم خورده اند ، چپاول کرده اند ، و همیشه خواسته اند خونشان رنگین تر از دیگران نما کند و همیشه خودشان را در بالا بالاها دیده اند ! شما بگویید کسی که خودش را در بالا بالا ها می بیند ، کسی که به فکر این است که آرایشش خراب نشود یا اتوی شلوارش به هم نریزد ، آیا می تواند به وقت جنگ و سختی و سیل و بدبختی کنار مردم حاضر شود و در کنار آنها بایستد یا اینکه اگر هم آمدو ایستاد فقط آمدو چندتا عکس گرفت و نشاد داد تا مردم ریایشان را ببینند تا از محبوبیتشان در انظار کم نشود ؟؟؟ و چه درد آور است که جامعه ای خودش در سختی و فقر بسر ببرد ، و به جای اینکه عوامل بدبختی خودشان که این خودخواهان فقیر و پست ، که فقط به فکر خودشان هستند را ببینند ، آنها را زیبا و بزرگ و تازه در حسرت زندگی این جماعت هم می باشند . و برعکس کسانی مثل قشر کارگر و مردمی که مجاهدانه و خالصانه دارند برای جامعه و خانواده اشان تلاش می کنند را نمی بیند و برای آنها بهای کم قائل است . برای کارگرش حقوق ماهی سه چهارتومن قرار می دهد ، اما برای دیدن یک کنسرت و خیلی چیزهای دیگر که تنها پولش در جیب بخور بخوران می رود چه قدر خرج می کند ! و بعد هم می گویند کارگر بیچاره ! تو در عمل داری به بخور بخورها بها میدی ! حرف با عمل نمی سازد ... لطفا شعار ندهیم ... یه روایتی خوندم می گفت شیطان از گناه ما انسان ها تغذیه می کند و بزرگ می شود ... با خودم می گفتم یعنی چه ؟ چطور شیطان گناه ما را می خورد و بزرگ میشود ؟؟؟ امروز معنای آن حدیث را دانستم ... ! مردم با توجه و میل به گناه ، با هزینه کردن به جلوه دادن بدبختی های خودشان ، با ارزش قرار دادن و الگو قرار دادن همین سلبریتی ها و آقا زاده ها و حسرت خوردن به زندگی آنها و سعی در شبیه کردن خودشان به آنها ، با عکس گرفتن کنار دنیا و اهل دنیا و آرزوها برای رسیدن به مقامات اهل دنیا ، شیطان و یاران جنی و انسانی و راه آنها را رشد می دهند ، تغذیه می دهند ، بزرگ می کنند و کاری می کنند که این انسان ها در جامعه اسلامی قد علم کنند و راست راست با تکبر و خودخواهی گام بردارند و اصلا هم شرمنده نباشند و اصلا هم خجالت زده از کردارشان قرار نگیرند . به والله اگر همین مردم برای اهل دنیا و دنیا ارزشی قائل نبودند و مانند شیعیان واقعی امیرالمومنین پیرو خط و مشی آن حضرت می شدند ، در جامعه اسلامی آنها به جای تکبر و غرور با پول هایشان فقط اشک های چشمانشان را خشک می کردند و از فقر و نداری و دربه دری که هیچ کس آنها را نمی بیند می سوختند ! آنها بزرگ شدند چون یک مشت فقیر و اهل دنیا و اهل طاغوت و اهل یزیدو معاویه آنها را بزرگ کردند و به آن ها بها دادند ... @tarighatezendegi

⚠️⚡️چرا بعضی از انسان ها دوست دارند مال ، جسم ، اصل و نسب مدرک و تحصیلات و دارایی های دیگرانشان را به رخ همدیگر بکشانند ؟ ریشه و علت اصلی این عقده ها ، خودخواهی ها ، و تکبر و غرورشان دقیقا چیست ؟ قسمت دوم به خدا ، امر به معروف و نهی از منکر برای چنین جماعتی فقط ندیدن آنها و بی ارزش دانستن آنهاست ! اگر مردم برای انها و پولشان و راهشان تنها بینی بز برایشان هویدا میشد ، ان ها فقزشان و بدبختی و ذلالت و کوچکیشان در جامعه به درستی روشن میشد و همه رسوا میشدند و همه واقعیت را به چشمانشان می دیدند و حق و باطل معلوم میشد . حق و باطل نامعلوم شده چون ما ، نامعلوم شده ایم ... تو یک صحنه ای از فیلم محمد رسول الله ، ابوسفیان وارد مدینه میشود ! مومنین و مسلمانان به لباس و مرکب و اسم و رسم او بهایی نمی دهند ، و ابوسفیان دربه در میشود و مدام به مومنین می گوید من ابوسفیانم آیا مرا نمی شناسید ؟ ( کنایه به مردم که اسم و رسم و خانه کاشانه و مرکب و خدم و حشمم را ببینید ) او در آخر خیلی احساس حقارت می کند و حس پوچی به او دست می دهد . او می فهمد که دیگر قدرتی ندارد . قدرت او به نگاه مردمی بود که الان دیگر او را قوی و بزرگ نمی دیدند . همین شد که در اخر کنار پیامبر امد و غرورش به باد رفت و ایمان اورد و مسلمان شد و دراخر سپاه اسلام که که همیشه جمعیت در اقلیتی بودند با اقتدار و رشادتی وارد مکه می شوند و از اینکه اشراف مکه دیگر قدرتشان که همان نگاه و توجه مردم بود را از دست دادند همه تسلیم شدند و فوج فوج به اسلام گراییدند و مکه را بدون جنگ و خونریزی دو دستی تقدیم رسول الله کردند . به همین راحتی مکه فتح شد . این قدرت خداست . قدرت دادن ، بزرگ شدن و کوچک شدن فقط در نگاه انسان ها معنا پیدا می کند . پس نگاه هایمان را درست کنیم تا دیگر آقا و آقا زاده ها و خودخواهان و طماعان و اشراف بر سر ما حکومت نکنند . این همان انقلاب اسلامی است ... . این همان منقلب شدن قلوب و الابصاریست که خداوند در قرآن از آن بیان می کند . وقتی قلوب و ابصار منقلب شد جامعه هم عوض می شود . مگر مردم به غیر از جامعه هستند ؟ جامعه را مردم تشکیل می دهد . @tarighatezendegi

#کلیپ خاطره از علی کاظمی خیلی جالب و تاثیرگذار ... در این خاطره علی کاظمی به یک فرمول عجیب و پیچیده الهی برای رسیدن به بعض مقامات خاص اشاره می کند ... چه کسانی مستجاب الدعوه هستند ؟ اگر دنبال مستجاب الدعوه شدن هستید و به دنبال راهی برای رسیدن به این مقام می گردید حتما ببینید ... @tarighatezendegi

⚠️⚡️بنده دنیا بودن چگونه است و چه معنایی دارد ؟ اگه دیدید یه وقتی ، برای امورات و زندگی مادی دنیا ، آنچه را که خداوند از شما می خواهد را انجام ندادید ، و مدام بهانه آوردید و حق رو به خودتان دادید ، بدانید اینجا شما بندگی خدا را نکرده اید ، یعنی خدا برای شما تصمیم نمی گیرد و شما از ایشان اطاعت نمی کنید ... بلکه شما اینجا بنده دنیا شده اید ، و دنیاست که با چرخ فلکش دارد برای شما تصمیم می گیرد و شمایید که در حال اطاعت بی چون و چرای دنیا هستید ! ... یه وقتی هست که در پاره ای از امور جزیی و ناچیز ، خدا را به دنیا نمی فروشید ، مثلا باور کردید که روزی دست خداست ، و به خاطر دو ریال پول سرو صدا و دل آدمیزاد را نمیشکنید ، اما یه جایی امتحانات بزرگ تر میشود و این جا به جای دوریال پول ، بازی سره ۱۰ ریال میشود ... اگر سر ده ریال افتادید به دنبال دنیا ، و خودتان را به آب و آتش زدید اینجا یعنی ایمان شما با خدا تا مرز دو ریال بود ... ایمان شما به خدا هنوز اندازه ده ریال نشده است . پس هنوز باید روی خودتان کار کنید ، تا به چنان درجه ای از ایمان برسید که اگر نون شب نداشتید ، اما یک وقت یک دنیا رفاه برای شما چشمک زد ، هواستون باشد که خدای خودتان را به مال دنیا عوض نکنید ... البته به میزان رقم های دنیا و وابستگی شما به دنیا ایمان شما مورد سنجش قرار میگیرد و ایمان افراد در شرایط متفاوت ، متغیر است ، پس سعی در اصلاح خودتان بگیرید . زهد در دنیا دقیقا یعنی همین ... زهد در دنیا یعنی به خاطر دنیا کاری نکنید و دنیا روی اعمال و رفتارتان تاثیر نگذارد ، بلکه در هر شرایط تنها خداوند تاثیرگذار واقعی باشد . اگر به خاطر دنیا عصبی شدید ، فحاشی کردید ، دله زن و بچه و مومنین راشکاندید ، خودتان را بر بقیه ترجیح دادید ، حال خودتان را گرفتید ، تن و جسم و روحتان را به زحمت انداختید و ایمان به وکالت خداوند نداشتید و به خدا نسپردید ، بدانید شما دارید بندگی دنیا را می کنید و حرفای او را گوش می دهید ... و این را بدانید هر چه قدر شما حرف اینو آن را که همه مصداق دنیا باشد گوش کردید و دنبال هر آنچه رفتید جز اطاعت خداوند ، به همان اندازه از لا اله الا الله، یا به همان اندازه از اخلاص ، یا به عبارت روشنتر از اسلام و تسلیم بودن و بندگی خداوند فاصله گرفته اید و به همان اندازه مسلمان نیستید ... و این نکته حائز اهمیت است که هر آنچه میل ما را به آنچه که خدا فرمان نداده یا منافات با فرمان ایشان دارد بکشاند ، این یعنی دنیا ، و معنای دنیا تا این حد وسیع است ! حتی غرور ، به خاطر حب جان و برتری خود از دیگران همه مصداق اهل دنیاست ، زیرا آنچه که داخل این دنیاست همه اش یا مادیست یا از جسم مادی انسانی است و اصلا جنبه روحانی ندارد . انسان به جسمش و هر آنچه با جسم او مرتبط است و برای جسم آن رفاه می آورد مانند خانه ، اسباب و وسایل ، خدم و نوکر ، مرکب و لباس ، جسم سالم و خوشگل و تک پس رو تک دختر و اصیل و تحصیل کرده و ... می نازد و بر خود می بالد و همه اش برای او غرور آفرین است. و الا آنچه که واقعا انسان دارد که همان روح اوست و تنها همین روح است که پس از مرگش به آسمان عروج می کند بدون هیچ قیدو بند مادی و جسمانیتی خواهد بود ، و اصلا این روح احساس منیت و برتری نخواهد داشت . زیرا همه ارواح از یک جنسند . و برتریتی جز میزان علم و تقوا با یکدیگر نخواهند داشت . و چون انسان عالم و متقی می داند که وجودش از خداوند است و خودش از خودش هیچ چیز ندارد ، حتی علمش هم از خداست ، روحش هم از خداوند است ، پس دیگر چه حس برتربینی از خودش می تواند داشته باشد ، جز اطاعت و بندگی بی چون و چرای خداوند خالق بینیاز و اوج کسب لذت و معنویت از وجود باری تعالی ... پس می توان این را یقین کرد که انسان پر مدعای ، مغرور که حتی اسمتن خودش را عالم میشمارد ، او نه تنها عالم نیست بلکه چون خودش را درگیر مادیات و به بندگی دنیا کشیده است ، نتوانسته رشد کند بزرگ شود و عالم گردد تا بدید سبب متواضع و اهل خشوع باشد. و خلاصه که روح مطلق انسانی جای هیچ گونه منیت و خودخواهی و برتر بینی در خود ندارد الا جسم او که طالب دنیاست و تا درگیر دنیا باشد به روحانیت و علم واقعی و تواضع بندگی نخواهد رسید . و کلا بنده دنیا بودن با بزرگی و رشد و تعالی او ناسازگار است و هر دو کاملا ساز مخالفی می زنند . @tarighatezendegi

#کلیپ این خانم حقیقت را با صدای بلند ، رسا ، بدون تهدید و سرو صدا بیان کرد ... ولی صم بکم عمی فهم لایعلمون ... وقتی منافع دنیوی وسطه ... وقتی صحبت از پول و اسم و شغل خوبو ، پرستیژ با کلاسه ... واقعا چگونه می خواهید این انسان های اهل دنیا به خاطر انسانیت یا خداوند کاری برایتان انجام دهند ؟ اگر صحبت از انسانیت می کنند فقط صحبت از منافع انسانی خودشان است . آنها بسیار بی عقل و بیشعور هستند ... که اگر عاقل بودند آخرت خودشان را به دنیای با شیطان بودن نمی فروختند ... جداً جهنم جای هر چی خر و الاغه ... به گفته بعضیا بلانسبته خر و الاغ ... @tarighatezendegi

#کلیپ ⚠️موجودات بسیار خطرناکی که با هر دولت و مکتبی می‌مانند، نه فقط فکرشان که حتی تیپ و قیافه اینها براساس وضعیت حکومت‌ها تغییر می‌کند!!! می‌فهمند، فساد را، تبعیض را، ظلم را، عقب‌ماندگی را و . . . اما سکوت می‌کنند چون به شدت چالش گریز و محافظه‌کار ، منافق ، خودخواه و به شدت نگران حق و حقوق خودشان هستند به گونه ای که آن را در اول و آخر و همیشه در اولویت قرار می دهند @tarighatezendegi

✅⚠️برای رسیدن به آرامش تنها دست خداوند را ببینید اگر انسان هر چیزی به او از مال دنیا می رسد ، بی واسطه آن را از خدا بداند ، اگر خدا شناس باشد و به علم و حکمت و ربوبیت الهی ایمان داشته باشد ، همیشه شکر گذار خواهد بود و دیگر چیزی برای او کم و ناچیز نخواهد بود . اما انسان هایی که دست ها و واسطه های رزقشان را می بینند ، و به آنها امید بسته اند ، مسلما از بی عدالتی و تبعیض آنها رنج می برند ، و همیشه گلایه و همیشه خود را محتاج و مفلوک و رنج کشیده می بینند . این قشر همیشه در عذابند و همیشه در تلاشند تا به هر طریقی شده با هر زور و تدبیری حق و حقوقشان را در دنیا پس بگیرند . در حالی که غافلند که خداوند متعال ، در دنیا اجازه بی عدالتی و پایمالی حق و حقوق ها را داده است ، لذا با همه جد می توان گفت دنیا مهد بی عدالتی هاست . البته این خود در جهته رشد و سعادت انسان حکمت دارد . پس انسان چاره ای ندارد برای رنج نکشیدن خداوند را وکیل و مدبر عالم بداند ، و تنها از او طلب کند و تنها از او انتظار داشته باشد . اگر این گونه فکر کردیم و واسطه ها را دیگر ندیدیم و تنها خدا را همه کاره دانستیم ، آن وقت قلبمان آرام میشود ، و به آرامشی خواهیم رسید که خداوند در قرآن این آرامش را مختص مومنین و اولیا خودش خطاب می کند . @tarighatezendegi

#کلیپ اگر حضور سرمایه خارجی ، اگر حضور ابرقدرت های جهان ، اگر تعامل و همکاری با آمریکا و اسرائیل برای ما دنیا و زندگی بهتری را رقم می زند ، پس چرا ما در کشورهایی مثل مکزیک و هند و مصر و ... شاهد این ماجرا نیستیم ؟ ببینید از استاد زرشناس @tarighatezendegi

✅✅✅ دلیل عقلی که چرا دنیا گرایی از بندگی و آباد کردن آخرت می کاهد و بدان فاصله می دهد .... وقتی به انسانی می گویید ، آخرت وجود دارد ، دنیا محل رشدو امتحان تو است ! اگر قبول کرد و آخرتش را به دنیایش فروخت ، دو حالت دارد ... یا این شخص منافق بوده است ... یا این شخص هنوز به مرحله باور نرسیده است ... اگر منافق باشد و در ظاهر قبول کند و پشت سر اهل انکار باشد تکلیف این چنین انسانی کاملا روشن است ... اما اینکه چگونه است که فهمیده اما باور نکرده این مشکل اکثر مسلمان هاست ... باور و یقین یک توفیق الهیست و تنها با عبودیت و بندگی خداوند و غور در فهم و توجه و ذکر زیاد معنا پیدا می کند ... اینکه ما یک چیزی را می فهمیم اما به آن باور نداریم نشان از کم کاری و عدم تلاش برای بدست آوردن رضایت خداوند است ، نشان از خودخواهی ها و هواها و هوسرانی های ماست ... زیرا که اگر انسان به خداوند و خواست الهی دائم توجه می نمود ، مسلم بود که دیگر آخرت و مرگ را فراموش نمی کرد و هرگز دلداده دنیا نمی گشت ... دلداده دنیا شد و باور کرد که دنیا همه چیز اوست ، چون دائم به او توجه می نمود لذا باورش دنیای فانی شد ... پس می توان گفت انسان اگر بخواهد توجهش به اوامر الهی شود و برای آخرتش تلاش کند ، باید از توجهات و علایقات دنیا فاصله بگیرد ... و این خود استدلال و دلیلی عقلانیست بر این مساله که چرا انسان باید برای اطاعت خداوند و آباد کردن آخرتش ، دست از تعلقات دنیویش بکشد . این نمی شود که ما همه فکرمان دنیا و ارضای شهوات جسمانیمان باشد بعد بگوییم که مطیع خداوند هستیم و یا اینکه در طلب آباد کردن آخرتمان می باشیم . حال با بسط و شکاف این موضوع دانستید ، که چرا دنیا و شوق و ذوق برای به دست آوردنش و آرزوهای آن همه و همه در اسلام مذموم است و نتنها توصیه بدان نمی شود بلکه مدام سخن از نهی و ترس از آن آمده است . و این را هم دانستید که کسانیکه مدام بر علیه اسلام جبهه می گیرند و می گویند اسلام در مقابل آزادی انسانی ایستاده است و یا اینکه به فکر تحریف اسلامند و می گویند اسلام با دنیا گرایی و تجمل گرایی و اشرافیت مخالف نیست ، همه و همه این افراد تماما خودشان مادی گرا و از باورمردان ابدیت کاذب این دنیا هستند ، که البته این باور و این جبهه نشان از تلاش و تمرین زیاد در رفع نیازات و خواستگاه های نفسانیشان بوده است . مسما این تمرینات و این تلاش بر روی عقلشان حجابی شده است که دیگر حقیقت واقعی را نخواهند فهمید . پس تو ای انسان مغرور به علم و دانشت نشو ، بلکه بدان بخش اعظم اعتقاد و باورت باید در عمل تضمین شود ، شاید به همین دلیل است که در قرآن مدام و به کرات می فرماید : الذین آمنو و عملوا صالحات ، گویا ایمان بدون عمل صالح شکل نمی گیرد و گویا این دو با همند که مکمل یکدیگرند . پس اگر ایمان باشد و عمل نباشد ، بسیار زود ایمان منقلب میشود و جایش را به کفر و تباهی می کشاند ، هرچند اگر شخص خودش نداند و نفهمد که چه بر سر او دارد می آید . و اگر عمل باشد و ایمان نباشد باز میشود ریا و خودنمایی و فشارش از جای دیگر وارد میشود و از جای دیگری هم به شکل دیگری تخریب می کند . @tarighatezendegi

#کلیپ بسیار آموزنده و اثرگذار @tarighatezendegi

✅✅✅چرایی فلسفه و واقعیت نگهداری از سگ و علت تبلیغات وسیع غرب از فرهنگ سازی و حفظ این جریان ⚠️ ۱- سگ و گربه چه وقت به خانه انسان ها ورود پیدا می کند ؟ وقتی که انسان تنها شد . اگر انسان تنها نباشد و خانواده تشکیل بدهد ، و روابط گرم اجتماعی داشته باشد ، اصلا دیگر وقت سگ بازی و نگهداری از سگ در منزل را ندارد ... وقتی انسان هست ، دیگر چه دلیلی به رجوع به حیوان دارد ... پس به قطع می توان گفت که سگ بازی روابط اجتماعی ما را ضعیف می کند ، مارا تنها می کند و این نگاه و عمل کاملا با عقلانیت سلیم و دین ما که امر به جماعت و جامعه سالاری دارد ضدیت و در تضاد است . ۲- سگ ها جای آدمیزاد را پر می کنند چون ما نمی خواهیم خودمان را اصلاح کنیم ، چون ما نمی خواهیم روابط اجتماعیمان را تقویت بکنیم . ۳- چون ما به سگ ها ارزشی بالاتر از انسان می دهیم و می گوییم سگ وفایش بیشتر است ...‌ ۴- انتظار داریم انسان ها هم مثل سگ تکه استخوانی برایشان پرت کنیم و آنها برایمان پارس کنند ! آیا به واقع همین کار را خودمان دوست داریم ؟ پس صورت مساله را پاک نکنیم جامعه را بشناسیم و خودمان را با جامعه وفق دهیم . ۵- علاوه بر آن همان طور که گفتیم سگ بازی در منزل وقت گیر است ، به جای اینکه به یکدیگر سر بزنیم ، صله رحم داشته باشیم ، به مشکلات و گرفتاری های یکدیگر بپردازیم ، به عبارتی به انسانیت و آیین آدمیت احترام گذاریم ، ما الان به سگ پرداخته ایم و حقوق آن برایمان مهم شده است ، حقوقی که تنها باید خارج از منزل و در باغ یا در حیاط برای نگهبانی نگه داری شود . ۶- همین وقت گیری باعث میشود که ما از عبادت خداوند هم غافل بمانیم به جای تلاوت قرآن ، به جای پرداختن به نوافل و جمع کردن توشه آخرتمان به لهو و لهو و بازی های فریبنده که هیچ فایده ای برای انسان ندارد سرگرم می شویم . ۷- تمام کسانی که مدعی نگهداری سگ هستند این ها نه رابطه درستی با خداوند دارند ، نه احترامی برای انسان ها ، نه آخرتی را قبول دارند که حالا بخواهند برای آن هم تلاش کنند . آنها بسیار خودخواه و خودبین و از عقل و خرد ناچیزی در حد همین تمایلات دنیوی برخوردارند متاسفانه جهل و غفلت بیداد می کند ، و تنها هواهای نفسانی خودشان را می بینند و از هیچ اصول و قائده ای که منافات با تمایلاتشان باشد را پیروی نمی کنند . آنها به این دنیای ناچیز و بی مقدار دل خوش کرده اند و تمام تلاششان دنیایشان هست و نه خداوند و نه حقیقت و واقعیت و نه هیچ چیز دیگری ... ۸- نکته حائز اهمیت دیگر این است که غرب با تبلیغ سگ بازی و گربه بازی و میمون بازی و و هر چیز دیگری ، در صدد این است تا مردم مسلمان ما را به سمت افکار و فلسفه های فکری خودشان بکشانند . وقتی توانستند یک مسلمان را قانع کنند که سگ بازی نه تنها مشکل ندارد بلکه سودمند هم هست ، رفته رفته روح و روان او را به اطاعت و بندگی و تقلید از فرهنگ غربی می کشانند . ۹- با تقلید از روانشناسان و فلسفه های غربی ، که تماما مادیگرا ، لاییک و دنیا گرا هستند مسلما نگاه ها از سمت قرآن و روایات و مراجع عظام تقلید و فلسفه فکری اسلامی ضعیف تر و کم رنگ تر میشود . تا حدی که این شخص ناخداگاه اگر خودش را مسلمان هم خطاب کند اما در واقع و در باطن نه از اسلام خوشش می آید و نه از قرآن و از معصومین و نه از هیچ یک از فلسفه ها و تفکرات اسلامی دیگر ... ۱۰- غرب و شیطان با این کار رفته رفته ، انسان ها را کافر می کنند ، بدون این که شخص خودش هم بفهمد ... جوری با خنده و ، شادی و زیبایی های مستانه غیر واقعی ، و تمدن فریبنده خودشان انسان را فریب می دهد که از یک مسلمان کافر بالفطره می سازد و این جریان بسیار خطرناک است . ۱۱- و ما نباید فقط نگاهمان به سگ باشد ، تمام تبلیغات غرب ، همه اش دنیاگرایی و بر پایه مکتب اومانیستی می باشد و باید همه فرهنگ سازی های نابودکننده اشان ، را برای مسلمان ها روشن کنیم ‌و دست دشمن را از این مرز و بوم اسلامی به فضل خداوند قطع و کوتاه بنماییم . @tarighatezendegi

#کلیپ عشق شعر نیستم ، اما اشعار شهریار دیوانه ام می کند ... بشنوید خیلی جالبه ... وقتی که می گه : طفل بودم دزدکی پیرو علیلم ساختند 😭😭😭 چه خوبه آدم گریه کنه ، برای روزی که فقط خودش میماند و خدای خودش ... ای جوان مغرور نشو نوبت تو هم خواهد رسید ...😢😢😢 @tarighatezendegi

✅✅✅خداترسی را جدی بگیرید ... ترس از خدا در بحث تربیتی بسیار جدی است ! انسان تا از چیزی نترسد و حساب نبرد ، آدم نمی شود ... شاید شنیده باشید که می گویند خداوند انسان هایی را که دوستشان دارد را خیلی زود به سزای اعمالشون میرساند تا زود توبه کنند و برگردند . بله خداوند انسان هایی را که می داند راه بازگشتی برایشان وجود دارد ، حتما در همین دنیا مجازاتشان می کند اما مجازاتی که بتوانند توبه کنند و راه بازگشتی برایشان باشد . آنها که می گویند از خدا نترسید خدا که ترس ندارد آنها دوستان خوبی برای شما نیستند . از خدا ترسیدن یعنی سرپیچی از اوامر الهی ... آری اگه انسان خلف باشد و مطیع بالله گردد مسلم است که جز عشق و محبت از یار چیز دیگری نصیبش نمی شود ... اما آن کس که می بینید الان با خدا به عشق و محبت برخواسته است ، او از سرپیچی از اوامر خدا بسیار ترسان است . این امر واضحی است که باید ترسید ، به طور مثال یک سیگاری تا وقتی متوجه نشود که سیگار زیان بار است مدام استعمال می کند ... یا مثلا تا فرد تشخیص ندهد ارتباط حرام با نامحرم چه آسیب های دنیوی و اخروی بر او می گذارد به کارش ادامه می دهد ... یا اگر زوجی در منزل بد رفتاری با خانواده داشته باشد تا عواقب شومش را لمس نکند دست از منشش نخواهد کشید ... همه چیز از همین ترس اصلاح می شود ... ترس از آتش جهنم ... ترس از به فنا رفتن زندگی در دنیا و ... جالب است بدانید که کسانی که اهل احتیاط و دقت و پرهیزکاری هستند این ها زیاد می ترسند و زیاد فکر می کنند ... اما عمدتا افراد خلاف کار ، یا کسانی که مورد اغوای شیطان قرار میگیرند این ترس از اعمال ، کم کم با فریب و نیرنگ و شهوات ، حجاب بر عقل آنها میشود و آنها اصلا فکر نمی کنند ... انسان های خلاف کار نمی ترسند ، بهتر است بگوییم از حقیقت نمی ترسند ... اتفاقا آنها نیز می ترسند اما از وهم و پوچ و کسانی می ترسند که اصلا ترس در آنها وجود ندارد .. و هر چه انسان در ناحق گری بی باک تر و دلیر تر باشد ، این انسان به مراتب شرورتر و پست تر نفهم تر و احمق تر خواهد بود ... پس ای انسان های با تقوای پرهیزکار ، بترسید از خدا و احتیاط کنید که نترسیدن و لاابالی گری و حتاکی و جسارت و پر رویی این ها همه از صفات اهل گناه و فسق و فجور است ... بترسید از خدایی که شما او را نمی بینید اما همه شما نزد او حاضر هستید ... انسان هایی که از حقیقت می ترسند همیشه توسط بی حیاها و سرکش ها مورد تمسخر واقع میشوند ... جالب است بدانید که انسان های گناه کار ، و به اصطلاح نترس ، همیشه از نگاه خداباوران و ترسو های دستگاه الهی ، موجودات احمق ، کم خرد ، بی ارزش و یلاقبا خوانده میشوند ... ارزش آنها در نزد اهل تقوا از حیوان کمتر است ... چون حیوان بیشعور است و بر او خرده ای نیست اما انسان موجود با فهمیست که تنها خودش را به خریت و نفهمی می زند و این اوج پستی و حقارت یک موجود است . پس بترسید که ترس از خدا و حقیقت ، مایه تمام رشد و سعادت و کمال آدمیست ... آدمی بدون ترس به هیچ کجا جز خاری و دربه دری و جهنم نخواهد رسید . @tarighatezendegi

ترس دو گونه است : ترس از حق و ترس از ناحق ... ترس از حق که بر هر عقلی واجب است ، همان خداترسی و ترس از واقعیت های زندگی ( مثل ترس از خودکشی ، ترس از خیانت و ...) را شامل می شود . ترس از ناحق ، همان اوهام و خیال ، پوچیات و معدومات و آنچه که نیست و اصلا ترس برآن روا نمی باشد را شامل می شود . مثلا ترس در برابر دفاع از جان و ناموس ... یا ترس از طاغوت و اربابان خود رای ... یا ترس از شیطان و جن در برابر حق ... یا ترس از دست دادن موقعیت و منصب ها و میز و صندلی در مقابل ادای حق... خلاصه کنم خدمتتون که کلا ترس معیار بندگی ما را مشخص می کند . اگر از خدا و واقعیت های زندگی ترسیدید شما مطیع و بنده خدا هستید ... اگر ترس از دست دادن پول و شهرت و آبرو داشتید و در مقابل حق ایستادید ، یعنی شما بنده پول و شهرت و آبرو شده اید ... اگر ترس از شیطان و جن داشتید ، و او در اعمال و رفتارتان تاثیر گذاشت یعنی تو عبد و بنده آنها شده ای ... در کل بدانید ترس شما بیان گر این است که بنده چه چیزی یا چه کسی هستید ... تنها از خدا بترسید و از هیچ چیز دیگری نهراسید تا رستگار شوید ... البته این را بدانید رسیدن به این نقطه نترسیدن ، مجاهدت های زیادی را می خواهد ... و این نقطه که انسان جز از خدا نترسد یعنی اطاعت و عبودیت محض الهی و نهایت کمال در انسانیت ... بله درست است با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی شود ... ترس از خدا داشتن و نترسیدن از هیچ دنیایی ، به شعار باشد امه یک صدا فریاد میزنیم ... اما به واقع چه کسی می تواند همپای امیرالمومنین و اهل بیت این گونه شجاع و دلیر باشد و اینگونه مجاهدت کند و اینگونه اطاعت در خور خداوند را به عمل بیاورد؟؟؟ @tarighatezendegi

#کلیپ آمریکا رو به افول است ... کلام رهبر و نائب امام امت اسلام حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداه عج @tarighatezendegi

سنت قطعی تاریخ بشنوید از فیلسوف ، عالم ، حکیم و رهبر و نائب برحق امام زمان ... بسیار دیدنی و تکان دهنده @tarighatezendegi

#کلیپ پیروزی تضمین شده است ... خدای متعال می فرماید ان ینصرکم الله فلا غالب لکم ... از آن طرف کی خدا ما را یاری می کند ؟ ان تنصروالله ینصرکم ... اگر خدا را یاری کنید خدا شما را یاری خواهد کرد ... پس پیروزی در یاری کردن خداست . بشنوید از زبان نائب رهبر اسلام حضرت سید علی خامنه ای دامت برکاته اطاعت کنید خدا را و برای اجرای قوانین الهی روی زمین بکوشید ... @tarighatezendegi

❌❌❌لهو و لعب و بطالت عمر قسمت اول درعجبم انسان اگر بداند کیست و چه وظیفه ای دارد ، هیچ ، وقت و ساعت عمرش را به بطالت نمی گذراند . اصلا وقت انجام کاری غیر از آنچه از او خواسته اند را ندارد . بطالت ، گذراندن و سرگرم شدن به لهو و لعب ، یعنی آنچه را انجام دهد که اطاعت و بندگی خدا نباشد . بندگی خدا یعنی حق خدا ، اسلام ، خانواده و جامعه اسلامی که برادران و خواهران دینی خود باشد را بپردازد . یک بخش ، عبادت است از قبیل نماز و روزه ... و یک بخش حق اسلام است ، از قبیل خمس و زکات و تبلیغ دین و ... یک بخش حق جامعه اسلامیست ، کمک در بالا رفتن کیفیت سطح ارتقا جامعه اسلامی و خدمات رسانی به آن ، کار و تلاش بر مبنای ظرفیت و استعداد و شرایطی که خداوند برای او در نظر گرفته است و خدمت به برادران و خواهران خود است . و یک بخش هم حق خانواده از قبیل تربیت فرزند و کمک در بهبود و سرزندگی مادی معنوی نظام خانواده ... و یک بخش حق فامیل ، صله ارحام و دستگیری از یکدیگر ... طبق این دسته بندی وظیفه یک مسلمان به پنج دسته تقسیم میشود : ۱ حق خدا ۲ حق اسلام ۳ حق جامعه ۴ حق خانواده ۵ و حق نزدیکان و فامیل ... در روایات ما به جز این پنج دسته چیز دیگری نمی بینیم ، حتی حق امام معصوم هم زیرمجموعه حق اسلام و جامعه یا ارحام به حساب می آید . واقعا مسلمان با توجه به حقوق نامبرده بالا برای دریافت آخرت و رضای الهی ، وقت کار دیگری ندارد ... اگر عمر و وقتش را در راهی به جز این حقوق به هدر دهد ، مسلما بر ضد این حقوق گام برداشته است ، حقوق در همین ۵ حق خلاصه می شود ، غیر این باشد او دارد به خدا ، اسلام ، جامعه، خانواده ، و ارحام خودش ظلم می کند . جالب اینجاست اگر به یکی از این حقوق رسیدگی نشود انگار شخص مسلمان به هیچ یک از حقوق خودش عمل نکرده است . زیرا اگر شخصی مثلا حق خدا را به جا نیاورد ، مثلا نماز نخواند ، این را به خاطر خودخواهی و تن پروری ، دنیا گرایی هوای نفس و لهو و لعب انجام داده است ، انسانی که به خاطر هوای نفسش نماز نخواند این را بدانید در خانواده و جامعه هم پیروز نخواهد بود . چنین انسانی که بر پایه هوا و هوس تصمیم می گیرد نه به خاطر اطاعت خالصانه خداوند ، او در خانواده و جامعه هم لنگ می زند ، چون جامعه و خانواده ای که بر پایه امیال و هوس و حس و حال چیده شود ، آخرش هم مثل اولش حس و حالی خواهد بود ... یا مثلا اگر انسانی به حقوق خانواده اش رسیدگی نکرد و نماز می خواند ، این نماز هم معلوم است از سر اجبار یا اکراه یا غرور ، ریا یا بدون علم و معرفت یا هر چیز دیگری خوانده می شود . لذا با تمام باورم می گویم ، انسان خداترس اهل نماز هم به خانواده و هم به جامعه رحم می کند و سعی در پرپایی حقوق اسلامی دارد . و از آن طرف انسانی که ادعای خدمت به جامعه و خلق دارد اگر برای خدا عبادت نکند مثلا نماز نخواند او هیچ وقت به حقوق اسلامی و واقعی جامعه پایبند نخواهد بود . حقوق به هم کاملا مرتبط است با زایل کردن یکی ، دیگری هم زایل می شود ... با محکم کردن یکی دیگری هم محکم می شود ... یادتان باشد مسلمان واقعی اصلا وقت بطالت و لهو و لعب را ندارد ، که اگر چنین کنید او ظلم به تمام ارکان خمسه اسلامی کرده است . @tarighatezendegi

❌❌❌لهو و لعب و بطالت عمر قسمت دوم : انسان در لحظه هر کاری که انجام ندهد یا بدهد ، یا به نفع حقوق خمسه عمل کرده است یا به ضد آن ، محال است بگوییم انسان می تواند کاری را انجام بدهد که حد وسط این دو باشد . بالاخره الان حتی خواب من ، یا به خاطر و نیت کمک به حقوق خمسه صورت میگیرد یا بر ضد آن ... ضد حقوق خمسه خود خواهی است ! انسان خودخواه بر پایه امیال نفسانیش عمل می کند و هیچ وقت نمی توان گفت این خودخواهی به خاطر رضای خدا صورت می گیرد ، شاید رضای خدا و خودخواهی او در ظاهر در بعض موارد یکسان جور دربیاید ، اما در اکثر اوقات چنین نخواهد بود و وقتی نیت انسان بلنگد کار خالصانه برای خدا انجام نداده است . کار خالصانه هم اگر صورت نگیرد مسلما همراه منت و ریا یا تولید غرور یا انتظار می کند پس می بینیم که کار غیر خالص برای خدا کلا عمل پرمایه ای نیست بلکه می توان گفت اصلا عمل صالحی به حساب نمی آید و منفعت آنچنانی هم برای حقوق خمسه ندارد چه بسا موجب شر و ظلم هم واقع شود ... پس با یقین باید گفت که انسان در لحظه نیتی نمی کند یا عملی انجام نمی دهد که یا به طلب رضای الهی صورت گرفته است یا از سر خودخواهی ایجاد می شود . شاید به خاطر همین علت است که خداوند می فرماید اعمال کافر بالکل تباه است ... چون کافر از سر خودخواهی کاری را انجام می دهد و جالب است بدانید انسان های خودخواه در ظاهر نفع و منفعتی به اسلام و جامعه اسلامی نمی رسانند بلکه هر آنچه که کنند خرج لشکر شیطان و خطوط ناموزون و تاریک و پر از سراب شیطانی می شود ... خداوند در این رابطه می فرماید : القصص فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﭘﺎﺳﺦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﻫﺎﻱ ﻧﻔﺴﺎﻧﻲ ﺧﻮﺩ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﺪﺍﻳﺘﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﻫﺎﻱ ﻧﻔﺴﺎﻧﻲ ﺧﻮﺩ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﻨﺪ ، ﻛﻴﺴﺖ ؟ ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺩم ﺳﺘﻤﻜﺎﺭ ﺭﺍ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ .(٥٠) و نکته دیگر هم خیلی جالب است ! انسانی که برای رضای خدا کار کند هم برای خانواده و جامعه و دیگر حقوق کار کرده است ، چرا که رضای الهی بر پایه احقاق حقوق خمسه می چرخد . و همچنین مسلمانی که بخواهد به حق خانواده و جامعه بپردازد باید رضای الهی را کسب کند و به طاعت و بندگی بپردازد ، تا به مراد برسد .اصلا انسانی که دقدقه خانواده و جامعه را دارد نمی تواند رضای الهی را نادیده بگیرد چون انرژی و ایمانی به این کار ندارد مگر آنکه دوباره به خاطر حس و حال و ذوق و خودخواهی چنین نماید که دوباره خواهیم دید این عمل نتیجه اش جامعه درست و خانواده مستحکم نمی شود . همچنانی که می بینیم چه دولت ها و انسان ها در طول تاریخ خواستند به جامعه و خانواده بپردازند اما چون خدا باور نبودند و دین و ایمان درست حسابی نداشتند آنها شکست خوردند و ناکام ماندند ، چه دولت های سرمایه دار شیطان پرست و چه دولت ها و انسان های سوسیال کمونیست ... ما در طول تاریخ می بینیم ، تنها راه اهلبیت و پیامبران الهی منجر به تشکیل جامعه و خانواده درست می شود ، علت آن هم کاملا روشن است بدون ایمان به خدا و بندگی خالصانه برای رضایت او هر راهی و هر نیتی آخرش تباهی و نیستی و شر خواهد بود ... پس در آخر دوباره تاکید می کنم که منظور از اسراف در عمر و نابودی نعمت های خداوند و عدم شکرگذاری مطلوب ، همان بطالت عمر و لهو و لعبی که در قرآن منظور است می باشد . با لهو و لعب و بطالت عمر ، ما دائم در حال ضربه به حقوق خمسه و حقوق خودمان هستیم چنانچه می فرماید ظلمت نفسی ! و نکته آخر اینکه چرا حق خود را داخل در حقوق خمسه نگفتم و این حقوق به حقوق سته بیان نشد ؟ علت آن به خاطر این بود تا فرق خودخواهی و خداخواهی روشن شود . مسلما انسان اگر در طلب رضای الهی باشد لطف در حق خودش کرده است و خودش هست که هم دنیا دارد و هم آخرت ... و دیگر اینکه حق خودش جدا و سوای حق الهی نیست و نفس تسلیم شده حیی ندارد جز حق و خواسته الهی و خواسته الهی هم حقی نمی خواهد جز رفع نیازات روحی و جسمانی عبد و بنده اش ... اما اگر در ابتدا بیاییم و منیت را منظور کنیم این احتمال وجود دارد که از رضایت الهی دور بمانیم و لیکن به خودمان ضربه بزنیم و یا اینکه این جریان با خودخواهی غیرالهی مشتبه شود و از اساس استدلال مبهم بماند. علی یا ایحال ، باید بدانید احقاق حقوق خمسه ثمره اش پیروزی ، نشاط و آرامش در دنیا و آخرت هم برای خود و تم برای جامعه و خانواده است و اصلا اساس اسلام و خواست الهی هم همین است و به همین دلیل است که فی نفسه کسب رضایت الهی ما را به همه این موارد می رساند و ما باید در ابتدا و انتها تنها و تنها رضایت خدا برایمان بزرگ و مقصد نهایی باشد . و من الله توفیق @tarighatezendegi

✅⚡️⚡️اخلاص و خودخواهی در ترازو 🌎خودخواهی محض ، یعنی نیت ، ایمان و عمل برای رفع هواهای نفسانی و شهوانی به هر قیمت و نابودی هر حقی ... 🌎خداخواهی محض ، یعنی نیت ، ایمان و عمل صالح برای رضای حق تعالی به هر قیمتی و نابودی هر شهوت و هوا ، جسم و مال و از دست دادن و دور شدن از هر کافر و مرتد و فاسقی ... ⚡️جالب است بدانید در خودخواهی و عمل به هواها و شهوات نفسانی بدور از رضای الهی ، همه حقوق نابود میشود و بیشترین ضربه را خود انسان می خورد ، یعنی او به خاطر خود دست به رفتاری زد که جز تاریکی و سیاهی نبود و خودش را نابود ساخت . ⚡️و از آن طرف در خداخواهی و عمل به عقل سلیم بدور از هر گونه منیت و شهوتی، تمام حقوق ( خدا ، اسلام ، خانواده ، ارحام ، جامعه ) احقاق می شود و انسان به پیروزی و سعادت در دنیا و آخرت نائل می آید . 👌👌👌شاه کلید سعادت دنیا و آخرت ، رمز عالم هستی ، و کشف هر چیزی خلاصه در بندگی خالصانه و دور از هر شرک و بت پرستی برای خداوند صورت می گیرد ... ⚠️از الله به خلق می رسیم و از خلق به الله ... همه اش الله است ، رمز عالم خداست و سعادت انسان هم در شناخت و اطاعت و بندگی برای الله است @tarighatezendegi

#کلیپ رفیقانم دعا کردند و رفتند مرا زخمی رها کردند و رفتند دعا کردند که در زندان بمانم دعا کردند که سرگردان بمانم ... @tarighatezendegi

✅✅✅دنیا محل جنگ است ، جنگی علیه حق و باطل ، انسان بی طرف وجود ندارد⚠️ مدیونید اگه دنیا را میدان جهاد ندانید ... در دنیا دو جبهه است ... جبهه خدا و جبهه باطل ... گام اول برای مومن ، جنگ برای پیداکردن جبهه حق است... گام دوم جنگ علیه باطل درون است ... و گام سوم جنگ علیه باطل بیرون است... انسان شاید بتواند گام اول و دوم را در دنیا تمام کند اما گام سوم تا ریشه کن شدن نهایی ، همیشه در جریان است ... مومن همیشه سعی در پاک سازی ویروس ها ، تاریکی و ظلمت ها ، تردید ها و سراب ها ، جهل و نادانی ها ، افسردگی و ناملایمت ها و از آن طرف اشاعه حقیقت ، نور ، راستی و درستی ، یقین و آرامش ، شادی و نشاط را دارد . این فراید حرکت از ظلمت به سوی نور و تبدیل به یکی از جریانات نوری خداوند شدن و پخش و اشاعه در ظلمت ها و حلول در تاریکی ها و بردن سیاهی ها و ادخال نور و رحمت الهی را ، جهاد می نامم ، جنگ می خوانم ، جنگ نور علیه ظلمت ... جنگ رحمت علیه شقاوت ... جنگ یقین علیه تردید و گمان ... جنگ آرامش علیه تزلزل و بی تابی ... جنگ ، جنگ ، تا پیروزی ... دنیا یک میدان جنگیست ... حقیقت علیه باطل ... عقلانیت علیه شهوت ... عجب جنگیست ... نکته جالب این است وقتی که امام معصوم می گوید مومن تا وقتی در دنیاست این رنج و مصیبت را دارد و تنها با شهادتش این رنج به پایان می رسد ، نکته اش دقیقا همین است ... چون تا دنیا، دنیاست ، جنگ هم هست ... این باطل در قلب انس و جن نفوذ می کند ، در قلب شیاطبن با لباس های مختلف وجود دارد ... خود زمین در حال جنگ است ، خود جسم در حال مبارزه با روح است ... خود نفس در حال مبارزه با عقل است ... نوشته ها ، صدا ها ، تصاویر و فیلم ها همه در حال جنگند ... جنگ علیه حق و باطل ... محال است انسان باشی و داخل در جنگ نباشی ... این جنگ همگانیست فقط جبهه ها ۲ تاست ... جبهه حق ، جبهه باطل ... اما براستی ما در کدام جبهه در حال نبرد کردن هستیم ؟ @tarighatezendegi

⚠️✅سکوت علیه باطل یعنی کمک به آن و جنگ با جبهه حق روایات زیادی داریم که به بیان اهمیت امر به معروف و نهی از منکر پرداخته است ، اما یک روایت است که خیلی روشن همه چیز را بیان می کند . معصوم می فرماید : کسی که امر به معروف نکند و ساکت بماند مومن نیست ! حال سوال پیش می آید مومن نباشد پس چه است ؟ در قرآن حد وسطی بین مومن و کافر وجود ندارد ... انسان ها یا مومن خطاب شده اند یا کافر ... سکوت علیه باطل ، شاید به ظاهر کناره گیری به نظر برسد . اما این کناره گیری و فرار از نبرد ، جبهه باطل را قوی تر می کند . انسان تا در مقابل باطل نایستد ، باطل همچنان سیل آسا همه چیز را نابود می کند . اگر انسان گفت به من چه مربوط است ، من باید به فکر کلاه خودم باشم ، این انسانی بسیار جاهل و احمق است . آشوب سیاهی و باطل همه را دربرمیگیرد ... انسان خودخواه و خودبین ، اصلا نمی تواند حقیقت را ببیند ، چون فقط لذات و حیوانی گریش برایش بزرگ شده است . اگر این انسان حقیقت بین میشد ، در می یافت ، که همه چیز حق است و چیزی جدای حق وجود ندارد ... راهی جدای حق اصلا متصور نیست . اگر انسان راهی جز حق می رود این راه راهی جدای از حق نیست ، همان حقیقتیست که اگر از این راه برود درمانده میشود . نیستی را باطل و تاریک و سراب و پوچ می خوانند . هر راهی به جز راه حق باطل است . ما در جریان نظام خداوند قرار داریم ، ما از بندگان او هستیم . وظیفه ما اشاعه نور است ... وظیفه ما ترویج حقیقت است ... وظیفه ما تبلیغ آیین تسلیم و درست کاری است ... ما همه اسباب خداوند روی زمین هستیم ... ما چیزی جز وجود خداوند نیستیم ... اگر انسان به این نکته و فهم رسید آن وقت می فهمد که او تنها عبد است و وظیفه اش روی زمین ترویج حق و نابودی باطل است ... راه خودکامگی و شهوت رانی و هوس ها و امیال ها ، همه گی راه باطل است و در باطل جز ظلمات و سیاهی و سردرگمی چیزی وجود ندارد . جالب است بدانید به خاطر همین است که می گویند اگر می خواهید پرچم دار خداوند روی زمین باشید ، خادم و خدمتگذار برای حضرت احدیت باشید ، باید اول خودتان پاک و مطهر باشید تا بتوانید برای او خدمت کنید ، علت این مساله بسیار روشن است ، زیرا انسان تا خودخواهی و خودکامگی ، باطل و ظلمت در وجود او پخش باشد ، او خدمتی به حق نمی تواند بکند الا ظلم به خودش و خدا و دیگران ... انسان سالم با عقل سلیم و قلبی پاک و منبسط سرشار از نور هست که توانایی خدمت مخلصانه و بدون عیب و نقص را دارد . چون او مطیع درگاه احدیت است .... مطیع درگاه عقلانیت است ... و کسی که مطیع خداوند است ، دیگر از حس و حال و منیت و شهواتش و نه هر شیطانی شنوایی ندارد ... بله درست است ، در سپاه پیامبر چه مردان و زنان مومنی که خدمت نمی کردند ! اما به راستی کدام مرد بود که از همه دلیر تر ، شجاع تر ، عاقل تر ، انسان تر و خدمت گذار تر بود ؟ جز امیرالمومنین شخصیت دیگری سراغ دارید ؟ چرا عمربن عبدود را تنها علی ع شکست داد ؟ چرا بقیه جرئت جنگ با این اسطوره شیطان را نداشتند ؟ جز آنکه ایمان علی کامل بود ؟ تقوای علی مثال زدنی نبود ؟ جز آنکه عبادت علی از همه برتر بود ؟ مگر خداوند با کسی خویش و قوم است ! ؟ یا علی ع فرزند خدا بود که خداوند انقدر هوای امیرالمومنین را می داشت ؟ نخیر امیر المومنین نهایت بندگی را به جا می اورد لذا هم خودش هم شمشیرش از آدم تا خاتم همچنان در آسمان ها مثل خورشید می درخشد ... و نام علی ذکر و یاد تمام ملائکه و انسان های مومن گشت . .. این را گفتم تا بدانید در جنگ علیه حق و باطل هر چه قدر خالی از سیاهی و ظلمت ها باشید به همان اندازه بیشتر خدمتگذار دستگاه احدیت خواهید بود ... آدم شویم ، اصلاح شویم و به کم قناعت نکنیم ... تا علی شدن بینهایت راه است ... چه کسانی سکوت می کنند ؟ چه کسانی ضربه می زنند ؟ چه کسانی حمله به اسلام و خداوند را دارند ؟ کسانی که سیاهی و باطل در رگ هایشان در جریان باشد ... هر چه قدر سیاهی ها بیشتر باشد ضربه ها کاری تر و عمقی تر خواهد بود ... هر چه قدر سیاهی ها کمتر باشد ضربه ها آرامتر و لطمه ها کمتر است . .. اما بدانید تا سرسوزنی سیاهی در وجودمان باشد ما بندگی کامل و اطاعت محض خداوند را نه کرده ایم و نه می توانیم بکنیم ... ما نمی توانیم روی زمین دست خدا چشم خدا ، گام خدا شویم ... ما تا آخرین ذره سیاهی، نمی توانیم خداوند را با اعمال و رفتارمان به زمین آینه کنیم ... دیگر خداوند در شما تجلی نمی کند تا اهل زمین خداوند را کامل و واضح شمه ای از آن را ، تصویر تاری از ایشان را در وجودتان ببینند ! این همان چرایی فلسفه ایست که می گویند خداوند در هر کسی حلول نمی کند ... یا اینکه خداوند از هر کس و از هر راهی که طاهر و پاک نیست برای جبهه حق استفاده نمی برد ... مساله کاملا روشن شد ... علی برکت الله @tarighatezendegi

✅⚠️برای دخول در جبهه حق نبرد علیه باطل ، پاکی و طهارت شرط است بعضی ها فکر می کنند کمک به دستگاه الهی یک جور منت بر سر خداوند است و هر کس و ناکسی لیاقت دخول در جبهه حق را دارد ! این ها سخت در اشتباه هستند . قبلا هم بیان کردم که تا ظلمت وجود دارد اصلا خدمت رسانی نشدنیست ! چیزی نیست که بگوییم شما می توانی اما خداوند نمی گذارد ، نخیر توانایی در شخص گرفته میشود ... اون شوق و شعف در وجود او دیگر نیست ! انگیزه و تمایلاتش به خودخواهی ها و تمایل به جسمانیت و دنیا پیدا می کند . کسانی که توانستند خدمتگذار شوند ، این ها ظلمت ها را از خودشان دور کردند ، شیاطین را پردادند و فرشته ها را جانشینان آن ها کردند . جبهه حق ، همه همدیگر را یاری می کنند ، زمین و آسمان ها ، حیوانات و جمادات ، انسان ها و گیاهان و خشکی ها و دریاها همه با انسانی می شوند که این انسان بخواهد و بتواند به حقانیت و راه خداوند خدمت کند . خداوند بندگانش را تنها نمی گذارد و عالم به تسخیر انسان در می آید . فقط شرطش بندگی و عبودیت است ... هر آنچه خالص تر شویم ، پاک تر باشیم ، این نظام عالم بهتر و بیشتر همراهی می کند . این که می گویند وقتی که امام زمان بیاید همه زمین تحت امر اوست ، دروغ نیست ! امام زمان هم ساخت و پاختی ندارد ، این سنت و قانون الهیست که انسان خلیفه خدا روی زمین باشد ! اما به راستی کدام انسان می تواند تجلی گر خداوند ، مجری اوامر الهی و قاضی و عادل و نابودکننده سیاهی و ظلمات گردد جز انسانی که به نور از همه کس نزدیک تر و از همه کس اطاعت پذیر تر است ؟ آیا جز امام زمان خلیفه دیگری روی زمین می باشد که عالم به فرمان او حرکت کند ؟ بله مسلما هستند یاران دیگر ، که البته محدودتر و با اذن خدا و امام و دعاهای ایشان در حق دیگر مومنین اتفاقاتی را در عصر غیبت رقم می زنند و معجزاتی را به نفع پرچم اسلام پدید می آورد ... اما خلیفه واقعی و قدرت واقعی در دست انسان واقعی و خالی از هر گونه ظلمت و نقص و تاریکی است ... و این سنت الهیست و قابل تغییر نمی باشد ... این که می گویند نماز اول وقت روزی مومن است ! یا خدمت گذاری برای اسلام به هر نحوی از منت های الهی بر سر عبد و بنده اش است دروغ نگفته اند ... این توفیقات نصیب هر کسی نمی شود ... هر انسانی بسته به ظرفیت ، قدرت ، و جایگاهی که دارد به هر نحوی اگر خدا به او توفیق دهید و روزی اش باشد ، می تواند به جبهه حق کمک کند . گاهی با زبانش ، گاهی با بدنش ، با دستانش ، گاهی با اخلاقش ، گاهی با اموالش ،گاهی با قلمش ، گاهی با یک سلام ... ، گاهی با یک محبت ، گاهی با یک اجتماع ، گاهی با یک نماز ، گاهی با یک قدم ... گاهی یک بچه داری ، یک ظرف شستن ، یک تمکین زوجین همه و همه خدمت و بندگی در راه خداوند می باشد . و این را بدانید مهم نیست که بندگی خداوند به ظاهر کوچک باشد یا بزرگ ... مهم اطاعت پذیری و اخلاص در عمل است ... مسلما اگر انسان ظزفیت های وجودیش را با بندگی های مخلصانه اش بالاتر ببرد ، خدادند نیز بر توفیقاتش می افزاید و به او اجازه بندگی کردن در شرایط بزرگ تر و پیچیده تر را می دهد ... خداوندا به همه ما توفیق بندگی ، توفیق خدمت رسانی در تمام لحظه لحظه های زندگیمان و توفیق شهادت در راه خودت را نصیب همه ما بگردان ... @tarighatezendegi

⚠️✅انسان ها در نگاه الهی به دید مادی شناخته نمی شوند یادتان باشد خداوند تمام بندگانش را دوست می دارد ... او صاحب ماست و ما را به خاطر رنگ پوست ، زشتی و زیبایی ، پیری و جوانی ، دارایی و نداری ، پسر فلان آیت الله بودن یا فرزند فلان مسئول بودن دوست ندارد ... برای خداوند هیچ یک از ظواهر مادی و جسمانی که برای خیلی ها ارزشمند است ، برای ایشان اهمیت ندارد ... خداوند تنها روح ما را می بیند ! عقل ما را می بیند ! ایمان ما را میبیند ! هر آنچه که آسمانیست و در آسمان ها ارزشمند است آن را دوست می دارد ... شنیده ایم که خداوند زمین مادی را نابود می کند اما هیچ گاه نفهمیدیه ایم که خداوند قصد تخریب سماوات را داشته باشد ... انقدر این جسم برای خداوند ارزش دارد که این را در آخر در این دنیا تحویل مار و مور و موریانه ها می دهد ... اما این روح است که به آسمان می رود و خداوند با این روح است که کار دارد ... یه وقتی شنیدم که می گویند انسان باید به جایی برسد که در صفات شبیه خدا شود ... با خودم گفتم چگونه ممکن است ... شباهت به خدا مگر امکان پذیر است ... امروز فهمیدم که ایمان به خدا و صفات او و دانستن خط و مشی و سنت های الهی و عمل به آنچه که خدا می خواهد این همان تشبه بلاتشبیه به حضرت باری تعالیست ... یعنی انسان در خطی حرکت کند که خواست خداوند است . برای اینکه بتواند در این خط قرار گیرد ، هم باید خط را بشناسد و هم قوانین این خط و مشی را ... امروز اگر انسان فهمید که خداوند انسان را به خاطر خودش دوست دارد نه جسمانیت او و هرگونه تمایلات مادی و هر آن کس که خدا او را دوست بدارد ، بنده مطیع اوامرش هم باید آن کس را دوست داشته باشد ، آن وقت چنین انسانی در صفات نزدیک به خداوند شده است ، وجه تشابه خواستگاه انسان با خداوند یکی شده است ... . الا یاایحال اگر مثل و مانند دید الهی ، آنگونه که خداوند می بیند ما نیز بندگان را ببینیم در میابیم که بین ما و دیگران هیچ تفاوتی نیست ... تفاوت تنها در تقوای انسان هاست . جالب است بدانید کسی که تقوای بالاتری داشت ، نمی گوید من از فلانی برترم ... بلکه تقوای بالا یعنی نزدیک شدن به خداوند ... و نزدیکی خداوند یعنی احترام و تواضع بالا ... یعنی تشبه به صفات الهی از نوع انسانی... یعنی همان طور که خداوند با این همه بزرگی و اقتدار این گونه تواضع و فروتنی نمود و به انسان فقیر نگریست و او را افرید و به او محبت کرد ، و در مقابل خطاهای او صبر نمود ، و او بسیاربخشنده است که وعده بهشت ابدی هم می دهد ، در حالیکه خدا بینیاز است و نیازی به انسان ندارد و اینچنین نعمت رسانی می کند و این نهایت تواضع و بزرگی خداوند است . همانگونه که خداوند از روی بزرگی خودش اینگونه متواضعانه خلق را آفرید ، حال انسان که خودش را هیچ می بیند و سراپا نیاز است و از خودش هیچ چیز ندارد ، چگونه می تواند چنین انسان باتقوا و نزدیک شده ای به خداوند ، احساس غرور و برتری بین خلایق را داشته باشد و خودش را از همه کس بالاترو جدای آنها ببیند ... آیا غیر از این است که هر چه دارد از خداوند دارد ؟ آیا غیر از این است که به خاطر شرایطی که خداوند برایش مقدر فرمود امروز با تقوا شده است ؟ آیا این انسانی که ادعای بندگی خداوند الرحمن و الرحیم را دارد ، آیا می تواند به چشمی جز دلسوزی و خدمت به دیگران جور دیگری ببیند ؟ خداوند بزرگ با آن عزتش نگاه به فقیر می کند ، چگونه انسان فقیر و نیازمند در تقوا بزرگ می شود و صفات الهی در او تجلی می کند اما فروتن و متواضع نمی باشد ؟ مسلما چنین انسان خودخواه و مغروری بسیار کوچک است و بسیار از خداوند دور می باشد ... و اینجاست که خاتم الانبیا محمد مصطفی که می گویند با خداوند به اندازه دو قوس کمان فاصله داشت ... یعنی از هر مخلوقی به خدا نزدیک تر شد ، ما با همه وجود دلسوزی و محبت بی اندازه پیامبر را به خلق مشاهده کردیم ... و اینجاست که خداوند اخلاق نبوی را اسوه و الگوی همه مسلمان ها قرار می دهد ... و به خاطر همین است که می گویند کسی که در اخلاق به پیامبر نزدیکتر بود به بهشت پیامبر هم نزدیک تر است ... لذا اگر انسان به بینش و معرفت الهی دست یابد ، (و این بینش و معرفت به خاطر قرب الهی اوست و اصلا نزدیکی و قرابت به خداوند غیر مادی دقیقا همین است که ما علم به چگونه ای هستی و معقولات عالم ببریم و در راستای حکمت الهی به عبودیت بپردازیم تا او ببیند و او راضی به اعمال ما باشد ... ) دیگر آنچنان می کند که خداوند دوست دارد و هر آنچه انجام دهد مطابق خواست الهی خواهد بود . وقتی خداوند بعد مادی را برای دوست داشتن کنار می گذارد ، انسان هم همین دید و عینیت را باید به اشخاص داشته باشد . لذا به همین علت است که در اسلام تبعیض مادی بین افراد وجود ندارد و فقیر و دارا فقط از روی تقوا شناخته می شوند ... @tarighatezendegi

#کلیپ سه علت ندیدن امام زمان 🎙استاد رفیعی 1⃣پول جمع میکنید 2⃣به ضعفا نمی‌رسید 3⃣صله رحم نمیکنید @tarighatezendegi

#حدیث #تقوی‌چهارچیزاست 💚 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: لِلتَّقْوی أرْبَعَةُ أرْکانٍ؛ اَلْخَوْفُ مِنْ رَبِّ الْجَلیلِ وَ الْعَمَلُ بِالتَّنْزِیلِ وَ القَنَاعَةُ بِالْقَلیلِ وَ الْاِسْتِعدَادُ لِیَوْمِ الرَّحِیلِ؛ ✨ برای تقوی چهار رکن است: 1⃣ ترس از پروردگار بزرگ 2⃣ عمل به آنچه نازل شده 3⃣ قناعت به اندک 4⃣ آمادگی برای مرگ 📚بحار الانوار ج ۶ ص ۱۳۷ ‌@tarighatezendegi

#حدیث #تقوی‌چهارچیزاست 💚 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: لِلتَّقْوی أرْبَعَةُ أرْکانٍ؛ اَلْخَوْفُ مِنْ رَبِّ الْجَلیلِ وَ الْعَمَلُ بِالتَّنْزِیلِ وَ القَنَاعَةُ بِالْقَلیلِ وَ الْاِسْتِعدَادُ لِیَوْمِ الرَّحِیلِ؛ ✨ برای تقوی چهار رکن است: 1⃣ ترس از پروردگار بزرگ 2⃣ عمل به آنچه نازل شده 3⃣ قناعت به اندک 4⃣ آمادگی برای مرگ 📚بحار الانوار ج ۶ ص ۱۳۷ ‌@tarighatezendegi