°• 🌾🕊✨
•° بہیاد دارمهروقتبیرونبودیم
اذانکہمےگفت،
همانجانزدیڪترینمسجد🕌
راپیدامےڪرد و مارامےبردنماز📿🤲🏻
یڪشب🌃جایےبودیمومسجدهمپیدانڪردیم
رفتدریکاتاقکدربیمارستان🏨تقاضاڪرد ڪہاجازهبدهنددوتایےنمازبخوانیم🌱
منهرموقعخستہبودم، مےگفتم
برومنماز رابخوانمراحتبشوم🤭
امامحمدحسینمواقعےڪہبہندرتمےشدڪہ
نتواندنمازاولوقتبخواند،
مےگفت: یڪڪماستراحتمےڪنم
تاسرحالنمازم را بخوانم.🥰
📢#بہنقلازهمسرشہید
#شہید_محمد_حسین_مرادے ♥️
#خاطرات_شہدا 🥀
@tarighoshohada
#خاطرات_شهدا 📜
هنوز خیلی مانده بود تا احداث خاکریز تمام شود. راننده خیلی به لودر فشار میآورد؛ اگر همین طور ادامه میداد حتماً خرابش میکرد و کار خاکریز لنگ میماند. حاج خلیل که برای سرکشی به کارها آمده و شاهد ماجرا بود بدون آنکه تندی کند گفت: «خیلی خستهای بیا پایین چند دقیقهای استراحت کن تا کمی کمکت کنم.
راننده که نمیدانست او حاج خلیل پرویزی، فرمانده مهندسی جنگ جهاد است، لودر را تحویلش داد و در همان نزدیکی مشغول استراحت شد. حاجی جلو چشم راننده شروع کرد به ادامه کار خاکریز. آنقدر نرم و بدون فشار به دستگاه، کار میکرد که راننده متوجه اشتباهش شد. بعد از چند دقیقه لودر را از حاجی تحویل گرفت و مشغول به کار شد؛ اما اینبار با رعایت حال ماشین.
خاطره ای به یاد فرمانده 17 ساله، #شهید_حاج_خلیل_پرویزی
منبع: سایت کانون سنگرسازان بیسنگر
شادی روحشون #صلوات 📿
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
#خاطرات_شهدا 🍃
این جمله را به یاد داشته باشید:👌
اگر در راه خدا رنج را تحمل نکنید!
مجبور خواهید شد در راه شیطان رنج را تحمل کنید.....
#وصیت_شهید_پورمرادی
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
#خاطرات_شهدا~♥
نانوایۍ محل بسته بود
و براۍ خرید نان باید مسافت زیادۍ را
طۍ میکردیم.👣
به محسن که تازه از راه رسیده بود،
گفتم: «مادر جان! نانوایۍ بسته بود؛
میرۍ یه جاۍ دیگه چند تا نون بگیرۍ؟»
گفت: «بله، چرا که نه؟»🍃
بعد موتورش را گذاشت داخل حیاط
و کیسه را از من گرفت.✨
پرسیدم: «چرا با موتور نمیرۍ؟»
گفت: «پیاده میرم.
موتور مال خودم نیست؛ بیت الماله»
#شهید_محسن_احمدزاده
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷