📝بخشی از وصیتنامه شهید مدافع حرم مرتضی عطایی:
برای فرج امام زمان (عج) بسیار دعا کنید که فرجمان در فرج آقا و مولایمان صاحب الزمان (عج) میباشد...
💐شادی روح پرفتوح شهید عطایی #صلوات
https://eitaa.com/joinchat/3182100583C28ea6916af
﴾﷽﴿
.
روحالله میگفت:
«من از بازاری که حضرت زینب رو به اسیری بردند، خرید نمیکنم»
.
تمام عمر با خاطرات و روضههای حضرت زینب(س) زندگی کرد. پایان عمرش هم با حرم حضرت زینب گره خورده بود. به رفقایش میگفت:
«چه کیفی میده بری نزدیک حرم حضرت زینب، خونت ریخته بشه»
.
همانی که دوست داشت، شد.
.
عمر و جوانیاش را خرج زینب(س) کرد و چه زیبا حضرت او را خرید...
.
به یاد حضرت زینب(س) و شهدای مدافع حرمش #صلوات
#شهید_روحاللّٰه_قربانی
https://eitaa.com/joinchat/3182100583C28ea6916af
#شعر
به یاران شور آفرین خدا
به یاران شور آفرين خدا به سنگر نشينان بي ادعا
به تكبير گويان گلگون كفن به كشتي نشينان طوفان شكن
به سربند و سنگر به آتش به دود به نام آوران بسيجي درود
چه خالي است در شهر ما جاي جنگ دعاهاي پر سوز شب هاي جنگ
به ياد شب بي پناه ستيز «كله خود» افتاده بر خاكريز
بر آن قله بي نشاني و نام سفير درخشان «تير رسام»
به ياد لباسي كه هنگام رزم بر آن نقشي از كربلا گشته رسم
به دوشکا،قناصه،خمپاره شصت به قلبي كه تيري بر آن مي نشست
پلاكي كه نيمي از آن مي شكست
به سربند و سنگر به آتش به دود به نام آوران بسيجي درود
به نيمه شب و وقت راز و نياز به فاو و شلمچه به بازي دراز
به فكه به كرخه به مجنون قسم به خاكي كه گل مي شد از خون قسم
فراموش هرگز نگردي #شهيد سر افراز مرد نبردي #شهيد
برای خوشنودی تمام شهدای اسلام و آقا امام زمان (عج) #صلوات
#شهیدانه
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
👌هفت سین در جبهه های جنگ🇮🇷
بچه ها تحویل سال
یادش بخیر شلمچه
چیده بودیم تو سفره
سربند و یک سرنیزه
بچه ها خیلی گشتن
تو جبهه سیب نداشتیم
بجای سیب تو سفره
کمپوتشو گذاشتیم
تو اون سفره گذاشتیم
یه کاسه سکه و سنگ
سمبه به جای سنجد
یه سفره ی رنگارنگ
اما یه سین کم اومد
همه تو فکری رفتیم
مصمم و با خنده
همه یکصدا گقتیم
به جای هفتمین سین
تو سفره "سر" میذاریم
سر کمه، هر چی داریم
پای رهبر میذاریم
🌷 #شهدا را یاد کنیم با ذکر #صلوات🌷
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
🕊
#روایتگری
💠دفترچه گناهان یک شهید ۱۶ ساله !!!
✅در تفحص شهدا ، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد.
گناهان یک هفته او اینها بود :
🔸شنبه : بدون وضو خوابیدم .
🔸یکشنبه : خنده بلند در جمع .
🔸دو شنبه : وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم .
🔸سه شنبه : نماز شب را سریع خواندم .
🔸چهارشنبه : فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت .
🔸پنجشنبه : ذکر روز را فراموش کردم .
🔸جمعه : تکمیل نکردن 1000 #صلوات و بسنده به 700 صلوات .
راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده می گوید :
دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم...!!
#شرط_شهید_شدن_شهید_بودن_است
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
#ارسالی
#شهید_سید_حسن_پناهیان
شادی روح بزرگوارشون #صلوات
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
#وصيت شهيد مدافع حرم حضرت زینب (س) خانزاده به دخترش
وصيت شهيد خانزاده به دخترش : اي دختر عزيزم ، جگر گوشه بابا ، خيال نكن من بيخيال تو بودم ، بدان كه بابا تو را بينهايت دوست داشت اما چه كنم كه بر من تكليف بود و احساس مسئوليت داشتم بابا لحظه اي از ياد تو غافل نخواهد شد و در همه مراحل زندگي در ياد تو خواهم بود ولي اگر دوست داري بابا هم از تو راضي و خوشحال شود حفظ حجاب و شعائر ديني است و اگر روزي حافظ قرآن شدي به ياد من هم باش و براي شادي روح من قرآن تلاوت كن و همچون شب ها كه براي من آيه الكرسي مي خواندي بيا سر قبر بابا بخوان .
اَللّهـُمَّ صَـلِّ عَلے مُحَـمَّد وَ آلِـ مُحَـمَّد وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم
برای شادی روح #شهید_اسماعیل_خانزاده #صلوات .
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
#سالگرد_شهادت
🔻 مادر شهید مدافع حرم #شهید_مهدی_طهماسبی : صدایی که مژده خبر شهادت پسرم را داد
👈روز شنبه عصر بود در خانه نشسته بودم دقیقا یک روز قبل شهادت پسرم مهدی، از بالای سرم یک صدایی شنیدم که سه بار صدایی گفت: لاحول و لاقوه الا باالله. فکر کردم صدای همسرم است، بلند شدم دیدم که همسرم خواب است با خود گفتم خدایا این صدای چی بوده که من شنیدم، به هیچ کس چیزی نگفتم تا زمان خبر شهادت پسرم. همان روز خبر شهادت پسرم را دادند.
🗓شهادت ۱۶ خرداد ۱۳۹۵
📿شادی روحشان #صلوات
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
#خاطرات_شهدا 📜
هنوز خیلی مانده بود تا احداث خاکریز تمام شود. راننده خیلی به لودر فشار میآورد؛ اگر همین طور ادامه میداد حتماً خرابش میکرد و کار خاکریز لنگ میماند. حاج خلیل که برای سرکشی به کارها آمده و شاهد ماجرا بود بدون آنکه تندی کند گفت: «خیلی خستهای بیا پایین چند دقیقهای استراحت کن تا کمی کمکت کنم.
راننده که نمیدانست او حاج خلیل پرویزی، فرمانده مهندسی جنگ جهاد است، لودر را تحویلش داد و در همان نزدیکی مشغول استراحت شد. حاجی جلو چشم راننده شروع کرد به ادامه کار خاکریز. آنقدر نرم و بدون فشار به دستگاه، کار میکرد که راننده متوجه اشتباهش شد. بعد از چند دقیقه لودر را از حاجی تحویل گرفت و مشغول به کار شد؛ اما اینبار با رعایت حال ماشین.
خاطره ای به یاد فرمانده 17 ساله، #شهید_حاج_خلیل_پرویزی
منبع: سایت کانون سنگرسازان بیسنگر
شادی روحشون #صلوات 📿
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
🔴 ماجرای شنیدنی اطاعت شهید بابایی از سرباز پادگانش!
🔸یکی از همرزمان شهید بابایی میگوید: نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورودش به داخل ممانعت کرد، او بدون اهانت به نگهبان برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست.
🔸به بنده حقیر، مسوول وقت فرودگاه، اطلاع دادند دم درب مهمان داری! رفتم و با کمال تعجب شهیدعباس بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته، پس از سلام عرض کردم جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی؟
🔸خیلی آرام و متواضع پاسخ داد: نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمیتوانی وارد شوی، من هم منتظر ماندم، مانع پرواز نشوم. در صورتی که شهید بابایی فرمانده معاون عملیات وقت نهاجا بود، نه به نگهبان اهانت کرد و نه خواستار تنبیه او شد، بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم.
💐شادی روح پرفتوح شهید بابایی #صلوات
#شهید_عباس_بابایی
@tarighoshohada
🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷