🔘خاطرات سیاه یک جاسوس (۱)
در كتاب خاطرات مستر همفر آمده است كه:
ما درباره‌ي دو موضوع توجه جدي داشتيم. يكي حفظ قدرت و سلطهي خود بر سرزمين‌هاي اشغال شده يا همان مستعمرات و ديگري تلاش براي الحاق سرزمين‌هاي جديد و افزايش مستعمرات.
حتي اشاره مي‌كند كه:
▫️خيال وزارت مستعمرات بريتانيا از بابت مناطقي مثل هند و چين با همه‌ي بزرگي و گسترش آن راحت بود چون از بابت مذاهب «بودا» و «كنفوسيوس» كه مذاهب غالب بودند خطري متوجّه ما نبود چون، اين مذاهب با حيات و زندگي سروكار نداشتند.
▫️بنابراين، با برنامه‌ي دراز مدتي براي ايجاد تفرقه و جهل و فقر و گاه بيماري در اين كشور‌ها با خيال راحت اين مناطق را در اختيار داشتيم.
▫️شايد بي‌اطّلاع نباشيد كه سال‌هايي طولاني انگليس با رواج ترياك در چين اين سرزمين بزرگ را در چنگال خود گرفتار آورده بود. معروف است كه آنها سوخته‌ي ترياك را از مردم تحويل مي‌گرفتند و ترياك تازه پرداخت مي‌كردند.
▫️مستر همفر مي‌نويسد كه:
ذهن ما از ناحيه‌ي كشورهاي اسلامي پيوسته نگران بود. اگرچه با امضاء معاهداتي با پادشاه ايران و امپراتوري عثماني قيد و بندهاي زيادي را به پاهاي آنها بسته بوديم اما؛
▫️بزرگترين نگراني ما به چند موضوع برمي‌گشت:
▫️1 ـ قدرت اسلام در نفوس پيروانش
جالب است كه در همين بخش مي‌نويسد:
مسلمانان ايراني (شيعيان) خطرناك‌ترند.
▫️2 ـ اسلام روزگاري دين زندگي و سيطره و سروري بوده و بسيار مشكل به نظر مي‌رسد كه بتوان كساني را كه روزگاري آقا بودند به بردگي كشيد.
▫️3 ـ از ناحيه‌ي علماي اسلامي نيز بسيار احساس نگراني داشتيم. علماي «الازهر» و علماي «عراق» و علماي «ايران» محكم‌ترين سد در برابر اهداف و آمال ما بودند.
▫️آنها به اندازه‌ي يك سر مو از اصول خود پايين نمي‌آمدند و مردم هم تابع آنها بودند و شاه هم مثل موش كه از گربه مي‌ترسد از آنها مي‌ترسد.
▫️همفر در خاطرات خود كه پس از گذشت بيش از دويست سال منتشر شده مي‌نويسد:
در سال 1710 ميلادي وزارت مستعمرات به من مأموريت داد تا به مصر و عراق و تهران و حجاز و آستانه (تركيه امروزي) سفر كنم و اطلاعاتي كافي درباره‌ي راه‌هاي ايجاد تفرقه در ميان مسلمانان و ايجاد سلطه بر بلاد اسلامي جمع‌آوري كنم.
▫️او و نُه نفر ديگر كه در زمره‌ي برگزيده‌ترين مأموران بودند با تمام امكانات لازم و نقشه و پول و اطّلاعات كافي درباره‌ي حكّام و علما و رؤساي قبايل مشهور راهي شرق اسلامي در خاورميانه مي‌شوند.
▫️همفر با نام جعلي «محمّد» وارد «آستانه» مي‌شود و با تسلّطي كه بر زبان‌هاي تركي و عربي داشته اعتماد عالمي را جلب مي‌كند و براي مدّت درازي نزد او مي‌ماند تا بر عموم دقايق مذهب اسلام و اخلاق مسلمانان آشنايي پيدا كند.
▫️او مي‌نويسد كه طيّ مدت دو سال هر ماه گزارش كامل مشاهداتش را براي وزارت مستعمرات ارسال مي‌كرده است.
📚#سخن‌روز/#مثلث‌مقدّس
@tarikh_farda
🔘از قله عاشورا تا دریای ظهور(۱۹)
▫️معرفت امام لازمه تداوم عاشورا در عصر ظهور
بررسی رابطه واقعه جانسوز عاشورا با واقعه شریف ظهور
سخنرانی استاداسماعیل شفیعی سروستانی
📚#کلام‌استاد/#ازقله‌عاشوراتادریای‌ظهور
@tarikh_farda
🔘آل‌يس، حجّت بالغة خداوند
راز بروز تشتّت و پراکندگی در قول و فعل فردی و جمعی مسلمانان، به فقدان حجّت بالغه و قابل اتّکا برمی‌گردد و از همین‌جا، آشفتگی احوال در مناسبات و معاملات حادث می‌شود و زمینه‌های بحران و سقوط فراهم می‌آید. مگر نه اینکه از قدیم گفته‌اند، دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند؟
▫️دو پادشاه، دو مرجع امر و نهی، دو حجّت و معیار عمل و صدور حکمند. جوامعی که از چند مرجع، حکم عمل می‌گیرند، آشفتگی و سقوط، روزی مقدّر آنهاست.
▫️حجّت‌ها و مراجع ناهمگون، به سان دو جبهه از هوای سرد و گرم، باد و طوفان می‌آفرینند. بدا به حال مردم، آنگاه که در میانشان حجّت بالغة واحدی نباشد.
▫️از آن بدتر، به حال قومی باید گریست که حجّت عمل او، از عصمت برخودار نباشد.
هماره و همه‌جا و در همة اعصار، مردم برای طیّ مراتب و مواقف حیات فردی و جمعی، محتاج حجّت و دلیل راهند.
▫️حجّت به معنی دلیل، رهنما و برهان و آنچه مردم بدان دعوت می‌شوند، آمده است.
پذیرفتة فطرت و عقل آدمی است که هر دعوی و ادّعایی، محتاج دلیل و حجّت است؛ چنانچه اثبات صحّت و درستی هر قول و فعل، در گرو وجود حجّت و برهانی ارضاکننده است.
▫️از این‌رو، حجّت، فارق صحیح از سقیم، حق از باطل و صالح از طالح است؛ زیرا خداوند متعال هیچ‌گاه بندة خود را در برهوت زمین، بی‌رهنما و بلد راه، رها نساخته است.
▫️در میان همة امم پیشین، هماره رهنمایان و حجّت‌هایی بوده‌اند، حتّی اگر بشر به قول و فعل و اوامر و نواهی آنان اعتنا نکرده باشد.
آیات متعدّدی این قول را تأیید می‌کنند که:
🔹«همانا تو بیم‌دهنده‌ای و هر قومی را هدایتگری است.»
🔹«هیچ امّتی نیست؛ مگر اینکه در میان آنها بین‌دهنده‌ای بوده است.»
▫️از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است که:
زمين از حجّتی كه با دليل و برهانش برای خدا قيام كرده باشد، خالی نمیماند و آن حجّت يا ظاهر معلوم است يا ترسان پنهان تا مگر حجّتهای خدا و دليل‌های روشنش باطل نشود.»
▫️همچنین امام صادق(ع) می‌فرمایند:
«اگر مردم زمين تنها دو كس باشند، يكی از آن دو امام است.»
و فرمودند:
🔹«آخرين كسی كه بميرد، امام است تا كسی بر خدای عزَّوجلَّ احتجاج نكند كه او را بدون حجّت واگذاشته است.»
▫️آنچه در زندگی مؤمنانه، انسان را مقیّد می‌سازد تا تمامی معاملات فردی و جمعی‌اش را مطابق پروتُکل و نظام‌نامة اعلام شدة دینی (قرآن و سنّت) تنظیم کند، ضرورت دوری از مجاز و ره‌پیمودن با حدّاکثر اطمینان از صحّت قول و فعل است.
▫️انسان متدیّن، به دلیل آنکه جویای سعادت ابدی، مصونیّت از کیفر اخروی و مایل به کسب رضایت حضرت خداوندی است، بر آن است تا از طیّ مسیر با روش سعی و خطا، دوری گزیند و از آنجا که خود را توانا و دانای همة رموز و دقایق نمی‌شناسد،
▫️ همة مناسبات و معاملات خود را از قول و فعل حجج الهی منصوب از سوی حق و کلام وحیانی (قرآن و روایت) اخذ و مطابق آن معیار تنظیم کند.
📚#جان‌جهان/#آل‌یس
@tarikh_farda
🔘خاطرات سیاه یک جاسوس (۲)
در مرحله‌ي دوم از مأموريت، همفر راهي بصره مي‌شود. او مأمور مي‌شود تا دو موضوع را پيگيري كند:
▫️اوّل؛ كشف #نقطه‌ضعف‌مسلمانان براي نفوذ در پيكره‌ي آنها و ويران كردنشان.
▫️دوم؛ #نفوذ‌در‌پيكره‌ي‌مسلمانان پس از كشف آن نقاط ضعف. درواقع مأموريت دوم او، ورود به منطقه‌ي شيعه‌نشين بوده است.
▫️از همفر خواسته مي‌شود تا در اين سفر انواع كشمكش‌هاي احتمالي موجود ميان مسلمانان را كشف كند و راه‌هاي برافروخته كردن آنها را بيابد. نزاع‌هايي چون: نزاع بر سر رنگ پوست، قبيله، اقليم، قوميت، مذهب و ...
▫️جالب است كه او اعتراف مي‌كند:
«ما بريتانيايي‌ها جز با فتنه‌انگيزي و ايجاد نزاع در تمام مستعمرات خود نمي‌توانيم زندگي آسوده و مرفهي داشته باشيم ما نمي‌توانيم سلطنت عثماني را در هم بكوبيم مگر اين كه ميان مردم آنجا فتنه به راه اندازيم وگرنه يك ملت كم شمار چگونه خواهد توانست بر ملتي پر شمار غلبه كند و بر آن مسلط شود؟»
در واقع، راز سلطهي غرب در همين عبارت نهفته است.
▫️«ايجاد تفرقه و نشر مفسده» همواره دو سلاح موثر غرب عليه شرق اسلامي بوده. چنان كه در ماجراي بازپس‌گيري اندلس از خلفاي مسلمان، كليسا با وقف تاكستان‌هاي انگور براي عرضه‌ي شراب رايگان ميان مسلمانان و گسيل دختران زيباروي در ميان آنها چنان بلايي بر سر مسلمانان آورد كه در طيّ چند سال، تمامي اندلس و اسپانيا از دست مسلمانان خارج شد. همه‌ي مساجد ويران و يا تبديل به كليسا شدند.
▫️در كتب تاريخ ذكر شده است كه مسيحيان، پس از خارج كردن شهرها از دست مسلمانان، ناقوس‌ها را بر دوش اسراي مسلمان گذاشتند تا پس از طيّ مسافت‌هاي طولاني آنها را بر بلنداي كليسا‌هاي مورد نظر مسيحيان نصب كنند.
▫️جالب‌ترين بخش سفر جناب همفر آشنايي با «محمّدبن عبدالوهّاب» است او مي‌نويسد:
▫️محمّدبن عبدالوهّاب طلبه بود و بسيار بلند‌پرواز و تند مزاج و با رد نظريات مشايخ از درك خودش پيروي مي‌كرد و همواره از مشايخ معاصرش بي‌زاري مي‌جست. من گمشده‌ي خود را در محمدبن عبدالوهاب يافته بودم. او بسيار مستعد بود تا من در او رخنه كنم.
▫️همواره در گوشش مي‌‌خواندم كه از امام علي و عمر با استعدادتر است و او مي‌تواند اسلام را احيا كند. حتّي با اين كه او سني مذهب بود و متعه يا همان عقد موقت را جايز نمي‌دانست چنان در او نفوذ كردم كه حاضر به پذيرش متعه شد.
▫️ در اوّلين فرصت يكي از زنان مسيحي را كه از قبل توسط وزارت مستعمرات براي افساد جوانان مسلمان آموزش ديده بود به عقد او درآوردم.
▫️از اين پس من از خارج و آن زن از داخل خانه رگ خواب محمد را در دست گرفتيم. حتّي چنان بر او مسلّط شديم كه حاضر به خوردن شراب شد و پس از چندي آثار ضعف و سستي در او نمودار گرديد.
حتّي روزي به دروغ گفتم كه پيامبر را در خواب ديده‌ام كه تو را بوسيده و فرموده كه تو وارث و جانشين من در امور دين و دنيايي و مباحثي از اين قبيل.
📚#سخن‌روز/#مثلث‌مقدّس
@tarikh_farda
این جاسوس اعتراف مي‌كند:
«ما بريتانيايي‌ها جز با فتنه‌انگيزي و ايجاد نزاع در تمام مستعمرات خود نمي‌توانيم زندگي آسوده و مرفهي داشته باشيم ما نمي‌توانيم سلطنت عثماني را در هم بكوبيم مگر اين كه ميان مردم آنجا فتنه به راه اندازيم وگرنه يك ملت كم شمار چگونه خواهد توانست بر ملتي پر شمار غلبه كند و بر آن مسلط شود؟»
در واقع، راز سلطهي غرب در همين عبارت نهفته است.
@tarikh_farda