🔘انگیزه دعوت کنندگان به حق
اگرچه از زمان شروع غيبت كبرا در نيمة دوم قرن سوم هجري قمري تا امروز، يعني قرن پانزدهم، طيّ سالها و قرون متمادي، خيزشهاي اجتماعي كوچك و بزرگ زيادي در جهان اسلام و «ايران» رخ داده است؛ امّا هيچ يك از آنها در خود و با خود، مشخّصات چهارگانة ياد شده را ندارند.
▫️همين قراين و شواهد حاكي از آنند كه واقعه، در صورت يك جنبش بزرگ سياسي، اجتماعي و نظامي حادث ميشود. اين دعوت در قالب طرح و برنامهاي فرهنگي و تبليغي نيست؛
▫️بلكه با پيشزمينههاي فرهنگي، ميدان بزرگي براي قيامكنندگان فراهم آمده تا شرايط سياسي، اجتماعي جديدي را رقم زده و حتّي براي رسيدن به اهداف يا دفاع از آن، دست به اسلحه برده و ميدانداري كنند.
▫️انگيزة قيامكنندگان «دعوت به حق» است و همين انگيزه، واقعه را تبديل به نهضتي زمينهساز براي ورود به عصر ظهور و همراهي با حضرت صاحب الزّمان(عج) ميكند.
▫️دعوت جهاني امام مهدي(عج) دعوتي صرفاً فرهنگي نيست؛ بلكه نهضتي است جهاني، سياسي و نظامي كه منجر به ديگرگوني جهان در وجوه مختلف و در بُعد جهاني ميشود.
▫️نكتة جالب توجّه و روشنگر اينكه، روايات دربارة «مكان واقعه»، شخص پيشرو و صورت عمليات صراحت دارند.
حضور عمومي مردم و همراهي آنها با رهبري كه به سوي حق فرا ميخواند، در سير تكويني به «اتمام حجّت» ساكنان زمين ميانجامد.
▫️اين اتمام حجّت مشروط به آگاه شدن ساكنان بخش بزرگي از جهان از اين واقعه و انگيزه و مرام قيامكنندگان است. از اينجاست كه دريافته ميشود، واقعه الزاماً در ابعاد بزرگ سياسي، اجتماعي، اقتصادي و بالأخره نظامي، بسياري از معادلات را در هم شكسته و در گذر ايّام، باعث انتشار وسيع اخبار و ميدان تأثيراتش در ابعاد جهاني ميشود.
▫️بيترديد، نهضت بزرگ سال 1357 ه .ش. «ايران» به رهبري مردي از جمع عالمان آل محمّد(ص) كه از «قم» برخاست و مردم را به حق دعوت فرمود و با رويكردي سياسي، اجتماعي بناي تأسيس نظام حكومتي را استوار كرد و در پي احقاق حقّ مردم و نهضت وارد ميدان مبارزة نظامي شد. بارزترين مصداق پيشبيني حضرات معصومان(ع) دربارة واقعهاي در اين ابعاد، قبل از ظهور امام عصر(عج) است.
▫️مطالعه دربارة مجموعة نشانههاي ياد شده در روايات، به عنوان «نشانههاي ظهور»، «ملاحم و فتن» و بررسي و تطبيق شرايط امروز جهان و آنچه بر مردم ساكن جهان ميگذرد، حكايت از اين دارد كه در هيچ دورهاي از ادوار گذشته بر بشر تا اين اندازه ميان نشانههاي ياد شده و مصاديق موجود، هماهنگي و تطبيق وجود نداشته است.
▫️چيزي قريب به يك هزار و اندي نشانة غيرحتمي براي واقعة عظيم ظهور از سوي معصومان(ع) بيان شده كه پهنههاي مختلف حيات فردي و اجتماعي انسانها را در وجوه مختلف فرهنگي و مادّي در برميگيرد؛ چنانكه در كتاب «غرب و آخرالزّمان» و سخنرانيهايي كه به همين مناسبت داشتهام، ذكر شده است.
▫️حجم بزرگي از نشانهها را در همين عصر و موقعيّت ميتوان مشاهده كرد و دربارة آنها به مصداقشناسي پرداخت. جالب آنكه در هيچ عصر و زماني به اندازة عصر ما، در سراسر جهان از واقعة ظهور و منجيگرايي و وقايع سخت سالهاي پيش از ظهور، سخن به ميان نيامده است.
▫️در جايي اشاره كردهام كه ميان ما و ساكنان «ايالات متّحدة آمريكا» از حيث گفتوگو در موضوع «آخرالزّمان و منجيگرايي» قريب به شصت سال فاصلة جدّي وجود دارد. حجم، كميّت و كيفيّت آثار ارائه شده و اقدامات معمول داشته شده در اين باره، صدها برابر اقدامات انجام شده و آثاري است كه طيّ دوازده قرن گذشته در همين باره توليد شدهاند.
▫️متذكّر اين معنا ميشوم كه به هيچ روي نميشود در اسناد روايات بيان شده، خدشه وارد ساخت. صحّت منابع قابل ترديد نيست؛ امّا دربارة مباحث مهمّ آخرالزّماني، رخدادها و عينيّت يافتن وقايع، خود پشتيبان محكمي براي صحّت اسناد و سخن ارائه شده دربارة آنهاست.
📚#سیاحتدرشرق/#قومنشانشده
@tarikh_farda
🔘كانون تشيّع و زمينهسازان
مستندات روايي، آغاز نهضت جهانی امام مهدی(عج) را معطوف به حركت مصلحانه مردي از «قم» ميكنند.
🔹1. رسول اكرم(ص) ميفرمايند:
«يَخْرُجُ النّاسَ مِنَ الْمَشْرِقَ فَيُوطئونُ لِلْمَهْدِيِّ سُلطانَهُ؛
مردمي از شرق قيام ميكنند و زمينه را براي حركت جهاني مهدي فراهم ميسازند.»
🔹2. از امام محمّدباقر(ع) نيز روايتي نقل شده كه ميفرمايند:
«گويا ميبينم مردمي در شرق قيام كرده، حق را طلب ميكنند؛ ولي به آنها نميدهند. دوباره حق را ميطلبند، به آنان داده نميشود. وقتي اوضاع را چنين ديدند، شمشيرهاي خود را بر شانهها ميگذارند. پس آنگاه حاضر ميشوند كه حقّ آنها را بدهند؛ امّا آنها ديگر قبول نميكنند تا اينكه قيام ميكنند و آن را جز به صاحب شما تحويل نميدهند. كشتههاي آنان شهيد به شمار ميروند. آگاه باشيد! اگر من آن زمان را درك كنم، خود را براي صاحب اين امر نگاه ميدارم.»
🔹3. امام صادق(ع) نيز ميفرمايند:
«به زودي «كوفه» از مؤمنان خالي ميشود و علم از آن ميگريزد و پنهان ميشود، آن گونه كه مار در سوراخش پنهان ميشود. سپس علم در شهري به نام «قم» ظاهر ميشود و شهر قم كانون علم و فضل ميشود و چنان دنيا را با حقايق آشنا ميسازد كه در روي زمين مستضعفي در دين باقي نماند؛ حتّي زنان در پرده و چنين زماني نزديك ظهور قائم آل محمّد(ص) است. سپس خداوند قم و اهل آن را قائم مقام حجّت خدا قرار ميدهد كه اگر چنين شود، زمين اهل خودش را فرو ميبلعد و حجّتي باقي نميماند. آنگاه علم از قم به تمام دنيا ميرسد و مشرق و مغرب عالم را فرا ميگيرد و حجّت خدا بر خلق تمام ميشود؛ زيرا در تمامي روي كرة زمين، كسي باقي نميماند كه دين و علم به او ابلاغ نشده باشد، آنگاه امام زمان(عج) ظاهر ميشود.»
🔹4. امام موسي كاظم(ع) ميفرمايند:
«مردي از اهل «قم» به پا ميخيزد، مردم را به حق فرا ميخواند. گروهي مثل پارههاي آهن گرد او جمع ميشوند. باد تند حوادث آنها را نميلغزاند و از جنگ خسته نميشوند و نميترسند و به خدا دل ميسپارند و پايان خير از آن متّقين است.»
▫️بررسي محتواي روايات كه جملگي با ادبيات مشترك، پرده از واقعيّتي شگرف و واقعهاي در آينده خبر ميدهند، نشان ميدهد كه بر چهار موضوع محوري و مرتبط تكيه شده است:
1. خيزش مردي از شرق (قم)؛
2. نهضتي بزرگ و اجتماعي؛
3. نقش آفريني در زمينهسازي ظهور؛
4. دعوت به سوي حق.
📚#سیاحتدرشرق/#قومنشانشده
@tarikh_farda
🔘چرا «قم» نامیده شده است؟
عفّان بصري از امام صادق(ع) نقل ميكندامام به من فرمودند:
🔹 «آيا ميداني چرا اين شهر را «قم» مينامند؟» عرض كردم: خدا و رسولش آگاهترند. فرمودند: «زيرا اهل قم اطراف قائم آل محمّد گرد آمده و با او قيام نمايند و در كنار او ثابت قدم مانده و او را ياري كنند.»
▫️در وقت ياد كردن از اين خطّه، روايات گاه اشاره به «طالقان» دارند و گاه «قم»، «فارس» يا اهالي مشرق.
روايتي از امام صادق(ع) در اين باره نقل شده است كه ايشان فرمودند:
🔹«خداي متعال را گنجهايي است در طالقان كه نه طلاست و نه نقره و درفشي كه از آغاز تاكنون باز نشده و به اهتزاز درنيامده است. اين خطّه داراي مرداني است كه نسبت به ذات مقدّس خداوند ترديدي در آن قلبها ايجاد نميشود ... آنان زاهدان شب و شيران روزند. در اطاعت از امام و رهبرشان مطيعتر از كنيزان نسبت به مولاي خويشند ... شعار آنان خونخواهي سالار شهيدان، امام حسين(ع) است ... به واسطة اين رادمردان، خداوند امام بر حق(ع) را پيروز ميگرداند.»
▫️چنانچه جان و حقيقت اسلام را ولايت بدانيم و از آن ـ به اتّكاي روايات ـ به عنوان ستون خيمة دينداري ياد كنيم، بهرة ايرانيان از «ولايتمداري» و پايمرديشان در طريق امامت و ولايت، آنان را به مرتبهاي ميرساند كه گاه از آنان به عنوان خويشاوند اهل بيت(ع) و گاه صاحب بالاترين نصيب از اسلام ياد شده است.
▫️پيامبر اكرم(ص) در اين باره فرمودند:
🔹«أعْظَمُ النّاسِ نَصْيبَاً فِي الإسْلامِ أهْلُ الفارْسِ؛
در بين مردم، مردم فارس، بيشترين سهم را از اسلام دارند.»
▫️و در جايي ديگر فرمودند: «ايرانيان خويشاوندان ما اهل بيتند.»
در روايت شيرين و دلنشيني، امام صادق(ع) نيز فرمودند:
🔹«أهْلُ خُراسانَ أعْلامِنا وَ أهْلُ قُمْ أنْصارِنا وَ أهْلُ كوفَةَ اَوتادُنا؛
مردم «خراسان»، بزرگان ما و مردم «قم»، ياران ما و مردم «كوفه»، حاميان استوار ما هستند.»
▫️در روايت بلندي كه عبدالله بن مسعود از قول پيامبر اكرم(ص) نقل كرده، ارتباط ميان قيام زمينهسازان و پيوستن آن قيام با نهضت مقدّس حضرت مهدي(عج) را آشكار ميكند.
🔹«... به زودي بعد از من، اهل بيتم در شهرها پراكنده و آواره شوند.»
اين پراكندگي، در زمان حضرت عليّ بن موسي الرّضا(ع) و مهاجرت امامزادگان به «ايران» به نقطة اوج و كمال خودش رسيد. سپس ادامه دادند:
🔹«تا آنكه درفشهاي سياه از مشرق زمين به اهتزاز درآيند كه حق را طلب ميكنند؛ امّا حقوقشان را ادا نكنند، آنان دست از حقطلبي نكشند؛ امّا اجابت نشوند و ديگر بار درخواست كنند به آنان اعتنا نگردد. پس از آن دست به مبارزه زنند و به پيروزي رسند. هرگاه كسي از شما يا فرزندان شما آن زمان را درك كرد، پس به پيشوايي بپيوندد كه از اهل بيت من است؛ اگرچه با دشواري، روي برف با دست و پا برود.»
▫️در اين بخش به پيروزي نهضت مشرق زمينيان و پيوند خوردنشان به پيشوايي از اهل بيت(ع) يعني حضرت مهدي(ع) اشاره شده است و پس از آن فرمودند:
🔹«آنها درفشهاي هدايتند و آن را به دست مردي از اهل بيت من ميسپارند كه نام او همنام من و نام پدرش نام پدر من است. او حاكم زمين ميگردد و آن را پر از عدل و داد ميكند. آن گونه كه از جور و ستم پر شده است.»
📚#سیاحتدرشرق/#قومنشانشده
@tarikh_farda