eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 تصویری از مربوط به سال ١٣٠٩ق ✨مردم اطراف حوض مشغول وضو گرفتن هستند. ✍ در این تاریخ امام جماعت مسجد سپهسالار آخوند بوده است که پس از این تاریخ به می‌رود و در آن مکان مقدس به اقامه جماعت می‌پردازد. به‌خاطر محبوبیت و مقبولیت و روحیه تقدسی که جناب آخوند ملامحمد رستم آبادی داشت، دوران امامت جماعت وی در هر دو مسجد، دوران شکوه و رونق این اماکن مقدسه بوده است. 🍃 @feyziye_tehran
📖 به گزارش در روزنامه خاطرات خود، پس از وفات تا چهار روز در تهران عزاداری برپا و بازار نیز بسته بود. مجلس ختمی هم در برگزار شد. تا اینکه در روز اول ماه صفر پیکر اعلم علمای دارالخلافه را به سوی (ع) تشییع نمودند. ✨حتی گبر و ارمنی و یهودی‌ها هم دسته عزا داشتند و یهودی‌های تهران پیشاپیش جمعیت به سینه می‌زدند و می‌خواندند: واویلا صد واویلا ستون دین ناپیدا این درحالی است که به گزارش اعتمادالسلطنه در همان روزها، اغلب شهرهای ایران به‌خاطر بی کفایتی مسئولین دچار شورش‌های مردمی بود. 🕌 @feyziye_tehran
📷 آیت‌الله در کنار آیت‌الله (از نوادگان) 🔹آیت‌الله آشتیانی در دوره قبل از تولیت را برعهده داشت. ایشان وکیل مطلق در ایران بود. 🔹مرحوم سبط نیز از مدرسین سطح مدرسه مروی و امام جماعت بود. 🕌 @feyziye_tehran
🗓 به مناسبت ۲۸ صفر سالروز درگذشت شوشتری در سال ۱۳۰۳ق صاحب کتاب خصائص الحسینیه ✍ در سال ۱۳۰۱ قمری، شیخ جعفر به تهران آمد و مدتی را در خانه حضور داشت. شیخ جعفر هر روز نماز را در می‌خواند و پس از آن حدود دو ساعت منبر می‌رفت که پس از مدتی به جهت فراوانی جمعیت برای نماز و موعظه به رفت. گاهی برای دیدار با شیخ به خانه محل اقامت او می‌آمد. گاهی نیز نایب السلطنه را که سپهسالار بود، با کالسکه مخصوص می‌فرستاد و شیخ را به صاحبقرانیه، قصر ییلاقی شاه می‌بردند. 🍂شیخ جعفر شوشتری در آخرین ماه محرم عمر شریفش نیز به مدت یک ماه جهت اقامه عزای امام حسین علیه السلام در تهران حضور داشت و در مسیر بازگشت به شوشتر در نزدیکی کرمانشاه وفات نمود و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. 🕌 @feyziye_tehran
✍سیرۀ حسنۀ آن بود که اگر عالمی بزرگ و نام‌آور به‌عنوان میهمان و رهگذر به دارالحکومۀ تهران قدم می‌گذاشت، از او دعوت می‌کرد تا چندی در به اقامۀ جماعت بپردازد. 🔹 از آن جمله است مرحوم که وقتی در آخرین سال حیات حاج ملا علی کنی، به عزم زیارت مشهدالرضا(ع) به ایران آمده بود و در ایام از تهران گذر می‌کرد، مرحوم حاجی او را در نماز جماعت مقدم داشت و آنگونه که مشاهدات خود از آن نماز جماعت را روایت می‌کند، صفوف آن نماز از مسجد مروی فراتر رفته و به حیاط مدرسه نیز کشیده شده بود. 📚مکارم الآثار، ج۵، ص۱۵۳۶ 🔹نمونۀ دیگر مربوط به حضور مرحوم است. در خاطرات خود این ماجرا را چنین گزارش می‌کند: «حاجی شیخ جعفر مجتهد شوشتری، مرد باتقوا، که در آن واحد واعظ و سخنران زبردستی هم بود، از عتبات برای زیارت مشهد به ایران و تهران وارد شد. ماه رمضان بود، حاجی ملا علی کنی از او تجلیل کرده، یک روز در مسجد مروی او را مقدم داشت و تمام طلاب و مقدسین و خود حاجی ملا علی هم پشت سر او نماز خواندند. فردا تمام مردم شهر برای نماز خواندن پشت سر او هجوم کردند.» 📚شرح زندگانی من، ج۱، ص۳۳۲ 📷تصویر بالا: یک نماز جماعت در در زمان قاجار 📷تصویر پایین: سید میرزا شهرستانی نشسته در وسط تصویر 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
☘چند شب قبل توفیق یافتم به دیدار استاد ارجمند آقای که حقا از مفاخر بزرگ کشور ما هستند شرفیاب شوم. دیداری شیرین و بی‌تکلف، پر از بیان خاطرات دلنشین و ارزشمند. 📚در کتاب شرح حالی از این استاد عزیز نوشته‌ام و این خود بهانه‌ای بود تا جهت تقدیم یک جلد از این کتاب، به دیدارشان بروم و ساعتی در محضرشان تلمذ کنم. محبت کردند و پس از رؤیت «فیضیه تهران» بسیار تحسین فرمودند که: «مشخص است بسیار زحمت کشیده‌اید؛ اگر به این شخصیت‌ها پرداخته نشود و در کتابی این‌چنین شرح حالشان ذکر نگردد، در تاریخ گم می‌شوند!» من اسامی شخصیت‌های هم‌دوره ایشان را می‌بردم و استاد هم بی‌دریغ نکته‌ای از آنها بیان می‌فرمودند. 🔹بگذارید یکی از خاطرات شیرینی که بیان داشتند تقدیمتان کنم: فرمودند: «من با توصیه‌نامه جذب آموزش و پرورش شدم. آن موقع هنوز لباس طلبگی بر تن داشتم. مدرسه‌ای در برای آموزش متوسطه بود که جهت تدریس به آنجا رفتم. اتفاقاً و (که آن موقع ایشان هم در لباس روحانیت بودند) و دوستان طلبه دیگری هم در آن مدرسه تدریس می‌کردند. یک روز یکی از دانش‌آموزان به مزاح گفت: یک دفعه اسم اینجا را عوض کنید و بذارید ! برای آن نوجوان عجیب بود که چند عمامه به سر، آن هم در آن دوران حکومت پهلوی در مدرسه متوسطه تدریس می‌کنند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📜گزارشی از سال ۱۳۰۲ق در و حال و هوای ( فعلی) 📖 در می‌نویسد: ✍ در صحن مدرسۀ سپهسالار به حدى ازدحام ميشد كه براى پيمودن فاصلۀ از جلو خان تا داخلۀ صحن، البته شش هفت دقيقه وقت لازم بود... در حجره هاى سمت شمال، بزازها براى زنها بساط پهن ميكردند و ساير حجرات و ايوانها جز ايوان سمت مشرق كه ايوان چهلستون و جزو مسجد بود بساط خرازى و بلورفروشى و سمسارى براى مردها پهن ميشد و واقعا نمايشگاه حسابى از امتعۀ آن روز كشور بود... 🔹تازه طاق مقصوره تمام شده بود كه حاجى شيخ جعفر مجتهد شوشترى، مرد باتقوى، كه در آن واحد واعظ و سخنران زبردستى هم بود، از عتبات براى زيارت مشهد به ايران و تهران وارد شد. ماه رمضان بود، حاجى از او تجليل كرده يك روز در او را مقدم داشت و تمام طلاب و مقدسين و خود حاجى ملا على هم پشت سر او نماز خواندند. فردا تمام مردم شهر براى نماز خواندن پشت سر او هجوم كردند. 🔹 مسجد نيمه تمام سپهسالار را براى نماز خواندن حاجى شيخ جعفر تعيين كرد و آجر و خاك و گچ و آشغال بنائى را از اين سر و آن سر صحن و حجرات چهلستون و مقصوره جمع و محل را براى نماز آماده كردند. حاجى شيخ در محراب مقصوره سمت جنوب به نماز ميايستاد. چهلستون را براى زنها تخصيص دادند، تمام مقصوره و صحن و حجرات و ايوانهاى تحتانى و فوقانى و راهروها و حوضخانه و مدخل و جلو خان، حتى در خيابان هم صفوف جماعت قائم ميشد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🔸تکفیر یکی از وعاظ تهران به خاطر این اعتقاد: ناصرالدین شاه نایب امام زمان(عج) است! ✍ حاج سید حسن واعظ کاشانی از در زمان ناصرالدین شاه قاجار بود. او معتقد بود که پادشاه وقت نائب امام زمان علیه السلام است و‌ دعا برای وی واجب است. کاشانی بعد از بر این اظهار نظر هجمه‌ای علیه او راه انداخت و جمعی از او را به خاطر این باور تکفیر کردند. او را مرتد دانست و سید محمدرضا طباطبائی سنگلجی کافرش خواند. طباطبایی می‌گفت: علمای بزرگ ما کسی را تکفیر می‌کنند اما اعیان به او لقب می‌دهند. سید حسن کاشانی در یکی از روزهای ماه رمضان که در منبر رفت و با دلشکستگی به دفاع از عقیده خود پرداخت. او متن تأییدیه و برخی علمای دیگر را که تدین و دانش او را تأیید کرده بودند روی منبر خواند. روزی دیگر روی منبر قرآنی را از زیر بغل درمی‌آورد و شهادت می‌دهد که مسلمان است. بعد وسط روضه [احتمالا جهت برانگیختن احساسات] با کوبیدن سنگی، سر خود را می‌شکند و از حال می‌رود و مردم گریه بسیاری می‌کنند. در همین روزها وقتی که کاشانی در و بعد از نماز حاج ملاعلی کنی قصد داشت به منبر برود، ولوله‌ای بپا شد و جمعی مانع این امر شدند. حاج ملاعلی هم دستور داد واعظی که همه روزه منبر میرفته وعظ کند. 📚منبع: گزارش‌های نظمیه از محلات تهران ص۷۲۴ تا ۷۴۰ 📷تصویر: یک مجلس روضه در زمان قاجار 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷تصویری از مسجد عالی سپهسالار در ماه رمضان 💠گزارشی از برنامه مساجد تهران در ۱۳۰۵ ق: مسجد مبارکه ناصری بعد از نماز، میرزا محمدرضا واعظ همدانی به منبر رفته از توحید و خداپرستی بیان کرده و روضه خوانده مردم متفرقه گردیدند. دیروز قریب به هزار نفر متجاوز مرد و زن در آنجا بودند. اجناس زیاد از هر قبیل برای فروش آنجا آوردند. به این واسطه اجماع زن در آنجا بیشتر است. 🔹مسجد مرحوم بعد از نماز، حاجی میرزا لطف الله ذاکر به منبر رفته از احوالات و شئونات حضرت امیرالمومنین علیه السلام بیان کرده و روضه خوانده بود. زنها در این مسجد زیاد اجماع دارند و در وقت موعظه خیلی داد و فریاد می‌کنند به طوری که تا واعظ به آنها بد نگوید ساکت نمی شوند و اغلب نزاع و زد و خورد می نمایند. 🔹 بعد از نماز جناب حاجی ملاعلی [کنی]، حاجی ملا باقر واعظ به منبر رفته از توحید و احادیث و اخبار دینیه بیان کرده و روضه خوانده مردم متفرق گردیدند. امروز به اندازه‌ای در آنجا جمعیت بود که تا نزدیک درختهای صف بسته بودند. 🔹مسجد جناب میرزا عیسی بعد از نماز جناب حاجی شیخ هادی [نجم‌آبادی]، آقا شیخ زین العابدین به منبر رفته از توحید و خداپرستی بیان کرده بود. امروز به اندازه‌ای در آنجا جمعیت بود که لاعلاج دیوار طرف خلوت مسجد را خراب کرده بودند که برای مردم وسعت باشد. 📚گزارش‌های نظمیه از محلات تهران ج۲ ص۷۲۶ 🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍ استاد شهید آیت‌الله مطهری اواخر دهه ۴۰ در حالی که در اوج مبارزات خود در سنگر تبیین در مجامع علمی و تبلیغی از حوزه، دانشگاه، حسینیه ارشاد بود، به شدت از سوی مراکز حوزوی طرد می‌شد. ایشان در و دانشکده الهیات به تدریس فلسفه اشتغال داشت و به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره حسینیه ارشاد به تبلیغات دینی می‌پرداخت. اما همین دو امر یعنی اشتغال به فلسفه و همکاری با حسینیه ارشاد موجب هجمه‌ای سنگین از سوی برخی از روحانیون تهران به ایشان شده بود. این وضعیت در کمرنگ بودن حضور طلاب و روحانیون در مجلس ختم پدر استاد در آذرماه ۵۰ در نمود بیشتری یافت و باعث شد چند روز بعد مجلس ختم دیگری در باحضور ۸۰۰ نفر و با سخنرانی مرحوم فلسفی برگزار شود. استاد مطهری در با جریان مارکسیسم و در حسینیه ارشاد با اسلام منهای روحانیت و سایر کج‌روی‌های مبارزه می‌کرد اما چون این واقعیت از چشم عده‌ای از روحانیون پنهان بود، خود ایشان را متهم ردیف اول می‌دانستند. استاد مطهری از بانیان حسینیه ارشاد بود و خودش شریعتی را به حسینیه آورده بود، اما در ادامه و با آگاهی از جریان انحرافی، ضمن تلاش برای حفظ بنیان حسینیه ارشاد می‌کوشید انحرافات را از دامن آن بزداید، اما گرایش فکری مدیران حسینیه به شریعتی از یک سو و ایستادگی جمعی از روحانیون در برابر استاد مطهری از سوی دیگر، مانع رسیدن ایشان به اهداف خود بود. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran