eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 آغاز به یاد شهدای روحانی حوزه علمیه تهران ✍ روحانی عارف حجت‌الاسلام در مهرماه ۱۳۲۰ در شهر تهران متولد شد. دروس طلبگی را در مدرسه و سپس پشت‌سر گذاشت و تحت تربیت معنوی عارف کبیر قرارگرفت. در بخشی از درس رسائل با این شهید بزرگوار هم‌درس بودند. 🥀با آغاز جنگ به جبهه رفت و در به دیده‌بانی مشغول بود تا آنکه در ۱۷ شهریور ۱۳۶۰ در به شهادت رسید. ✨خاطرات فراوانی از مجاهدتها و حالات عرفانی این روحانی شهید در دست است. مهدی مرندی از همرزمان شهید غفاری در کتاب خاطراتش به نام «حکایت سال‌های بارانی» پیرامون این شهید بزرگوار می‌آورد: «در آن روزها حاج‌محمود غفاری برای توپخانه ما یک دیده‌بان توانا بود. او اولین روحانی بود که در روزهای اول جنگ می‌دیدم. حضور او با لباس نظامی، آن هم در کار مهم و خطرناک دیده‌بانی، برای ما مهم بود. هیچ وقت لذت نمازهایی را که پشت سر او خواندم فراموش نمی‌کنم.» 🕌 @feyziye_tehran
📷 آیت‌الله در مسجد امین الدوله و در جمع رزمندگان 🗓 به مناسبت آغاز ✨آیت‌الله حق‌شناس می‌فرمودند: «با شروع جنگ تحمیلی این شبهه برای من ایجاد شد كه مبادا در جبهه به من نیاز باشد. به خدمت امام راحل مشرف شدم. آیت‌الله شهید صدوقی هم در مجلس حضور داشتند. من دو وجبی زعیم عالیقدر بودم گفتم: بنده مدرس حوزه و امام جماعت هستم. اگر چنانچه وظیفه طور دیگر است دستور می‌فرمایید به جبهه بروم. امام فرمودند: مگر تو می‌توانی تفنگ بلند كنی؟ گفتم: بنده یكبار تفنگ بلند كردم و گلنگدن را كشیدم و ماشه را چكاندم به جای این كه من تفنگ را نگه دارم تفنگ مرا مسافتی عقب برد. امام تبسمی كردند و اظهار داشتند: جبهه تو همان مدرسه است و مسجد امین الدوله.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠به یاد مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین از شاگردان آیت‌الله «نماز خواندم و توی یکی از سنگرها دراز کشیدم. تاریکی هوا بهانه خوبی برای بچه‌ها بود. گوشه و کنار سنگرها خلوت می‌کردند. گاهی به خیال اینکه خوابیده‌اند به آنها نزدیک می‌شدم و آنها را در حال نماز و دعا می‌دیدم. گریه‌شان مرا یاد روزهایی می‌انداخت که در خانه‌مان روضه‌خوانی داشتیم. پدرم همسایه‌ها و امام جماعت‌های مسجدهای اطراف را دعوت می‌کرد بیشتر وقت‌ها روضه‌مان را شیخ مصطفی فتاحی منش، امام جماعت مسجد شریفیه نظام آباد می‌خواند. آن روزها پسر شیخ مصطفی کوچک بود ولی بزرگ که شد وارد سپاه شد و یک سال پس از شروع جنگ در درگیری با یکی از خانه‌های تیمی در خیابان خواجه عبدالله انصاری شهید شد. پسر خاله‌ام می‌گفت یک بار که با او به پابوس امام هشتم رفته بودند شیخ مصطفی در صحن گوهرشاد روضه خواند و لابلای نوحه پرسوز و گدازش، پته شاه را روی دایره ریخت. پسر خالم می‌گفت خبر به گوش مامورها رسید و آنها ریختند توی صحن و شیخ مصطفی زرنگی کرد عمامه‌اش را برداشت و بین مردم گم شد.» 📚«پسر آسید مصطفی» خاطرات سید مجتبی عبداللهی، ص۱۴۵ _______________ 🥀شهید محمدرضا فتاحی‌منش در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۳۶۰ در ۱۹ سالگی به شهادت رسید. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran