eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
💡: دهه شصت دهه امام خمینی(ره) بود و از این پس دهه‌ها هر چه بیابید به جز او انتساب نخواهند داشت. این او بود که هر آنچه که در تقدیر تاریخ انسان این عصر بود ظاهر کرد. حیات انسان هایی چون او نفخه ای از نفخات روح الهی است که در تن انسان می‌دمد، در تن زمین مرده، و آن را حیات می بخشد. امام خمینی انسانی چونان دیگران نبود ؛ از قبیله انبیا و اصحاب آنان بود و مصداقی از مصادیق معدود ( نبا عظیم ).... که هر هزار سال یکی میرسد ، و مراد از این (هزار) عدد هزار نیست ؛ مراد آن است که او از خیل یاد آوران است و مورد خطاب «انما انت مذکر». و مخاطب این سخن آنانند که نه نامی از آنان در تاریخ های تمدن هست و نه در تاریخ های رسمی، اما زمین هر چه دارد مدیون آنهاست. اینان چون دیگر ابنای بشر از خاک روییده‌اند، اما چون دیگران در خاک نمانده‌اند و سر بر آسمان برآورده‌اند. و فقط هم اینانند که از حقیقت با خبرند و دیگران را نیز اینان خبر کرده اند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 (ره) در بدو ورود به در میان استقبال پرشور علما و روحانیون تهران و دیگر نقاط کشور 🗓 ۱۲ بهمن سالروز ورود حضرت امام(ره) به میهن اسلامی گرامی باد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠 بازدید مدیر و کارشناسان مرکز اسناد حوزه و روحانیت از کتابخانه عمومی و آرشیو تهران. ✅ آشنایی با بخش های مختلف. ✅ ایجاد زمینه های همکاری. کانال رسمی "مرکز اسناد حوزه و روحانیت" 🆔 @MarkazAsnad_Hawzah 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠به مناسبت درگذشت حکیم محمدحسین در ۱۳ بهمن ۱۳۳۹ش : «اين كمترين شرح قيصرى بر ، و قسمتى از اوائل طبيعيات شفاى شيخ رئيس را در محضر مباركش درس خوانده است، و مدرس ما دار العلم آنجناب اعنى سراى آن سرور در جنب تهران بود كه به فرمان آن بزرگوار صبح هر روز اول طلوع آفتاب از بدانجا براى درس حاضر مى‌شديم.» علامه حسن‌زاده آملی به نقل از استاد خود : «من به سنّ شما بودم و در تهران درس مى‌خواندم، در همان وقت آقاى فاضل تونى يكى از اساتيد حوزه علمى اصفهان بود و آوازه‌اى بسزا داشت و شهرت علمى تمام.» «پس از شرح فصوص يادشده خواستم شفا را دو درسه بخوانم، چه اين كه يك درس از كتاب نفس آن را در محضر استاد شعرانى مشغول بودم، باز از آنجناب راهنمايى خواستم كه اجازه مى‌فرماييد شفا را از اول طبيعات نزد فلانى (يكى از روحانيون نامدار آن روز طهران را اسم بردم) بخوانم؟ در جوابم فرمود: «اين آقا از خارج حرف و مطلب خيلى مى‌داند ولى ملّاى كتابى نيست، طلبه بايد پيش ملّاى كتابى درس بخواند، اگر آقاى فاضل تونى درس شفا را براى شما قبول كند خيلى خوب است.» مرحوم فاضل تونی در نیمه شعبان ۱۳۸۰ق برابر با ۱۳ بهمن ۳۹ درگذشت و در قم به خاک سپرده شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
آیت‌الله اصفهانی () در سال ۱۲۸۶ش در روستای علون آباد واقع در ۹۰ کیلومتری اصفهان متولد گردید. ادبیات عرب را نزد آقا شیخ علی مسگر یزدی و فقه و اصول را در محضر میرزا احمد مدرس و سید مهدی درچه‌ای آموخت. 🔹در سال ۱۳۰۴ برای ادامه تحصیل به قم رفت و از سال ۱۳۰۷ افتخار شاگردی آیت‌الله محمدعلی شاه آبادی و هم چنین دامادی او را کسب کرد و از محضر آیات محمد همدانی و سید محمد حجت شیرازی نیز بهره برد. 🔸ایشان از دوستان بود و پس از رحلت به تهران آمده و در شبستان آیت‌الله شاه‌آبادی تهران به اقامه جماعت و ارشاد مردم پرداخت. 🔹 اکثر فرزندان او در زمان پهلوی دوم جزء مبارزین بودند و یکی از فرزندان او به نام سید احمد احمدی در سال ۵۴ در اثر شدت شکنجه دژخیمان ساواک به شهادت رسید. ▪️آیت‌الله احمدی سال‌هایی از آخر عمر خود را با بیماری، خانه نشینی و از کارافتادگی سپری نمود و در در حالی که چند روز بیشتر به سقوط رژیم پهلوی و آزادی فرزندانش از زندان باقی نمانده بود، دار فانی را وداع گفت. منبع: وبگاه مرکز بررسی اسناد تاریخی 🕌@tarikh_hawzah_tehran
امام خمینی ره: درباره حضرت امیر سلام الله علیه این قدر گفته شده است و نوشته شده است و باز هم حقش ادا نشده است. یعنی این معجزه الهی تاکنون معلوم نشده است که چه شخصیتی است. همه طوایف مختلفی که در اسلام هستند و خصوصاً در شیعه مذهب ها، این حضرت را به خودشان نسبت می دهند. عرفا، حکما، فقها، فلاسفه و اقشار مختلفه حتی دراویش، صوفیه و حتی کسانی که به اسلام اعتقاد ندارند از کلمات ایشان استشهاد می کنند... این موجود یک اعجازی است که نمی شود در اطراف او آن که هست صحبت کرد، هر کس به اندازه فهم خودش و به اندازه نظری که دارد در این باب صحبت کرده است و حضرت غیر از این معانی است. یعنی ما نمی توانیم به آن جایی که بتوانیم از ایشان به آن جور که هستند مدح کنیم. آن صفات متضاده که در اشخاص نمی شود باشد، در ایشان هست. از همین جهت است که این صفات متضاده که هست، این که هر کسی یک طرفش را گرفته است و خیال می کند که ایشان او است. 🌸 علیه السلام مبارک 🕌@tarikh_hawzah_tehran
▪️ را فراموش نخواهیم کرد‍! عصر روز ۱۳ رجب ۱۳۲۷ق حاج را از مجلس نظمیه برای استنطاق آخر به دادگاه برده بودند. از بعد از ظهر همان روز در میدان توپخانه جمعیت مرد و زن موج می‌زد.‌ دسته موزیک نظامی در کنار میدان نوای «آقشام» را می‌نواخت. هوا گرم و کثیف و غبارآلود بود. یک ساعت و نیم به غروب مانده بود. در همین گیر و دار باد گرفت و هوا به هم خورد. آقا هفتاد ساله بود و محاسنش سفید شده بود. پهلوی چهارپایه ایستاد. اول عصایش را به جلو میان جمعیت پرتاب کرد. قاپیدند. عبای نازک مشکی تابستانه‌ای پوشش بود. به میان مردم پرتاب کرد، قاپیدند. قریب ده دقیقه برای مردم صحبت کرد: «خدایا تو خودت شاهد باش که در این دم آخر هم باز به این مردم میگویم که مؤسسین این اساس لا مذهبین هستند که مردم را فریب دادند. این اساس مخالف اسلام است. محاکمه من و شما بماند نزد پیغمبر خدا محمدبن عبدالله.» پیش از اینکه ریسمان به گردن شیخ بیندازند یکی از رجال با عجله برای او پیغام آورد که شما این مشروطه را امضا کنید و خود را از کشتن رها سازید. فرمود: «دیشب رسول خدا را در خواب دیدم فرمود: فردا شب میهمان منی... و من چنین امضایی نخواهم کرد.» هنوز آقا صحبتش تمام نشده بود که یوسف خان ارمنی به طرز خفت‌باری عمامه از سر شیخ برداشته و به طرف جمعیت پرتاب کرد.... 📚شیخ فضل‌الله نوری و مشروطیت ص۳۶۵ _ ۳۶۷ 🕌@tarikh_hawzah_tehran
آنگاه که و با عبای خود حرم حضرت زینب سلام الله علیها را غبارروبی می‌کنند!👇 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
آنگاه که #حاج_ملا_علی_کنی و #میرزای_شیرازی با عبای خود حرم حضرت زینب سلام الله علیها را غبارروبی می‌
📚مرحوم شریف رازی در کتاب گنجینه دانشمندان ج۴ ص۶۳۵ نقل می‌کند: ✍زمانی یک مسافر تهرانی که از مکه بازمی‌‌گشت، وارد نجف اشرف شد و به خدمت میرزای شیرازی رسید و به ایشان عرض کرد: به مکه مشرف بودم، پول و توشه راه خود را گم (یا تمام) کردم. در مسجد الحرام به خداوند تبارک و تعالی پناه آوردم و حضرت ولی عصر (عج) را واسطه نمودم تا خرجی و پولی برایم فراهم شود و در مکه معطل نمانم. روزها این کار را با التماس فراوان ادامه می‌دادم… تا آنکه یک روز هنگامی که پرده خانه خدا را گرفته، تضرع می کردم، دستی برشانه ام خورد! برگشتم و شخص محترم و باوقاری را دیدم. او به من گفت: چه حاجتی داری؟ نیاز خویش را بازگو کردم، او چند لیره به من داد و فرمود: ✨با این وجه خود را به نجف اشرف برسان و در آنجا خدمت برو و بگو «سیدمهدی» گفت: «با این نشانی که به همراه حاجی ملاعلی کنی در بازگشت از مکه به شام، زیارت حضرت زینب (س) رفتید و حرم را گرد و غبار گرفته دیده، مشغول نظافت شدید و با گوشه عبای خود، خاک و خاشاک را بیرون بردید؛ بیست اشرفی به تو بدهد.» 🔸میرزای شیرازی تا این سخن را شنید، بسیار متغیر شد و بسرعت برخاست و بیست اشرفی به آن مسافر داد. آن شخص با خوشحالی تمام و پس از زیارت عتبات مقدسه به تهران مراجعت کرد و خدمت آیت‌الله کنی رسید و ماجرای خود را به طور مبسوط به ایشان گفت. 🔹حاجی کنی پس از شنیدن ماجرا فرمود: آیا حواله ای آن آقا به من نداد؟ گفت: خیر؛ حاج ملاعلی بسیار گریست و سپس فرمود: میرزا در نظافت حرم حضرت زینب (س) بسیار کوشش می‌کرد و این تلاش، توجه امام زمان (عج) را به خود جلب ساخته است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran