eitaa logo
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
5.2هزار دنبال‌کننده
512 عکس
100 ویدیو
1 فایل
🔖 تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قم را اینجا بخوانید. . 🔗در تلگرام: t.me/tarikhqom1 . 📩 ارتباط با مدیر کانال: @adminn1402
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
🌀اختلافات حاج محمد عرب با وکیلی (شهردار قم)- بخش چهارم 🎙حاج محمد عرب: 🔹️وکیلی در محیط کار با #کارم
🌀اختلافات حاج محمد عرب با وکیلی (شهردار قم)- بخش آخر 🎙حاج محمد عرب: 🔸️در روز ۲۶ اسفند ۱۳۸۳ تصمیم گرفتیم که ایشان [وکیلی] را کنیم. از ده روز قبل هم سؤالات را به ایشان دادیم ولی ایشان در روز تعیین شده نیامد و به تهران رفت. دوباره ایشان را کردیم ولی نیامد. 🔸️شورا هم با اکثریت آراء (شش رأی موافق و یک رأی ممتنع) ایشان را استیضاح و از وی به خاطر کارهایش کرد. در نتیجه قصد کنار گذاشتن وی را در جلساتی مطرح کردیم و تصمیم نهایی عزل وی را گرفتیم. البته قم در مجلس (آقایان میرمحمدی‌، بنایی و آشتیانی) نسبت به تصمیم من نشان داده و از شورا خواستند تا وی را بر کنار ننماییم. 🔹️آنها از ما به قم و حتی به آقای شکایت بردند. حاج آقا ، معاون اول قوه قضائیه، مأمور رسیدگی به اختلافات ما شد. او خیلی جدی و دلسوزانه پیگیر حل این مشکل بود؛ حتی دو روز در قم شد و با همه ی گروه ها جداگانه جلسه گذاشت. 🔸️بعد از آن آقایان میرمحمدی و بنایی از کمیسیون اصل مجلس و همچنین از یکی از شعب دادگستری نامه و حکمی برای ابقای وی تهیه کرده و آوردند ولی من و دیگر اعضا زیر بار نرفتیم و خیلی محکم روی رأیمان . 🔹️آقای جلسه ای در تهران برای رسیدگی مجدد گذاشته و من و آقای تفتی در جلسه حاضر شدیم و با آقایان وکیلی، آشتیانی، میر محمدی و بنایی دور یک میز نشستیم. 🔸️آقای رئیسی خواست تا انجام انتخابات ، آقای وکیلی بر سمت خود باقی بمانند. من خیلی شدم صندلی را عقب کشیده بلند شدم گفتم: اگر قرار این است ما میرویم. ! هر کاری می‌خواهید انجام دهید. 🔹️ آقای رئیسی با ناراحتی گفت: حاج آقا عرب! از شما است چرا ناراحت می‌شوید؟ گفتم چون ما حرف ها را زدیم و برای اثبات حقمان اینجا آمدیم. ایشان مرا آرام کرد و نشاند و در نهایت نظر ما را تأیید کرد تا آقای وکیلی از شهرداری گذاشته شود. 📚منبع: کتاب شیخ‌المعاونین ما کجاست؟ (خاطرات محمد عرب)؛ انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
🎙روایت آیت‌الله #محمد_خامنه‌ای از دستگیری معاون ساواک قم بخش اول 🔸️يكى از اتاق‌های منزل ما كه حضرت
🎙روایت آیت‌الله از دستگیری معاون ساواک قم بخش دوم 🔹️از سوى ديگر شاهدان عينى و شاكيان حرفهاى خودشان را زدند و دادگاه به مرحله مشاوره رسيد. يكى از دوستان ما كه در حال حاضر در قم مشغول انجام وظيفه است و در دادگاه سروان محمدى مشاور عالى بود، در طى جلسه مشاوره به بنده سفارش كرد كه از صدور حكم اعدام براى سروان محمدى كنم. 🔸️چرا كه چند دارد و زندگى‌اش با مشكلاتى توأم است و در مقاطع مختلف هم به مستمندان كمک كرده است. بعد از من خواست كه يک درجه به او بدهم. بنده هم پس از بررسى دقيق پرونده، مجوزى براى اعدام او نيافتم. 🔹️يک هفته بعد از پيروزى انقلاب كه يكى از ساختمانهاى متعلق به حضرت معصومه را به عنوان ستاد انقلاب در نظر گرفته بوديم، نزد من آمد و درخواست كرد كه برايش نامه‌اى كه در ارتباط با جاى بخصوصى بود، بنويسم. 🔸️اين ماجرا مربوط به وقتى بود كه جريان او تمام شده و از اعدام تبرئه شده بود. من گفتم: «آقا ! سريعاً اينجا را ترک كن و به دنبال كار و زندگيت برو! اينجا براى چه آمدى؟ اگر بچه‌ها تو را بگيرند، نيست كه اعدام انقلابيت كنند!» 🔹️با عجز و التماس گفت: «شما همه كاره هستى. بدون شما هيچ كس كارى نمى‌كند.» از جهاتى راست مى‌گفت؛ چون در آن مقطع ما در شهر همزمان وظيفه شهربانى و و حاكم شرع و ... را انجام مى‌داديم. 🔸️خلاصه سريع او را از آن محوطه دور كرديم. چند وقت پيش به من اطلاع دادند كه او مشغول يا شاگردى است و ظاهراً در همان حال گفته بود اگر به چنگ آقاى افتاده بودم، تا الآن هفت كفن پوسانده بودم. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom