eitaa logo
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
5.2هزار دنبال‌کننده
512 عکس
100 ویدیو
1 فایل
🔖 تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قم را اینجا بخوانید. . 🔗در تلگرام: t.me/tarikhqom1 . 📩 ارتباط با مدیر کانال: @adminn1402
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 آقای منتظریِ همیشه معترض! 🎙مرحوم هاشمی رفسنجانی: 🔸️[ قبل از انقلاب] یک پژوی دست دوم به صورت قسطی خریدم. بعضی از دوستان انتظار داشتند با ماشین من، سفری ترتیب بدهیم. آقای فراری بود و در باغ یکی از اعضای در کرج مخفی بود. آقای هم به خاطر فشارهایی که در رابطه با فرزندشان محمد و... پیش آمده بود دچار شده بودند. من هم از سوی احضار شده و نگران بودم. 🔹️تصمیم گرفتیم ۳ نفری با خودروی من به سفر کنیم؛ از کرج به سوی چالوس حرکت کردیم. قبل از حرکت با هم قرار گذاشتیم که اظهارات منفی () و اعتراض آمیز نداشته باشیم و حرفها و اظهارنظرهای و در مورد زیباییهای طبیعت باشد. 🔸️معمولاً آقای منتظری لحن آمیز داشتند. به رغم این قرار و تصمیم ایشان نتوانستند خودداری کنند و در موارد زیادی نمره منفی آوردند. شمردیم از کرج تا مقصد حدود مورد بیان اعتراضی داشتند؛ از قبیل اعتراض به سرعت ، لرزش ماشین، صدای ماشین، ماشین، دست انداز، پیچ جاده، پلهای بدمسیر‌ برخورد به پلیس، گل آلود بودن آب رودخانه، بودن تونل کندوان و ناشی بودن من در رانندگی. 🔹️البته خود این نقها و اعتراضها تبدیل به و فضای شاد و تفریحی شده بود و سرانجام نزدیک رامسر با دیوار یک پل باریک کردیم و گلگیر ماشین خم شد و صدای گوشخراشی داشت که بر اعتراضات ایشان افزود. 🔸️معطلی خسته کننده و گاهی توهین آمیز در تعمیرگاهی در رودسر و اعتراضات بیشتر ایشان همه را کرده بود. 🗞در گفتگو با روزنامه ایران 🗓۷ بهمن ۱۳۷۸ 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
6.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 آرزوهای ، رزمنده بانمکِ قمی، از نحوه‌ی شهادتش 🔹️حرفی نداشتم توو تشییع جنازه‌م ده پونزده نفر بشن. اونا که میخوان از دنیا برن با سَکته و ، توو تشییع جنازه من از بین برن... 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
📸 واعظ بیت آیت‌الله گلپایگانی 🔸️از راست به چپ: مرحوم سیدمحمد #آل_طه از وعاظ قم، شادروان سیدعلی آل ط
🌀شاهد یک تصادف 🔸وقتی زلزله اتفاق افتاد حاج آقا مهدی به من گفت می‌خواهم به کاخک بروم چون دارند بچه‌هایی را که پدر و مادرشان را از دست داده‌اند برای نگهداری می برند و آنها را بهائی میکنند. شب را منزل آیت‌الله در یزد ماندیم. صبح دو تا جیپ آهو متعلق به یکی از تجار به ما دادند. حاج آقا مهدی(گلپایگانی) صندلی جلوی ماشین نشسته بود. 🔹جاده ، جاده بدی بود و خاک نرمی داشت. حاج آقا مهدی برای آنکه عمامه‌اش خاکی نشود، آن را در گذاشته و داخل داشبورد قرار داده بود. ماشین جلویی حاج آقا مهدی و ماشین عقبی هم ما بودیم. 🔸️ما با فاصله حدود ۱۰۰ یا ۲۰۰ متر از هم در حرکت بودیم. کامیون باری که از طرف مقابل می‌آمد و راننده‌اش ۲۰ ساله ای بود می خواست سر پیچ از ماشین حاج آقا مهدی بگیرد که برخوردی رخ داد و حاج آقا مهدی در پی این تصادف شد. 🔹️من وقتی رسیدم دیدم سر ایشان برهنه است. عمامه‌اش را روی سرش گذاشتم و آن را با دست گرفتم تا بلکه سرش کمتر شود. اما خونریزی به حدی بود که از بین انگشتان من بیرون می زد.در بین راه متوجه شدم که خونریزی بند آمده است. همان جا فهمیدم که کار شده است. 🔹وقتی فهمید پیام داد که میفرستیم تا جنازه را به قم ببرد. آیت‌الله صدوقی گفتند من جنازه را جز به آمبولانس بیمارستان تحویل نمی دهم. هوا گرم بود. چندین قالب یخ آوردند. داخل آمبولانس چیدند و جنازه را به رساندند. 📍حاج آقا مهدی فرزند ارشد آیت‌الله گلپایگانی در بامداد ۳۱ شهریور ۱۳۵۷ بر اثر رحلت کرد. تشییع جنازه او در قم به ویژه به دلیل نزدیکی به حادثه هفده شهریور به تظاهرات علیه رژیم تبدیل شد. 📚منبع: خاطرات سید محمد آل طه، نشر عروج 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom