eitaa logo
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
5.2هزار دنبال‌کننده
512 عکس
100 ویدیو
1 فایل
🔖 تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قم را اینجا بخوانید. . 🔗در تلگرام: t.me/tarikhqom1 . 📩 ارتباط با مدیر کانال: @adminn1402
مشاهده در ایتا
دانلود
📸سیدحسن در سالهای جوانی 📍عکاس: مجید کریمیان 🔸️شهید نصرالله در سال ۱۳۶۶ تصمیم گرفت که برای ادامه تحصیلات به قم مهاجرت کند. 🔹️او دو سال در حوزه علمیه قم تحصیل کرد و در این مدت زبان را به خوبی آموخت و دوستان نزدیکی در میان سیاسی-نظامی ایران پیدا کرد. او در سال ۱۳۶۸ به لبنان بازگشت. 🔸️در مدت دو سال اقامتش در ایران، برای مدتی نیز امام جماعت مسجد سیدالشهداء محله تهران بود. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀 وصف محمدباقر متولی‌باشی از زبان شیخ محمدحسین 🔸️از افضل به قم و از رجال برجسته‌ی آن شهر، سید جلیل بزرگوار آقاسید محمدباقر (دام عزه) است که نه تنها در ایران بلکه در غیر ایران هم نظیر ندارد. 🔹️ و کرمش همچون ابر و اخلاقش کریمانه و نیکوست. با آن طبع لطیف و روح تواضع و متانت را نیز آمیخته و خوش خلقی و خوش ذاتی را به وقار آراسته است، ولی افسوس که ناخوش احوال گشته و به خاطر کلان بودن جسمش توان ندارد و همواره یک جا نشسته است. 🔸️پسر بزرگش [] نیز همین گونه بوده، اما پس از معالجات طولانی در بیمارستانهای و پولهای هنگفتی که خرج کرده‌اند، پسر اندکی بهبود یافته و توان حرکت و راه رفتن پیدا کرده است. 🔹️خــود متولی باشی نتوانست به دیدارم بیاید. پسرش را با جمعی از نزدیکانش فرستاد‌‌ و خواست. عذرش را پذیرفتم و گفتم که خودم به دیدارش خواهم رفت. ماشینش را دنبالم فرستاد. 🔸️بیرون قم در یکی از باغها و املاکش [باغ ] بود. رفتم و دیدمش. به در منزل درون شهرش نیز دعوتم کرد و میهمانی مجللی داد. 🔹️برجسته ترین علما، رؤسای و تجار آمده بودند. بهترین غذاها و نوشیدنی‌ها را با همه رقم میوه‌ی چهار فصل به میهمانان تقدیم کردند. اول زمستان بود اما قم بسیار معتدل و مانند پاییز دیگر جاهاست. 📚 منبع: کتاب "بند بند سرگذشتم"؛ خاطرات سیدمحمدحسین کاشف‌الغطا 📸 نفر سمت راست: آیت‌الله شیخ عبدالکریم یزدی نفر سمت چپ: میرزا محمد باقر (تولیت حرم) 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸 حرم حضرت معصومه (س) 🗓 سال ۱۲۸۰ خورشیدی 📷عکاس : Antoine Sevruguin 📍محل نگهداری : آرشیو ملی هلند 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸 واعظ بیت آیت‌الله گلپایگانی 🔸️از راست به چپ: مرحوم سیدمحمد از وعاظ قم، شادروان سیدعلی آل طه از دبیران دبیرستان حکیم نظامی (امام صادق کنونی) و زنده‌یاد استاد احمد اوحدی 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
📸 واعظ بیت آیت‌الله گلپایگانی 🔸️از راست به چپ: مرحوم سیدمحمد #آل_طه از وعاظ قم، شادروان سیدعلی آل ط
🌀شاهد یک تصادف 🔸وقتی زلزله اتفاق افتاد حاج آقا مهدی به من گفت می‌خواهم به کاخک بروم چون دارند بچه‌هایی را که پدر و مادرشان را از دست داده‌اند برای نگهداری می برند و آنها را بهائی میکنند. شب را منزل آیت‌الله در یزد ماندیم. صبح دو تا جیپ آهو متعلق به یکی از تجار به ما دادند. حاج آقا مهدی(گلپایگانی) صندلی جلوی ماشین نشسته بود. 🔹جاده ، جاده بدی بود و خاک نرمی داشت. حاج آقا مهدی برای آنکه عمامه‌اش خاکی نشود، آن را در گذاشته و داخل داشبورد قرار داده بود. ماشین جلویی حاج آقا مهدی و ماشین عقبی هم ما بودیم. 🔸️ما با فاصله حدود ۱۰۰ یا ۲۰۰ متر از هم در حرکت بودیم. کامیون باری که از طرف مقابل می‌آمد و راننده‌اش ۲۰ ساله ای بود می خواست سر پیچ از ماشین حاج آقا مهدی بگیرد که برخوردی رخ داد و حاج آقا مهدی در پی این تصادف شد. 🔹️من وقتی رسیدم دیدم سر ایشان برهنه است. عمامه‌اش را روی سرش گذاشتم و آن را با دست گرفتم تا بلکه سرش کمتر شود. اما خونریزی به حدی بود که از بین انگشتان من بیرون می زد.در بین راه متوجه شدم که خونریزی بند آمده است. همان جا فهمیدم که کار شده است. 🔹وقتی فهمید پیام داد که میفرستیم تا جنازه را به قم ببرد. آیت‌الله صدوقی گفتند من جنازه را جز به آمبولانس بیمارستان تحویل نمی دهم. هوا گرم بود. چندین قالب یخ آوردند. داخل آمبولانس چیدند و جنازه را به رساندند. 📍حاج آقا مهدی فرزند ارشد آیت‌الله گلپایگانی در بامداد ۳۱ شهریور ۱۳۵۷ بر اثر رحلت کرد. تشییع جنازه او در قم به ویژه به دلیل نزدیکی به حادثه هفده شهریور به تظاهرات علیه رژیم تبدیل شد. 📚منبع: خاطرات سید محمد آل طه، نشر عروج 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
✉️ نامه ، نخست‌وزیر دوران پهلوی، به آیت‌الله قمی 🗓 سال ۱۳۲۳ 🔹️در باب تعمیر بقاع مطهر به وزارت امور خارجه دستور داده شده که اقدامات قبلی خودشان را تعقیب و نتیجه بعدا به اطلاع خاطر خواهد رسید. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀توصیف قم از زبان خاورشناس 🗓دوران قاجار 🔹️مقبره فاطمه که ایرانیها می‌نامند در تمام مشرق احترامی بسزا دارد و مردم از اکتاف به زیارتش می‌آیند. این فاطمه نوه (ع) است... . این مقبره از مرمر، مثلا و موزائيك است تالاری وسیع دارد كه يك تكه می‌باشد. 🔸️در داخلش را که از قبیل سلاح، سنگهای قیمتی، لباس‌های گرانبها آورده‌اند، دیده می‌شود. گنبدش را هم از طلا زینت داده است.از پادشاهان ایران شاه عباس دوم، شاه و فتحعلیشاه در قم مدفونند. 🔹️فتحعلی‌شاه در اثر ارادتی که به فاطمه داشته برای مرقد خود مقبره یا كوچك را که به مقبره فاطمه متصل است انتخاب نموده. مقبره فتحعلیشاه از سنگهای ، طلا و آئینه تزئین شده بر روی قبرش صفحه‌ای سفید انداخته شده که تصاویر و نقوشی در آن حجّاری نموده اند. 🔸️ لنگ به قم چندان لطمه نرسانده و شاید از برکت فاطمه باشد. به راستی باید تیمور به شهر قم کاری نداشته و تنها دلبستگیش به و جواهراتی بود که توده مقدسین در مرقد فاطمه گرد ساخته بودند. 🔹️در قم چندان معطل نشده فردا عزیمت نمودیم. سخت شدت داشت. در مکانی ویران به نام لانگارو استراحت کردیم. این محل دارد که درختان انبوه و زیاد سرو و کاجهای چتری شکل آنرا احاطه نموده است. 📍اوژن خاورشناس فرانسوی در سفرنامه خود که در رابطه با ایران نوشته، شهر قم، آرامگاه حضرت را توصیف کرده است. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
✏️هاشمی رفسنجانی: امام زمان در خواب روح‌الله سه بار من را کرده بود! 🔹️عصر آقای روح‌الله رئیس انقلاب اسلامی آمد گفت در محافل چپی اعتقاد بر این است که دولت آقای برای انجام وعده هایش موفق نمی‌شود و لذا تصمیم گرفته اند شایع کنند که و مجمع تشخیص مصلحت کارشکنی کرده اند. 🔸️آقای محمد وزیر بازرگانی هم در جلسه جمعیت ارزش‌ها در قدرت توفیق دولت در حل مشکلات اقتصادی و بخصوص که اخیرا در اقتصاد کشور بوجود آمده اظهار تردید کرده است. 🔹️خودش هم نمونه هایی از رکود شدید بازار را ذکر کرد و اظهار عقیده نمود که آقای نمی تواند کار بکند و از حد شعار جلوتر نمی رود. گفتم حدود ۴۵ روز از عمر دولت جدید گذشته است. 🔸️در ضمن در آخر صحبتش گفت تا چند ماه قبل به من نظر منفی داشته ولی را در خواب دیده و به‌خاطر ابهاماتی که در مسائل انتخابات برایش پیش آمده بود از امام زمان خواهش میکند او را و روشن‌ کند امام می فرمایند به آقای هاشمی مراجعه کن! 🔹️تعجب می کند و با ناباوری باز درخواست راهنمایی می کند همان جواب را می شنود و دفعه هم همان سوال و جواب تکرار میشود‌ با دلهره بیدار می‌شود در حالیکه بشدت کرده بود و از آن به بعد تغییر عقیده می دهد. گفت قبلا را برای علی اخوی زاده نقل کرده است. 🔸️ و نیز از دفتر رهبری به دلیل فشار برای ترک مرکز اسناد انقلاب اسلامی از طریق وارد کردن تلفن گله داشت. 📚منبع: خاطرات روزانه آیت الله هاشمی؛ ششم مهر سال ۱۳۷۶ 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🎙 خاطره حاج قاسم سلیمانی از سوءقصد به جان سید حسن نصرالله 🏷بخش اول 🔸️در جنگ سی و سه روزه یک اتاق عملیات در قلب وجود داشت که عموماً پیوسته ساختمان‌هایی در مجاور آن مورد قرار می‌گرفتند و منهدم می‌شدند. یعنی در هر شبی، دو سه ساختمان بزرگ بلندمرتبه‌ی دوازده سیزده طبقه، کمتر یا بیشتر، نقش بر زمین می‌شدند و کاملاً با یکسان می‌شدند. 🔹️این اتاق، اتاق عملیات زیرزمینی نبود بلکه یک اتاق معمولی بود اما بعضی از تجهیزات، اتصالات و ارتباطات در آن پیش‌بینی شده بود. 🔸️یک شب که در این اتاق عملیات بودیم و تقریباً همه‌ی اداره‌ی جنگ در آن اتاق عملیات حضور داشتند، حدود ساعت یازده شب، بعد از اینکه ساختمان‌های اطرافمان را زدند و منهدم کردند، احساس کردم که یک خطر جدی نسبت به وجود دارد و تصمیم گرفتم سید را جابه‌جا بکنیم. 🔹️من و با هم مشورت کردیم، سید به‌سختی می‌پذیرفت که از اتاق عملیات خارج بشود. خارج شدن او هم این‌گونه نبود که از ضاحیه خارج بشود بلکه باید از یک ساختمانی که فکر می‌کردیم ممکن است به‌دلیل ترددی که در داخل آن وجود دارد به آن حساس شده باشد، به جای دیگری منتقل می‌شد... ادامه دارد... 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🎙خاطره حاج قاسم سلیمانی از سوءقصد به جان سیدحسن نصرالله 🏷 بخش دوم 🔹هواپیماهای یعنی هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیل پیوسته روی آسمان ضاحیه، سه تا سه تا پرواز می‌کردند و بر همه‌ی رفت‌وآمدها کنترل داشتند؛ حتی از یک موتورسیکلتی که تردد می‌کرد نمی‌گذشتند. 🔸️ساعت دوازده شب، ضاحیه سوت‌وکور بود و اصلاً انگار در آنجا، در آن قلب که مرکز حزب‌الله بود هیچ‌کس زندگی نمی‌کرد. توافق کردیم از این نقطه به ساختمان دیگری منتقل بشویم و منتقل شدیم. زیادی هم بین آن ساختمان و ساختمان دیگر نبود. 🔹️وقتی منتقل شدیم به‌محض اینکه داخل آن ساختمان شدیم، دیگری صورت گرفت و کنار همان ساختمان را زدند.در همان ساختمان صبر کردیم، چون در آنجا خط امن داشتیم و نباید ارتباط و مخصوصاً ارتباط قطع می‌شد. بمباران دیگری صورت گرفت و یک پل را در کنار این ساختمان زدند. 🔸️احساس می‌شد که این دو بمباران، زدن هم دارد و ممکن است به این ساختمان برسد. در آن ساختمان فقط سه نفر بودند: من و سید و عماد. لذا تصمیم گرفتیم از این ساختمان هم بیرون برویم و به سمت ساختمان دیگری رفتیم. آمدیم بیرون، ما سه نفر، هیچ نداشتیم، ضاحیه تاریک تاریک و در سکوت کامل بود. فقط صدای هواپیماهای بالای سر ضاحیه می‌آمد. ادامه دارد... 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🎙خاطره حاج قاسم سلیمانی از سوءقصد به جان سیدحسن نصرالله 🏷 بخش سوم 🔸️عماد به من و سید گفت «شما بنشینید زیر این ، از باب اینکه از دید محفوظ بشوید.» اگرچه نمی‌کرد چون دوربین هواپیمای اِم‌کا حرارت بدن انسان را از دیگر اشیاء تفکیک می‌کرد، لذا آن نقطه غیر قابل مخفی کردن بود. وقتی در آن نقطه نشستیم، من یاد قصه‌ی حضرت افتادم؛ نه برای خودم بلکه برای سید. چراکه سید صاحب اینجا بود. 🔹 رفت، یک ماشین پیدا کرد، چند دقیقه بیشتر طول نکشید که به‌سرعت برگشت. عماد بود؛ مخصوصاً در طراحی. تا قبل از اینکه ماشین به ما برسد، هواپیمای اِم‌کا روی ما متمرکز بود. ماشین که رسید به ما، اِم‌کا بر ماشین شد. 🔸️می‌دانید که اِم‌کا اطلاعات دوربینش را مستقیماً به منتقل می‌کرد و آن‌ها این صحنه را در اتاق عملیاتشان می‌دیدند. طول کشید تا ما توانستیم با رفتن به زیرزمین، به دیگری برویم و بعد، از این خودرو به چیز دیگری که الان قابل بیان نیست منتقل بشویم و بتوانیم دشمن را گول بزنیم. تقریباً ساعت دو نیمه‌شب مجدداً به اتاق عملیات . 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸سیدحسن در سالهای جوانی 📍عکاس: مجید کریمیان 🔸️شهید نصرالله در سال ۱۳۶۶ تصمیم گرفت که برای ادامه تحصیلات به قم مهاجرت کند. 🔹️او دو سال در حوزه علمیه قم تحصیل کرد و در این مدت زبان را به خوبی آموخت و دوستان نزدیکی در میان سیاسی-نظامی ایران پیدا کرد. او در سال ۱۳۶۸ به لبنان بازگشت. 🔸️در مدت دو سال اقامتش در ایران، برای مدتی نیز امام جماعت مسجد سیدالشهداء محله تهران بود. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom