#قسمت دهم داستان دنباله دار فرار از جهنم🔥: کابوس های شبانه
.
بعد از چند روز توی بیمارستان به هوش اومدم ... دستبند به دست، زنجیر شده به تخت ... هر چند بدون اون هم نمی تونستم حرکت کنم ... چشم هام اونقدر باد کرده بود که جایی رو درست نمی دیدم ... تمام صورتم کبودی و ورم بود ... یه دستم شکسته بود ... به خاطر خونریزی داخلی هم عملم کرده بودن ... .
.
همین که تونستم حرکت کنم و دستم از گچ در اومد، منو به بهداری زندان منتقل کردن ... اونها هم چند روز بعد منو فرستادن سلولم ... .
.
هنوز حالم خوب نبود ... سردرد و سرگیجه داشتم ... نور که به چشم هام می خورد حالم بدتر می شد ... سر و صدا و همهمه به شدت اذیتم می کرد ... مسئول بهداری به خاطر سابقه خودکشی می گفت این حالتم روانیه اما واقعا حالم بد بود ...
.
برگشتم توی سلول، یه نگاه به حنیف کردم ... می خواستم از تخت برم بالا که تعادلم رو از دست دادم ... بین زمین و هوا منو گرفت ... وسایلم رو گذاشت طبقه پایین ... شد پرستارم ... .
.
توی حیاط با اولین شعاع خورشید حالم بد می شد ... توی سالن غذاخوری از همهمه ... با کوچک ترین تکانی تعادلم رو از دست می دادم ... من حالم اصلا خوب نبود ... جسمی یا روحی ... بدتر از همه شب ها بود ...
.
سخت خوابم می برد ... تا خوابم می برد کابوس به سراغم میومد ... تمام ترس ها، وحشت ها ، دردها ... فشار سرم می رفت بالا... حس می کردم چشم هام از حدقه بیرون میزنه ... دستم رو می گذاشتم روی گوشم و فریاد می کشیدم ...
.
نگهبان ها می ریختن داخل و سعی می کردن به زور ساکتم کنن ... چند دفعه اول منو بردن بهداری اما از دفعات بعدی، سهم من لگد و باتوم بود ... .
اون شب حنیف سریع از روی تخت پایین پرید و جلوی دهنم رو گرفت ... همین طور که محکم منو توی بغلش نگهداشته بود ... کنار گوشم تکرار می کرد ... اشکالی نداره ... آروم باش ... من کنارتم ... من کنارتم ...
اینها اولین جملات ما بعد از یک سال بود...
#براساس_واقعیت 💡
@tarkekhoderzaee
#قسمت یازدهم داستان دنباله دار فرار از جهنم🔥: اولین شب آرامش
.
من بی حال روی تخت دراز کشیده بودم ... همه جا ساکت بود ... حنیف بعد از خوندن نماز، قرآن باز کرد و مشغول خوندن شد ... تا اون موقع قرآن ندیده بودم ... ازش پرسیدم: از کتابخونه گرفتیش؟ ... جا خورد ... این اولین جمله من بهش بود ...
.
نه، وقتی تو نبودی همسرم آورد ... .
موضوعش چیه؟ ... .
قرآنه ... .
بلند بخون ... .
مکث کوتاهی کرد و گفت: چیزی متوجه نمیشی. عربیه ... .
مهم نیست. زیادی ساکته ... .
.
همه جا آروم بود اما نه توی سرم ... می خواستم با یکی حرف بزنم اما حس حرف زدن نداشتم ... شروع کرد به خوندن ... صدای قشنگی داشت ... حالت و سوز عجیبی توی صداش بود ... نمی فهمیدم چی می خونه ... خوبه یا بد ... شاید اصلا فحش می داد ... اما حس می کردم از درون خالی می شدم ... .
گریه ام گرفته بود ... بعد از یازده سال گریه می کردم ... بعد از مرگ آدلر و ناتالی هرگز گریه نکرده بودم ... اون بدون اینکه چیزی بگه فقط می خوند و من فقط گریه می کردم ... تا اینکه یکی از نگهبان ها با ضرب، باتوم رو کوبید به در ... .
#براساس_واقعیت 💡
@tarkekhoderzaee
مسافر نـور
ــــــــــــــ لیستِ پاکــیـ____ 1401/12/20✨ــــــــــ 🥇جواد : چند ساعت 🥇اسنیپ : 1 روز 🥇زهرا2
خب بچه ها منتظر اسماتون هستم
ــــــــــــــ لیستِ پاکــیـ____ 1401/12/21✨ــــــــــ
🥇راز : چند ساعت
🥇امام زمانی:1 روز
🥇من قول دادم : 1روز
🥇اسنیپ : 2 روز
🥇زهرا2: 2 روز
🥇بها:2 روز
🥇شوالیه:3 روز
🥇هیچی:3 روز
🥇در حال پاکسازی2 : 3 روز
🥇سارا : 4 روز
🥇نیلا:4 روز
🥇مسافر تنهایی:4 روز پاکی
🥇رفتن:5 روز
🥇خورشید : 6روز
🥇گل نرگس : 7 روز
🥇یامهدی:7 روز
🥇کلافه: 8 روز
🥇درحال نجات: 8 روز
🥇گذشت:10 روز
🥇مستعار : 10 روز
🥇خرس نارنجی : 12 روز
🥇دیوونه:14 روز
🥇کاکتوس:15 روز
🥇بنفشه : 15 روز
🥇یه کنکوری:16 روز
🥇گلدون پلاستیکی:17 روز
🥇امیرخان:17 روز
🥇سجین : 17 روز
🥇عارفه:21 روز
🥇مجاهدِ گمنام :24 روز
🥇ماهِ آسمون: 24 روز
🥇مهدیا:25 روز
🥇مجاهد:30 روز
🥇آسو:42 روز
🥇توکل بر خدا : 52 روز
🥇عشق: 54 روز
🥇ایگرگ مجهول:70 روز
🥇شاید حر: 75 روز
🥇گمنام:394 روز
🥇برای پدرم مهدی: 512روز
🥇سبحان : 530 روز
جهت اسم و تعداد روز پاکی:https://harfeto.timefriend.net/16756633906620
نــــــــــــورانی شــــــــــو✨
مسافر نـور
ــــــــــــــ لیستِ پاکــیـ____ 1401/12/21✨ــــــــــ 🥇راز : چند ساعت 🥇امام زمانی:1 روز 🥇من ق
خب خب می بینم که...
باریکلا... امروز چجور گذشت؟
راضی بودی؟
خداروشکر الحمدالله... یه روز دیگه هم رشد کردی... فقط باید یادت باشه مغرور نشی... این خیلی نکته ی مهمیه... خیلی مهمه که بدونی هر آن امکان لغزشت هست و نباید به خودت مطمئن باشی...
مغرور شدن و مطمئن شدن یعنی باختن، بدون شوخی و رودروایسی... هر روز باید یادآوری کنی پاک هستی... گذشتت نه ها! امروزت 🌱
خدایا مارو پاک بپذیر
اگر خطا رفتی، حتما بنویس چرا خطا رفتی
حتما توبه کن... و نزار حتی یه ثانیه از گناهت بگذره... شیطان فقط میگه به تعویق بندازی... گولشو نخور... وعده ی خدارو در نظر بگیر...
روش ترک خ.ا
•
هدف گذاری کوتاه مدت و قانون مدار
•
کسی در کنترل شهوت پیروزتره که بتونه همه کار کنه تا بیکار نباشه
شیطان با آدم های بیکار زیاد ور میره.
خودتو مشغول کن🤔:با ورزش🏃 و مطالعه📗 وسخنرانی🎙 و...
حتی برای زمانی که میری حموم برنامه داشته باش😐 مثلا سخنرانی بزار گوش کن📻( داخل حموم ببینن.... یه برگه بر دار همه ی عواقب بدی که خ. ا داره رو بنویس بزار داخل یه کاور نصب دیوار یا زمین حموم کن... چشت بیوفته بهش اگر خیلی هم منظم نوشته باشیش خیلی کمک کنندس، یکی بود با همین روش خ. ا در حموم رو ترک کرد) تو خیابون هندزفری بزن قرآن گوش کن و خلاصه بیکار نباش هیچوقت😑.
خوب حالا چجوری هدف گذاری کنیم؟
هر شب قبل خواب پنج تا برنامه برای فردات میریزی📜 یا اول صبح.
وقتی هم انجامشون دادی جلوشون تیک میزنی✅(این تیک انرژی میده حتما بزنینش)
هدف هایی که مینویسین باید تاریخ انقضاش 24ساعت باشه.
مثلا کتابی میخوای بخونی که صد صفحست بگو روزی 3 صفحه...
باز این به ظرفیت هر کسی بستگی داره مثلا یکی میتونه ده تا برنامه بریزه✏️.ولی سعی کنین اصلا بیکار نباشین❌.و از کارای کوچیک شروع کنین تا ارادتون تقویت بشه.
اوایل سخته ولی رفته رفته عادت می کنین و پیشرفتی می کنین که نگو.
برنامه ای بریزین که ذهنتون بهش علاقه داشته باشه❤️ مثلا اگه کتاب دوست نداری بخونی،صوتیش رو گوش بده،که جایگزین خوبی برای موسیقی هست.
ببینین ما یه سری ارزش ها داریم مثلا بچه داری در آینده یه نوع ارزشِ شما اینو مثلا باید تبدیل به هدف کنین و راجبش مطلب بخونین و خودتونو کامل کنین.یا خداشناسی،خودشناسی(اینا رو میگم چون مشکلات زیادی بخاطر ندونستن اینا تو جامعمون به وجود اومده😫😫).
اگه برنامه ریزیت درست باشه و مورد علاقه ذهنت باشه موفقی.
وگرنه ذهنت اونو پس میزنه و دوباره افکار جنسی میاره سمت ذهنت.
ممکنه گاهی افکار جنسی بیان سمت ذهنت ,تو اونجا باید از پرش افکار استفاده کنی ...کم کم روحیه ی مبارزه برای تصوراتت هم پیدا می کنی...
#حموم
#خ_ا
#تصورات
@tarkekhoderzaee
مسافر نـور
رابطه با جنس مخالف • وقتی با یه نفر دوست می شی یا هستی، اول با یه سؤال دارم ازت... آیا آرامش داری؟
بیشتر از ۳ یا ۴ تا پیام نیومد... مشتاق نبودین؟؟
با این تعداد نمیشه ها