📚همه کاره✏️
#طنزهای_شاطر_حسین
#عباس_خوشعمل_کاشانی
گاه از مجنون سراییدم، گه از لیلا نوشتم
شعر نامفهوم گفتم، نثر بیمعنا نوشتم
مطلب اهلقلم را زآنِ خود دانستم اما
دست و پا بشکستههای خویش بیامضا نوشتم
گاه در تکذیب این، مبحث به آن طولا گشودم
گاه در تصدیق آن، مطلب به این پهنا نوشتم
گه سکندر را بکندم ریش و سُبلت از سر کین
گاه از جامجم و موروثهی دارا نوشتم
تا که در تاریخ مانَد نام جاویدان بنده
فخر بر آبا نمودم، پند بر ابنا نوشتم
دیو را گاهی ملک کردم خطاب از ناگزیری
دشمنانش را ملامتنامه بیپروا نوشتم
تا بیاضی را فراهم آورد بیمثل و مانند
شرح حال این و آن از کیش تا کسما نوشتم
تا که تنها خویش را مطرح کنم در جمع اوباش
فکرها را کشتم و بسیار از تنها نوشتم
تا کنم بیمایگان را شاد در دوران ماضی
طنز را مخدوش کردم، هزل را والا نوشتم
دیگران در صدر مطبوعات تا جایم نگیرند
ترّهاتی بر سر هم کردم و بیجا نوشتم
دیگران گوی سعادت از میان بردند و بنده
چشمهایم کور شد از بسکه خواندم یا نوشتم
الغرض در سنگلاخ زندگی «شاطر حسینا»
بسکه افتادم یکی شد سرنوشت و پانوشتم!
📎📎📎
منبع:
(طنزهای شاطرحسین.عباس خوشعمل کاشانی.ص ۸۱-۸۰)
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz