eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ 🌷بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن🌷 خدایا وقتے بهترین آشیانہ براے خانواده‌ام در این دنیا مهیا شد ڪه محتاج ڪسی نباشند، ڪمڪ ڪن تا از این دنیا خوب پر بکشم.» شاید اعزام جوانان و مقاومت آنها در آن سوے مرزها سخت باشد اما جهاد در خانه سخت‌تر است. بدانید هیچ مرگے بالاتر از نیست و حق پیروز است. ‍🌷 :١٣۵٩/۶/٢۶ :١٣٩٢/٢/١۴ :اصابت تیر به سر @taShadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 🍃 احمَداحمَد ،احمَد.احمِد،احمَداحمِد درعملیات بیت‌المقدس، دو « احمد» داشتیم که فرمانده بودند و صدای آنها از شبکه‌‌های بی‌سیم مرتب شنیده می‌شد.«احمد متوسلیان» فرمانده لشگر محمد رسول‌الله و«احمد کاظمی» فرمانده لشکر نجف اشرف. در تماس‌های بسیار مهم، مخصوصا در لحظات شکستن خطوط دشمن، فرمانده‌هان و رزمندگان از لهجه‌های آنها متوجه می شدند که این «احمد» کدام «احمد» است. اما جالب‌تر زمانی بود که دو «احمد» با هم کار داشتند. در مرحله‌ی دوم عملیات که بچه‌های لشگرمحمد رسول الله در دژ شمالی خرمشهر با لشگر10 زرهی عراق درگیری سختی داشتند وکارشان به اسیر دادن واسیر گرفتن هم کشیده شده و احمد متوسلیان با بدنی مجروح عملیات را هدایت می‌کرد، احمد کاظمی با احمد متوسلیان این‌گونه تماس می‌گرفت: احمَد احمَد ،احمَد احمِد، احمَد احمِد. او سه احمد اول را که یعنی متوسلیان، با لهجه‌ی تهرانی می‌گفت اما اسم خودش را با لهجه‌ی نجف آبادی، مخصوصا مقداری هم غلیظ‌‌‌تر بیان می‌کرد، به این ترتیب احمد خوب و دوست داشتنی پایه‌ی خنده را برای فرماندهان زیادی که صدای او را از بی‌سیم می‌شنیدند فراهم می‌کرد.  @taShadat
وچگونه، از جــــــــان نگذرد؟!! کسی که میداند، جـــــــــــان بهـــــــــاے دیدار است... @taShadat
در زمان غیبت کسی منتظر ظهـــــور است که منتظر شهـــــادت باشد. 🌷 @taShadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 مامور سرشماری: _سلام مادرجان🧓 میشه لطفا بیای دم در؟ +سلام پسرم... 😊 بفرما؟ _از سرشماری مزاحمت میشم. مادر تو این خونه چند نفرید؟ 🤔 اگه میشه برین شناسنامه‌هاتونو بیارین که بنویسمشون...✏️ مادر آهسته و آروم لایِ در رو بیشتر باز کرد...🏠 سر و ته کوچه رو یه نگاهی انداخت... 🏗 چشماش پراشک شد و گفت: 😭 😭 😭 +پسرم، قربونت برم، میشه مارو فردا بنویسی...!!!؟؟؟ 📊 مأمور سرشماری، پوزخندی زد 😏 و گفت: _مادر چرا فردا؟ 🤔 مگه فردا میخواید بیشتر بشید؟ 🙄 برو لطفاً شناسنامت‌ رو بیار وقت ندارم. 😒 +آخه...!!! 😰 پسرم 31 سالِ پیش رفته جبهه.. هنوز برنگشته... 😔 شاید فردا برگرده...!!! بشیم دو نفر...!!! ✌ میشه فردا بیای؟؟؟ 😢 توروخدا...!!! 🙏 😔 مأمور سرشماری سرش‌رو انداخت پایین و رفت... 😔 مغازه دار میگفت: الان 29 ساله هر وقت از خونه میره بیرون، کلیدِ خونش‌ رو میده به من و میگه: آقا مرتضی...!!!🧔🏻 اگه پسرم اومد، کلیدرو بده بهش بره تو... 😊 چایی هم سرِ سماور حاضره...☕️ آخه خستس باید استراحت کنه... @taShadat
ٺـٰاشھـادت!'
♥️ شهید محمود نریمانی همیشه می‌گفت : هر چی می‌خواید از شهدا بگیرید . ازشون بخواید براتون دعا ڪنن . من خودم خیلی چیزها از شهدا گرفتم . پ.ن : ای شهید بحق خودت از خدا بخواه تا ما هم مثل شما عاقبت بخیر بشیم . @taShadat
عاشقان هر چه میخواهید بخواهید خجالت نکشید یارمان بند نواز است اذان میگوینذ دوستان التماس دعا... 🌹🌹🙏
پلاکارد زیبای حجّاج ایرانی در صحرای #عرفات
🌸🍃🌸🍃🌸 #عیدقــــــربان یعنى فدا کردن همه«عزیزها»در آستان عزیزترین و گذشتن از همه وابستگـــــی ها به عشق مهربانترین. عیــد سعید قربان بر شما خوبان مبارک 🌸🍃🌸🍃🌸
🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼💐 سلام صبح روز عید قربان بر شما عزیزان مبارک یاذالجلال والاکرام 🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽 چقدر به هم نزدیکند "قربان"،"غدیر" و "عاشورا" "قربان":تعریف عهد الهی "غدیر":اعلام عهد الهی "عاشورا":امتحان عهد الهی وچقدر آمار قبولی پایین است! "نه فهمیدند عهد چیست؟!" "نه فهمیدند عهد با کیست؟!" "نه فهمیدند عهد را چگونه باید پاس داشت؟!" ✨خدایا ما را بر عهدمان با امام زمانمان استوار ساز، تا مرگمان جاهلی نباشد... ] از عارفی پرسیدند.از کجا بفهمیم در خواب غفلتیم یا نه؟ او جواب داد : اگر برای امام زمانت کاری می کنی یا تبلیغی انجام میدهی و خلاصه قدمی برمی داری و به ظهور آن حضرت کمک میکنی، بدان که بیداری؛ و الّا اگر مجتهد هم باشی درخواب غفلتی! الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج.... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🕋🌸🕋🌸🕋🌸🕋🌸 🌸🕋🌸🕋🌸 🕋🌸🕋🌸 🌸🕋🌸 🕋🌸 🌸 دعای مخصوص برای قربانی عید قربان دعای موقع ذبح گوسفند يا گاو در روز عيد سعيد قربان به نقل از مناسک امام خمینی (قدّس سرّه): «وَجَّهْت ُ وَجْهِي َ لِلَّذِي ْ فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأرْضَ حَنِيْفاَ مُسْلِماَ وَما أنا مِن َ الْمُشْرِكِيْنَ إنَّ صَلاتِي ْ وَ نُسُكِي ْ وَ محيايَ وَمَماتيِْ لِلّه رَبِّ الْعالَمِيْن َ لاشَريْك َ لَهُ‌ وَ بِذالِك َ اُمِرْتُ وَ أنا مِنَ الْمُسلِمِيْن َ، ألَّلهُمَّ مِنْك َ وَ لَكَ‌ بِسْمِ الله ِ وَالله ُ أكْبَرُ،‌ شروع به بریدن نموده وبگو ألَّلهُمَّ تَقَبَّل مِنـِّي» 🌸 🕋🌸 🌸🕋🌸 🕋🌸🕋🌸 🌸🕋🌸🕋🌸 🕋🌸🕋🌸🕋🌸🕋🌸
🔘 📎 آیه ۲۳ سوره ص به غرایز انسان اشاره دارد. 📌جمله‌ى‌ «أَكْفِلْنِيها» يعنى كفالت آن را به من واگذار و اين كنايه از بخشش و هديه است و «عَزَّنِي» از عزّت به معناى غلبه است. 📝پیام ها ۱- نزاع، به معناى نفى برادرى نيست. «خَصْمانِ بَغى‌»، «إِنَّ هذا أَخِي» ۲- انسان، حريص و زياده‌طلب است و هرگز از مال دنيا سير نمى‌شود. «أَكْفِلْنِيها» (بر خلاف نظريه برخى فلاسفه كه آزادى در رسيدن به شهوات و غرايز را وسيله آرامش مى‌دانند و مى‌گويند: انسان همين كه سير شد آرام مى‌شود). ۳- كسانى كه قصد تصاحب حقّ ديگران را دارند، مقدّمات حقوقى و استدلالى كار خود را هم براى دادگاه آماده مى‌كنند. «عَزَّنِي فِي الْخِطابِ» ۴- چه بسا مظلومى كه نتواند حقّ خود را درست بيان كند و در سخن، از ظالم كم بياورد. پس قاضى بايد بدنبال كشف حقيقت باشد و فريب خوش‌زبانى متهم را نخورد. «عَزَّنِي فِي الْخِطابِ» 💠 پیام صفحه ۴۵۴ قرآن
🌼🇮🇷🌸🌻 🇮🇷🌺🌸🌻 🌱عید قربان است‌ای یاران گل افشانی کنید 🌱در منای دل وقوف از حج روحانی کنید 🌱تا نیفتاده است جان در پنجه گُرگِ هوا 🌱گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید 🍀🌹عید سعید قربان و آغاز دهه امامت و ولایت مبارک باد. 🇮🇷🌺🌼🌼🇮🇷🇮🇷🌺🌼 ┄┅─✵💝✵─┅┄ بسم الله النور ســـــلام صبحتون پر امیـد روز دوشنبه تان پر خاطـره. 🌻🍃 🔵 🌺 📢 تنفس با قرآن 🔵 سوره هود آیه ۱۱۵ وَ اِصْبِرْ فَإِنَّ اَللّٰهَ لاٰ يُضِيعُ أَجْرَ اَلْمُحْسِنِينَ ﴿۱۱۵﴾ و شکیبا باش که خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمى گرداند. (۱۱۵) 🌹🌷🌹🌷🌹 .✨ الـّلـهـم صـَل ِّ عـَلـَی مـُحـَمـَّدٍ وَآل ِ مـُحـَمـَّدٍ وَعـَجــِّل ْ فــَرَجـَهـُم 🌹🌹🌹🌹🌹 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ه وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن  السلام 🌻🍃 🔵 💦💦💦💦 امام رضا علیه‌السلام شیطان همواره از مؤمن در وحشت است مادامیکه که مقید به نمازهای پنج گانه‌ی خویش را در اول وقت است، اما اگر نماز را سبک شمرد و ضایع ساخت، شیطان جرأت یافته و زمینه گناهان بزرگ را برای او فراهم می کند. عیون اخبار الرضا: ج2، ص29 🌈🌈🌈🌈🌈🌈 💠 ذکر روز دو شنبه : یا قاضی الحاجات (ای بخشنده تری بخشندگان)100 مرتبه 🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ☘💧🌻🌼🍃🍂 الـّلـهـم صـَل ِّ عـَلـَی مـُحـَمـَّدٍوَآل ِ مـُحـَمـَّدٍوَعـَجــِّل فــَرَجـَهـُم ✨ 🌹🌹🌹🌹🌹 ملتمس دعا یا علی مدد ☘💧🌻🌼🍃🍂🍃🌺 ☘💧🌻🌼🍃🍂
💢چقدر دلمان میخواهد #شهید_شویم ⇜رفتنمان #رنگی ⇜تابوتمان رنگی ⇜روبان عکسمان رنگی ⇜ #بهشتمان رنگی 💢رنگی به رنگ های پرچمـ🇮🇷 ✓رفتنی سرخ❣ ✓آخرتی #سپید ✓یادمانی سبز #خدایا_میشود⁉️ #اللهم_الرزقنا_شهادة❤️ 🌷 شهید علی اکبر احمدپور 🌷 #صبحتون_شهدایی🌺 @taShadat
#آقامونه...❤️😍 خوش بحال نایب آن غایب عالی مقام خوشتراین نایب وغایب راشدن عبدوغلام ابتدای ره بخوان برحضرت طاها درود انتها برنایب وغایب خوشا! سلم و سلام سـلام بر نائب مهدی کربلا از جایی شروع شد که اهل کوفه، پشت نایب امام خود را خالی کرد. حواسمان به نائب الامام باشد...
#عید_قربان ✨ ای حریم کعبه مُحرِم بر طواف کوی تو من به گِرد کعبه می‌گردم به یاد روی تو ✨ما و دل ای مهدی دین بر نماز ایستاده‌ایم من به پیش کعبه، دل در قبله ابروی تو ✨گرچه بر مُحرم بُوَد بوییدن گلها حرام زنده‌ام من ای گل زهرا به فیض بوی تو ✨بهر قربانی نه جان دارم که قربانی کنم موقع احرام اگر چشمم فتد بر روی تو ✨دست ما افتادگان را هم در این وادی بگیر ای که مِهر از مُهر جاءالحق بود بازوی تو عید سعید قربان مبارک صبحتان بخیر
. ༻﷽༺ 🎊عید قربان مبارک 🎊 خاطره ای از مرحوم آیت الله حائری شیرازی دارم مناسب این ایامه . عید قربان سال ٩٠ بود. به شوخی برای دوستان پیامکی آماده کردم : عید قربان را به شما و بقیه گوسفندان عالم تسلیت عرض می کنم !! 🐑🐑 در حال سند بودم تو ادلیستم. رسید به اسم حائری . به گمان علی حائری_فرزند آیت الله_ سند کردم و تا سند شد دیدم برای موبایل خود آیت الله حائری فرستادم !!!! 😳😢 لحظه ای قفل کردم. عرق رو پیشونیم نشست. دستم داشت می لرزید. بعدش فکر کردم که خب ایشان پیامک نمی خونن و زنگ بزنم علی بگم من این اشتباهو کردم بدو برو گوشی بابا رو بردار پاکش کن. خوشحال شدم ازین فکر بکر. تا اومدم شماره بگیرم دیدم پیامک اومد!!! از خود آقا ! جواب داده بود: و همچنین بر شما!!!!! 😂 خدا درجاتشون رو متعالی کنه. هیچ وقت بروم نیاوردن 😅 ✍ خاطره ای ازحجت‌الاسلام سیدمحمدانجوی نژاد هدیه بروح‌مطهر حضرت آیت الله حائری شیرازی صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🍂حدیث روز ✨امام حسن عسکری علیه السلام ☘️ وصال خداوند سفرى است كه جز با مركب شب زنده دارى به دست نمى آيد 👈 بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 379
🔸 در محضـــر شهیـــد... ✍داداش مهدی خیلی دلداده امام رضا(ع) بود. یه روز ڪه عازم مشهدالرضا (ع) بودیم بهم گفت: می دونی چطوری باید زیارت کنی و از آقا حاجت طلب کنی؟ گفتم: چطور؟ 🌼گفت: باید دو زانو روبه روی ضریح بشینی و سرت رو کج کنی، خیلی به آقا التماس کنی تا حاجتت رو بده، زود بلند نشی بری. 🌼فکر می‌کنم برات شهادتش رو هم همینجوری از امام رضا (ع) گرفت؛ چون قبل از آخرین سفر به سوریه، رفته بود پابوس امام رضا(ع). #شهید#مهدی_لطفی_نیاسر #راوی:خواهر شهید #خاطره #هو_الشهید #شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدی که با لب‌های تشنه در ظهر عید قربان به دیدار حق شتافت...🕊 🌷شهید سید مجید کلوشادی🌷 محل تولد: کرمانشاه نام پدر: سید رضا تاریخ تولد: 1342/3/1 تاریخ شهادت:1366/5/15 محل شهادت: سردشت عملیات: نصر 7 🌺🍃
ٺـٰاشھـادت!'
خاطره ای کوتاه از غواص شهید یوسف قربانی ( مرغابی امام زمان {عج} ) بعد از عملیات والفجرهشت بخشی از خطوط پدافندی فاو دست گردان ما بود و من و شهید یوسف قربانی توی اطلاعات و عملیات کار می کردیم و هر روز واسه ستاد فرماندهی گزارش می بردیم به فاو و موقع برگشتن هم به ایستگاه صلواتی بچه های شیراز سر زده و شکمی سیر فالوده شیرازی می‌خوردیم، به همین خاطر هم بین من و یوسف جهت بردن گزارش رقابت بود. هر روز می دیدم یوسف گوشه ای از سنگر نشسته و نامه می نویسد. با خودم می گفتم یوسف که کسی را ندارد! برای چه کسی نامه می نویسد؟ آن هم هر روز. یک روز هنگام بازگشت از فاو گفتم: یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان به کنار ساحل اروند برد. نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می نویسم، کسی را ندارم که... یادو نامش جاوید و گرامی خاطره کوتاه از غواص شهید یوسف قربانی شادی روح شهدا صلوات🌹 @taShadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقت ناهار رفتم پشت یه تپه و با تعجب دیدم کاظم روی خاک نشسته و لبه‌ های نان رو از روی زمین بر می‌داره ، تمیز می‌کنه و می‌خوره. اونقدر ناراحت شدم که به جای سلام گفتم ، داداش! ، تو فرمانده تیپ هستی ، این کارها چیه؟! ، مگه غذا نیست؟! ، خودم دیدم دارن غذا پخش می‌کنند. کاظم گفت ، اون غذا مال بسیجی ‌هاست ، این نان ‌ها رو مردم با زحمت از خرج زندگیشون زدند و فرستادند . درست نیست اسراف کنیم.... 📕 ستارگان خاکی 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج... 🌹 @taShadat
💠 قبل از شروع مراسم عقد، علی آقا رو به من کرد و گفت: شنیده‌ام که در مراسم عقد هرچه از خداوند بزرگ بخواهد، اجابتش حتمی است نگاهش کردم و گفتم: چه آرزویی داری؟ در حالی که مهربانش را به زمین دوخته بود، گفت: اگر علاقه‌ای به من دارید و اگر به خوشبختی من می‌اندیشید، لطف کنید و از خدا برایم را بخواهید. از این جمله‌ی علی تنم لرزید. چنین آرزویی برای یک ، در استثنائی‌ترین روز زندگی، بی‌نهایت سخت بود. سعی کردم طفره بروم، اما علی داد در این روز این دعا را در حقش کرده باشم. به ناچار قبول کردم. هنگام جاری شدن خطبه‌ی عقد از خداوند بزرگ، هم برای خودم و هم برای علی طلب کردم و بلافاصله با چشمانی پر از اشک نگاهم را به صورت علی دوختم. آثار خوشحالی در چهره اش آشکار بود. از نگاهم فهمیده بود که خواسته اش را بجای آوردم. مراسم ازدواج ما، در محضر شهید آیت الله مدنی با حضور تعدادی از برادران پاسدار برگزار شد و نمی‌دانم این چه رازیست که همه‌ی پاسداران این مراسم، داماد مجلس و آیت الله مدنی، همگی به فیض شهادت نایل آمدند! راوی: همسر @taShadat