ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗#رمان_ابوحلما💗 💗#قسمت_سی_و_ششم💗 سه هفته بعد یک روز صبح حلما داشت دامن کوچک صورتی رنگی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#رمان_ابوحلما💗
💗#قسمت_سی_و_هفتم💗
حسین اخمی کرد و گفت:خب؟
حلما اشک هایش را با پشت دستش پاک کرد و روبه حسین چرخید. بعد از مکث کوتاهی گفت:
+محمد گفت اون سه شب با دوستاش رفتن ورزش، از این اردوهای آمادگی جسمانی که قبلا چندباری رفته بود.
-فکر میکنی بهت راستشو نگفته؟
+نه همه اشو...اینو ببین
حلما پاکت زرد کوچکی را از کوله زیر تخت بیرون آورد و گفت:
+بازش کن بابا
-مال کیه؟
+نمیدونم
-خب اگه نمیدونستی مال کیه نباید بازش میکردی
+بازکن بابا یه سربند خونیه
حسین با دستان لرزان پاکت را باز کرد. یک سربند زرد با حاشیه مشکی و نقش خوش خط:"کلنا عباسک یا زینب" روی زانوانش افتاد. درست روی الفِ عباس به قدر عبور یک ترکش، پاره بود و خون آلود.
حلما کاغذی را که مرتب و بیش از حد تا زده شده بود، باز کرد و گفت:
+اینو ببین
-اینا چیه حلما؟
چشمان حسین به اولین خط نامه افتاد:
"بذار سنگینی این بار بزرگو قلم تحمل کنه، بشکنه و باکی نیست که حرفایی روی قلبم عجیب سنگینی میکنه"
حسین برگه را پایین کشید و پرسید: این دست خط کیه؟
حلما کاغذ را تا زد و در پاکت گذاشت و گفت: اول فکر کردم از طرف محمد برا منه ولی...انگار دوستش نوشته...بابا
و زد زیر گریه. حسین تاملی کرد و گفت: محمد ثبت نام کرده برا اعزام به سوریه!
حلما دستش را روی سرش گذاشت و زمزمه کرد: یا حضرت عباس(ع)!
حسین بلافاصله با لحن آرام تری گفت: دخترم هول نکن. منم تازه فهمیدم اصلا امروز برا همین اومدم. خواستم بیام ازت بپرسم ببینم خبر داری یا نه.
حلما سرش را به در تکیه داد و گفت: پس به شما هم نگفته!
لبهای حسین برخلاف چشم هایش لبخند کوتاهی زدند و گفت: میدونسته مخالفت میکنیم.
نیم ساعت بعد وقتی حسین رفت. حلما وضو گرفت و دو رکعت نماز استغاثه به امام زمان(عج) خواند، بعد از نماز زیرلب گفت: اگه این راه باعث نزدیکی ظهورتون میشه من...دلمو راضی میکنم. فقط بهم صبر بدین آقا!
🍁نویسنده بانو سینڪاف🍁
ادامه دارد...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
•♡ټاشَہـادَټ♡•
هدایت شده از ٺـٰاشھـادت!'
4_453935123579011404.mp3
432.7K
قرار.شبانه
#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج
امام زمان عج
✨به شیعیان و دوستان مابگویید
که خدا را به حق عمه ام
حضرت زینب س قسم دهند
که فرج مرانزدیک گرداند✨
اللهم العجل لولیک الفرج بحق زینب کبری س
•♡ټاشَہـادَټ♡•
سلام شبتون بخیر :)💛
یه چیزی بگم
این روزایی که ما توی امنیت داریم زندگی میکنیم
و شب سر راحت و با اطمینان روی بالشت میذاریم
یه جایی پر درگیری و آشوب و این هاست ..🚶🏻♀
ٺـٰاشھـادت!'
سلام شبتون بخیر :)💛 یه چیزی بگم این روزایی که ما توی امنیت داریم زندگی میکنیم و شب سر راحت و با ا
یه جایی که دشمنش انقدر بی رحمِ که به منازل مسکونی حمله میکنه...🚶🏻♀
یه جایی که تعداد قابل توجهی از شهیدانش بچه ان💔
فکرش رو بکنین
یه خونواده یهو شب همه باهم شهید میشن 💔
بعد اگه کسی از این خونواده سالم بمونه چی ؟
تا آخر عمر...🥺
ٺـٰاشھـادت!'
یه جایی که دشمنش انقدر بی رحمِ که به منازل مسکونی حمله میکنه...🚶🏻♀ یه جایی که تعداد قابل توجهی از ش
وقتی امنیت نباشه میشه این ❗
بعد ما توی ایران یه عده به مسخره بازی میگیرن
در جواب مشکلات اقتصادی با تمسخر میگن عوضش امنیت داریم...😐
خب آخه چی بگیم امنیت چیز کمیه؟؟
اصلا اگه آدم امنیت نداشته باشه مگه دل و دماغ برطرف کردن بقیه نیاز هاش رو داره ؟؟؟؟🚶🏻♀
ٺـٰاشھـادت!'
وقتی امنیت نباشه میشه این ❗ بعد ما توی ایران یه عده به مسخره بازی میگیرن در جواب مشکلات اقتصادی با
دوتا نکته رو میخوام بگم🚶🏻♀
با امنیت شوخی نکنیم لطفا ...😐
درسته مشکلات هست زیادم هست اما
امنیت چیز کمی نیست شوخی بردار هم نیست
فلذا شکر نعمت امنیت فراموشمون نشه ❤
ٺـٰاشھـادت!'
دوتا نکته رو میخوام بگم🚶🏻♀ با امنیت شوخی نکنیم لطفا ...😐 درسته مشکلات هست زیادم هست اما امنیت چیز
نکته بعدی تنها کاری که ما میتونیم در حال حاضر واسه
فلسطینی های عزیزمون
فلسطینی های مظلوممون انجام بدیم
دعا کردن صلوات فرستادن و از این قبیل کار هاست
به علاوه روشنگری 🙂
البته اگه در توانمونه 💛
ٺـٰاشھـادت!'
نکته بعدی تنها کاری که ما میتونیم در حال حاضر واسه فلسطینی های عزیزمون فلسطینی های مظلوممون انجام ب
پس خیلی خیلی خیلی دعا کنیم واسه بچه های مقاومت
واسه فلسطینی ها
واسه پیروزی شون، واسه این که خدا بهشون توان بده
و این که خدا بهشون صبر بده بتونن تحمل کنن این همه جنایت رو😭💔
دعا یادمون نره💛
ٺـٰاشھـادت!'
پس خیلی خیلی خیلی دعا کنیم واسه بچه های مقاومت واسه فلسطینی ها واسه پیروزی شون، واسه این که خدا به
و قرار امشبمون 🌷
هر کسی میتونه یه تسبیح صلوات به نیت پیروزی و تسکین دل فلسطینی های عزیز بفرسته
اجرتون با امام حسین ❤