زمانی که برادرمان حسن در جبهه بود شهید برای جبهه رفتن بی طاقتی می کرد ما به او می گفتیم تو صبر کن تا برادرت از جبهه برگردد و بعد برو. اما او یک روز عکس خودش را آماده کرد و به منزل من آمد. کتابهایش را از منزلم جمع آوری کرد و بعد از چند روز عازم جبهه شد.
راوی : خواهربزرگوارشهید
شهیدابوالقاسم_محمدیان_رباطی🌷
🌷 تولد : ۱۳۳۹/۰۸/۰۴ روستای رباط بهشهر
🕊 شهادت : ۱۳۶۰/۰۹/۲۹ دهلاویه
هدیه به ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
💢
مداحی آنلاین - عشق به حیدر چه بی نظیره - حسن کاتب کربلائی.mp3
4.44M
🌸 #عیدآسمانی
💐عشق به حیدر چه بی نظیره
💐خدا این عشقو ازم نگیره
🎤 #حسن_کاتب_کربلائی
👏 #نوآهنگ
👌فوق زیبا
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
13.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگه میشه شعر شهریار با این توصیفات ، به این زیبایی و به این شهرت ، اشتباه یا ناقص باشه⁉️
اونم شعر علی ای همای رحمت ‼️🤔
—————
#عید_غدیر #غدیر_خم #غدیر
کپی این پست ❌
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
اُمِ وَهَبْ ها دایماً در دل جگر دارند
در پشت این لبخندهاشان چشم تر دارند
❣❣❣❣
وقت جهاد حق، به زینب اقتدا کردند
آنان که در دامان خود چندین پسر دارند
❣❣❣❣
هل من معین در مکتب آنها اجابت شد
زیرا فقط حرف ولی را در نظر دارند
❣❣❣❣
دل را به دست حضرت ام البنین دادند
زیرا از این اُمِ شهید آنها خبر دارند
❣❣❣❣
خون شهیدان نخل دین را بارور کرده
این مادران با اشکشان بر آن اثر دارند
🌷@tashahadat313🌷
💕 معرفی شهید 💕
خشم داعشی ها از دو برادر....
❣❣❣❣
دو برادر شهیدی که با تغییر هویت مادر به جبهه عشق رهسپار شدند...
❣❣❣❣
" درود و رحمت خدا بر برادران عاشق راه حق آقا مجتبی و آقا مصطفی بختی "
🌷@tashahadat313🌷
مصطفی و مجتبی بختی فرزندان مادری هستند که برای عاقبت به خیری فرزندانش هویت خود را عوض کرد.
❣❣❣
برادران بختی که مدت ها تلاش کردند تا خود را برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه برسانند هر بار به دلیلی دچار مشکل میشدند.
🌷@tashahadat313🌷
عاقبت تصمیم میگیرند هویت ایرانی خود را تغییر دهند و از طریق تیپ فاطمیون به این آرزوی سخت خود دست پیدا کنند.
❣❣❣
اما حکایت «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها» برای این دو برادر هم رقم خورد و فرماندهان این تیپ هر بار متوجه ایرانی بودن آنها می شدند و با رفتنشان مخالفت میکردند.
🌷@tashahadat313🌷
مصطفی و مجتبی ناامید نشدند و دامن شهدا و امام هشتم(ع) را گرفتند. این بار تلاش کرده بودند زبان افغانستانی را نیز مسلط شوند و چهرههایشان را هم به آنها شبیه کنند. اما مشکل بزرگتری برایشان رقم خورد.
❣❣❣
اینکه اگر برای تحقیقات تماس بگیرند و بخواهند با مادرشان صحبت کنند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اگر مادر با لهجه آنها صحبت نکند دوباره به در بسته خواهند.
🌷@tashahadat313🌷
❣وابستگی دوبرادر به یکدیگر❣
اختلاف سنی بچهها با هم کم بود.
مصطفی سال 61 به دنیا آمد. بعد خواهرش مریم و بعد از او هم مهدی و آخری که مجتبی بود سال 67 به دنیا آمد.
❣❣❣
مصطفی شیطنت بیشتری میکرد ولی در کنارش فعالیت مذهبی را هم خیلی قوی پیگیری میکرد، مثلا بچهها از او بسیار الگو میگرفتند، مجتبی وابستگی شدیدی به برادر بزرگتر خود داشت. و چون من هم فاصله سنیام با بچهها کم بود واقعا دوستشان بودم.
❣❣❣
به همین دلایل کمتر با بچههای بیرون ارتباط داشتند. کارهایی که مصطفی انجام میداد مثلا نماز میخواند مجتبی هم فورا کنارش میایستاد. آنقدر این دو برادر کارهایشان مثل هم بود و وابسته بودند که برای خودمان هم تعجب داشت.
🌷@tashahadat313🌷