❗️توجه 🖋 یکی از روش‌های بیانِ حقایق غیبی و غیرمحسوس، بکارگیری «تمثیلات ِمحسوس» است تا مخاطب بتواند آن حقیقت را به‌صورت عینی در زندگی لمس کند. 💬 رهبر معظم انقلاب در این‌باره می‌فرمایند: «جاهايى كه خداى متعال در قرآن مَثَل مى‌زند - «إِنَّ اللّٰهَ لاٰ يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً مٰا بَعُوضَةً فَمٰا فَوْقَهٰا» - جاى دقّت بيشترى است؛ چون در اين‌گونه موارد، قرآن حقيقتِ بزرگ و پايدارى را با تكيه بر يك مثال محسوس، براى ما بیان مى‌كند.» ۷۴/۰۷/۰۵ 📌به تدریج، برخی از حقایق با زبان تمثیل، در کانال بارگذاری خواهند شد. هشتگ #تمثیلات_فطری را دنبال کنید. #تشکیلات_توحیدی ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت : besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖➖

🌱 💡#تمثیلات_فطری (۱) 📝 لزوم درک مسائل با ابزار متناسب با خود مسئله 🔘 یک نفر مثلاً کور مادرزاد است، ولو بقیه ابزار حسی او مثل حس بویایی‌‌اش فوق‌‌العاده است و از هزار متری عطریات را می‌‌فهمد، حس شنوایی‌اش فوق‌العاده است و از هزار کیلومتر صدا را می‌‌شنود؛ بالأخره جلوی پایش را هم نمی‌‌بیند. اگر به او بگویند: عجب هوای زیبایی است، چه جای خوشی است، آن را قبول می‌‌کند، خوشحال می‌‌شود که در جای زیبایی زندگی می‌‌کند. اگر یک نفر بچه کوچولو بیاید و شبهه کند که فلانی تو را دست انداخته‌‌اند، اینجا وضع خیلی خراب است و پر از آشغال و چنین و چنان است، اعتقادات این فرد فوراً متزلزل می‌‌شود. 🔘 یک ثبات خاصی در آن مفهومی که در ذهنش است ندارد؛ چرا؟ چون از سایر حواس استفاده کرده است، نه حس مربوطه؛ از طریق گوش شنیده شده که اینجا جای خوبی است؛ درحالی‌که حس مربوطۀ این، چشم است که باید باز شود. وقتی آن حس باز شد، او مطمئن خواهد شد که اینجا واقعیت چیست. آن‌وقت اگر تمام عالم بیاید و در گوشش بخواند هیچ تأثیری ندارد. این یقین است، این استحکام است، این محکم است؛ چرا؟ چون با حس مربوطه به آن آگاهی رسید. 🔘 انسان هر مقدار از این استعدادهای باطنی‌اش باز می‌‌شود، او با مرتبه‌‌ای از عالَم ارتباط برقرار می‌‌کند. یک دانه حس بینایی باز می‌‌شود، از آن کور مادرزاد تنها «یک» پرده برداشته می‌شود، چقدر زندگی او تغییر می‌کند! این کور مادرزاد با کناررفتن کوری، یک عالم برایش باز شد. اگر یک حس بویایی برایش باز شد، یک عالَم و پرده‌‌ای از عالَم برایش باز می‌شود. این همه عطریات با این همه تنوع؛ 🔘 حالا حس‌‌های حیوانی که این‌‌طور هستند، بقیه حواس چگونه‌اند! آدمی که از سه تا حس مادرزاد فلج باشد، ما بگوییم دنیا را برای ما تعریف کن که این عالم چطور عالمی است؛ او نمی‌‌تواند پنج بُعد این عالم را تعریف کند، امکان ندارد. تعریف او از این عالم همین دو بعد حسی است که باز شده و می‌‌بیند که چه خبر است... حالا انسانی که حس ششم‌‌ او باز شود قطعاً درختی یا کوهی که برای او معنا می‌‌دهد، غیر ما است که پنج تا حس‌مان باز است. همان‌طور کسی که عمیق‌ترین حس از او باز شود. 📖 منبع: سی‌ و دو گفتار در معارف الهی، ص ۴۴ _ ۴۷ #تشکیلات_توحیدی | #تمثیلات_فطری ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت : besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖➖

🌱 💡#تمثیلات_فطری (۲) 📝 مراتب شناخت و علم به موجودات 🔘 فرض کنید که در یک اتاق، سیبی قرار داده شده و شکل اتاق بگونه‌ای است که یک کودک فقط سایه‌ی آن سیب را می‌تواند ببیند. در قسمت دیگر اتاق، کودک دومی وجود دارد که فقط از طریق تصویر و صورتی که از سیب در آیینه افتاده است، نسبت به سیب شناخت پیدا می‌کند کند. کودک سومی هم هست که خود سیب را بدست گرفته و با آن آشنا شده است ولی هنوز آن را نخورده است. اما کودک دیگری نیز وجود دارد که هم مزه‌ی سیب را میچشد و هم بعد از هضم شدن آن، از خواص آن بهره‌مند می‌شود. 🔘 هرکدام از این کودکان، به تناسب استعداد و ظرفیّت خودش، می‌تواند سیب را معرّفی کند. آیا کودکی که فقط از راه سایه‌ی سیب نسبت به آن علم پیدا کرده، همه چیز را درباره سیب می‌داند؟ خیر. چراکه غیر از شبح و سایه‌ی تولیدشده از صورت و شکل سیب، علم دیگری به سیب ندارد. او حتی نمی‌داند که این سیب چه رنگی است؟! آیا کودک دوم که فقط در آیینه این سیب را دیده است، همه چیز را درباره‌ی سیب می‌داند؟ خیر. زیرا هرچند رنگ آن را میداند، اما نه از وزن سیب اطلاع دارد و نه عطرش را حس کرده است. کودک سوم هرچند از وزن و عطر سیب باخبر است ولی هنوز یک تکه از آن را هم نخورده تا از خواصش استفاده کند و لذت ببرد. 🔘 چونکه ما به این کودک اجازه ندادیم به آن قسمت دیگر اتاق وارد شود، لذا تا اسم سیب را می‌آوریم، به همان مقدار که از این حقیقت دریافت کرده است، نسبت به آن شناخت دارد. امّا آیا علم به این سیب به اینجا ختم میشود؟ خیر. همه‌ی این علوم در طول یکدیگر عمق پیدا می‌کنند. هرچقدر در این علم فرومی‌رویم، یک حقیقتی و حلقه‌ای از ابعاد آن باز می‌شود. 🔘 قرآن و روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) ما را به علوم عمیق‌تری از اینها درباره‌ی همین سیب راهنمایی می‌کنند. این سیبی را که می‌بینید با همه‌ی علمی که به آن پیدا کردید، این تازه ابعادی از وجه مادّی آن بود. این سیب وجه ملکوتی دارد که حقیقت دیگری است. قرآن می‌فرماید: «أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ»؛ آیا آنها تماشا نمی‌کنند آنها؟ چه چیزی را؟ ملکوت آسمانها و زمین را (نه آسمانها و زمین). اینها ملکوت دارند. آیا آن ملکوت را تماشا نمی‌کنند؟ خیلی تماشایی است. 🔘 همان سیبی که الان داریم می‌بینیم و نه فقط این سیب، بلکه هر موجودی و حتّی خود ما که موجود هستیم و ذرّه‌ذرّه‌ی غبار این عالم که ما به ویژگی‌های شیمیایی و فیزیکی و... آن موجود علم پیدا کردیم، این چهره‌ای ابتدائی و انگار یک سایه‌ای از حقیقت علم است. تا انسان به ملکوت این موجودات علم پیدا نکرده است، انگار تمام علومش فعلاً در آن اتاق در این عالم است و با سایه و شبحی از آن موجود، به آن علم پیدا کرده است. 🔘 بنابراین علم، از زمان و مکان فراتر است و آن مقداری که از علم توسط بشر فهمیده شده، این یک بُعدی از ابعاد حقیقت علم است. عده‌ای این رشته‌های علمی را در برابر هم قرار داده و اینها را از هم تفکیک کرده‌اند، درحالیکه همه‌ی اینها یک حقیقت است و انسانها به تناسب ابزار علمی و ابزار حسّی خودشان و محدوده‌ی استعدادشان، از این علم بهره‌مند شده‌اند. #تشکیلات_توحیدی | #تمثیلات_فطری ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت : besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖➖

🌱 💡#تمثیلات_فطری (۳) 📝 تبدیل شدن معلومات ذهنی به معلومات عینی با اطاعت از عقل 🔘 معلومات ذهنی با معلومات عینی چه فرقی دارد؟ یک مثالی عرض کنیم تا مطلب روشن شود. مثلاً سه نفر که زبان‌های یکدیگر را اصلاً نمی‌دانند، در یک شرایطی قرار گرفته‌اند که هر سه نفر آب می‌خواهندو هر سه با هم اختلاف می‌کنند، اما یک نفر که زبان این‌ها را می‌داند، می‌رود و برای‌شان آب می‌آورد. آن‌وقت متوجه می‌شوند و می‌گویند من که همین را می‌خواستم. هر سه در همان لحظه اختلاف را کنار می‌گذارند. هر سه متحد می‌شوند. چرا؟ چون عین آب برای‌شان آمد و با عین آب مواجه شدند‌. 🔘 قبلاً در ذهن‌شان، در الفاظ، حرف‌شان را به هم منتقل می‌کردند که خیلی مشکلات داشت. اینکه با زبان همدیگر را بفهمند و لغات همدیگر را درک کنند، با توجه به اینکه ذهن یکی کند است، ذهن آن دیگر سریع است، ذهن یکی نورانی و دیگری تاریک است، کار سختی بود. اما عین آب، یعنی خودِ آب وقتی روی میز آن‌ها آمد، همه چیز تمام شد. اولی معلومِ ذهنی بود که با الفاظ و عبارات و استدلال و برهان می‌‌خواهیم یک چیزی را بفهمانیم؛ دومی معلوم عینی است. یعنی خودِ خودِ آن معلوم حضور دارد. 🔘 خدای مهربان، خدای ارحم الراحمین انسان را طوری خلق کرد که روز قیامت احدی نخواهد توانست بهانه بیاورد که من نفهمیدم مطلب چیست و حق و باطل چیست؛ همین عقل گریبان او را خواهد گرفت. اگر این را رعایت کرد، همین عقل او را آن‌قدر رشد می‌دهد که از معلومات ذهنی به معلومات عینی می‌رساند. در این عالم، همۀ زبان‌ها، همۀ نژاد‌ها، همۀ اعصار، احدی بر سر اینکه مثلاً آفتاب چیز دیگری است، اختلاف ندارد. هر کسی شاید با یک لغت از آفتاب یاد کند؛ اما خودِ عین آفتاب را کسی اختلاف ندارد. درباره آب، هوا، درخت، میوه، ماه و... هم همین‌طور است. چون که همه این‌ها عین آن معلوماتی است که انسان با آن آشنا است و هیچ اختلافی در آن نیست. 🔘 اگر کسی کامل از عقلش اطاعت کند؛ آنگاه به اعتقادات و حقایق معلوم عینی می‌رسد. خیلی خوب مسئله خلقت بشر به‌طور عینی برایش معلوم می‌شود؛ قبلاً برایش سؤال بود که مثلاً سرانجام کجا خواهم رفت و چه خواهد شد؟ این عالم بالأخره در نهایت به چه چیزی خواهد رسید؟ این‌ها دیگر رفع می‌شود، چون که این‌ها مربوط به معلومات ذهنی بود. در معلومات عینی این مسائل را خیلی خوب مشاهده می‌کند و متوجه است که کجا می‌خواهد برود و هدف از خلقت چیست؟! 📖 منبع: سی‌ و دو گفتار در معارف الهی، ص ۳۵۴ #تشکیلات_توحیدی | #تمثیلات_فطری ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت : besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖➖

🌱 💡#تمثیلات_فطری (۴) 📝 [انتقال از این جهان به جهان دیگر، شبیه تولّد طفل از رحم مادر است.] 🔰قال رسولُ اللّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): ما شَبَّهتُ خُروجَ المؤمنِ مِن الدُّنیا إلاّ مِثلَ خُروجِ الصَّبیِّ من بَطنِ اُمِّهِ، مِن ذلکَ الغَمِّ و الظُّلمَةِ إلی رَوحِ الدُّنیا‌. بیرون رفتن مؤمن از دنیا را مانند نکنم، مگر به بیرون آمدن کودک از رنج و تاریکی شکم مادرش به خوشی (روشنایی) دنیا. میزان الحکمة، ج ۱۱، ص ۹۸ 💡در همین راستا بیان جالبی از شهید مطهری ره ذکر میشود:👇 «انتقال از این جهان به جهان دیگر، به تولّد طفل از رحم مادر بی‌شباهت نیست. این تشبیه، از جهتی نارسا و از جهتی دیگر رساست. از این جهت نارساست كه تفاوت دنیا و آخرت، عمیق‌تر و جوهری‌تر از تفاوت عالم رحم و بیرون رحم است. رحم و بیرون رحم، هر دو، قسمتهایی از جهان طبیعت و زندگی دنیا می‌باشند، اما جهان دنیا و جهان آخرت دو نشئه و دو زندگی‌اند با تفاوت‌های اساسی. ولی این تشبیه از جهتی دیگر رساست، از این جهت كه اختلاف شرایط را نشان می‌دهد. طفل در رحم مادر به وسیله‌ی جفت و از راه ناف، تغذیه می‌كند؛ ولی وقتی پا به این جهان گذاشت، آن راه مسدود می‌گردد و از طریق دهان و لوله‌ی هاضمه، تغذیه می‌كند. در رحم، شش‌ها ساخته می‌شود اما بكار نمی‌افتد و زمانی كه طفل به خارج رحم منتقل شود، شش‌ها مورد استفاده‌ی او قرار می‌گیرد. شگفت‌آور است كه جنین تا در رحم است، كوچك‌ترین استفاده‌ای از مجرای تنفس و ریه‌ها نمی‌كند، و اگر فرضاً در آن وقت این دستگاه لحظه‌ای بكار افتد، منجر به مرگ او می‌گردد؛ این وضع تا آخرین لحظه‌ای كه در رحم است ادامه دارد، ولی همین كه پا به بیرون رحم گذاشت ناگهان دستگاه تنفس بكار می‌افتد و از این ساعت اگر لحظه‌ای این دستگاه تعطیل شود خطر مرگ است. اینچنین، نظام حیات قبل از تولّد با نظام حیات بعد از تولّد تغییر می‌كند؛ كودك قبل از تولّد در یك نظام حیاتی، و بعد از تولّد در نظام حیاتی دیگر زیست می‌نماید. اساسا جهاز تنفس با اینكه در مدت توقف در رحم ساخته می‌شود، برای آن زندگی یعنی برای مدت توقف در رحم نیست، یك پیش‌بینی و آمادگی قبلی است برای دوره‌ی بعد از رحم. جهاز باصره و سامعه و ذائقه و شامّه نیز با آن همه وسعت و پیچیدگی، هیچ كدام برای آن زندگی نیست، برای زندگی در مرحله‌ی بعد است. دنیا نسبت به جهان دیگر مانند رحمی است كه در آن اندام‌ها و جهازهای روانی انسان ساخته می‌شود و او را برای زندگی دیگر آماده می‌سازد. استعدادهای روانی انسان، بساطت و تجرّد، تقسیم‌ناپذیری و ثبات نسبی «من» انسان، آرزوهای بی‌پایان، اندیشه‌های وسیع و نامتناهی او، همه، ساز و برگهایی است كه متناسب با یك زندگی وسیع‌تر و طویل و عریض‌تر و بلكه جاودانی و ابدی است.» 📖 مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱، ص: ۲۰۳ و ۲۰۴ #تشکیلات_توحیدی | #تمثیلات_فطری ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت : besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖➖