eitaa logo
- هَم‌قرار'
1.1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
451 ویدیو
27 فایل
• ﷽ ‌ ما آدمی‌زادهاۍ محتاطیم امّا در دل ڪورهٔ آتش، در میانهٔ برافروختگی‌های شعلھ .. #میم_عالی‌نژاد ــ ـ ڪانال‌ وقف مولا'عج ست‌. حذفِ‌نامِ‌‌نویسندگان، موردرضایت ‌نیست؛ به‌حرمت‌ِسورهٔ‌قلم. بهم وصل میشین: @Khadem_eshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
- هَم‌قرار'
. پلاکش را از گردنش بیرون آورد درون هور انداخت پرسیدم: چه میکنی گفت: میخواهم خودم را بکُشم گفتم یعنی چه؟ گفت: باخودم‌فکر کردم اگر شهید بشوم،جنازه ام برگردد،چه تشییع باشکوهی بشود! دیدم دلم صاف نشده ته دلم شوقی هست پلاکم‌را انداختم تا پیکری بنام من شناسایی نشود گمنام بمانم. . ماجرای شهادت درست از همین نقطه شروع میشود دقیقا از جایی که بریدن آغاز میشود مثل بند ناف نوزاد است تا بریده نشود خون خوری تمام نمی شود، شیرخوری آغاز شود عند ربهم یرزقون میخواهیم فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر اما هنوز بند این دنیاییم بند شهوت دیده شدن شنیده شدن حتی بعد از شهادت و هربار تمنایمان به سنگ‌میخورد چون شهوت شهرت شهادت است نه تمنای وصل شهود را به چشمان بسته از شهد دنیا میدهند شهید،شاهد شهود جمال الله است و ما هنوز در بند خودیم پای در بند و دل در شوق مولانا به در خانه شمس رفت دق الباب کرد ندا آمد که کیستی؟ گفت: منم! مولانا پاسخ داد: برو هرزمان شمس شدی بیا تو هنوز خودت را حساب میکنی در این میان . میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجاب خودی حافظ، از میان برخیز . شهید بازیمان که تمام‌شود،راهی باز خواهد شد بازی خیال پردازانه کودک در حال بازی را هیچ حکیمی برهم نمیزند. خدا نمیخواهد بازیمان را خراب کند تو تمامش کن . تمنای شهادت ، مرز روشن بین ایمان و نفاق در آخرالزمان است. روشن است که سیم خاردار نفس گاهی در جامه این تمنا تجلی میکند و راه این معبر تنگ را می بندد. . زیبا گفت : آن روزها دروازه‌ای برای شهادت داشتم و حالا معبری تنگ، هنوز برای شهید شدن فرصت هست؛ دل را باید صاف کرد.
- هَم‌قرار'
. پلاکش را از گردنش بیرون آورد درون هور انداخت پرسیدم: چه میکنی گفت: میخواهم #شهوت_شهادت خودم را بکُ
‌ و تو چه می‌دانی از حال عاشق در آن هنگامه‌ی رویارویے با معشوق ؛ که با چشمِ دل از سیرِ صعبش به سوی '' بی‌رنگ‌شدن در تمنای وصال'' می‌خواند! ..
- هَم‌قرار'
. . !」 صلےالله ‌علیڪ‌ یا ابا‌عبدالله ..
‌ نشناخته بودیم دری غیر درِ دل [ حسین‌ع:) ] ما را به چه تقصیر، فلک در‌به‌در انداخت؟
‌ من نگرانِ این دنیای بعدِ شما شدم :) ..
‌ چه خبر دارد از حقیقت عشق پاۍ بند هواۍ نفسانی خودپرستان نظر به شخص کنند پاک بینان به صنع ربانے! - @Tasmim_ashqane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ خالق، تو را خلق کردھ‌ براۍ قلبت؛ و این از بیچارگےماست ‌کھ‌‌دل‌رادرست‌نمےشناسیم:)🌿- +نمازشب؛ ..
‌ قتل به شمشیر او تقدیر محتوم عاشق است اگر به عشق پای فشارد و از مشکلات طریق نهراسد؛ چراکه تنها آینه " ذبیح الله " مۍتواند مجلای اسم شهید باشد. اَنه علی کل شیُ شهید: ذبیح الله هم خود شاهد است و هم خود مشهود، هم قاتل است و هم مقتول! -سیداهل‌قلم- @tasmim_ashqane
‌ ما فرزندانِ دردیم، لکن دردی جز دردِ منجر به سکون! ..
‌ شمع افروخت وُ پروانه در آتش گل کرد می‌توان سوخت اگر امر بفرمايد عشق! -فاضل‌نظری . . .
. ..'
- هَم‌قرار'
. ..'
‌ غم امروز هم باشه واسه اینکه امروز، یکی حَج‌ش رو نیمه رها کرد و راهی کربلا شد .. [نقطھ‌]
- هَم‌قرار'
. ..'
یوم الترویه؛ اولین روز غربت حسین؏ ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ و طلوعی در راه است که؛ اهلِ نیستی را از مکه به کرب‌‌و‌‌بلا می‌کشاند تا تمامِ هستی را یکجا در جامی زلال بدستانشان بدهد ؛ و نظاره کند که چه زیبا سَر می‌کشند .. -عرفه، وصالِ‌ذات!
- هَم‌قرار'
‌ و طلوعی در راه است که؛ اهلِ نیستی را از مکه به کرب‌‌و‌‌بلا می‌کشاند تا تمامِ هستی را یکجا در جامی
‌ عرفھ‌، داستانِ ماندگاری آنانی‌ست که دانستند که جھان، جز برای جانان نیست.
AUD-20210407-WA0002.mp3
3.97M
‌ نگذار که اینگونه در فراقت جان دهیم :)
ای دلیل و حبیب و شفیق و رفیق .. :)
- هَم‌قرار'
•. نامه نوشتم: کوفه نیا .. اینجا از سَر اضغرت حرف میزنن ..💔 +امان💔 @Tasmim_ashqane •.
- هَم‌قرار'
‌ براۍ نبودنت و خوزستـان .. -امان‌امان:)
‌ از وقتی پیام و اشک عزیزان خوزستانی رو دیدم و خوندم، مثل مار دارم به خودم می‌پیچم؛ و باز‌ نمیدونم چه کاری میشه کرد، واقعا نمیدونم. فقط خواستم به همشون بگم که به خدا، وضع ما از دیدن شما و منفعلی خودمون، به خون بودن دل شماست. مدام و در‌به‌در دنبالِ پیداکردن یه فرصتم که این حجم از بغض مونده تو گلوم به دلیل کاری از دستم برنیمدن، فقط بغض نمونه و تبدیل شه به یه عمل مفید و تاثیرگزار .. !
- هَم‌قرار'
‌ از وقتی پیام و اشک عزیزان خوزستانی رو دیدم و خوندم، مثل مار دارم به خودم می‌پیچم؛ و باز‌ نمیدونم
‌ سلام عزیزِ ندیده؛ واژ‌ه‌به‌واژه‌تون، مسببِ کاهش جان من بود:) ، چندین‌بار خوندم تا یادم باشه فرداپس‌فردایی اگر اداره‌ی بخشی از ایرانِ عزیزمون به دست نسل ‌ما رسید، بیش‌از هرچیز، ' وجدانم ' رو بیدار نگه‌دارم. ــــــ نگاھ‌ مولا، بدرقه‌ی استقامتتون:)💚
- هَم‌قرار'
‌ از وقتی پیام و اشک عزیزان خوزستانی رو دیدم و خوندم، مثل مار دارم به خودم می‌پیچم؛ و باز‌ نمیدونم
‌ شما تعریف نمی‌کنید؟  از این بفرمایین که اگر کاری کردین و ایده‌ای دارین، و یا اگر هم‌دردیم:) ـــــــــــ فکر‌نمی‌کنم تنھایی تاب بیارم با این غم؛
‌ و مسئولِ متعھدی که باید ..
هر تکه‌ی‌ تکه‌ی دل ما انگاری در رنجِ هموطن دیگرۍ می‌تپد و یا بهتر این است که؛ می‌تپد و می‌سوزد و آتش می‌گیرد ..
‌ الھےآمین؛ از تھ‌ دل. ــــــ تنها امید از همان ازل، خود آقا بوده وُ هنوز هم آتش غفلت، گریبا‌ن‌گیر همه میشه :)
‌ امروز دعا کنیم؛ از اعماقِ دل. برای ایرانی که 'تاریخ شریفش' آوازه‌ی جھانه و 'اجدادِ مردمش'، سمبل هوش و ذکاوت و مسئولیت‌. دعا کنیم که دیگه شاهدِ رنج هموطن و ایضا هم‌جهان، در هیچ یک از ابعاد زندگی نباشیم:)🌿
‌ سلام عزیزِ ندیده؛ 🌿 قبل از هرچیز فقط عرض‌کنم که : "صفاۍ قلب آزرده، حتے از راه دور هم به مشام می‌رسد" ..