حسن را مینشاند روی پاهایش
برایش بداهه شعر میخواند :
«انتَ شبیهٌ بأبی ،
لستَ شبیهاً بعلی!»*
علی نگاهشان میکرد و لبخند میزد ...
فاطمه راست میگفت .
حسن (ع) خیلی شبیهِ پیامبر(ص) بود.
بعدترها روزی گوشهای کنار معبر نشسته بود ،
هر کس از آنجا عبور میکرد ؛
میایستاد و محو تماشای چهرهاش میشد.
انگار رسولِ خدا زنده شده باشد!
آنقدر ایستادند به تماشا که
معبر پر ازدحام شد !
امام بلند شدند که مسیر مردم مسدود نشود ...
*یعنی تو شبیه پدرم هستی ،
شبیه علی نیستی ...
مداحی آنلاین - ندارم طاقت کجایی مادر - میثم مطیعی.mp3
5.67M
#مدیحه
شہادتامامحسنمجتبے{ع}
نمانده چاره برایم دیگر
ندارم طاقت، کجایے مادر....
بگیر دستت را دوباره بالا
که دل تنگم من، دعاهایت را...
#حاجمیثممطیعے
💔| @tasmim_ashqane
- هَمقرار'
▫️بِسْمِ اللَّه ▫️
🌹🌹
🌹
#بانوی_تراز_انقلاب ✨
|أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ|
اوایل انقلاب، خواندن نماز اول وقت، بین مردم چندان متداول نبود؛
اما شهناز از همان موقع، تاکید بسیاری روی نماز اول وقت داشت؛
حتی لباس های نمازش با لباس های خانگی و کوچه و خیابان فرق می کرد.
او برای هر نماز، لباس هایش را هم عوض می کرد.
وقتی از او می پرسیدم: چرا لباس هایت را عوض می کنی؟
می گفت:" مگر شما وقتی به دیدار یک دوست و یک فامیل می روید،
لباس نو نمی پوشید و خودتان را مرتب نمی کنید؟
پس چرا برای نماز که گفتگوی انسان با خدا و مهمانی و بساطی است که خدا در خلقت پهن کرده،
نباید به سر و وضع خودمان سامان بدهیم و آنرا مرتب کنیم؟"
شهناز هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء دعای کمیل می خواند.
منحصر به یک شب خاص هم نبود.
چقدر گریه می کرد.
وقتی می پرسیدم: چرا گریه می کنی؟
می گفت: "اگر معنای این دعا را می دانستید، شما هم با من گریه می کردید."
|°شهیده شهناز حاجےشاه°|
|اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ مُعاوِیَةَ|
🌹
🌹🌹
@tasmim_ashqane
••🍁••
#دلانه
خیریعنۍ
درجوانۍ
رفتهباشۍڪربلا
رحمڪنبرمن
براتــــ ڪربلا
گمڪردهام...
*•إرحمأناعبدالحقیرالمذنبـــــ •*
#آرزوۍڪربلا🍃💔
@tasmim_ashqane
••✨♥️
#دلانه
میدونۍچرا #توبهقیمتداره ؟!
چونوقتۍمیایڪهمیتونینیاۍ...
← مهماینهڪه
هرجاهستۍوفهمیدۍ
داریراهُاشتباهمیرۍ
برگردۍ.🌹
#خیابانزندگۍ
#اناللهیحبالتوابین 🍃❤️
@tasmim_ashqane
- هَمقرار'
#طعمپرواز حبّ « حسين » سرّالاسرار شهداست.. اگر صراط مستقیم میجویے بیا.. از این مستقیمتر راهے و
مَنـم مجنـوݩِ آن لیݪے،
ڪہ صـد لیݪےسٺ مَجنـوݩش...
#حسٻݩجـآنم..
- هَمقرار'
بسم رب الحسين 🌿🌿
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق!
اگر که حوصله داری،
اگر که زحمت نیست
غمی است در دل جامانده های کربوبلا
که هرچه هست،
یقین دارم از حسادت نیست
میان ما که نرفتیم و رفتهها،
شاید تفاوتیست
در آغاز و در نهایت نیست
همیشه آنکه نرفته است،
بیقرارتر است
همیشه آنکه نرفته است،
کمسعادت نیست
و آن کسی که در این راه اهل دل باشد
مدام اهل گله کردن و شکایت نیست
خودش نرفت
و دلش را پیاده راهی کرد
نباید اینهمه دلدل کند
که فرصت نیست
|شاعر مریم کرباسی |
#اربعین_وماادراک_اربعین🌹
🌿🌿🌿
🍃💔
💔
#دل_تکونے
*هیچ می دانستید*
در مورد مداحی که *ملاباسم کربلایی* برای زائران اربعین خوانده و بسیار زیاد از سیمای ملی و دیگر رسانه های شیعیان جهان پخش میشود.
ماجرایش چیست ؟
آیا
میدانید که این شعرش را یکی از مراجع بزرگ نجف خواب دیدن که حضرت امام حسین علیه السلام این شعر را
می خوانند برای زوار اربعین 😭 ایشان صبح که از خواب برخواستند همه شعر را به یاد داشته اند و بعداً توسط آقای *باسم کربلایی* مداحی می شود .ترجمه نوحه را در زیر میخوانید
تا ان شاء الله زائران در بین راه معنی این نوحه را بدانند :
👇👇👇
*تِزورونی اَعاهِـدکُم*
به زیارت من میآیید ، با شما عهد میبندم
▪
*تِـعِـرفـونی شَفیـعِلکُم*
میدانید که من شفيع شمایم
▪
*أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم*
اسامیتان را ثبت میکنم
▪
*هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید
▪
*وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه*
قسم به دستان ابالفضل و کرامت و پرچم او
▪
*أنا وْ عَبّاسْ وَیّاکُم یَا مَشّایه*
من و عباس با شماییم ای که با پای پیاده به سوی من میآیید
▪
*یا مَن بِعْتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه*
ای که جانهایتان را به بهای زیارت من به کف گرفتهاید
▪
*عَلَیّ واجِبْ اَوافیکُم یَا وَفّـایه*
بر من واجب است تا به شما وفا کنم، ای وفاداران
▪
*تواسینی شَعائرْکُم*
عزاداریهایتان به من دلداری میدهد
▪
*تْرَوّینی مَدامِعْـکُم*
و اشکهایتان مرا سیراب میکند
▪
*اَواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم*
من و زخمهایی که بر تن دارم به شما دلداری میدهیم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من ، خوش آمدید
▪
*هَلِه یَلْ ما نِسیْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ*
خوش آمدید ای که وعدهتان را فراموش نکرده و بر سر موعد حاضر میشوید
▪
*إجِیْـتْ و لا یْـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ*
آمدید در حالی که نه گرما برایتان مهم بود و نه سرما
▪
*وَ حَـگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَه الأکبَر*
قسم به اشک زینب و فرق شکافته اکبر
▪
*اَحَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـه المَحْـشَرْ*
در محشر کنارتان خواهم بود و رهایتان نمیکنم
▪
*عَلَی المَـوعِـدْ اَجی یَمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم*
در وقت دیدار پیشتان میآیم و دور نمیشوم و رهایتان نمیسازم
▪
*مُحامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم*
پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
آمدید ای زائرانِ من ، خوش آمدید
▪
*یَـا هَـلْـشایِلْ رایه وْ جایْ گاصِدنی*
ای آنکه پرچم به دست قصد دیدار مرا کردهاید
▪
*تِـعْـرُف رایَتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی؟*
میدانی که پرچمت مرا به یاد چه کسی میاندازد؟
▪
*بِلـکطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی*
به یاد آن دست بریدهای که فریاد زد : مرا دریاب
▪
*صِحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی*
و با شنیدن آن صدا ، آشکارا فریاد زدم که بیبرادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد
▪
*کِسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ*
تیر هجرت کمرم را شکست
▪
*نِفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ*
بعد از شهادتت صبرم به پایان رسید
▪
*اُوَصّیکُمْ عَلَی الرّایِه اُوَصّیکُمْ*
سفارش این پرچم را به شما میکنم
▪
*هَـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من ، خوش آمدید
▪
*یَا مَنْ گاصِدْ إلَیَّ و دَمْـعِه تِجْـریـهْ*
ای که با چشمان اشکبار قصد زیارت مرا کردهاید
▪
*اَعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ*
حاجتتان را میدانم ، نیازی به گفتن نیست
▪
*وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ*
قسم به گلوی شیرخواره ، حاجتتان را برآورده میکنم
▪
*یَا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ*
زائران من ، عهده کردهام که هر بیماری را شفا دهم
▪
*اَخو زینب فَرَحْ بیکُمْ*
برادر زینب به خاطرتان شاد شد
▪
*هَله وْ مَرحَبْ یُنادیکُم*
خوش آمدید صدایتان میزند
▪
*یُحَیّیـکُم اَبو الغیـره یْحَیّیـکُم*
مرد غیرتمند به شما درود میگوید
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائرانِ من ، خوش آمدید
▪
*زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی*
زینب هنگامی که شما را میبیند که زیارتم میکنید، میگوید :
▪
*تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی*
کاش در جنگ حاضر میشدید
▪
*ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی*
که مرا به اسیری نمیبردند و مرا غارت نمیکردند
▪
*و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی*
با تازیانههای خیانت نمیزدند
▪
*تُنادینی: أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره*
صدایم میزند که من در بندم و سرور غیرتمندان از دستم رفت
▪
*اَبَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم*
شما را بر این مصیبت میگریانم
▪
*هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم*
خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید.
*این متن رو برای همه کسانی که میدانید زائر اباعبدالله علیه السلام در اربعین میباشند ارسال کنید*
#اگهزائرےنذرظهورمولاقدماتوبردار
@tasmim_ashqane