eitaa logo
- هَم‌قرار'
1.1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
451 ویدیو
27 فایل
• ﷽ ‌ ما آدمی‌زادهاۍ محتاطیم امّا در دل ڪورهٔ آتش، در میانهٔ برافروختگی‌های شعلھ .. #میم_عالی‌نژاد ــ ـ ڪانال‌ وقف مولا'عج ست‌. حذفِ‌نامِ‌‌نویسندگان، موردرضایت ‌نیست؛ به‌حرمت‌ِسورهٔ‌قلم. بهم وصل میشین: @Khadem_eshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
- هَم‌قرار'
⇨💓⇦ این مَنِ فلک اورا زده و به زمینِ گرم نشسته پا از گلیمِ جادویی ؛ همان فرشِ به اسمان رسیده فراتر نگذاشت که همه ی بهشت را در چشمانت به خلاصه دید.. چه پا به فلک نزاشته به آسمان رسیده ام.. به آسمانِ چشمانت که بهشت است و بس .. مگر کم چیزی ست؟! گلیمها به هم بافته بودم اما به این سقف کبود نرسیده بودم .. چه شد؟! تو به من بگو ؛ بهشت هم میشود بارانی باشد؟! خدا عالِم است!! نمیدانم طمعِ جنت‌خواهی بوده یا جهانِ چشمانِ تو که در زمینِ سرگشته؛ حیران ترینم ... @Tasmim_ashqane ⇩ ⇨💓⇦
- هَم‌قرار'
خدا جان؟! جانم بقربانت نمیدانم بابِ دردودل را وا ڪنم یا درِ خانه ای قدیمی ؛ که حکم عطاری دمِ میدان را دارد.. و من هم به هوای سَر به هواییم؛ نقطه ی پرگارِ این میدان باشم... آخر عطرِ خانه ی قدیمی که نمیشود احدالناسی را به گذشته نکشاند .. میکشاند ! یا بوی مطلوبش مجاور جان میشود یا بویِ هرگوشه اش ازپشت ؛ خنجرِ جان ... !! راستش مانده ام عطرِ کُشنده یا کِشنده؟! سَر هرکدامش شاید ساعتها مقابلت بنشینم و پرحرفی کنم و مستمع خوبی برای صاحب سخن باشی .. چنین است که ذوق در زدن به درِ خانه ات مرا به وجدِ تو میکشاند ..! درست مثل همان قدوقامت کودکے که به زنگ ِ خانه نمیخورد و شوقِ یکبار زدنش را دارد و تا نوک پا به آن زنگِ هوای دست درازی میکند . •چه بگویم وقتے خودت مرا سمتِ خودت میکشانے• درست عین دخترکی که چادر مادرش را سمتِ عروسکِ پشت ِ شیشه میکشاند ؛ تو هم دلت کمی پرحرفی مان را میخواهد.. [ باشد قبول ! بگو پس چرا در را باز نمیکنی؟! ] با تو من کارها دارم .. :) . . @Tasmim_ashqane
- هَم‌قرار'
بسم اللھ .. متوسل که شده ای مرتبط که گشته ای ارتباطت که داغ بود و نان دلت را که چسباندی یادی از ما بکن .. ما فقیر فقرای پشتِ درگه .. بیچاره فقیری که سوخت در کوره ی نفسش .. چه چاره؛ مگر به کدام در نکوبیده؟! آری .. فقیر و مضطریم ز بیچارگی .. پیشت بماند که چه کوره سوخته ترمان کرد و ساختیم تو بگو ؛ این عجزِ شعله‌کش به کدام درگه رود که ناروا مطرح عالَم نشود.. اصلا مضطر به چه دوا؛شعله کِشی اش خوابد؟! اضطرار مضطر بخدا که قداست دارد .. به همین قداست ؛ به دوایی جز عشق قانعش نیست .. کاش عاشق شود .. جان گداز تر بسوزد و به دوایش نکشَد .. بسوزد و بمیرد .. [ عاشق کٌشی ست در این محضر؛ ندادن .. ]
- هَم‌قرار'
Follow me on Instagram! Username: mim_alinezhad https://www.instagram.com/mim_alinezhad?r=nametag
سلام و رحمت ؛ نورچشمی های عزیز حقیر مشاور سلامت پوست و مو هستم اگر سوالی ، عارضه ای داشتید کمکتون میکنم. . . آدرس پیج اینستا هست☺☝️