eitaa logo
تصریح (تفکر و تأمل و تعقل)
72 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1هزار ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 برداشت جامعه چیست؟ 🔹آقای مهدی فضائلی سخنگوی غیررسمی و توئیتری دفتر رهبری در پاسخ به این سوال که آیا رهبری درباره اصلاح قانون ممنوعیت بکارگیری مسئولان با زن و فرزند تابعیت مضاعف(با هدف استفاده از محمدجواد ظریف در معاونت راهبردی دولت)، نظری داده اند یا خیر، توئیتی منتشر کرده اند. 🔸مضمون این توئیت این است که رهبری با اصلاح قانون برای تابعیت های قهری(یعنی تابعیت هایی که بخاطر مأموریت یا تحصیل ایجاد شده) موافقند و برای تابعیت های غیرقهری مخالفند(یعنی تابعیت های ارادی خود شخص و خانواده). حالا اینکه تابعیت فرزندان ظریف، قهری است یا غیرقهری مسئله دیگری است. 🔹اما نکته مهم تر در توئیت آقای فاضلی این مسئله بود که البته اصلاح یا عدم اصلاح قانون از وظایف و اختیارات مجلس و دولت است. واقعیت این است که نه تنها افکار عمومی، بلکه جو غالب حاکم بر نمایندگان مجلس هم درک صحیحی از این مسئله ندارند که ممکن است رهبر انقلاب یک نظری داشته باشد و مجلس یا برخی نمایندگان یا برخی کارشناسان نظر دیگری داشته باشند. 🔸سالهای سال، اصولگرایان و اصلاح طلبان سعی کرده اند با این اهرم که رهبری با مسئله ای موافقت کرده یا مخالفت کرده یا نظری داده، سعی کرده اند مخالفین خود را سرکوب کنند. یکبار در رأی به ریاست مجلس، یکبار ریاست جمهوری، یکبار دربحث رأی به لیست وزرای پیشنهادی و غیره. 🔹فکر می کنید درباره همین قانون چه اتفاقی می افتد؟ آن قانون که می شد با اجرای آن،جلوی نفوذ یا انتصابِ برخی جاسوسان یا کسانی که خانواده هایشان در آمریکا و اروپا اقامت و تابعیت و اموال و دارایی دارند را گرفت، توسط مجلس به گونه ای تغییر داده می شود که شبیه شیرِ بی سر و بی دم و بی یال خواهد شد. چرا؟ چون می ترسند هرگونه مخالفتی در مجلس با اصلاح این قانون، مخالفت با رهبر انقلاب قلمداد شود و سپس برچسب ضدرهبری بخورند و تمام! 🔸این واقعیت امروز ماست. متأسفانه اصلاح طلب و اصولگرا فرقی در سوءاستفاده از این مسئله ندارند. 🔻اما تأثیر منفی و تبعاتی این مدل استنادها هم دارد و آن هم این نکته که رهبر انقلاب در تمام ریز و درشت مسائل دخالت می کنند و مسئولیت همه چیز با ایشان است! متأسفانه آقایان اصولگرا و اصلاح طلب با این کارها و سوءاستفاده ها بیشترین ضربه را به جایگاه رهبری در افکار عمومی زده اند. 🔹چه بخواهیم چه نخواهیم این برداشت در جامعه و بین مردم نهادینه می شود و دولت ها و مجالس و مسئولان دیگر از پاسخگویی فرار می کنند و هر تصمیمی را به پای رهبری می نویسند. حال آنکه رهبری در همین مسئله، پاسخ دولت مبنی بر انتصاب ظریف را ندادند و مجدداً به سراغ اصلاح قانون رفتند و ایشان هم گفتند که با اصلاح قانون برای تابعیت های قهری موافقند نه تابعیت های غیرقهری! ولی این مسئله در افکار عمومی قابل تفکیک نیست! ✍️داود مدرسیان https://eitaa.com/tasrih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر این قسمت از قهوه تلخ ، امروزه قابل لمس است ... این جماعت همیشه وزیر و وکیل و رئیس از فرقه های و ، اندک انقلابی هایِ قرص و محکم ، که در راه آرمان و اصول انقلابی اسلامی ، استقامت میکنند را به بهانه ضدیت با خودساخته اشان ، با لفاظی های مختلف سرکوب و منکوب میکنند... و از اینها بدتر کانال دارهای پروژه بگیر وقیح شان هستند که این انقلابی ها را با ادبیات لمپنی و چاله میدانی لجن مال میکنن...
قابل توجه آقایان علما و فقها و اساتید معزز اقتصاد اسلامی مردم (عرف) پول هایشان را به بانک می دهند. هر چند ممکن است گفته شود هنگام باز کردن حساب در بانک امضا کرده اند که است! اما توجه داشته باشید که در جامعه امروز بدون حساب بانکی مردم از زندگی ساقط می شوند و بسیاری از حقوقشان (مثل یارانه و ...) را نمی توانند دریافت کنند. همان یارانه را هم که دولت به حسابشان می ریزد باز هم بانک با عنوان قرض الحسنه در نظر می گیرد و با این سپرده های مردم می کند. وقتی پول های مردم به صورت امانت نزد بانک است بانک شرعا حق در آن را ندارد. چطور این اجازه به بانک ها داده شده که از پولی که نزد آنها (امانت) گذاشته شده کسب سود کنند و در آن دخل و تصرف کنند؟ اساسا عبارت "" یک عبارت غلط و متناقض است. کجای فقه ما چنین عقدی داریم؟ چطور ممکن است یک عقد هم باشد هم قرض؟ چطور چنین چیزی را فقه شیعه کرده است؟ والله اعلم ✍️حسین عباسی فر https://eitaa.com/tasrih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️طریقت در قرآن،همان ولایت امیرالمومنین علی علیه‌السلام است از کانال شعله طور حجت الاسلام والمسلمین محمدهادی اصفهانی@m_h_esfahani https://eitaa.com/tasrih
آتش‌بس شد آقاسید. حالا مردان بیروت بر ویرانه‌های خانه‌شان قلیانی چاق کرده‌اند و دور یک پیت حلبی پر از آتش نشسته‌اند به کام‌گرفتن و مرور خاطره و آه. مردم به خانه‌هاشان برگشتند؛ زنان به آغوش محبوب‌هایشان؛ کودکان به مدرسه‌ها. روی دیوارهای آبادی‌، همه‌جا با اسپری‌ رنگ، رسم‌الخط کثیف عبری نقش بسته. بدوبیراه است شاید. ویرانه بر ویرانه. آوار بر آوار. رد خون روی زمین. عروسک دخترکان گم‌شده. پسربچه‌ها، مَرد برگشته‌اند. کمی که بگذرد، زندگی به حالت قبل، شبیه‌تر می‌شود. بوی باروت که برود، بوی قهوه عربی باز در شهر می‌پیچد. بوی تنباکو هم. صدای جولیا باز از ضبط ماشین جوان‌ها بلند خواهد شد. همه چیز به جای خودش بازخواهد گشت. همه چیز، جز شما. جز شما، که دیگر هرگز در این شهر نخواهید بود. و آن زخم عمیق نشسته بر پیشانی ضاحیه، آن گودال بزرگ، هرگز پر نخواهد شد. هرگز. شهر که آرام شود، تازه جای خالی شما در سوز زمستان بیروت، تیر خواهد کشید. تلوزیون‌ها که باز روشن شوند، دیگر شما در قاب، رجز نمی‌خوانید. خانه‌ها که باز ساخته‌شوند، قبل از چیدن اثاث، تصویر شما به‌دیوارها کوبیده خواهد شد. و رسم‌الخط‌ کثیف عبری که از شهر پاک شود، جوانان «قطعا سننتصر» بر جای آن خواهند نوشت. آتش‌بس شد آقاسید. همه برگشته‌اند. شما چرا نمی‌آیید؟ ✍مهدی مولایی
صورت برزخی علاقه به دنیا دوستی در نجف داشتیم که خیلی فوق العاده و خوب بود به نام آشیخ عبدالله، ایشان می‌گفت: من شنیدم که یکی از بزرگان به نجف آمده است و باطن اشخاص را می‌بیند و صریحاً می‌گوید. من منزل او رفتم و دیدم شلوغ است. خیلی می‌آیند و می‌روند. یک مقداری نشستیم تا خلوت شد. بعد آن بزرگ گفت: آشیخ کاری داشتی؟ عرض کردم: بله. گفت: چه کار داری؟ گفتم: من مریضم دکتر آمدم، مرضم را نمی‌دانم چیست. دوایم را هم نمی‌دانم چیست. بفرمائید مرضم چیست و چه کار کنم؟ فکری کرد و گفت: بله مریضی. مریضی تو دو چیز است. یکی صورت برزخی تو زن است؛ یکی هم اینکه دو تا شاخ بسیار بزرگی داری. این مرض تو است. گفتم: دوای آن چیست؟ گفت: دوای آن این است که علاقه¬ای که به زن داری برای خدا داشته باش، از باب اینکه اهل و عیال تو هستند به آنها رحم بکن، نه فقط برای نفست او را بخواهی؛ بلکه برای اینکه یک بنده‌ای است از بنده‌های خدا که تحت اختیار توست. این را رحمش کن، تفضل به او بکن. آقایی به او نفروش، نخواه بر او مسلط باشی. با او مدارا کن. محبت و علاقه¬ای هم که داری، محبت و علاقه جنسی نباشد. از باب اینکه بنده خداست، مخلوق خداست، دست پرورده حق است او را دوست داشته باش. این راه درمان آن مرض است؛ گفتم: این شاخ ها چیست؟ گفت: دو تا قالی بسیار عالی در خانه¬ات داری، علاقه ات به اینها خیلی زیاد است. گفتم: خداحافظ پا شدم رفتم حرم امیرالمؤمنین گفتم: یا علی! من چندین سال است اینجا هستم. آقا! سزاوار است منِ پیرمرد بمیرم و با این دو تا عیب بروم؟ صورت برزخی من زن باشد؟ و این دو تا شاخ را هم داشته باشم؟ و گریه و التماس کردم و به خانه آمدم. مدتی بعد باز محضر آن ولی خدا رفتم نگاهی کرد و گفت: آشیخ عبدالله خوش آمدی. صورت برزخی ات هنوز مرد مرد نشده، نیمه مردی. شاخ هایت هم یک مقداری کوچک شده است. گفتم: خوب، حالا که اثر کرده است، دنبال آن را می‌گیرم. رفتم و چسبیدم به حرم و دامن علی را گرفتم، گفتم: یا علی! دست من و دامن تو یک نظر لطف به من بکنی کار تمام است. و باز گریه و التماس کردم. هفته بعد که رفتم گفت: دیگر مرد حسابی شده¬ایی هیچ اثری از آن حالت نیست. من از او سوال کردم. شیخ حالا که باطنا مرد شدی علاقه ات به خانواده ات چطور شده است؟ گفت: خدا شاهد است چندین برابر شده است. حالا به دو جهت به او علاقه دارم، هم برای اعمال خودم هم اینکه بنده خداست. در بند من است لذا او را احترام می‌کنم. چون می‌دانم او اسیر من است، چه چیزی به او بگویم آقا. خداوند این نیرو و قدرت را به من داده است که به او نداده است، می‌باید با او بسازم. لذا هم علاقه او به من بیشتر شده است و هم علاقه من به او بیشتر شده است. شیخ عبد الله می‌گفت آن ولی خدا در مورد شاخ هایم گفت: شاخ هایت کوچک شده ولی یک کمی‌دیگر هست. می‌گفت به خانه رفتم و با خودم گفتم: من باید ریشه این شاخ¬ها را بسوزانم. یک حاج ابراهیم بود که قالی فروش بود. گفت: می‌روم حاج ابراهیم را می‌آورم قالی‌ها را ببیند و قالی‌ها را می‌فروشم و پولش را به فقرا می‌دهم، و ریشه این شاخ ها را می‌سوزانم. گفت: تند تند لباس‌هایم را پوشیدم تا به بازار بروم، وسط بازار آن ولی خدا به من رسید، و گفت: آشیخ عبدالله کجا؟ گفتم: حاج آقا جایی کار دارم. گفت: نه بگو کجا؟ گفتم: می‌خواهم ریشه این شاخ ها را بسوزانم. گفت: چه کار می‌خواهی بکنی. گفتم: می‌خواهم بروم فرش‌ها را بفروشم و پولش را به فقرا بدهم. گفت: نه، این فرش‌ها مایه آبروی تو است، هر کس آبرویی دارد. زن و بچه ات آبرو دارند. وضعیت خانه و زندگی¬ات باید طبق شأن تو باشد. بگذار اینها باشد. اما دل از آنها بکن و به آنها دل نبند. نه اینکه نداشته باشی، داشته باش اما دلت را به آن نبند. دلت را ببر جای دیگر آقا. به خدا و اهل بيت عليهم السلام بسپار. می‌گفت: برگشتیم آمدیم و شاخ هایم هم از بین رفت و حالا هم آن قالی‌ها تو اطاق‌ها افتاده، چند تا قالی دیگر هم اضافه شده اما من هیچ علاقه¬ای به آنها ندارم آقا. منظور اینکه واقع مطلب این است و روایات هم همین را می‌گوید که: انسان به این دنیا دل نبندد، نه اینکه دنیا را نداشته باشد! دنیا را داشته باش اما مورد علاقه و محبتت نباشد. https://eitaa.com/naseri_ir کانال رسمی انتشار بیانات حضرت آیت الله ناصری اصفهانی (قدس سره) https://eitaa.com/tasrih
✍یووال نوح هراری/ نظریه پرداز معروف اسرائیل 🔹مراقب باشید!!! مرد 85 ساله ایرانی هرگز تن به شکست نمی دهد، ما وارد یک حلقه آتش تله و حقه ایرانیا گرفتار شدیم..... 🔹[آیت الله]خامنه‌ای دستور اعزام مستشاران نظامی کشور خودش را به لبنان نداد، عراقی ها، افغان ها، تاجیک ها، آذری ها و پاکستانی ها به کمک لبنان نرفتن!! اما دارند ده ها هزار نیرو به سوریه با کمک نیروهای ویژه روسیه اعزام می کنند؟؟ نه! این تله است! ما در تله افتادیم؛ من دو پیام به بنیامین نوشتم و گفتم آتش بس نکنید، حالا دارم خواهش می کنم جلوی دخالت مستقیم ترک ها به سوریه بگیرید. اگر ترک ها وارد عمل شوند ایران با تمام قوای نظامی خود از طریق هوا و زمین سوریه جهنم خواهد کرد، سپس نبرد زمینی ما با ایران در بلندی جولان شروع می شود. 🔹آتش بس از سوی ما نباید نقض شود، اگر این اتفاق بی افتد، ایران دومین تله خودش را با موفقیت به ثمر رسانده، اروپا آمریکا مارو طرد خواهند کرد، صَدّام حُسین عبدالمجید تِکریتی فراموش کردی بنیامین؟؟؟
♦️‏اگر پدر جدتان هم نمیتواند وضعیت را درست کند بجای ناله کردن داده و گور خودتونو گم کنین ، افراد دیگری هستند که میتوانند در این شرایط بد ادعایی کشور را مدیریت کنند. همچون دوران شهید جمهور رئیسی که ویرانه ای با رشد اقتصادی کمتر از ۱ درصدِ زمان روحانی را تحویل گرفت و با نگاه به ظرفیتهای داخلی و تلاش شبانه روزی به ۴ درصد رساند .
⭕ هرجا پا می‌گذاریم دُم حضرت والاست! 🔺بارها شنیده و دیده ایم که برخی مسئولین و یا اطرافیانشان وقتی می ببینند که مورد انتقاد و سوال مردم و یا برخی منتقدان اعم از دانشجویان، خبرنگاران و نمایندگان مجلس و... قرار می گیرند، در پستو و درگوشی و خیلی خودمانی به آن طرف می گویند اینقدر به ما گیر نده و خلاصه دست از سر ما بردار! یا فردی را واسطه می کنند که این پیام را منتقل کند که به فلانی بگویید پایش را از روی دُم ما بردارد! 🔺این ادبیات و مواجه با منتقدین مسبوق به سابقه بوده است. در سالگرد شهادت شهید مدرس قرار داریم، عینا همین ماجرا یکبار بین فرمانفرما و مدرس پیش آمد. بخوانید: «در موردی که مدرّس نسبت به فرمانفرما انتقاد کرده و ایراد گرفته بود، فرمانفرما به وسیله‌ی یکی از دوستان مدرّس که با او نزدیک بوده، به مدرّس پیغام می‌دهد: خواهش می‌کنم حضرت آیت‌الله اینقدر پا روی دُم من نگذارند. مدرّس جواب می‌دهد: به فرمانفرما بگویید: حدود دُم حضرت والا باید معلوم شود زیرا من هرجا پا می‌گذارم دُم حضرت والاست.» 🔺این روزها و در دوران وفاق زیاد می‌شنویم که برخی مثل فرمانفرما دم بر می آورند و می‌گویند بس است انتقاد از دولت، چرا اینقدر برخی نمایندگان مجلس از دولت انتقاد می کنند! چرا هر روز صدای مطالبه دفاع از منافع ملی و نگه داشتن حرمت قانون در مجلس بلند است! چرا رسایی و ثابتی و صمصامی و منان رئیسی و... دست از سر کچل دولت بر نمی‌دارند! چرا هر روز حرف از بی تدبیری های سیاسی و اقتصادی دولت می زنند؟ خلاصه اینکه چرا پایشان را از روی دُم دولت برنمی‌دارند! 🔺پاسخ همان جوابی است که شهید مدرس به فرمانفرما داد. متاسفانه هر جا را می‌نگریم و پا می‌گذاریم دُم حضرت والای دولت است. هر جا را رصد میکنیم اثری از بی خردی در امر حکمرانی می‌بینیم، مگر می‌توان نماینده مردم بود و افزایش قیمت های سرسام آور این روزهای بازار خودرو را محل توجه قرار نداد؟ مگر می توان وکیل ملت بود گرانی های عجیب کالاهای اساسی را ندید؟ مگر می‌شود وکیل المله و نه وکیل الدوله بود بودجه تورم زا و گرانی های در پیش بنزینی و معیشتی را ندید؟ مگر می‌شود مسئول نظارت بر حسن اجرای قانون بود و تخلف آشکار دولت در انتصاب ظریف را ندیده گرفت؟ نماینده اگر صدای مردمش باشد اساسا نمی‌تواند این حجم از بی تدبیری و رانت های سیاسی از انتصاب داماد و پسر رئیس جمهور تا اعطای مسئولیت به عناصر مسأله دار سیاسی را ببیند و حرفی نزند! 🔺آری اگر 290 نماینده ای که همچون مدرس دین خویش را به دنیای فانی نمی فروختند و اسیر بازی های سیاسی نمی شدند را انتخاب میکردیم امروز شاهد دُم تکانی های اصحاب قدرت و ثروت در دولت نبودیم و کسی به خود جرأت نمی‌داد منافع ملی را خرج امیال حزبی و سیاسی اش کند! اگر به قول مدرس شهید آدم انتخاب میکردیم امروز شاهد زد و بندهای کثیف سیاسی دولت با مجلس در ماجرای رای به کليه کابینه پیشنهادی وزرا و رای به استعفای نماینده مربوطه جهت رسیدن به معاونت روستایی رئیس جمهور و رای به کلیات بودجه تورم‌زا دولت نبودیم! بروید آدم انتخاب کنید، همانی که مدرس گفت. 🔺 بخوانید خاطره ای از فرزند شهید مدرس: «یک روز وقتی پدرم از مجلس بازگشت، عده‌ای از مردم به خانه آمدند و با سر و صدای زیاد و اعتراض گفتند آقا این چه لایحه‌ای بود که امروز تصویب شد؟! خلاف مصلحت است. آقا فرمود اگر بیست رأس الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آن‌ها بپرسند ناهار چه می‌خورید، چه جواب می دهند؟! همه گفتند جو؛ آقا فرمود: آن یک نفر هم مجبور است سکوت کند، این وکلایی که شما انتخاب کردید، شعورشان همین اندازه است، بروید آدم انتخاب کنید.» ✍علی ریاحی پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ابوموسی اشعری فریب نخورد؛ وانمود می‌کرد که فریب خورده ... 💠 یک مدل از زرنگی این است که آدم خودش را در موضوعات به احمق بودن بزند ...! این روزهای مذاکره کنندگان کشور ما https://eitaa.com/tasrih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جناب علامه مصباح یزدی : امام خمینی(رحمت الله علیه) یاد و نام حضرت زهراء سلام الله علیها را در جامعه احیا کرد؛ «او نام مادر را به یادمان آورد» https://eitaa.com/tasrih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه حضرت زهرا(س) گریه کنید مادر ما بی گناه بود گریه کنید مادر ما پا به ماه بود ... 🎙
آيت‌الله سيد محمدباقر حکيم پا مي‌شود مي‌رود نجف. از آن‌جا نامه مي‌نويسد به «حضرت آيت‌الله العظمي امام خامنه‌اي». يک هفته بعد شهيدش مي‌کنند. آن مرد بزرگ مي‌فهمد که بايد از آن‌جا پيغام دهد «امام خامنه‌اي». سيد حسن نصرالله مي‌فهمد در سخت‌ترين شرايطي که دارد، بايد بگويد امام خامنه‌اي! ما اينجا نشسته‌ايم و نمي‌گوييم! اگر نعمت خدا را قدر ندانيم، مي‌فرمايد «انّ عذابي لشديد». روز قيامت هم آن‌جا ندا داده مي‌شود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هي حرف را انداختند از اين طرف به آن طرف. چکیده ای از یک مقاله خواندنی از دکتر محمدعلی رامین@maramin
چرا بگوییم « امام خامنه ای » ؟ غربي‌ها با سه کليدواژه‌ي آزادي، دموکراسي، و حقوق بشر افکار عمومي را اداره مي‌کردند. شرقي‌ها با دو کليدواژه‌ي مبارزه‌ي پرولتاريا با امپرياليسم و برابري. امام پنج کليدواژه‌ي قرآني را در مقابل آن پنج کليدواژه قرار دادند. اصل «امامت‌محوري» مهم‌ترين کليدواژه بود. سيستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامي بود که در عرصه‌ي سياست احيا شد. ده سال هر کاري کرديم، يک رسانه‌ي غربي پيدا شود که بگويد «امام خميني»، نشد! همه مي‌گفتند «آيت‌الله خميني». سال 59 به يکي از اساتيد يهودي آلمان گفتم «استاد! چرا رسانه‌هاي شما نمي‌گويند امام خميني؟». خنده‌اي کرد و گفت «آخر ما بعضي چيزها را متوجه شديم!». کيف‌اش را باز کرد و يک کتاب درآورد. ترجمه‌ي آلماني کتاب «ولايت فقيه» امام بود. گفت «آقاي خميني يک تئوري جهاني دارد. وقتي ما بگوييم "امام"، ايشان بين کشورهاي دنيا شاخص مي‌شود. چون کلمه‌ي "امام" قابل ترجمه نيست. ولي وقتي بگوييم "رهبر"، اين کلمه در فرهنگ غرب بار منفي دارد. ديگر ما ايشان را کنار استالين و موسيليني و هيتلر قرار مي‌دهيم. کلمه‌ي "رهبر" به نفع ما و کلمه‌ي "امام" به نفع آقاي خميني است. از طرف ديگر اگر ايشان يک جايگاه ديني دارد، ما به ايشان مي‌گوييم "آيت‌الله"، اما "امام" يک بار معنوي دارد! از طرفي ايشان آن طور مي‌شود امام امت اسلامي که مسلمان‌هاي دنيا را دور خودش جمع بکند!». با اين صراحت اين را به من گفت. شهريور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسي شهيد بهشتي کلمه‌ي امامت را در قانون اساسي گذاشت، رياست آن مجلس با آقاي منتظري بود. امام خميني گفت شما نمي‌تواني مجلس را اداره کني، برو کنار، آقاي بهشتي اداره کند. وقتي شهيد بهشتي آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولي فقيه نائب امام زمان و امام امت اسلامي است، کشور ريخت به هم. بازرگان اعلام استعفاي دسته‌جمعي دولت را کرد. اميرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسي بايد منحل شود. سر يک کلمه کشور ريخت به هم! امامت‌محوري، امّت‌گرايي، عدالت‌گستري، و دوقطبي مستکبرين-مستضعفين اساس تئوري امام خميني بود. امام خميني از دنيا رفتند. آقاي هاشمي رفسنجاني آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خميني در دومين خطبه‌ي اولين نمازجمعه‌ي بعد از رحلت امام، راجع به ولايت فقيه دو جمله گفتند. يک : «ما نمي‌خواهيم بعد از رحلت امام خميني به جانشي ايشان "امام" بگوييم». اين همه دعوا داشتيم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهيد بهشتي را قرباني کند براي اين کلمه؛ قانون اساسي پنج بار روي امامت ولي فقيه تأکيد کرده، امام اين را از سال 48 مطرح کرده، شما مي‌گويي نمي‌خواهيم؟ به اسم اعزاز امام خميني گفتند به جانشين‌اش نمي‌گوييم امام! انگار يکي به شما بگويد من چون خيلي شما را دوست دارم، افکار شما را مي‌خواهم با شما دفن کنم! جمله‌ي دوم‌شان اين بود : «خبرگان مرجع تعيين نکرده است». يعني جانشين امام خميني نه مرجع است و نه امام. وقتي ايشان جاي «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». يعني عملاً سيستم ملت-رهبر انگليسي‌ها را پذيرفتيم و سيستم امت-امامت امام خميني را کنار گذاشتيم. وقتي «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت يعني «خواهران و برادران قرآني» -که وظايفي مثل امر به معروف و نهي از منکر نسبت به هم دارند-، تبديل شدند به عناصر ملت يعني «شهروند» و « هموطن». اما کلمه‌ي سوم يعني «عدالت»؛ مقدس‌ترين کلمه‌اي که آقاي هاشمي در دوران رياست‌جمهوري‌شان ابداع و تحميل کردند به نظام اسلامي، کلمه‌ي «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه اين بود که «عدالت» را خدا و پيغمبر (ص) و علي مرتضي (ع) تعريف مي‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بين‌المللي پول و بانک جهاني و صهيونيست‌هاي عالَم. در عرصه‌ي بين‌الملل هم دو کليدواژه‌ي قرآني «مستکبرين» و «مستضعفين» را ايشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرين» فحش و توهين‌آميز است! به جايش بگوييم «قدرت‌هاي جهاني»! خب وقتي گفتي «مستکبرين» بايد با آن‌ها «مبارزه» کني، اما وقتي گفتي «قدرت‌هاي جهاني» بايد با آن‌ها «تعامل» کني. «مستضعفين» را هم کردند «قشر آسيب‌پذير»؛ يعني آدم‌هاي بي‌عرضه‌اي که خودشان پذيراي آسيب‌اند! پنج کليدواژه‌ي قرآني امام خميني که اساس گفتمان نهضت اسلامي بود، توسط ايشان تغيير پيدا کرد به همان کليدواژه‌هايي که دشمنان مي‌خواستند. تا موقعي که کليدواژه‌هاي قرآني امام خميني –که رأس آن‌ها امام بودن ولي فقيه است- احيا نشود، هر کاري که بکنيم، وصله‌پينه کردن است. شما هر لعني که به ...... بکنيد، اين قدر جگر دشمنان نمي‌سوزد که بگوييد «امام خامنه‌اي». https://eitaa.com/tasrih
تصریح (تفکر و تأمل و تعقل)
آيت‌الله سيد محمدباقر حکيم پا مي‌شود مي‌رود نجف. از آن‌جا نامه مي‌نويسد به «حضرت آيت‌الله العظمي اما
چرا بگوئیم امام خامنه ای؟؟؟.pdf
263.1K
واقعاً یک مطلب مهم و در عین حال خواندنی و قابل تأمل است . در این فایل پی دی اف ، می توانید متن کامل مقاله را مطالعه بفرمایید
🔴 طرح راهبردی جریان وفاق قدرت ملی در الگوی سابق حکمرانی (الگوی پیشا سایبرنتیک) از پنج مؤلفۀ - اقتصاد - سیاست - فرهنگ - اجتماع - امنیت و دفاع تشکیل شده است. دشمن از بدو پیروزی انقلاب اسلامی، از دو طریق اقدامات مستقیم و جریان نفوذ، سعی کرده پایه‌های قدرت ملی ج. ا. ایران را تضعیف و نظام را برانداز کند. این امر تا اوایل دهۀ ۹۰ شمسی، عموماً به شکل مجزا انجام شده، یعنی طرح‌های مشخص علیه اقتصاد مانند تحریم، علیه فرهنگ‌ مانند ابتذال و ... اجرا شده است. ⬅️ اما از حدود ۱۰ سال پیش مقارن با شروع دولت نخست حسن روحانی، راهبردهای خصمانه‌ی دشمن علیه قدرت ملی و منطقه‌ای ایران به‌صورت ترکیبی طراحی شد، همانجا که عنوان «جنگ ترکیبی» مطرح است. 🔻جنگ ترکیبی تلاش دارد در هجمه به ساختار قدرت، به‌جای هدف قرار دادن بخش‌های مجزا و منفک، بخش‌های پیوسته و همپوشان را مورد ضربه قرار دهد، یعنی لایه‌های داخلی تصویر فوق. ⭕️ اوج جنگ ترکیبی جایی است که در شکل فوق با شماره ۵ مشخص شده است، یعنی مرکز تلفیق هر ۵ مؤلفۀ قدرت ملی که ابعاد شناختی فضای سایبر نیز بر آن محاط شده است. 💯 از این رو تسلط دشمن بر فضای سایبر کشور از یک سو و در کانون قرار گرفتن عوامل دشمن (در منطقۀ ۵) از سوی دیگر، دو بال سنگین‌ترین هجمۀ براندازانه‌ای است که تاکنون سابقه نداشته. ❌ آنچه در کشور با عنوان جریان وفاق شکل گرفت که فراتر از قوۀ مجریه است و یک یال مهم آن در مجلس است، مشخصاً مأمور اجرای این طرح است. ⛔️ از انتصاب افراد سابقه‌دار امنیتی تا مواضع علیه مدیریت فضای سایبر را در این پازل ببینید. ✍️ شکوهیان‌راد
لَعنَ اللهُ قَاتلِیکِ وَ ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ وَ غَاصِبی حقِّکِ یا مُولاتِی یا فاطمَةُ الزهراء
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️دکتر سعید جلیلی رو از مواضع روشن و عملکرد خودش باید شناخت. نَه از تخریب‌ها و تحریف‌های انتخاب و اصلاحات‌نیوز و مهاجری و...؛ «حضرت زهرا(س)، عدم وجود سرقت [در اشکال مختلف آن] در جامعه را عامل عفت آن جامعه عنوان می‌کنند. یعنی جامعه‌ای عفیف می‌شود که مناسبات اقتصادی صحیحی داشته باشد...»
🌍۵ماه بعداز انتخاب شدن آقای پزشکیان به ریاست جمهوری ، چکیده آخرین مصاحبه تلویزیونی ایشان را مرور کنیم: ۱-هیچ قولی در انتخابات ندادم (الان هم نمی‌دهم؛ قول و برنامه مال جلیلی بود که مردم نخواستند)! ۲-باید بنشینیم، صحبت کنیم (تا همگی به وفاق برسیم)! ۳-کارشناسان باید تلاش کنند (من کارشناس نیستم و برنامه‌ای هم ندارم)! ۴- اگر کسی می‌تواند، خودش بیاید و درست کند (من که نمی‌توانم)! ۵-پول نداریم (حوصله کاروتولید در داخل نداریم؛ با چین هم معامله نمی‌کنیم؛ ظریف گفته: اگر با آمریکااروپا مذاکره کنیم، مشکلات حل می‌شوند)! ۶-در آب و برق و گاز و بودجه ناترازی داریم! ۷-بنزین باید گران بشود،همین! ۸-هیچ چیز از قانون حجاب نمی‌فهمم (چون، نجابت و سعادت فردای خانواده، زن و دختر ایرانی، امروز مسئله ما نیست)! ۹-مشکل ساختار درکشور داریم (اگر همه‌چیز در اختیارمن باشد، می‌نشینم با کارشناسانم مشورت می‌کنم، با پیروان غرب به وفاق‌ملی می‌رسم، بعد با آمریکا مذاکره می‌کنیم تا ببینیم، چه می‌گوید)! ۱۰-ما مجبور به انجام وعده_صادق۲ شدیم (بخاطر وعده‌های آمریکا، ما تعلل کردیم و فرماندهان ارشدورهبران حزب‌الله قلع‌وقمع شدند،بناچار اقدام کردیم) ۱۱-ما اهل جنگ نیستیم! ✍ دکتر محمدعلی رامین
خدا نکند که در زبان ولایی ولی در عمل کوفی باشیم!!!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ «اگه دیدید مذاکره با داعشی ها جواب نداد به دکتر بگید بره روی خاکریز دوتا توئیت دور بردِ قاره پیما بزنه تا کار رو دربیاره»
⚡سوریه،‌ معامله‌کردنی نیست. 🔸این روزها که باز هم سوریه، درگیر آشوب است، به یاد خاطره شهید سیدحسن نصرالله می‌افتم که نقل می‌کرد: در جلسه‌ای که در اوایل بحران سوریه در تهران داشتیم، تقریبا همه مسئولان ایرانی، به این نتیجه رسیده بودند که بشار، رفتنی است، در حالیکه مقام معظم رهبری، معتقد بودند بشار باید بماند. سید حسن می‌گفت در آن جلسه، فقط من و حاج‌قاسم، به حرف آقا ایمان داشتیم و خود را برای ماندن بشار اسد، مهیا کردیم. 🔸افسوس که این روزها نه حاج‌قاسم هست و نه سیدحسن نصرالله. امیدواریم مسئولان سیاسی و نظامی، بتوانند آبرومندانه راه گذشتگان را در تبعیت از منویات رهبر‌ معظم انقلاب، ادامه دهند. به نظر من مسئله، این است که‌ آیا مسئولان، می‌توانند منویات ایشان را عملیاتی کنند یا نه. و گرنه باید خیلی جاهل باشیم که گمان کنیم جمهوری اسلامی، به رفتن اسد، راضی است. این لطیفه همین‌قدر مضحک است که روزی گمان‌ کنیم، آمریکا به نابودی اسرائیل راضی شده است! 🔸آخر‌، جمهوری اسلامی چگونه می‌تواند قید یکی از مهم‌ترین و‌ مطمئن‌ترین شرکای خود را بزند، آن‌هم در زمانی که گزینه جایگزین، تروریستهای سلفی-تکفیری‌اند. حاشا و کلا.
‌شهداء؛ نه خون شان هدر رفت،نه جایشان پُر می شود! ✍🏻 حجت‌الاسلام‌محسن قنبریان دو باور هست👇🏻 1⃣ خون شهید هدر نمی رود! خداوند باید همواره بشارتی در پشت سر آنان داشته باشد تا "يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ" (به سبب مؤمنانی که هنوز به آنها نپیوسته‌اند، همواره بشارت داده می شوند) صادق باشد. ⬅️ کسی نگوید خون حاج قاسم و مدافعان حرم چه شد؟!! بفرض که حکومت اسد سقوط هم بکند، آن خون ها هدر نرفته؛ از قضا ثابت می شود برای اسد نبود برای حرم و مقاومت بود. تفاوت داعش دیروز با مسلحین امروز، ای بسا تفاوت داعش با طالبان شود! اینبار اغلب سوری اند، ناگزیر به رعایت حق شهروندان سوری از جمله شیعیان و حرم های مطهرند! (نگرانی از مقاومت مفروغ) آن خون ها، پیروان بسیار ساخت؛ که شاهدیم. 2⃣ جای آنان پُر نمی شود! آنچه در روایات برای "عالم" آمده را امام کاظم(ع) برای "مومن" هم فرمود: "اذا ماتَ الْمُؤْمِنُ... ثُلِمَ فی الْاسلامِ‏‎ ‎‏ثُلْمَةً لایَسُدّها شَیْءٌ..." (وقتی مومنی بمیرد در [دژ] اسلام شکافی پدیدار خواهد شد که‏‎ ‎‏هیچ چیز آن را ترمیم نمی کند). ⬅️ کسی نگوید شهید فرق می کند! چون آن عالمی هم که روایات چنین تعبیری درباره اش داشت، کسی است که فرمود: باقون مابقی الدهر (در تمام روزگار باقی اند)! عجیب که معصوم بفرماید: رخنه نبود مثل حاج قاسم و سید حسن، پُر نمی شود؛ اما ما بخواهیم با عرفان بازی، ثلمه فقدانشان را هیچ کنیم! عرفان، واقع بینی است. ⬅️ از ایندو تقاطع بگیریم و درتعادل بایستیم! بدون آنها هم می شود پیروز شد؛ اگر "من خلفهم" باشیم!
😳 در بعضی از کانال های شناخته شده از چند ساعت پیش یکمرتبه مواضع به طور عجیبی تغییر کرده. اول اینکه تروریست ها رو با نام مردم سوریه یاد میکنند. دوم اینکه، تکفیری ها رو مخالفین بشاراسد میدونن و اینکه تکفیری ها قول دادن با شیعیان و حرمین مطهر کاری نداشته باشن!!! هیچ اثری از صهیونیست و آمریکا و ترکیه نمیبرن!!! چی شده ؟ در این چند ساعت چه اتفاقی افتاد؟؟ خوش خیالی و گاهی حماقت بعضی کانال دارهای بظاهر انقلابی ، انسان رو به وحشت میندازه... مراقب منابع خبری_تحلیلی خودمون باشیم