eitaa logo
📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
425 دنبال‌کننده
570 عکس
246 ویدیو
105 فایل
🔵متن #مولودیه ها و #روضه های اهل بیت علیهم السلام ⭕️مطالب مناسبتی 🔵لطفا مبلغ این کانال باشید . ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @darshaayenahjolbalagh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
امام صادق عليه السلام : ثَلاثةُ أشياءَ في كُلِّ زمانٍ عَزيزَةٌ : الأخُ في اللّه ِ ، و الزَّوجَةُ الصّالِحَةُ الأليفَةُ في دِينِ اللّه ِ ، و الوَلَدُ الرّشيدُ ، و مَن أصابَ أحَدَ الثَّلاثَةِ فَقَد أصابَ خَيرَ الدّارَينِ و الحَظَّ الأوْفَرَ مِن الدُّنيا . 🌴سه چيز هميشه كمياب است : 1️⃣برادر دينى ، 2️⃣همسر شايسته و همراه در ديندارى، 3️⃣و فرزند سر به راه ؛ 👈هر كه يكى از اين سه را داشته باشد به خير دنيا و آخرت و بهره فراوان دنيا دست يافته است. 📚بحار الأنوار : 74/282/3 @tavasolnameh
🌟امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس خودش را بهتر از ديگران بداند، او از متكبران است. ✳️حفص بن غياث مى گويد: عرض كردم: خوب اگر گنهكارى را ببيند و به سبب بى گناهى و پاكدامنى خود، خويشتن را از او بهتر بداند چه؟ 🌺امام فرمودند: هرگز، هرگز! چه بسا كه او آمرزيده شود اما تو را براى حسابرسى نگه دارند... ⚡️مگر داستان جادوگران و موسى عليه السلام را نخوانده اى؟ (ساحران،زمان معجزه ی حضرت موسی علیه السلام بعد از عمری جهل و گناه،در لحظات آخر عمر خود ایمان آوردند و عاقبت بخیر شدند...) 📗الكافى(ط-الاسلامیه)، ج8، ص128 @tavasolnameh
✨شخصى نزد امام صادق رفت و گفت : من ازلحظه مرگ بسيارميترسم،چه کنم؟ 🌸امام صادق(علیه السّلام) فرمودند: زيارت ‌عاشورا را زياد بخوان.. آن مرد گفت: چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟ امام صادق فرمود: مگر در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد؟ •{ اَللّهُمَّ‌ارْزُقْنی‌شَفاعَهَ‌الْحُسَیْنِ‌یَوْمَ‌الْوُرُودِ }• یعنی خدايا شفاعت حسين(علیه السّلام) را هنگام ورود به قبر روزى من کن... @tavasolnameh
▪️سلام من به بقیع و به تربت صادق سلام من به مدینه به غربت صادق ▪️سلام من به مدینه به آستان بقیع سلام من به بقیع و كبوتران بقیع ▪️سلام من به مزار معطّر صادق كه مثل ماه درخشد به آسمان بقیع ☑️شهادت جانسوز رئیس مذهب تشیع و ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام صادق بر عموم مسلمانان جهان تشیع تعزیت و تسلیت باد. علیه السلام علیه السلام ☑️مرثیه ها ☑️روضه ها و ☑️نوحه ها به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام همین الان در 👇 https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
📜وصیت های امام صادق علیه السلام در هنگام شهادت 👈ابو بصیر گفت خدمت ام حمیده رسیدم که او را به در گذشت حضرت صادق علیه السّلام تسلیت بگویم. شروع به گریه کرد. من نیز از گریه او اشکم جارى شد. گفت اگر هنگام درگذشت حضرت صادق علیه السلام مى بودى چیز عجیبى مشاهده می کردى. گفت : حضرت صادق چشم باز کرد و فرمود هر کس با من خویشاوندى دارد بگوئید بیاید. همه را جمع کردیم. نگاهى به آنها نموده فرمود: «ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلاه» به شفاعت ما نخواهد رسید کسى که نماز خود را سبک شمارد. @tavasolnameh
🔹يا اَبا عَبْدِاللّهِ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الصّادِقُ يَابْنَ رَسُولِ اللّهِ 🏴بمناسبت شهادت علیه السلام خواهی به حضور دوست لایق باشیم باید که به راه عشق عاشق باشیم با پیروی از راه امام صادق ای شیعه بیا مُحب صادق باشیم *** شيعيان رهبر ما را كشتند صادق آل عبا را كشتند نور چشم علي و فاطمه را وارث كربوبلا را كشتند *** دل او را دل شب آزردند از درو بام هجومش بردند ريسمان چونكه به دستش بستند غنچه هايش به حرم پژمردند *** هرزمان رنگ جفا را مي ديد كوچه و كرب و بلا را مي ديد خانه اش چونكه در آتش مي سوخت خيمه ي آل عبا را مي ديد *** پای برهنه و سر عریان به کوچه ها تو بودی و خیانت منصور بی حیا ذکرت میان آن همه غم یا حسین بود تو سوختی به یاد شهیدان کربلا 🏴نوحه شهادت علیه السلام مدینه امشب بنگر چه بیقرار است تمامِ دردش به خدا فراقِ یار است به پیش چشمش امام صادق شد گلِ جسمش همچو شقایق وای غریب وای غریب - امام صادق ( 2 ) مدینه امشب تا سحر به غم نشسته امام کاظم ز جفا دلش شکسته وای ز فردا که بقیع غمین‌ترین است شاهد دفنِ صادقِ آلِ امین است دلِ بقیع و این همه غوغا برای دفنش شده مهیا وای غریب وای غریب - امام صادق ( 2 ) مدینه فردا که شود زاده‌ی زهرا روز چو تشییع شود با غم عظما یاد کنی غسل و کفن در برِ خانه یاد کنی لحظه‌ی تشییع شبانه چه کرده‌ای تو مدینه با ما عمری بسوزیم از غمِ زهرا وای غریب وای غریب - امام صادق ( 2 ) 🔹محمد فردوسی @tavasolnameh
✅ روضه و توسل به به نام آنکه پُر کرده جهان از قالَ صادق‌ها به نام آنکه می‌رویاند از جانها شقایق‌ها به نام آنکه از دلهایِ سنگی ساخت عاشق‌ها که می‌گردند از نورش مخالف‌ها موافق‌ها به نامِ حضرت صادق دلت را روضه مهمان کُن چراغِ اشک روشن کُن بقیعش را چراغان کُن ندیده حکمت از درسش حکیمی اینچنین چون او ادیبی یا طبیبی یا علیمی اینچنین چون او ندیده دل صراط‌َالمُستقیمی اینچنین چون او حلیمی یا رحیمی یا کریمی اینچنین چون او سفارش‌های او شرحِ کلامی از کمالِ اوست سفارش‌های او راهِ رسول‌الله و آلِ اوست سفارش می‌کند بارِ فقیران را زمین مگذار سفارش می‌کند در راهِ محرومان قدم بگذار سفارش می‌کند دل را به تدبیر خدا بسپار سفارش می‌کند هرگز نمازت را سبک مشمار سفارش کرد ما را تا ادا سازیم دینش را به ما بخشید بعد از خود حسینم وا حسینش را زیارت نامه‌های ما زیارت نامه‌های اوست عزاداریِ ما میراثی از رسم عزای اوست تمام گریه‌های ما کمی از های‌هایِ اوست شلوغیِ حرم‌ها از حدیثِ کربلای اوست خودش فرمود صدها حج فقط اجر سلامِ ماست ثواب یک سلام ما شب قدر امام ماست به روضه می‌کشد آقا همیشه منبر خود را به پای ناله سوزانده تمام حنجر خود را میانِ گریه می‌بیند همانجا مادر خود را ببین خرجِ عزا کرده دعای آخر خود را چنان نالید در عمرش صدایش مثل زهرا سوخت خدایا خانه‌یِ او در هجوم بی حیاها سوخت چرا در بِین این مردم کسی در فکرِ حالش نیست به فکر مو سپیدی‌اش به فکر سن و سالش نیست به یاد کودکانِ بی کَسَش فکر عیالش نیست چرا این شعله‌های در به فکر دست و بالش نیست کسی او را نمی‌گوید عصای خویش را بردار بیا از بِینِ شعله بچه‌های خویش را بردار زمین اُفتاد رحمی کن ببین زانوش زخمی شد محاسن وای خاکی شد ولی اَبروش زخمی شد زمین اُفتاد و یاد عمه جانش روش زخمی شد مکش اینگونه در کوچه مکش پهلوش زخمی شد زمین اُفتاد و با نیزه کسی اما نَزَد او را زمین اُفتاد و شُکرش که کسی با پا نَزَد او را منصور چند بار امام صادق را درقصر حود احضار نمود ، اما هر مرتبه کرامات و معجزاتی می دید حضرت را با احترام بر می گردانید .اما از همه دلخراش تر زمانی بود که منصور دوانقی از حاجب خواست حضرت را احضار کند ، او جرئت نکرد ، لذا او پسرش (محمد ) که خیلی سخت دل بود فرستاد امام احضار کند ، این ملعون بدون اجازه وارد منزل امام شد حتی اجازه نداد تجدید وضو کند ، خود سواره بود ، امام پیاده می آمد1، آقا نفس نفس زنان آمد وارد قصرمنصور شد اول حرفی که زد این بود منصور اگر هر وقتی خواستی کسی را دنبال من بفرستی دیگر ابن ربیع را نفرست . دشمن هجوم آورد ، برخانه ات شبانه ازگلشن ولایت، آتش زند زبانه ای وای ازاین غریبی مولا امام صادق یاد علی نمودی ، قلب تو رافسردند وقتی تو را زخانه، پای پیاده بردند ای وای ازاین غریبی مولا امام صادق کردی به زیر لب ها، لعن بنی امیه جاری شده دمادم ، اشک تو بررقیه ای وای ازاین غریبی مولا امام صادق دشمن به تنگ آمد، از استواری تو جدت رسول آمد ، آن جا به یاری تو ای وای ازاین غریبی مولا امام صادق زهرستم شرر زد، برجسم وجانت آقا مانده به جان شیعه ،داغ گرانت آقا ای وای ازاین غریبی مولا امام صادق خورشیدی ومزارت، در زیر آفتاب است از سوز غربت تو ، قلب همه کباب است ای وای ازاین غریبی مولا امام صادق @tavasolnameh
✅ روضه و توسل به اگرچه بر همه عالم گره گشا بودم میان موج مصیبات مبتلا بودم همیشه غفلت اصحاب دردِسر ساز است به وقت فتنه چه بی یار و آشنا بودم کنار منبر من مکتب جدید زدند در آن غبار زمان چشمۀ هدی بودم حیققت همه قرآن میان قلب من است منم که بر همۀ خلق رهنما بودم شبی که از همه سو ریختند در خانه فقط به یاد غریبیِ مرتضی بودم قیام داشتم و ناگهان زمین خوردم سحر که غرق مناجات با خدا بودم در آستانۀ در صورتم به جایی خورد اسیر ضربۀ سیلیِ بی هوا بودم میان کوچۀ باریک گیر افتادم شبیه مادر خود زیرِ دست و پا بودم همین که شعلۀ آتش به دامنم افتاد نفس نفس زدم و یاد خیمه ها بودم اگرچه شکر خدا دختری نسوخت ولی به یاد شام غریبان کربلا بودم سرم برهنه، شبانه کسی ندید چه شد به یاد شام و نظرهای بی حیا بودم کمی ز روضۀ گودال بر سرم آمد به گیسوان پریشان چو در نوا بودم نخورد یک نوک نیزه به پیکرم اما به یاد قاری بالای نیزه ها بودم شاعر: 🏴نوحه شهادت حضرت امام صادق علیه السلام در عزای صادق آل رسول تسلیت بادا به زهرای بتول شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست حجت خلاق سرمد کشته شد صادق آل محمد کشته شد شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست بارها و بارها و بارها دیده از منصور دون آزارها شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست در دل شب آن شهید بی‌گناه دست‌بسته رفته سوی قتلگاه شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست یوسف زهرا به قلب چاک‌چاک گشته پنهان پیکرش در زیر خاک شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست شیعه مثل مشعل افروخته دور قبر بی‌چراغش سوخته شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست تا قیامت ناله‌اش برگوش ماست چوبۀ تابوت او بر دوش ماست شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست ▫️استاد سازگار 🏴نوحه شهادت حضرت امام صادق علیه السلام تو نجل خیرالبشری یا امام صادق تو پاره ‌پاره جگری یا امام صادق ای شهید مسموم ای غریب مظلوم یا امام صادق چرا به شانه روز وشب کوه غم کشیدی؟ با چه گنه زخم زبان از عدو شنیدی؟ دیده مخفیانه ستم شبانه یا امام صادق سلام ما به غربت و سوز سینۀ تو سلام ما بر حرم و به مدینۀ تو بقیعت خراب است بین آفتاب است یا امام صادق قافلۀ نماز شب، دشمنان رسیدند تو را شبانه در دل کوچه‌ها کشیدند با وجود خسته با دل شکسته یا امام صادق حق امامتت عجب عاقبت ادا شد که پاره‌پاره جگرت از ره جفا شد جان ما فدایت گریم از برایت یا امام صادق ▫️غلامرضا سازگار @tavasolnameh
☑️ دین از تو پدیدار شده حضرت صادق شیعه ز تو بیدار شده حضرت صادق از مکتب تو جن و ملک علم گرفتند انسان ز تو دیندار شده حضرت صادق دانشگاه شیعه که وجودش همه فخر است از توست، گوهر بار شده حضرت صادق تا یاد کنم ظلم پر از کینه‌ی منصور آن جا بصرم تار شده حضرت صادق یک لحظه نیاسود مطهر گلِ جسمت چون دم به دم آزار شده حضرت صادق آن شب که در راز نشستی بَرِ معبود دشمن ز تو بیزار شده حضرت صادق آمد که تو را زخم زند بین امارت جدّت که تو را یار شده حضرت صادق لیکن چه گریز از غم همدردی مادر در کوچه گرفتار شده حضرت صادق چون فاطمه بنشست به خاک غم و غربت افتاده به دیوار شده حضرت صادق آمد نظرش مادر خود گفت سؤالی او را که مددکار شده حضرت صادق؟ فطرش چو شنیدش غم تو ای گلِ زهرا عمریست عزادار شده حضرت صادق ************** ☑️به دستور منصور، شبانه به خانه‌ی امام صادق (علیه‌السلام) هجوم آوردند و امام را با یک پیراهن، پای برهنه، بدون لباس رسمی، دنبال استر کشاندند و به دربار منصور بردند. ابن ربیع می‌گوید: با سرعت استر را می‌راندم. نگاه کردم دیدم نفس‌های امام به شماره افتاده و عرق بر پیشانی آقا نشسته است. عرض می‌کنیم: آقا جان! شما را مثل امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) از خانه بیرون کشیدند و بدون لباس رسمی وباپای برهنه دنبال استر کشاندند؛ ولی دیگر همسرتان را سیلی نزدند؛ تازیانه و غلاف شمشیر نزدند؛ در خانه را آتش نزدند...؛ اما جان‌ها به قربان غربت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) که همه‌ی این‌ها را دید؛ ولی مأمور به صبر بود و نمی‌توانست حرفی بزند. مثل شمعی بی‌صدا می‌سوخت و آب می‌شد. **************** ☑️نوحه شهادت حضرت امام صادق علیه السلام مدینه! نجل زهرا را چه کردی؟ امام صادق مـا را چه کردی؟ واویلا واویلا از این ماتم عظما شده کرب و بلا شهر مدینه زند زهرا و پیغمبر به سینه واویلا واویلا از این ماتم عظما جنازه شسته شد ازپای تا سر ز اشک و دیدۀ موسی‌بن‌جعفر واویلا واویلا از این ماتم عظما ز بس از زهرکین بی‌تاب گردید سراپای وجودش آب گـردید واویلا واویلا از این ماتم عظما خزان شد لالۀ باغ امامت سر پیغمبر و زهرا سلامت واویلا واویلا از این ماتم عظما بزن بر سینه و بر سر زراره که شد قلب امامت پاره‌پاره واویلا واویلا از این ماتم عظما «مفضّل» گریه کن بهر امامت «ابوحمزه» سرت بادا سلامت واویلا واویلا از این ماتم عظما شود در قلب شیعه تازه داغش کنار قبر بی شمع و چراغش واویلا واویلا از این ماتم عظما @tavasolnameh
. علیه السلام ما غلامیم غلام دو اباعبدالله دل ما خورده به نام دو اباعبدالله شیعه را داد نجات از همه طوفان ها کشتی لطف مدام دو اباعبدالله تا قیامت به خدا هر که مسلمان بشود هست مدیون قیام دو اباعبدالله از همه شادی و غم های جهان آزاد است دل افتاده به دام دو اباعبدالله هر شب و روز فقط فکر هدایت بودند خرج دین گشت تمام دو اباعبدالله آسمانی شده بی چون و چرا هر کس که پر گرفت از سر بام دو اباعبدالله دم به دم ، دم بزن از مهدی موعود فقط شیعه این است پیام دو اباعبدالله چه در آن کوچه ، چه گودال نشد ای دشمن ذره ای کم ز مقام دو اباعبدالله هر چه دیدند نکردند گلایه اصلا ای به قربان مرام دو اباعبدالله کاش محشر نشود قسمت منصور و یزید سفره رحمت عام دو اباعبدالله اردیبهشت ۱۴۰۳ ✍ .
. و عبدی که شود مال خدا مال کسی نیست دنبال کسی باش که دنبال کسی نیست خرجی گداهای حرم پای کریم است جز دوست، کسی باخبر از حال کسی نیست در راه تقرب، دل ما سخت پسند است مشتاق رخ یار، پی خال کسی نیست هرچند که زشتیم و سیاهیم ... بلالیم این لکنت ناخواسته اشکال کسی نیست جز مهر نبی پیش خدا هیچ نداریم در سینه بجز آل نبی، آل کسی نیست او آمده تا فاطمه اش را بشناسند بی فاطمه، امیّد به اعمال کسی نیست عرشی که نبرده است خدا هیچ کسی را جز او و علی، جای پر و بال کسی نیست پرونده ی ما خط به خطش صوم و صلات است سرمایه ی ما در صف محشر صلوات است عقباست سرا پرده ی دنیای پیمبر دنیاست پُر از جلوه ی عقبای پیمبر او درس نخوانده شده استاد ملائک جبریل شده واله ی املای پیمبر لاحول و لا قوه الاّی رسولان معنا ندهد جز وی و منهای پیمبر موسای شبان مانده چنان در کف طورش که بوسه نشانده به کف پای پیمبر طوبای درِ خانه ی زهرا قد رعناش ریحانه ی بابا شده زهرای پیمبر با دست علی نامه نوشته به سلاطین پس معجزه دیدند از امضای پیمبر این عقد اخوت شده خود، ریشه ی وحدت خوابیده علی وقت بلا جای پیمبر یکسو همه کفار و نبی سوی علی بود تیغ دو سرش، تیغ دو ابروی علی بود شد لشکر عامی تو هر یک نفر از ما ای کاش بگیری خبری مختصر از ما ای رحمت مطلق! تن ما را سر بازار ... بر، دار اطاعت کن و بردار سر از ما ما را سحری مثل اویس قرنی کن ارزانی تو! ... جان گران را بخر از ما سلمانی موهای تو افتاده به سلمان پس نیست در ایران تو آشفته تر از ما قرآن دلت سوخت و قرآن خدا نه! با سوختن آن شده دفع خطر از ما از لطف تو و فاطمه و جود حسینت عمریست خریدند محرم صفر از ما حیران تو بودیم دم گنبد خضراء از سمت نجف باز گرفتی خبر از ما رفتیم و در ایوان طلا، بست نشستیم گفتیم مسلمان تو و فاطمه هستیم ای سلسله ی موی تو زنجیر حقایق ای شرح افاضات تو منظومه ی صادق رزق سحرت از سر ما نیز زیاد است رزّاق، خدا بوده ولی دست تو رازق با پینه ی پیشانی تو بر سر سجده باید برسد اینهمه مخلوق به خالق نه صاحب مالیم، نه دنبال زر و سیم قربان فقیرت که شده صاحب منطق شاگردی شاگرد تو شد کار اساتید دلباخته ی درس تو هستند خلائق یک عمر فقط حرف تو تبیین علی بود شد جنگ تو تبدیل مخالف به موافق خرمای علی شیعه ی اثنی عشری ساخت گفتی علی و گفت علی مغرب و مشرق والله همین است و همین است و همین است رزق نجف و کرببلایم ز مدینه است هرکس که شده حضرت صادق نگرانش افتاده عجب قند و نباتی به دهانش امشب به خدا وصل شو از راه توسل تصدیق کن او را و سحرگاه بخوانش پائین حسینیه نشستن هنر اوست گفت آنکه حسینی شده بالا بنشانش او دوستمان دارد و ما نیز محبیم او لطف به ما کرده و بندیم به جانش راضی شده ما را ببرد بین تنورش محتاج همینیم نه محتاج به نانش چسبیده ام امشب به ضریحش چو غباری آنهم چه ضریحی! که غبار است نشانش ای باد صبا از سوی ما هم گذری کن هرکس که دلش سوخت، به زهرا برسانش من سائل کورم که ندیدم کرمش را ای کاش بسازند به زودی حرمش را ✍ .