☑️ #روضه_حضرت_زینب_علیها_السلام
بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد
آقا نشد هرآنکه گدای شما نشد
مقصود از تکلم طور از تو گفتن است
موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد
روز ازل برای گلوی تو هیچ کس
غیر از خدای عز و جل خونبها نشد
در خلقتش زمین و مکانهای محترم
بسیار آفرید ولی کربلا نشد ....
ما گندم رسیده ی شهر ری توایم
شکر خدا که نان تو از من جدا نشد
یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم
حالا که کربلای تو روزی ما نشد
داغ تو اعظم است تحمل نمی شود
در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد
نام زینب در شئون زندگی گل می کند
در دل عشاق ایجاد تحول می کند
مهدی زهرا که خود رمز توسل با خداست
در مقام ذکر با زینب توسل می کند
▪️وارد کوفه شدن کنیز ام حبیبه اومد گفت خانم یه مشته زن و بچه اومدن،لباسا همه پاره،پای برهنه،خیلی گرسنه اند،
ام حبیبه یه زنبیل پر از نان و خرما کرد گفت ببر،
کنیزه اومد تو کاروان خرماها رو دادن،بچه ها همه گرسنه"
خانم ام کلثوم اومد نون و خرماها رو از دست بچه ها گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه ...."
▪️▪️برگشت، نون و خرماها رو برگردوند،
ام حبیبه تعجب کرد گفت مکه تو نگفتی اینا گرسنه ان،چند روزه غذا نخوردن؟
گفت خانوم،تا نون و خرماها رو دادم دست بچه ها یه خانمی اومد گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه"
بلند شد از جا گفت صدقه فقط به یه خانواده حرامه"اونم بنی هاشمیان ...."
خود ام حبیبه اومد با گریه از بچه ها سوال کرد بزرگ شما کیه؟
همه زینب و نشون دادن ..."
ام حبیبه،گفت چرا این نان و خرماها رو نزاشتید بچه ها بخورن؟
گفت صدقه بر ما حرامه"
گفت خانم جان صدقه نیست نذره ...."
گفت ام حبیبه نذرت چیه؟
گفت نذر من اینه هر کاروانی اومد تو این شهر نان و خرما نذر می کنم،نذرم اینه یه دفعه دیگه خانمم زینبو ببینم ..."
یه موقع زینب صدا زد ام حبیبه" نذرت قبول شد ... من زینبم ...."
گفت اگه تو زینبی چرا قدت خمیده؟
چرا موهات سپید شده؟
باورم نمیشه تو زینبی ،
اون زینبی که من میشناسم"هیچ موقع از حسین جدا نمیشد ..."
یه موقع عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب صدا زد ام حبیبه اون سری که بالا نیزه ست سر حسینه
در گود قتلگاه بر نعش سر جدا مادر بیا بیا
امداد حال ما این درد بی دوا مادر بیا بیا
******
مادر بیا ببین افتاده بر زمین سردار بی سرت
از تلّ خاک و خون دیدم شده نگون سرو صنوبرت
بنگر به دست خون این نعش واژگون افتاده در برت
بشنو ز آسمان فریاد الامان از نای دخترت
بنگر چشم خونابه ریز من
در خون غوطه نعش عزیز من
در گود قتلگاه بر نعش سر جدا مادر بیا بیا
******
در زیر خنجرست لب تشنه پرپرست نور دو دیده ات
در خون شده رها بر خاک نینوا این سر بریده ات
صد پاره از سنان سر نیزه و کمان در خون تپیده ات
تابم ربوده است افزون نموه است داغ عدیده ات
مادر بنگر صدپاره تن حسین
بی سر در خون این بی کفن حسین
در گود قتلگاه بر نعش سر جدا مادر بیا بیا
******
زیر لوای غم پاشیده ام ز هم بی یاور و حبیب
دارم به لب بسی آوای بی کسی تنهاتر از غریب
دُورم سپاه دون سرنیزه های خون این فرقه عجیب
مادر چه می کَشم لبریز آتشم زین قوم نانجیب
جانم بر لب آورده این عدو
سر تا پایم در دشت غم فرو
در گود قتلگاه بر نعش سر جدا مادر بیا بیا
******
گلبانگ یاحسین از نای زینبین رفته به آسمان
آوارة بلا در دشت کربلا گردیده این زمان
بشنو ز کودکان طفلان خسته جان یا جده الامان
ای سروری بگو در نوحه مو به مو این داغ بی امان
یاران بر خاک افتاده بی سرند
طفلان غمگین با دیده ترند
در گود قتلگاه بر نعش سر جدا مادر بیا بیا
#نوحه_حضرت_زینب علیهاسلام
@tavasolnameh