🌺 #مناجات_با_امام_زمان_علیه_السلام
ای بودنت برای عبادت دلیل من
کعبه پر از بت است،کجایی خلیل من؟
دست مرا بگیر که در ابتدای راه
وامانده است نفس ضعیف و ذلیل من
خشکانده است چشمه ی چشم مرا گناه
اینگونه به ثمر نرسیده نخیل من
یا ایها العزیز تصدق علی الذلیل
اصلا امید نیست به بار قلیل من
هرجا که می روم به در بسته می خورم
این بار آمدم که تو باشی کفیل من
چشم امید من به قنوت نماز توست
درمانده از دعاست زبان علیل من
این نامه های عجل و عجل بهانه است
از اهل کوفه اند تمامی ایل من
آقا خودت برای ظهورت دعا بخوان
دل خوش نکن به چند نفر از قبیل من
@tavasolnameh
🌺 #مناجات_با_امام_زمان_علیه_السلام
رفته ای در سفر و آمدنت دیر شده!
مشکلی هست مگر باعث تأخیر شده؟
سالها می گذرد غایبی از دیده ی ما
نکند چشم تو از دیدن ما سیر شده؟!
حالمان حال خوشی نیست بیا ای جانا
زندگی بی تو دگر سخت و نفس گیر شده
دور دیدند تو را بر سر اُمَّت آقا...
دشمن دین به خودش آمده و شیر شده!
جُرم و تقصیر ز ما بوده و هست آقا جان
که دعای فرجت فاقد تأثیر شده!
ما اگر بد شده ایم،خاطر زهرا برگرد
مادرت قامت خَم از غم تو پیر شده!
آه برگرد به آن رأس جدا بر سرِ نی
به همان جسم که بازیچه ی شمشیر شده!
تشنه ی ذکر انالمهدی تو هست حسین...
طالب خون خدا،،آمدنت دیر شده!!
@tavasolnameh
🌺 #مناجات_با_امام_زمان_علیه_السلام
🌸اي حجت کردگار، مهدي
اي خاتم هشت و چار، مهدي
تنها نه منم اسير عشقت
عالم به غمت دچار، مهدي
تا کي ز براي ديدنت من
آواره هر ديار، مهدي
مسرورم از اينکه با نگاهت
کردي تو مرا شکار، مهدي
ياد تو بود فروغ جانم
در خلوت شام تار، مهدي
بر چوبه دار عشق باشد
نام تو مرا شعار، مهدي
بيچاره دل شکسته من
دارد ز تو انتظار، مهدي
تا از سر لطف پا گذاري
بر ديده اشکبار، مهدي
با اين دل بي قرار زارم
بگذار شبي قرار، مهدي
با بنده رو سياه عاصي
يک لحظه بيا کنار، مهدي
با ناله زار هاشمي گفت
دستي به دلم گذار، مهدي
@tavasolnameh
🌺 #مناجات_با_امام_زمان_علیه_السلام
سر میشود زمانه ولی بی تو غرقِ آه
جانِ مرا رسانده به لب بغض گاه گاه
تو حاضری و ما همه در بندِ غیبتیم
آقا نجاتمان بده از این شب سیاه
آقا علاجِ رو سِیَهی چیست غیر اشک
حالا به سوی روضه ات آورده ام پناه
ای ملجاء همیشه ی ابن سبیل ها
جا مانده ام شبیه یتیمی میان راه
یک دم بیا به خیمه ی ما، جانِ مادرت
آتش بزن دل همه را با شرار آه
باید شوی تسلی آن قلب مضطرب
آقا بیا که روضه رسیده به قتلگاه
یک جسم نیمه جان و دو صد نیزه و سنان
یک لشکر حرامی و سردار بی سپاه
ناگه رسید زینب کبری فراز تل
فریاد زد ز سوز جگر وا محمداه
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
یوسف رحیمی
@tavasolnameh
🌺 #مناجات_با_امام_زمان_علیه_السلام
ای رحمت بی انتها ممنونم آقا
امسال هم گفتی بیا ممنونم آقا
شکر خدا که از محرم جا نماندم
ممنونم آقا از شما ممنونم آقا
با دستهای مهربانت بر تن من
پوشانده ای رخت عزا ممنونم آقا
در بین طومار عزادران این ماه
جا داده ای نام مرا ممنونم آقا
تو از سر تقصیرهای من گذشتی
حتی مرا کردی دعا ممنونم آقا
زهرا سفارش کرد و تحویلم گرفتی
ای مهربان ، ای با وفا ، ممنونم آقا
میخواهم از تو این دو ماهه کم نیارم
با تو بیایم پا به پا ممنونم آقا
در بین روضه ناله و اشکی عطا کن
تا که شود حقش ادا ممنوم آقا
همراه گریه معرفت باشد چه خوبست
دادی بصیرت ها به ما ممنونم آقا
ما زیر بار ظلم مستکبر نرفتیم
از برکت این روضه ها ممنونم آقا
با یاحسینت این دل ما زیر و رو شد
ظرف مسی ام شد طلا ممنونم آقا
بر تک تک ما گریه کن ها پخش کردی
برگ برات کربلا ممنونم آقا
@tavasolnameh
#مناجات_باامام_زمان_ عجل الله تعالی فرجه
خجلم از شما امام زمان
دوست دارم تو را امام زمان
جان خیر النسا ، بحق حسین
شب جمعه است یا امام زمان
التماس دعا امام زمان
پیش ماهم بیا بحق حسین
باز دارم هوای شش گوشه
بی قرارم برای شش گوشه
درد ما و دوای شش گوشه
آه پایین پای شش گوشه
ببرم کربلا بحق حسین
ته مقتل بگو چه شد آقا
تن که شد پشت و رو چه شد آقا
پنجه شمر و مو چه شد آقا
چکمه روی گلو چه شد آقا
العجل مهدیا بحق حسین
☑️ #روضه_حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#عصر_عاشورا
☑️فرازی اززیارت ناحیه مقدسه :
وَ أَسْرَعَ فَرَسُک َ شارِداً ، إِلى خِیامِک َ قاصِداً ، مُحَمْحِماً باکِیاً
اسبِ سوارى ات با حال نفرت و با شتاب ، شیـهه کشان و گریـان، بجانبِ خیمه ها رو نمود ،
فَلَمّا رَأَیْنَ النِّـسآءُ جَوادَک َ مَخْزِیّاً ، وَ نَظَرْنَ سَرْجَک َ عَلَیْهِ مَلْوِیّاً ،
پس چون بانوانِ حَرَم اسبِ تیز پاى تو را خوار و زبون بدیدند،و زینِ تورابراو واژگونه یافتند،
بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ
ازپسِ پرده ها(ىِ خیمه) خارج شدند،
ناشِراتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ ، لاطِماتِ الْوُجُوهِ سافِرات
درحالیکه گیسوان برگونه هاپراکنده نمودند، بر صورت ها سیلی مى زدند
وَ بِالْعَویلِ داعِیات ، وَ بَعْدَالْعِزِّ مُذَلَّلات،
و نقاب ازچهره هاافکنده بودند، وبصداى بلندشیون میزدند، و ازاوجِ عزّت به حضیض ذلّت درافتاده بودند،
وَ إِلى مَصْرَعِک َ مُبادِرات،
وبه سوىِ قتلگاه تو مى شتافتند،
وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،
درهمان حال شِمرِملعون برسینه مبارکت نشسته،
وَ مُولِـغٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِک َ
وشمشیرخویش رابرگلویت سیراب مینمود،
قابِضٌ عَلى شَیْبَتِک َ بِیَدِهِ ،
بادستى مَحاسنِ شریفت را درمُشت میفِشرد،
ذابِحٌ لَک َ بِمُهَنَّدِهِ
(وبادست دیگر)باتیغِ آخته اش سراز بدنت جدامى کرد،
قَدْ سَکَنَتْ حَوآسُّک َ،
تمامِ اعضاوحواسّت ازحرکت ایستاد،
وَ خَفِیَتْ أَنْفاسُک
نَفَسهاىِ مبارکت درسینه پنهان شد ،
وَ رُفِـعَ عَلَى الْقَناةِ رَأْسُک
وسرِمقدّست برنیزه بالارفت،
وَ سُبِىَ أَهْلُک َ کَالْعَبیدِ
اهل وعیالت چون بردِگان به اسیرى رفتند،
وَ صُفِّدُوا فِى الْحَدیدِ ، فَوْقَ أَقْتابِ الْمَطِیّاتِ
و در غُل و زنجیرآهنین برفرازجهازِ شتران دربند شدند،
تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهاجِراتِ،
گرماى (آفتابِ) نیمروز چهره هاشان مى سوزاند
یُساقُونَ فِى الْبَراری وَالْفَلَواتِ
در صحراها و بیابانها کشیده می شدند،
أَیْدیهِمْ مَغلُولَةٌ إِلَى الاَْعْناقِ ،
دستانشان به گَردَنها زنجیرشده،
یُطافُ بِهِمْ فِى الاَْسْواقِ
درمیان بازارها گردانده می شدند،
☑️عرش خدا روی زمین فتاده
یا که حسین از سر زین فتاده
جسم عزیز فاطمه سر جدا
غرقه به خون بود به دشت بلا
حسین مظلوم
دامن صحرا شده دریـای خون
زینب و یک قافله دل های خون
افتاده خیمه ها به دست غارت
زینب شده آماده اسارت
حسین مظلوم
خون شهیدان همه سو دویده
رنگ از رخ آل علی پریده
هر کودکی راه فرار جوید
یا فاطمه یا فاطمه بگوید
حسین مظلوم
دشمن به کشتن اکتفا نکرده
شرم از نبی خوف از خدا نکرده
نخل ولایت را ز پا فکنده
آتش میان خیمه ها فکنده
حسین مظلوم
در خیمه ها که از شراره سوزد
گهواره شش ماهه برفروزد
گهواره دیگر اصغری نـدارد
این آشیان کبوتری ندارد
حسین مظلوم
گلخانه را آتش زده است گلچین
سراغ گل ها آمده است گلچین
با تازیانه غنچه را که چیده؟
فرشته و زیر کتک که دیده؟
حسین مظلوم
نگون شده لوای حق وای وای
اکبر تنش ورق ورق وای وای
شبه پیمبر غرق خون و خاک است
قلب علی زین غصه چاک چاک است
حسین مظلوم
مدینه را داغ دگر رسیده
از داغ قاسم مجتبی خمیده
فقدان قاسم جان او گسسته
داغ برادر کمرش شکسته
حسین مظلوم
آب فرات آزاد گشته اما
رباب بی اصغر بود دریغا
او اشک می ریزد به یاد اصغر
راحت ندارد آن خیمده مادر
حسین مظلوم
سردار لشکر بی عَلم فتاده
آتش ز داغش در حرم فتاده
نور دو چشم فاطمه است عباس
حسین نهر علقمه است عباس
حسین مظلوم
@tavasolnameh
☑️ #روضه_حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#عصر_عاشورا
من روضه خوان غربت آقای عالمم
بی تاب سر بریده ماه محرمم
با گریه هر غروب من از حال میروم
با هر فراز ناحیه گودال میروم
صبح و غروب ندبه کنان گریه میکنم
این روضه را به مادرمان هدیه میکنم
بر نیزه تکیه داد و ز جایش بلند شد
دردش گرفته بود صدایش بلند شد
فرمود زنده ام به کجا حمله میکنید
نامرد ها به خیمه چرا حمله میکنید
کار مرا تمام نکرده کجا سنان
اینجا کنار لشکری از گرگ ها بمان
با یال غرق خون شده برگشت ذوالجناح
با زین واژگون شده برگشت ذوالجناح
اینجا به بعد ضربه زدن ها شروع شد
اینجا به بعد شیون زن ها شروع شد
دیدم خودم به چشم ترم وای وای وای
بیرون زدند اهل حرم وای وای وای
دنبال ذوالجناح هراسان و بی پناه
با عمه آمدند به بالای قتلگاه
جد مرا محاصره کردند یک سپاه
دیدم چگونه عمه ما میکند نگاه
هر کس رسید نیزه خود را شکست و رفت
یک استخوان ز سینه آقا شکست و رفت
یک عده بر تمام تنش سنگ میزدند
یک عده بر لباس تنش چنگ میزدند
در آن میانه حرمت آیینه ها شکست
وقتی که شمر آمد و بر سینه اش نشست
از دست او مَحاسن جدم رها نشد
هر چه کشید خنجر خود سر جدا نشد
تا که ز روی پیکر بی سر بلند شد
فریاد یا بُنَیَ ز مادر بلند شد
اینجا به بعد گریه من رنگ خون شود
گیسو به دست شمر ز مقتل برون رود
اینجا به بعد زخم دل ما نمک زدند
باور کنید عمه ما را کتک زدند
راه فرار از حرم آن روز بسته شد
با چوب نیزه پهلوی زن ها شکسته شد
آن شب زنان سوخته یاور نداشتند
آن شب بنات فاطمه معجر نداشتند
شاعر: قاسم نعمتی
@tavasolnameh
🌺 #مناجات_با_امام_زمان_علیه_السلام
🍀برای دیدن روی تو ناله ها دارم
خوشم اگر چه غریبم ولی تو را دارم
تمام سوز دل من ز ناله های شماست
ز درد هجر تو سوز ی در این صدا دارم
گدائی در این خانه آبروی من است
به نام توست اگر ذره ای بها دارم
به نامۀ عملم نیست جز گناه گناه...
ولی به وقت سخن کوهی ادعا دارم
الا امیر سحر ای مسافر صحرا
امید وصل تو را بین هر دعا دارم
به کام خویش چشیدم غم جدایی را
نشان رحمتی از یار آشنا دارم
مرا میان قنوت سحر مَبر از یاد
که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم
سید بن طاووس (رحمة الله علیه) می فرماید:سحرگاهی در سرداب مقدس بودم.
ناگاه صدای مولایم را شنیدم که برای شیعیان خود دعا می کردند و عرضه می داشتند:
🌸اللهم ان شیعتنا خلقت من شعاع انوارنا و بقیة طینتنا
خدایا شیعیان ما را از شعاع نور ما و بقیه طینت ما خلق کرده ای
🌸و قد فعلوا ذنوبا کثیرة اتکالا علی حبنا وولایتنا
آنها گناهان زیادی با اتکاء بر محبت به ما و ولایت ما، کرده اند
👈🏻اگر گناهان آنها گناهی است که در ارتباط با تو است، از آنها بگذر که ما را راضی کرده ای
▫️و آنچه از گناهان آنها، در ارتباط با خودشان هست، خودت بین آنها را اصلاح کن
▫️و از خمسی که حق ما است، به آنها بده تا راضی شوند
▫️و آنها را از آتش جهنم نجات بده
▫️و آنها را با دشمنان ما در سخط خود جمع نفرما.
به آه نیمه شب تو قسم عنایت توست
اگر زبان مناجات با خدا دارم
بیا و نامه اعمالِ من مرور نکن
که بر جبین عرق شرم از شما دارم
بدست خود بده خرج زیارت ما را
هوای بوسه ای از خاک کربلا دارم
@tavasolnameh
#مناجات_با_خداوند_مهربان
☑️ #روضه_حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
🔹مینویسم خدا بحق حسین
یا سریع الرضا بحق حسین
ربنا آتنا بحق حسین
گویم العفو را بحق حسین
تا ببخشی مرا بحق حسین
ربنا ربنا اله کریم
سفره دار کریم ماه کریم
دست خالی به بارگاه کریم
آمدم باز در پناه کریم
نظری بر گدا بحق حسین
آمدم آشتی کنم با تو
رد من مستکین خود را تو
وحده لا رفیق الا تو
ما کریمیم ای خدا یا تو؟
کرمی کن به ما بحق حسین
منم و کوله بار سنگینم
دارد از دست می رود دینم
به خداوندی تو خوشبینم
من از این ذکر ، خیر میبینم
یا سمیع الدعا بحق حسین
جانم آنشب که بر دهن برسد
ملک الموت نزد من برسد
کاش آنجا امام حسن برسد
یکنفر یار سینه زن برسد
تا بگیرم نوا بحق حسین
چه نمایم برای وحشت قبر
چه کنم با فشار و غربت قبر
دستخالیم و خجالت قبر
مونسم باش بین خلوت قبر
رحمی آن لحظه ها بحق حسین
تستر الذنب ، کوه غفرانید
نام ما را اگر نمیخوانید
لااقل جرم ما بپوشانید
من نجف رفته ام ، نسوزانید
@tavasolnameh