💠 #طب_اسلامی چیست؟! 💠
📝 قسمت پنجم
👌 آیا می شود؛ مبانی کلی و اصول اولیه #علم طب، تجربی یا عقلی باشد؟!
🔸 امام صادق عليه السّلام در نامه ای به مفضل، مناظره ی خود با طبيبی هندی را شرح نمودند.
این نامه به "رساله اهلیلجه" شهرت یافته است.
ما در اینجا قسمت کوتاهی از آن را به صورت بریده، بریده می آوریم:
🔸 امام صادق علیه السلام خطاب به طبیب هندی:
آيا مردم را زمانى گذشته است؛ كه #طب و منافع آن را مانند همين هليله و امثال آن نمی شناختند؟
🔸 طبیب هندی: آرى.
🔸 امام: پس از كجا به آن راه پيدا كردند؟
🔸 طبیب هندی: با #تجربه و مقايسه!
🔸 امام: پس چگونه به اين فكر افتادند كه #تجربه كنند و از كجا فهميدند كه اين كار به مصلحت بدن هاى آن ها است در حالى كه جز ضرر در آن نمی ديدند؟
چگونه آن را شناختند و چيزى را فهميدند كه #حواس ظاهرى به آن هدايت نمی كرد؟
🔸 طبیب هندی: با #تجربه!
🔸 امام: به من خبر بده از بنيانگذار علم طب و تعريف كننده اين #گياهان_دارويى كه در شرق و غرب عالم پراكنده است مگر چنان نيست كه به ناچار مرد حكيمى از اين شهرها اين #علم را وضع كرده است؟
🔸 طبیب هندی: به ناچار چنين است و مرد حكيمى آن را وضع كرده و دانشمندان ديگر را بر آن گرد آورده و آن ها در آن نظر كرده اند و با #عقول خود راجع به آن انديشيده اند.
🔸 امام: مثل اينكه انصاف را رعايت كردى و به اطمينانى كه داده بودى عمل نمودى.
اكنون بگو كه اين حكيم چگونه اين مطلب را فهميد؟
فرض كنيم كه او دواهايى را كه در مملكت خود او بود شناخته است، مانند: زعفران كه در بلاد فارس به عمل می آيد.
آيا تمام #گياهان زمين را جستجو كرده و درخت به درخت آن ها را چشيد تا اينكه همه ی آن ها بر او معلوم شده است؟
🔸 امام: آيا #عقل تو به تو اين اجازه را می دهد كه بگويى حكيمانى همه ی بلادِ فارس و گياهان آن را درخت به درخت بررسى كردند و با #حواس خود آن ها را شناختند و به آن درختى كه در آن يكى از تركيبات اين دواها وجود داشت دست يافتند با اينكه حواس آن ها آن را درك نمی كرده است؟
🔸... امام: فرض كنيم كه او چنين كرده است. او سودها و زيان ها و چگونگى تسكين دادن و تحريك و #سردى و #گرمى و تلخى و تندى و نرمى و شدت آن را چگونه می شناسد؟
🔸 امام: اگر بگويى از راه گمان می شناسد، اين درست نيست چون اين ها با #طبايع و #حواس درك نمی شوند.
اگر بگويى با #تجربه و خوردن آن ها می شناسد، او بايد در اولين دفعه اى كه اين دواها را می خورد، می مرد!
چون به آن ها جهالت داشت و سود و زيان آن ها را نمی دانست و بيشتر آن ها #سمّ قاتل است!
و اگر بگويى كه او در تمام شهرها گشته و در ميان هر ملتى زندگى كرده و زبان آن ها را ياد گرفته و دواهاى آن ها را با كشتن نفر اول و نفر دوم #تجربه كرده است، در چنين حالتى او بايد جماعت بسيارى را بكشد تا يك #دارو را بشناسد.
و مردم اين شهرها كه كسانى از آن ها، توسط او كشته شده اند؛ خود را فداى او نمی كنند و نمی گذارند كه در ميان آن ها زندگى كند...
🔸 امام: به من خبر بده که #حواس این حکیم چگونه مقدار آن را که چند مثقال و چند قیراط است، درک کرده؟
تو دانشمندترین مردم در این موضوع هستی چون کار تو #طب است و تو گاهى در یک دارو از یک قلم چهارصد مثقال و از قلم دیگر سه یا چهار مثقال و قیراط یا کمتر و بیشتر وارد می کنى تا به اندازه معلومى دوا به دست آید؛ که اگر آن را به کسى که اسهال دارد بدهى، اسهال او بند می آید و اگر همان را به کسى بدهى که قولنج دارد شکم او باز می شود.
🔸 امام: چگونه حواس او دریافت که آنچه را که براى سردرد می دهد به پاها نمی رسد!
... داروها که براى عضوهاى مخصوص خورده می شود؛ در حالى که همه به معده می روند و از آن جا پخش می گردد.
#حواس چگونه این ها را درک کرد و فهمید که آنچه براى گوش است به چشم فایده ندارد و آنچه براى چشم است درد گوش را ساکت نمی کند و همین طور تمام اعضاى بدن که دواى هر عضوى به همان عضو می رسد.
🔸 امام: #عقل ها و حسّ ها چگونه این ها را فهمید؛ در حالى که #حس در داخل بدن و عروق و گوشت و پوست راه ندارد!
نه با شنیدن و نه با دیدن یا بوییدن یا چشیدن و یا لمس کردن، آن ها را درک نمی کند.
🔸 طبیب هندى: از آنچه می دانستم با من سخن گفتى، جز این که ما می گوییم: حکیمى که این دواها و ترکیبات را وضع کرده، وقتى به کسى دوایى می داد و او می مرد، شکم او را می شکافت و عروق او را بررسى می کرد و مجارى دوا را می دید و آن جاهایى را که دوا به آن ها رسیده بود تحقیق می کرد.
🔸 امام: به من خبر بده که آیا تو نمی دانى؛ که وقتى دارویی در عروق قرار گرفت با خون مخلوط می شود و با آن یکی می گردد؟!!
📚 [بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج3، ص: 180. طب الأئمة عليهم السلام (للشبر)، ص: 19. مكاتيب الأئمة عليهم السلام، ج4، ص: 55]
🔹 ادامه دارد...
🖥 Teb114.ir
🆔 @teb114_ir
💠 #طب_اسلامی چیست؟! 💠
📝 قسمت هفتم
👌 آیا اصول و مبانی طب اسلامی فقط برگرفته از قرآن و روایات است؟
🔸 امام صادق علیه السلام:
«آنچه بر عهده ی ماست فقط همين است كه #اصول را به شما القاء نماييم و بر عهده ی شماست استخراج #فروعات.»
🔸 [هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّمَا عَلَيْنَا أَنْ نُلْقِيَ إِلَيْكُمُ الْأُصُولَ وَ عَلَيْكُمْ أَنْ تُفَرِّعُوا]
📚 [السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي (و المستطرفات)، ج3، ص: 575]
🔸 آری؛ #اصول و #مبانی طب اسلامی فقط برگرفته از #قرآن و #روایات است.
بیش از هزار آیه از قرآن کریم و ده هزار #حدیث و #روایت که به صورت مستقیم و غیره مستقیم به مسایل طبی اشاره دارد که سندی بر این مدعاست.
🔸 طب اسلامی با توجه به اعتقادات اسلامی، رعایت اصول کلی نظیر؛
خدا محوری در عمل
تقوا
اخلاص در عمل
نوع دوستی و جمع گرایی
آسان گیری در امور
اعتدال و عدم زیاده روی
عدم تسلط بیگانگان
و غیره
سرلوحه کار خود قرار داده و بر اساس آن، طبق سیاست های عمل می کند که در پایان به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
1. رعایت #بهداشت عمومی.
2. اصلاح #تغذیه؛ با تاکید بر مصرف دقیق، کم و بهینه از #طیبات و اصلاح روش های مصرف.
3. اصلاح #سبک_زندگی و رعایت آداب زیستن با توجه به کل خلقت نه فقط #انسان منفرد!
4. تقدم #پیشگیری بر درمان.
5. عدم #مداوا قبل از غلبه بیماری.
6. پیگیری برای #درمان بعد از غلبه #بیماری.
7. #اعتقاد به طبیب، روش درمانی و #دارو.
8. طبیب عامل ایجاد اعتقاد، #امید بخش و باعث دلخوشی.
9. #پرهیز؛ راس درمان.
10. کمک به اخراج هر چه سریع تر #فضولات از بدن.
11. توجه به #طبایع و اصلاح آن.
12. توجه به #حلال و #حرام در داروها.
13. ایجاد توجه در #بیمار با توصیه به #صدقه و #انفاق.
14. توجه به داروهای اصلی نظیر؛ #دعا، #قرآن، #عسل، #باران و #آب_جوشیده_ولرم، #شیر، #شحم_گاو، #خرما، #انگور، #انجیر، #انار، #زیتون، #سیاه_دانه، #سنا، #اسفند و #نمک
15. توجه به روش های اصلی درمان نظیر؛ #حجامت، مصرف #مسهل، #حمام، #ماساژ، #فصد، #سعوط، #حقنه، #قی و استعمال #نوره
16. #عمل_جراحی بهترین درمان نیست‼️
17. بسط و گسترش #علم #طب به سبب #عقل و #تجربه های انسانی
18. و غیره
🔸 تمام سیاست های فوق فقط برگرفته از قرآن و روایات است که امیدواریم با تسلط بر آن شاهد تحقق هر چه بیشتر #طب_اسلامی در #جامعه_اسلامی باشیم.
🔹 محمد جواد مسعودی نیا
🖥 Teb114.ir
🆔 @teb114_ir
هدایت شده از در محضر آیتالله میرباقری
⚡️ فرضيههاي #متفاوتي ميتوانند از آزمون و #تجربه عبور کنند و اثبات شوند. لذا «تجربهپذیری» نميتواند تنهاشاخصۀ #معيار_صحت باشد.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«#معيار_صحت تکشاخصهای نیست، بلکه سهشاخصهای است که اين سه شاخصه بايد در تمامي مراحل شكلگيري ادراك و فرآيند پيچيده آگاهي انسان حضور داشته باشد و در مجموع، هماهنگيِ اين سه شاخصه است كه ميتواند معيار صحّت باشد:
شاخصه اول، #تعبّد_به_وحي است. بر اساس اين شاخصه، زمينهها و مباني علوم بايد مستند به وحي و بر اساس اتكاء به علوم برتر الهي به دست آيد.
شاخصه دوم، گذر از بستر #عقلانيت است؛ يعني پيشفرضهاي توليد شده بايد از بستر عقلانيّت منسجم نيز عبور كند.
شاخصه سوم، كارآمدي عيني و #آزمونپذيري، بهمعناي پاسخگويي در_عينيت است.
بنابراين، معيار صحّت، فقط پاسخگويي و كارآمدي در عينيت نخواهد بود، بلكه در صورتي كه اين سه شاخصه، در تمام مراحل پيدايش علم با هم حضور داشته باشند، معرفت يا علم حاصل، معرفتي حق و ثابت و صحيح خواهد بود. به اين ترتيب نميتوان ادعا كرد دين در مرحله داوري دخالت نميكند، البته اگر داوري فقط به آزمونپذيري تعريف شود، ديگر مرتبط به دين نيست؛ اما اگر مرحله داوري تنها از طريق استناد به عينيت تمام نشود و مؤلفههاي ديگري همچون هماهنگي و انسجام، و نيز پيشفرضها و مفروضاتِ حاصل از حوزه معرفتهاي وحياني هم، در آن دخيل گردد، بايد براي هماهنگي در عينيت يك #معيار_ترکيبي ارائه داد.
اگر معيار صحّت، مرکب از «استناد به وحي، عبور از عقلانيّت منطقي و منسجم، و آزمونپذيري» باشد، كه در همه مراحل به شكل تركيبي اثرگذارند، در مرحله داوري نيز مانند ارزيابي ميزان انسجام عقلانيِ نظريه يا فرضيه، بايد ميزان استناد و هماهنگي نظريه با وحي نيز ارزيابي و اثبات گردد.
به عنوان مثال، رويكردهاي مختلفي در #طب وجود دارد كه همگي بهنسبتي آزمونپذيرند؛ يعني در مقامِ تجربه و آزمون، اثباتپذير، ابطالپذير يا پاسخگو هستند.
#طب_سلولي_مدرن و #طب_سنّتي_گياهي در تحليل سلامت انسانها متفاوت عمل ميكنند. توصيف اين دو رويكرد از بيماري نيز با يكديگر متفاوت هستند. در طب قديم، عواملي مانند مزاج، تراكم مزاجي، طبيعت سرد، گرم، خشك و تر مأكولات يا بحث تعادل مايعات بر اساس اخلاط اربعه، از مباحث بسيار مهمي است كه در تحليلهاي طب مدرن مورد استفاده نيست. بر اساس اين تحليلها، بيماري بر اساس علائمي تجربهپذير و گاهي علائم باليني و آزمايشگاهي تشخيص داده و درمان ميگردد. در طب جديد، علوم ديگري تعليم ميگردد و پس از فرضيهسازي، در مقام آزمون درمان صورت ميگيرد.
حال با فرض وجود تحليلهاي متفاوتِ اين دو شيوه، از "واقعيّات"، كداميك صحيح هستند؟ آيا تجربهپذيري و يا آزمونپذيري در فرضيات، باب فرضيات را محدود ميكند؟ آيا هميشه يك فرضيه از بوته آزمون بيرون آمده و اثبات ميشود يا آن كه فرضيههاي مختلف نيز از عهده يك آزمون برميآيند و ثابت ميشوند؟
اگر پذيرفته شود كه فرضيههاي متفاوتي ميتوانند از عهده آزمون خاصي برآيند و اثبات شدند، ديگر آزمونپذيري نمي تواند تنهاشاخصۀ معيار صحت باشد. به اين ترتيب، آزمونپذيري و حتي فراتر از آن، كارآمدي عيني نيز يكي از شاخصههاي حقّانيت است، اما علاوه بر اين، شاخصههاي ديگري همچون انسجام عقلاني و استناد ايماني نيز ميتواند وجود داشته باشد.»
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
#فلسفه_روش
#اختیار_و_آگاهی
☑️ @mirbaqeri_ir