.
👆👆👆 ادامه یادداشت (قسمت پنجم)
🔳 (2 – 6) حکمت این اختصار!
🔸 به زعم راقم این سطور، این حجم از اختصار و اجمال، بیدلیل و بیحکمت نیست! دلیل آن هر چه باشد، عجز و استیصال، و یا جهل و بیاطلاعی اطبای کهن در مواجهه با این بیماریها نخواهد بود! چرا که طب قدیم نیک نشان داده است که در فرضیهسازیهای بلغمی و سوداوی و گمانهای مزاجی و خِلطی - به قرینه علاجات مندرج در ذخائر التراكيب و ﻗﺮاﺑﺎدﻳﻦها - ید طولا و لسان مَنیعی دارد.
🌐 @tebona
🔹 اگر گستره بروز این امراض از نوع «اپیدمیک» یا «پاندمیک» و البته «همیشگی» میبود، دستکم اطبای پیشین میتوانستند دهها پاپیروس را حرام کرده و الگوهای عِلّی – سببی این امراض مسری را – ولو با حدس و ظن - سیاهه کنند. چنان که این خبط را در کثیری از امراض جزئیه، همچون در باب «حُمیات» مرتکب شدهاند.
🌐 @tebona
🔸 فی المثل جناب «پورسینا» چنان در موضوع «حُمی» بحثیده است که گویی خلقالله صَباحاً و مَساءً در تب میسوختهاند و مرضی جز «تب» دامنگیر بشر نبوده است! (بخوانند طالبانِ ظن و مشتاقان گمان، جلد چهارم از «القانون فی الطب» بخش «كلام فى الحُميات» را!)
🔹 قبل از آنکه حکمت این اختصار بیان شود، به جهت دفع دخل، تذکر این مهم ضروری مینماید که امراض مسری همیشه بوده، هست و خواهد بود. اینان برای مومنین بهمثابه ضُیوفی هستند که بیآنکه دعوتشان کرده باشیم به خانه دل و جانِ ما آمده و این خانه را میروبند و میآرایند.
اشارات قرآنی، روایات انوار مقدسه و همچنین گزاراشات تاریخی گواه بر وجود امراض مسری بوده و خواهند بود. (بخوانند طالبان علم حقیقی، شأن نزول شریفه «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ...» را!)
🌐 @tebona
🔸 نگارنده اما! هم از «طاعون عمواس» که جان شمار زیادی از صحابه را سِتاند، مطلع است و هم فی المثل از وبای تبریز در زمان «سلطان اویس آل جلایر» (قرن هفتم) که موجب مرگ 300 هزار نفر شد، شنیده است. اپیدمی طاعون در سال (18 ق) شام و هم در سال (53 ق) در کوفه و هم در سال (70 ق) در بصره و هم در سال (107 ق) در یمن را نیز، نیک میداند.
اما تمام ابهام و اشکال نگارنده، بر سر کیفیت، کمیت و اسباب پزشکی این دست امراض است که محل بحث جدی این وجیزه میباشد. متذکر میشود که کمترین ثمره التزام به نتیجه این مقال، تغییر بنیانهای فکری در مقولات پزشکی خواهد بود.
🌐 @tebona
🔹 باید این آویزهی سوالواره را همیشه به گوش باشیم، که به چه دلیل بازتاب این دست امراض مهلک و انعکاس جنبههای پزشکی آن، در قیاس با امراض غیر مهلک و جزئی دیگر، انقدر ناچیز بوده است که میتوان اوراق آن را با انگشت شماره کرد و مجموع صفحات آن را با یک عدد دو رقمی به خاطر سپرد؟ دلیل این حجم از اختصار و اجمال چیست؟
🔸 در مقام اجابت، به یکی از حکمتهای این امر از حنجره قلم «ملک الاطبای شیرازی» (قرن 13) اشاره میکنم، او در کتاب «رساله طاعونیه» به صراحت اینگونه نگاشته است:
«احتمالاً این مرض [طاعون] در زمانی که اطبای پیشین زیستهاند، رخ نداده تا به تفحص و تدبر در اقسام و اجزاء آن در بیایند»
🌐 @tebona
🔹 در خانه اگر کس است، همین اشارت «ملک الاطباء» کافی است و البته بدیهی است که مراد ایشان نفی کلی وقوع این امراض نیست، چرا که کثیری از مصنفان کهن، به الگوهای درمانی این امراض – ولو در حد اندک – اشاره نمودهاند. آنچه ایشان در این فراز کوتاه بدان تاکید کرده، همان تحلیلی است که نگارنده نیز در پی اثبات آن است.
🌐 @tebona
🔳 (2 – 7) قداستِ حاصل از سیلاب «تحریف»!
🔸 برای تمدنی که پایبندی حداقلی به اولیات پیشگیریِ طب قدیم دارد (و نه تمدن قرون وسطایی) و از گلستان وحی، حلال و حرامهای فردی و اجتماعی را خوشهچین کرده است (و نه تمدن مشرکانه جاهلی) و صد البته برای تمدنی که از چنگال مظاهر مدرنیسم، استعمار و آوردههای منحوس آن در اَمان است (و نه تمدن رنسانسزده)، اساساً این امراض یا رخ نمیدهد، یا در این وسعت و گسترهای که برای ما تصویر کردهاند به وقوع نمیپیوندد. شاهد آن نیز بخشی از گزارشات مطروحِ بالا و پایین میباشد.
🌐 @tebona
🔹 مدید ایامی است که ذهن اندیشمندان و مفکران ما، در محاصره تعاریف جهتدار تاریخی و شرح مغرضانه از ملل ماقبل مدرنیسم درآمده است. اغراق نکردهام اگر اینگونه بنویسم که پزشکی رایج بخشی از قداستش را از میان سیلاب شروح جهتدار تاریخ مکیده است.
👇👇👇ادامه یادداشت
.
.
👆👆👆 ادامه یادداشت (قسمت ششم)
🔸 گذشته را چُنان برای ما تصویر کردهاند که گویی قرون ماضی، فصل خزان آدمی و برگریزان نفوس بشری بوده است. بلایی بر سر اندیشهمان آمده است که هرگاه پایِخیال را در کوچههای تاریخ مینهیم، هرآینه صدای خردشدن استخوانهای مطعونین، مجذومین و مسلولین را در زیر قدمهایمان میشنویم و اینگونه میاَنگاریم که با این حجم از مرگ و میر، چگونه نسل بشر تا به اکنون ادامه یافته است؟
اندیشه ما به گونهای ورز خورده است که به تعبیر «جلال آلِ احمد» با خود میگوییم: «خوشآبهحال ما که در این عصر، نزول اجلال فرمودهایم»!
🌐 @tebona
🔹 با همین توهم نیز روزانه تُرابِ «تجدد» توتیای چشم میکنیم و سر هر هفته، «ساینس» را غرغره حلق مینماییم، و باد به غَبغَب میاندازیم و بادگلوی تجدد چاق میکنیم، که بله! عهد قدیم نکبتایامُ و فلاکتدورانی بوده است!
🔸 غافل از آنکه این انگارههایِ زهی خیالِ باطلیِ ما، ریشه در واقعیات تاریخ پزشکی ندارد. این تصویرهای وهمآلود از سیر تاریخ بشر، ناخودآگاه ضمیر اندیشمندان را به این سو نیل میدهد که بشر همواره در حال پیشرفت بوده و در یک سیر تکاملی تاریخی قرار گرفته است.
🌐 @tebona
🔹 بدیهی است، در چنین بستری از اندیشه، با پیدا شدن قائلهای به نام «کرونا»، فاضل ارجمندی چون جناب محمدجوادفاضللنکرانی میفرمایند:
«ما مرجع تقلیدی نداریم که در زمان کنونی با رشدی که علم پزشکی کرده است از عمل به دستورات آن استنکاف کرده باشد»
🔸 معالاسف باور قاطبه عوام و خواص ما این است که در طول تاریخ ارّابه پزشکی با اسبهای نوبهنو، به راههای پر پیچ و خمِ سلامتی تاخته و اکنون در راه فتح قلههای علم و پیشرفت است.
🌐 @tebona
🔳 (2 – 8) تیر خلاص بر انگارههای باطل!
🔹 موید دیگر باطل بودن این انگارهی سنتستیز و تجددپرست، رسالههای مجزایی است که با موضوع وباء، طاعون، جذام و دیگر امراض مهلک مسری، از قرن دوم تا قرن یازدهم به رشته نوشته درآمده است. بسیار قابل توجه است که بدانید شمارگان مجموع این آثار، نهایتاً ده رساله مجزا و مکتوب میباشد.
🔸 به عنوان مثال، رساله «الجُدَري و الحَصبة» از جناب «زکریای رازی» (قرن 3)، کتاب «مادة البقاء» از جناب «التمیمی» (قرن 4)، رساله «کتاب فی الطاعون» از جناب «ابوسهل مسیحی» (قرن 4) و کتاب «بَذل الماعون فی فَضل الطاعون» از جناب «ابن حجر» (قرن 9) و در نهایت چند اثر مجزای دیگر، که تعداد مجموع آنها از حدود ده نسخه تجاوز نمیکند.
🌐 @tebona
🔹 این گزارش کوتاه نیز چنان انگارههای امروزی ما را نسبت به دوران ماقبل مدرنیسم به تلاطم میکشاند که ناخودآگاه از ضمیرمان استفسار میکنیم که اگر گذشتهما مالآمال بود از اپیدمیهای هولناکِ مرگبار، چرا باید در مدت زمان ده قرن، کمتر از ده رساله مجزا در این خصوص نگارش یافته باشد!
🔸 نکته قابل مداقه اینجا است که شمارگان آثار منتشر شده با همین موضوعات، در قرون دوازدهم، سیزدهم و چهاردهم، یعنی دقیقا در دوران ورود مدرنیسم به ایران، کاملا متفاوت از ده قرن قبل از آن است. در طول این سه قرن، بیش از چهل رساله مجزا منتشر شده است که از جمله آنها میتوان به عناوین زیر اشاره نمود:
🌐 @tebona
🔹 کتاب «رساله وبائیه و رساله طاعونیه» جناب «ملک الاطباء» (قرن 13) و رساله «کفایه وبائیه» از جناب «صدیق الحکماء» (قرن 14) و «رسالة الجدرى» از جناب «موسوى تبریزى» (قرن 14) و کتاب «الوبائیة» از جناب «میرزا محمد فارسى» (قرن 13) و دهها اثر دیگر که مجموعاً بیش از 40 عنوان رساله و کتاب مجزا در موضوع امراض مسری مهلک نگاشته شده است.
🌐 @tebona
🔳 (2 – 9) پسزمینه تاریخی امراض مُعدی!
🔸 سفرنامهها از مهمترین منابع اطلاعاتی در واکاوی ابعاد پیدا و پنهان تاریخمعاصرایران است. از دوران شاهعباسصفویاول تا پهلویِ پسر، مجموعاً 64 سیاح غربیِ دارای سفرنامه به ایران وارد شدهاند.
🔹 بیشترین بسآمد محتوایی سفرنامههای این 64 سیاح غربی - که البته عمده آنان نیز انگلیسی بودهاند - ناظر به تاریخ شهرها، توصیف روستاها و اوضاع و احوال حاکم بر آنها بوده است.
با تتبع در برخی از این سفرنامهها به گزارشات جهتداری برمیخوریم که بخشی از آن حاکی از بازتاب غرضورزانه در امور بهداشتی – درمانی است. (چیزی شبیه به پروپاگاندای غولهای رسانهای غربی در این دوران)
🌐 @tebona
🔸 نگاههای شخصی و برداشتهای فکریِ سیاحان انگلیسی فقط در منافع سیاسی بریتانیا خلاصه نمیشود، بلکه در چگونگی انعکاس اوضاع بهداشت و درمان در دوره قاجار نیز اثر گذار بوده و در جنبههای خبری آن نقش ویژهای ایفا کرده است. (بخوانند طالبان جریانشناسی تاریخ، کتاب «تصویرهایی از ایران» نوشته «گرترود بِل» ترجمه «بزرگمهر ریاحی» را!)
👇👇👇ادامه یادداشت
.
.
👆👆👆 ادامه یادداشت (قسمت هفتم)
🔸 فیالمثل هر مُتطَببی نیک میداند که یکی از زمینههای بروز وبا، در دوران قحطی و در تنگناهای معیشتی است. صد البته اما! کیست که نداند خاک معیشتی و ارتزاق عمومی مناطق گستردهای از ایران در دورههای مختلف توسط استعمار به توبره کشیده شده است.
🌐 @tebona
🔹 اما صورتبندیهایی که سیاحان انگلیسی از تاریخ بهداشت و درمان ایران در دوره قاجار ترتیب دادهاند، به گونهای بوده است که تماماً بروز این دست عارضهها به پای جهل، خرافات و عقبماندگیهای علمی و ابزاری مردم ایران تمام شده است و راه حل را نیز همواره در قبول معاهدات بین المللی درمانی و ابتنای به سیاستهای بهداشتی مدرن ارائه کردهاند.
🔸 این سیاحان همواره برای ما از کشتههای هزارنفره و دههزار نفره طهران و کرمانشاه و ارومیه و تبریز، در اثر تیفوس و طاعون و وبا و آبله گزارش دادهاند، اما هرگز کسی این سوال را در ذهن نپرورانده است که در دورهای که نهاد سرشماری رسمی و قابل اعتمادی وجود ندارد چگونه عِداد نفرات فوتی، آن هم به صورت روزانه و دقیق به شماره در میآمده است! بیشک باید در قبول آمار و ارقام ارائه شده توسط مورخان، و مخصوصا سیاحان انگلیسی محتاط بود.
🌐 @tebona
🔹 اما در عین حال نیز باید عنایت داشت که در یک تحلیل جریانشناسانه، ریشه این مصائب را میتوان در برخی از گزارههای زیر جُستار کرد:
1. استعمار، جنگهای جهانی و در نتیجه آن قحطیهای معیشتی، 2. تبعات شوم پدیده جهانیشدن، در ابعاد گونهگون اجتماعی 3. ازدیاد سیاحت و جهانگردی، 4. توسعه گردشگری و صنعت توریسم، 5. سرعت حمل و نقل خاکی، آبی و هوایی، 6. استحاله خطمشیهای طب قدیم (که میراث انبیاء پیشین بوده است)، 7. قبول معاهدات بین المللی پزشکی (و در دوره فعلی نیز قبول بخش سوم سند توسعه پایدار 2030)، 8. ابتنای به درمانهای جزءنگرانه و علامتی، 9. تطور سیاستهای پیشگیرانه، بر محور موسسات نوین بهداشتی از جمله انستیتوپاستور ایران.
🌐 @tebona
🔸 این قلم به عنوان نمونه، به سوغاتی از جنگجهانی اشارتی میکند که موج تیفوس سال 1321 را به جان ایرانیها انداخت و به تعبیر مورخان «از کشتهها پشته ساخت»!
برخی مورخان در علت بروز تیفوسِ سال 1321 در ایران، اینگونه نگاردهاند که اُسرای لهستانیِ جنگجهانی، اَلبسه آلوده به تیفوس خود را، به قیمت پشیزی به مساکین و تنگدستان ایران میفروختند و این مهم را، زمینه اصلی بروز تیفوس تحلیل کرده و اینگونه نگاشتهاند که با خروج متفقین از ایران شدت این بلاء نیز فروکش کرد.
🌐 @tebona
🔹 جالب توجه اینجاست که در همان موسم نیز، بسیاری از اندیشمندان و عالمان دینی و روحانیون آگاه با حضور اروپاییان به عنوان علل بروز این بلایا ابراز مخالفت کردهاند. کتاب «تصویر هایی از ایران» نوشته سیاح انگلیسی «گرترود بل» در صفحه 52 به همهگیری وبا اشاره میکند و در این خصوص مینویسد:
«روحانیون به اروپاییان به عنوان یکی از علل اصلی بلائی [همهگیری وبا] که باید ریشه کن شود اشاره میکردند»
البته و متاسفانه! همیشه این دست گزارشات با رویکرد تحجری، خرافهانگاری و جهل روحانیون و عالمان دین تحلیل میشود.
🌐 @tebona
🔸 کمترین بازتاب سفرنامههای سیاحان انگلیسی از اوضاع بهداشتی ایران، سستکردن پایههای طب قدیم در انگارههای اندیشمندان ما بوده است به گونهای که رسوخ باورِ «بیاعتمادی» به قرونماضی، سبب شد تا شیخ و شاب در برابر برق علم و تکنولوژی مدرن، دین و دل از کف داده و از عمق ایلغار مدرنیته غافل شوند.
🔹 معرفی و توصیف درست از پسزمینههای تاریخیِ امراض واگیردار، نهتنها به افزایش درک ما در نوع مواجهه با امراض جهانگیرِ فعلی کمک خواهد کرد، بلکه چنین تتبعاتی میتواند روشنگر پارهای از ابهامات تاریخ علمدینی در سده ما نیز باشد و به شدت بر موضعگیریهای اندیشمندان دینی ما در مواجهه با موضوعات نوپدید پزشکی اثر گذار باشد.
👇👇👇ادامه یادداشت
.
.
👆👆👆 ادامه یادداشت (قسمت هشتم)
🔔 3. تحلیل علم شناسانه از اِستقراء!
🔳 (3 – 1) تولیدِ منطقِ احتمال!
🔸 شناخت مبانیِ معرفتی در مطالعات تجربی امری لازم و ضروری است. تصویر غلطی که فیلسوفان از «استقراء و تجربه» و همچنین «عقل عملی» ارائه کرده، تلقی برخی عالمان مذهب را از علوم تجربی به انحراف و اعوجاج کشیده است و ناخواسته زیربنای تئوریکی را بنیان نهاده، که عاقبت آن در علوم معاش، تایید ضمنی گزارههای بیوتکنولوژی و همسو شدن با تغییرات خانمانسوز مدرنیته و کوبیدن مهر برائت پای قبالهنامچه دانش پزشکی رایج است.
🌐 @tebona
🔹 هنگامی که از مطالعات پزشکی سخن میگوییم، با یک واقعیت بیرونی از دانش سر و کار داریم. آنچه امروزه تحت عنوان روشتحقیق پزشکی از آن یاد میشود، نه روش برهانی است و نه استدلالی! و نه حتی ما را نزدیک به واقع میکند! بلکه دستآورد این روشتحقیق – آن هم در عالیترین مدل خود - نهایتاً یک معرفت نسبی از قضایای خارجیه خواهد بود و نه کشف قضایای حقیقیهی مبتنی بر نظم تکوینی این عالم!
🔸 البته اگر کسی در مطالعات تجربی به گزارههای حقیقیه و مبتنی بر واقع دست یازد، هم سخنش حجت است و هم اِنقیادش فریضه! و هم این معرفت، حاکیِ از «فعل خداوند» در طبیعت خواهد بود. اما تمام سخن در این «اگر» خوابیده است، چرا که دانش پزشکی امروز، منطقش تولید فرضیه، آزمودن فرضیهها و اسقراء ناقص از آنها است و این امر نیز چیزی فراتر از «احتمال» را به ارمغان نمیآورد، به لسان عامیانه: «این «اگر» را کاشتیم و سبز نشد!».
🌐 @tebona
🔳 (3 – 2) زایش استقراء!
🔹 کهنترین باور فیلسوفان علم از علوم طبیعی، ثبت مشاهدات، ضبط روابط حاکم بر طبیعت و در نهایت تعمیم این دادهها بوده است، به نحوی که سلیقه، باورهای شخصی و خرافات به آن وارد نگردد.
بر این اساس، روشتحقیق مطالعات پزشکی «استقراء» قرار داده شد، تا جایی که آزمون و خطای استقرائی، وجه ممیز علم از شبه علم و خرافه بیان شد.
🌐 @tebona
🔸 «استقراء» یعنی رسیدن به نتیجهٔ کلی از طریقِ مشاهداتِ جزئی و البته مکرر! فرآیند استدلال استقرائی از مشاهدات جزئی شروع و به استنتاج از دادهها و تعمیم نتیجه ختم میشود. به عبارت دیگر پژوهشگر با جمعآوری دادهها و کشف الگوی بین متغیرها، فرضیهای درمیاَندازد و آن را به دست آزمون میسپارد. استقراء در یک بیان، به معنای تجربه مکرر از یک پدیده است.
🌐 @tebona
🔳 (3 – 3) کارآزمایی بالینی (RCT)!
🔹سنگ بنای دانش استقراءگِرای مدرن را، خواسته یا ناخواسته «فرانسیس بیکن» بنا نهاده است، تا آنجایی که او را «پدر تجربهگرائی» تاریخ علم میخوانند. بِیکن از نخستین فیلسوفانی است که دانشوران را تحریص نمود که هر چه میتوانند داده گردآوری کنند و با طراحی جداولِ معیاری، نتایج حاصل از آن را به طورِ منظم تحلیل کنند و با کشفِ نظمِ حاکم بر این دادهها و سپس تعمیم این استدلالِ استقرایی، گزارههای علمی - تجربی را بنانهند.
🔸 این دقیقاً زیربنای تئوریک همان روشی است که امروزه در مطالعات پزشکی به آن «کارآزمایی بالینی» میگویند. «کارآزمایی بالینی سه سو کور» که همراه با گروه کنترل و دارونما باشد، معتبرترین روش تهیهی مستندات بالینی و مطمئنترین راه پایین آوردن خطاهای استنتاجی و آماری در دانش پزشکی است.
🌐 @tebona
🔳 (3 – 4) شَرر مغلطه استقراء، بر دفتر پزشکی!
🔹 خطیرترین بخش مطالعات استقرائی، مرحلهی طرحریزی مطالعه و یافتن فرضیه مورد استقراء است. تجربه و استقراء، به عنوان بنیانهای تولید دانش در مطالعات پزشکی، همواره بر فرضیههای ذهنی و انگارههای احتمالی تکیه داشته است. فرضیهها میدان کاوش در علوم تجربی بوده و چلچراغ استنتاج را برای آن روشن میکند.
🔸 شرر مغلطهی استقراء بر دفتر دانش پزشکی این بوده است که اسب تِروای «عقل عملی» را، با تذکره «عدم رَدع و امضای شارع» وارد دروازههای اندیشه عالمان امامیه کرد، به گونهای که این اندیشوران، استقراءِ برآمده از فرضیههای خودبنیاد بشری را بر بُرج عاجِ تقدسِ نشاندند و ناخواسته سکه «شبه علم» را به نام «حقیقت» ضرب زدند.
🌐 @tebona
🔹 غافل از آنکه تنها هنگامی استقراء مفید اطمینان خواهد بود و ضمانت اجرایی خواهد داشت، که فرضیه مورد مطالعه، از مبادی اطمینانبخش و مدخلهای ایمن اخذ شده باشد.
نقضهای مکرر گزارههای پزشکی در دوره معاصر و تغییر سالیانه پروتکلهای درمانی و الگوهای بالینی بر صحت این مطلب شهادت میدهند. (بخوانند مشتاقان بصیرت، کتاب «اثبات کجی دیوار پزشکی نوین» و «دارو مساله قرن» تالیف «مصطفوی کاشانی» و «قتل عام پزشکی در پزشکی آفت زا» به قلم «ایوان ایلیچ» و «فرنگی طب غیر علمی اور غلط هی» اثر «حکیم ملتانی» را!)
👇👇👇ادامه یادداشت
.
.
👆👆👆 ادامه یادداشت (قسمت نهم)
🌐 @tebona
🔸 عدم عنایت به بنیانهای تئوریک علوم تجربی، انگارههای اندیشمندان ما را لبریزِ از سطحینگری کرده است، به گونهای که برخی متفکرین این مذهب سعی دارند با «حجیت خبر ثقه» و «تراکم قول کارشناس» با فقه مثلاً پویای مبتنی بر اصولِ فلسفهزده شیخاعظم، طرحی نو در مواجهه با موضوعات پزشکی دربیاندازند، چنان که اعزهای فرمودهاند:
«اگر گفتیم خبر ثقه حجت است؛ بر این اساس اگر پزشکان حاذق متدین بر کاری امر کنند بر این اساس نیز میتوان حکم کرد که خبر ثقه حجت است و باید بر اساس آن عمل کرد، همچنین تراکم قول کارشناسان پزشک، مجموعاً میتواند مورد اعتبار و حجیت باشد»
🔹 در این تلاطم نظرات کرونایی و کشمکش معرفتی و تنگناهای تصمیمگیری، اینگونه سخنانِ کمعمق حقیقتاً نتیجهای جز کوفتگی دِماغی و قلمی ایجاد نمیکند!
🌐 @tebona
🔳 (3 – 5) فرضیههای ایمن!
🔸 فرضیههای دانش پزشکی - اعم از اینکه از جنس حفظالصحه باشند یا استردادالصحه - که از دل مرویات معتبره امامیه استحصال میشود، در صورت سربلندی در کارآزماییهای استقراءگرا، به این دلیل از ضمانت اجرایی و اطمینان درمانی برخوردار است که از یک مقدمه کلامی نشئت میگیرد. این مقدمه کلامی همان «شئون تکوینی و علم تام معصوم علیهم السلام» به عالم ماده است.
🔹 حتی فرضیههایی که از اعماق رسالههای طبسنتیایران صید میشود نیز، به ضمیمه مقبول افتادن در کارآزماییهای بالینی، به این دلیل ضمانت اجرایی قابل اعتنایی پیدا میکند که از یک مقدمه وحیانی در تاریخِ علم برخوردار است.
این مقدمه نیز همان وحیانی دانستن سير تاريخ بشر در عرصه معاش و حيات مادي است که از مبدء خلقت شروع و تا سدههای نخستین بشر ادامه داشته است. (بخوانند طالبان حقیقت تفاسیر روایی ذیل شریفه «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا» و «عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ» و مُعتقدات شيخ مفيد (ره) در کتاب «تَصحیحُ الاعتقاد» را!)
🌐 @tebona
🔸 از این رو صائبافتادن استقرائاتی که بر مدار فرضیههای وحیانی و بعد از آن بر مدار گزارههای طبسنتیایران میچرخد، از آن رو که صغرای قضیهای قرار میگیرند که کبرایش «حجیتِ مطمئنترین طُرق کسب معرفت» است، ضمانت اجرایی داشته و عمل به آن، ذمه قانونی و اخلاقی طبیب را اِبراء خواهد نمود.
🌐 @tebona
🔹 به عبارت دیگر، تلقی قضیهی حقیقیه، از روشتحقیقی که اساساً مبتنی بر کشف قضایای خارجیه است، سخت مورد تردید است و بیشک اخذ فرضیههای پزشکی از قویترین طریق کسب معرفت، عاقلانهترین مسیر برای تدبیر امور معاش و از جمله الگوهای درمانی در پزشکی است.
🔸 به همین دلیل در مطالعات پزشکی، استقراء حتی اگر «تام» هم باشد، تا زمانی که اخذ فرضیههای درمانی مبتنی بر حدسهای سلولپایه یا احتمالات بیولوژیکی و گمانهای میکروبشناسانه و فارماکولوژیک است، مصداق «شبه علم» بوده و نهتنها ضمانت اجرایی نداشته و طبیب را بریُ الذمه نخواهد کرد، بلکه شاهدی بر «وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ» نیز خواهد بود.
🔹 فلذا تا زمانی که طرح فرضیه از منابع معتبر وحیانی و میراث طبسنتیایران ممکن باشد، نوبت به اخذ فرضیه از منبع دیگری نخواهد رسید.
🌐 @tebona
🔳 (3 – 6) همقطاری استقراء با مبادی برهان!
🔸 ارسطو و اَتباعش، برای چارهجویی و بازگرداندن حیثیت علمی به استقراء، دو قیاس خفی را به استقراء پیوند زدند و آن را به «تجربه» تغییر نام داده و همقطار سایر مبادیِ برهانش نمودند.
🔹 قاعده اتفاقیه (فان ِالاتفاقی لایکونُ دائماً و لا اکثریاً)، به ضمیمه اصل علیت (هر معلولی، علتی دارد)، همان دو قیاس خفی هستند که در مبادی استقرائی علم جدید اِشراب شد. متفلسفینِ فلسفه و منطق ارسطو، مبتنی بر پذیرش «اصل علیت» و «قاعده اتفاقیه» اینگونه تقریر کردهاند که بر اساس مشاهده مکرر تقارن دو پدیده، احتمال تلازم و عمومیت آن افزایش پیدا کرده و ارزش نتیجهی استقراء متناسب با کمیت مورد مشاهده شده، شدت میپذیرد، از این رو میتوان با ضمیمه این مقدمات، از استقراء (یا همان تجربه) به نتیجهٔ یقینی دست یازید.
🌐 @tebona
🔸 «تجربه» از نظر جناب پورسینا، آن استقرائی است که به این دو قیاس خفی ضمیمه شده و علت را یافته است و چون علت را یافته، استنتاج نیز یقینی شده و میتوان از آن در برهان و قیاس بهره برد.
👇👇👇ادامه یادداشت
.
.
👆👆👆 ادامه یادداشت (قسمت دهم)
🔸 همچنین شهید سیدمحمدباقرصدر (ره) در رساله «الاسس المنطقیه للاستقراء» با افزودن مقدماتی به استقراء اینگونه میاَنگارد که به دلیل تصاعد احتمال وفاق و ضئالت احتمال خلاف، استقراء به سمت یقین جهش میکند و تاکید میکند که ذهن بشر به گونهاى است که به احتمال ضعیف بها نمیدهد. آنچه ایشان در کتاب «الاسس المنطقیة» بر آن تاکید کرده توصیف و تبیین این جهش است.
🌐 @tebona
🔹 به زعم راقم این سطور قطعاً مشکل استقراء این نیست که آیا عملاً آدمی از آن، به یقین متعارف مىرسد یا نه! چرا که پُر واضح است که به یقین متعارف مىرسد. مشکل بغرنج استقراء این است که این یقین، یقینِ به حدوث یک قضیه خارجیه است و نه کشف و یقین به یک قضیه حقیقیه!
🔸 چرا که گذشت، زمانی استقراء کاشف از یک قضیه حقیقیه خواهد بود که فرضیه مورد مطالعه آن، از مبادی ایمن اخذ شده باشد و حال اینکه عموم فرضیات دانش پزشکی امروز از چنین مبدء ایمن و مدخل مطمئنی اخذ نشدهاند.
🌐 @tebona
🔹 با بغضی که در گلوي قلم به دام افتاده عبارات پیشرو را، که دستکم از دو تن از عالمان تراز اول شیعه بیان شده، نقل میکنم:
«مسئولان پزشکی هرچه بگویند برای ما حجت است و عدم رعایت توصیه و تجویز کارشناسان پزشکی معصیت است»
با صعوبتهایی که از بحث استقراء بیان شد، آیا ضمائر اهل انصاف حق نمیدهند که نگاهمان روبهروی این عبارات بلاتکلیف بماند؟! بهتر نیست اگر تکدرختی در شورهزار عصرِحاضر نیستیم لااقل باغبانهای خارستان «شبه علم» نیز نباشیم؟!
🌐 @tebona
🔳 (3 – 7) آنتیهیستامین یا سَقمونیا!
🔸 انما الکلام! مؤکداً، محققاً و مسلماً نمیتوان با پیوند این قیاسات خفیه، حقیقیه بودن گزارههای حاصل از استقراء و تجربه را نتیجه گرفت و استنتاجات آن را در امور معاش به کار بست.
🔹 فی المثل میگویند داروی آنتیهیستامین قاطعِ ترشحات تنفسی است؛ زیرا به تکرار، مشاهده کردهایم که آنتی هیستامین ترشحات تنفسی را بند میآورد. تکرر و دائمیت اثر این دارو، اتفاقی نیست (الاتفاق لایکون دائمیاً و لا اکثریاً)، پس این اتفاقِ دائمی و اکثری، کاشف علتی در دارو آنتیهیستامین است و همچنین به ضمیمه دلیل تصاعد احتمال وفاق و ضئالت احتمال خلاف، به سمت یقین جهش کرده و آنتیهیستامین یکی از قاطعِات ترشحات تنفسی محسوب میگردد.
🌐 @tebona
🔸 اما تمام بحث در اینجا نهفته، که اساساً کشف خارجی اثر آنتیهیستامین، تضمینی در قبال حقیقیه بودن آن ارائه نمیدهد. این استقراء تجربی، تعهدی در قبال انباشتهنشدن فضولات دماغی یا حلقی در محیط خیشوم یا دهها عارضه و آفت دیگر از جمله سینوزیتحاد نمیدهد.
🔹 چرا که بهطورکلی طرح فرضیه این دارو مبتنی بر یک خودبنیادی پزشکی و از یک مبدء غیر ایمن، همچون مفاهیم سلولپایه و روشهای فارماکولوژیکِ مدرن بوده است و آن نیز هیچ ایمنیزیستی و مصونیتدرمانی و اخلاقی را در بلند مدت برعهده نمیگیرد.
🌐 @tebona
🔸 اما مثالی که شیخ الرئیس دَرمیاَندازد «صمغ سقمونیا» است. او بیان می دارد سقمونیا مسهل صفرا بوده و خاصیت صفرابری آن در بوته آزمایش دائما تکرار میشود، فلذا سقمونیا برای اسهال صفرا، علیت دارد (هر معلولی، علتی دارد) و تصادفی و اتفاقی نیست (الاتفاق لایکون دائمیاً و لا اکثریاً).
🔹 با آنچه که گذشت تفاوت ماهوی این مثال با مثال آنتیهیستامین کاملاً روشن است. از آنجا که فرضیه اثربخشی سقمونیا، مبتنی بر مقدماتی است که اعتماد ما را به این دارو بالا میبرد، تعمیم از استنتاج کارآزمایی بالینیِ استقراءمحورِ سقمونیا، برای ایجاد اسهال صفرا، بلا اشکال صحیح میباشد و ضمانت اجرایی دارد.
🌐 @tebona
🔸 بله! علم، تجربهپذیریِ همگانی دارد! اما لزوماً اینگونه نیست که هر آنچه که تجربهپذیری داشت، از جنس قضایای حقیقیه بوده و ضمانت اجرایی داشته باشد. نقضهای مکرر گزارههای پزشکی به روشنی شهادت میدهد که روشهای استقرائی – تجربیِ مبتنی بر فرضیههای بشری، قادر به رسیدن به اطمینان عرفی و داشتن ضمانت اجرایی نیست.
🌐 @tebona
🔹 به عبارت اَدق و اَصح اما عامیانه، باید اینگونه نگاشت که برخی متفلسفین مکتب ارسطو، اساساً استقراء مبتنی بر فرضیههای خودبنیاد را، رنگِ «برهان» زده و تجربه را برقِ «عقل عملی» انداختهاند و هر دو را نیز بر جایگاه «علم» نشاندهاند.
به همین منظور نیز مدل استدلالی که اندیشوران در مواجهه با دانشپزشکی و این مرض پاندمیک «کویید 19» اخذ نمودهاند مرزهای دانش و علم حقیقی را به مثابه کشوری بدون گمرک خواهد کرد.
👇👇👇ادامه یادداشت
.
.
👆👆👆 ادامه یادداشت (قسمت یازدهم)
🔳 (3 – 8) سوال عقلبرانگیز!
🔸 سوال عقلبرانگیز این قلم این است که اگر آدمی بدون استقراءگرایی مدنظر تجربه گرایان، توانسته است سیر تاریخی خود را از مبدء خلقت شروع کند و در تنگناهای تاریخ، سَر به سلامت ببرد، چرا نتواند با همان روش نیز ادامه حیات داده و در مسیر علمی خود طی طریق کند؟
🌐 @tebona
🔹 عقل هر صاحب انصافی شهادت میدهد که وقوعاً مُحال است که شروع سیر حرکت بشر در این عالم مادیِ هزارتو، از قبیل سیر جزئی به کلی بوده باشد. چرا که جهل به جزئیات معاش، قدرت پیشبینی را از آدمی میگیرد و اگر از قبل قضایای کلی یا جزئی شناختهشدهای نداشته باشیم که براساس آن، استقراء کرده و استنتاج آن را تعمیم دهیم، ای بسا نسل بشر در همان سالهای ابتدای خلقت منقرض میشد.
🔸 به جرات باید اینگونه نگاشت که فلاسفه به بهانه خرافهستیزی، حقیقت را انکار کردهاند و «شبه علم» را با شمایل شیک منطقی و ظاهر لوکس فلسفی، به حجله ذهن اندیشمندان دینی فرستادهاند.
🌐 @tebona
🔔 4. تاریخ بهترین معلم است!
🔳 (4 – 1) این قلم، مَرکب من است!
🔹 مینویسم! نه برای عصر خود! مینویسم برای چشمانی که تاریخ را ورق میزند و گوشهایی که آن را تحلیل میکند!
به مانند مرحوم شریعتی، قلم برای من «تُوتِم» نیست! بلکه قلم من، مَرکب من است! مَرکبی است تا واژهها را یکبهیک بر آن بِنشانم و آن را به مقصود تعقل، به مَقصد قلبها هِـی کنم.
«کویید 19» راست یا دروغ! طبیعی یا بیولوژیک! هولناک یا بیخطر! هر چه که باشد برای مَرکب من، یک بهانه است! بهانهای که با آن، عمق فاجعه معرفتِ دینیِ دانشوران را به کاوش بکشانم!
🌐 @tebona
🔳 (4 – 2) نوجوانک این حکایت!
🔸 در اوائل دهه 80 شمسی که سیاستهای منحوس تنظیم خانواده به غایت تعدیل جمعیت، به مرحله میوهچینی رسیده بود، نوجوانکی بودم که در بین اَقرانم یک فعال فرهنگی و ساعی مذهبی به حساب میآمدم!
🔹 آن دوره کثیری از معممین جهادی و پاسداران صاحبرَده را، نیک در یاد دارم که برای رضای باریتعالی و در راستای اِنقیاد از قوانین حاکم، به ترویج وازکتومی و توبکتومی صلواتی میپرداختند و متبخترانه مخالفین این طرح را متحجر میخواندند.
🌐 @tebona
🔸 کلاهِ گشادِ کاهش موالید تا مرز فروپاشی بالانس جمعیتی کشور پیش رفت و اگر تمهیدات زعیمِ فرزانه نبود وضعیت گونه دیگری رقم خورده بود.
همان دوره به عنوان یک نوجوان دغدغهمندِ جریانپژوه، تصاویر خانوادههای پرجمعیت یهودی را، به تعداد قابل توجه زیرآکس میگرفتم و با ولع نوجوانیام در مجموعههای فرهنگی - مذهبی با چسب اِسکاچ میچسباندم! که مثلا ببینید ایها الغافلون! بیندیشید ای غلامان حلقه به گوش WHO! ببینید که خانوادههای یهودی دستکم دو جین بچه و کچه میزایند و آن وقت شما تبلیغ وازکتومی و توبکتومی صلواتی میکنید!
🌐 @tebona
🔹 اما تاریخ علم در دوره مدرنیسم نشان داده است که رفتارهای رتوریک و سوء استفاده از قدرتهای سیاسی در ایجاد مقبولیت اجتماعی، تاثیر بیشتری از روشنگریهای یک نوجوان خواهد داشت!
🔸 امتداد همان کلاهگشادِ کنترل جمعیت، قبول معاهدات بینالمللی پزشکی و از قضا، اجرای بخش سوم سند توسعه پایدار 2030 است که اگر میخ آهنین در سنگ فرو رفت، این مهم نیز در ذهن برخی اندیشمندان دینی ما فروخواهد رفت.
🌐 @tebona
🔹 اینجاست که باید نگریست و سیر گریست! آن هم بر مرکزخدمات حوزههایعلمیهای که بند ناف ارتزاق علمیش را به درگاهی وصل کرده است که معاونت سلامت آن با افتخار ابراز میدارد:
«از جمله برنامههای آموزش محور مرکز خدمات، انتخاب محتواهای آموزشی از منابع معتبر همچون WHO و سایت وزارت بهداشت میباشد»
👇👇👇ادامه یادداشت
.
.
👆👆👆 ادامه یادداشت (قسمت دوازدهم)
🔳 (4 – 3) ارکستر سمفونی حوزوی!
🔸 برای دوری از برچسب «لنگ کردن از خارج گود» و برای آنکه روی اسب بازنده شرط نبسته باشم و از نزدیک عمق فجایع را به عنوان «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» این امر کاویده باشم، در همان روزهای اول اسفندماه 98، چندین روز در بیمارستان فرقانی قم به بررسی میدانی بیماران کرونایی و نحوه مواجهه کادر بیمارستان و اجرای پروتکلهای درمانی پرداختم.
🌐 @tebona
🔹 فارغ از مفاهیم بنیادین دانش استقراءگرای پزشکی مدرن و با تمام چالشهای پیرامون تاریخ پزشکی که تفصیل آن گذشت، حقیقتاً با دیده انصاف و رعایت تقوا باید عرض کنم که عمده آنچه که به عنوان الگوهای درمانی کرونا، در بیمارستانهای ما رقم میخورد نتیجهای جز «تسریعِ مرگ» و «تاخیرِ درمان» ندارد.
شرح جزئیات آن در حوصله این قلم نیست اما خلاصه آن را میتوانید در دستورالعملهایی مراقبتی و درمانی بیابید.
🌐 @tebona
🔸 برخی دانشوران ما از ترس متهمشدن به خرافهاَنگاری و مداخله در پزشکی، خودزنی علمی کردهاند و با رد شبهه «تقابل علم و دین»، از اسلام و عمامه و نعلین سنگوارهای نمکین ساختهاند برای خوشمزه کردن خیارسبز علم جدید!
🔹 در این بین نیز آنچه مغفول مانده، واکاوی زوایای نظام مراقبتی، درمانی و پیشگیری است که معالاسف غالب اندیشمندان ما یکصدا و یکنفس، بهمثابه یک «ارکستر سمفونی حوزوی» در قم و نجف، ندای تبعیت از تدابیر بهداشتی مدرن را نواختند، تا خدایی ناکرده قائله و مؤونهای برای حوزه و روحانیت تراشیده نشود و حتیالامکان مهر تاییدی شود به پای برنامههای ایشان و چسبی شود بر دهان دغدغهمندانِ تحولخواه!
🌐 @tebona
🔸 حقاً اینجانب وضعیت فاجعه بار تندرستی رُجُولِمان را و اسفناکی آمارِ اَمراضِ نِسوانمان را در عصر حاضر، تابعی از همین زاویه گشوده شده میدانم، که اگر لَختی نیندیشیم باید منتظر تطور آن به زاویه منفرجه و سپس به زاویه منفجره باشیم! این وصف، سرانجامِ اندیشه منحطی است، که برخی اندیشمندان دینی ما آن را به نام «عقلایی و تخصصی بودن» تایید مینمایند.
🌐 @tebona
🔹 از نگاه حقیرِ نگارنده! در چنین اتمسفری از علم و دانش، قراردادن بخشی از سهم «سبیلالله» از زکات، و نصف سهم امام (ع) از خمس، مصداق «کور زدن» و «ریختن مهمات، بدون گِرای لوجستیکی» است که نتیجهای جز هدر رفت مهمات جنگی ندارد!
🌐 @tebona
🔳 (4 – 4) شروع قائله «کرونا»!
🔸 داستان «کرونا» از دسامبر ۲۰۱۹ در «ووهان چین» آغاز نشد! این قائله از همان روزی شروع شد که «رُبرتکُخ»های تاریخ، ذرهبین بهچشم و میکروسکوپ بهدست، در پی شناخت میکروارگانیسمها شدند و با لِه کردن مفاهیم فنوتیپی طب قدیم، که بر پایه «مزاج» و «شرح علائم بالینی» بنانهاده شده بود، نظام پزشکی جدید را با مفاهیم جزءنگر «سلولپایه» و مدالیل عنصرنگر «مولکولپایه» پیریزی کردند.
🔹 این تلقیِ زیستشناسانه و بیولوژیکی محض از طبیعت، به نقطهای رسیده است که بحث از ارتباط بدن با عوامل بیماریزا، آن هم مبتنی بر مفاهیم «ژنوتیپی» را ارائه میکند.
🌐 @tebona
🔸 دانش «فارماکوژنومیک» یا همان تاثیر ساختار ژنتیکی افراد در تعیین پاسخ به دارو، مطالعات پزشکی را روزبهروز به سمت درّهای از خوف و پرتگاهی از وحشت نزدیک میکند که مجنونوار باید از هر عطسهای ترسید و از هر سرفهای فرار کرد و برای هر میکروب و ویروسی واکسنمجزایی، آن هم مبتنی بر ساختار ژنتیکی هر فرد تولید کرد.
🔹 این منطق آلوده به وحشت و وهم را - که بر بستر جزئینگری در طبیعت رخ داده است - مقایسه کنید با این عبارت از جناب «بهاءالدوله» در کتاب «خلاصة التجارب»:
«و اما طریق احتیاط از ورود سموم و از حیوانات سمی و موذی، اول آن است که به هر سم قوی عادت کنند تا از هیچ یك مضرت نیابند»
🌐 @tebona
🔳 (4 – 5) خواب شیرین اُتوپیای تندرستی!
🔸 اساس اقتصاد و روابط تجاری در اسلام بر محور «نَقدین» یا همان ذهب و فضه مسکوک تعریف شده است، لذا امکان تحقق اقتصاداسلامی بر محور پول تحریری - یا همان پول اعتباریِ اسکناسی - که بنیانش بر گِرد ربا میچرخد، امری مشکل و مُحال در نظر میآید.
🔹 اگر مناط این تمثیل را در مقولات طبی نیز تنقیح نمایید غرضِ مطلوبِ ما روشن خواهد شد. اساساً بستر مدرنیسم، که بنیانهای اجتماعی آن بر رفاه اجتماعی و بهرهوری حداکثری از طبیعت بنا شده، مخالف سلامت جسمی و روحی و در تعارض با مفهوم «عبودیت» تنظیم شده است.
🌐 @tebona
🔸 انسان امروز در گردآب علومتجربی و صنعتپزشکی، ثبات سلامت جسمانی و روحانی خود را به فنا داده است و میکوشد به صورت جنونآمیز، این عطش را با سرابهایی چون «میکروبیولوژی» و «بیوتکنولوژی» سیراب کند، از اینرو همواره در استقراء مدام و تجربههای بیوقفه میکروبی و ژنتیکی سر از پا نمیشناسد.
👇👇👇ادامه یادداشت
.
.
👆👆👆 ادامه یادداشت (قسمت سیزدهم)
🔸 دانشوران ما اما! در تقویم میلادی، به دنبال ماه رمضان میگردند و این گونه برای خود تصویر کردهاند که این بستر تمدنی به مثابه یک چاقویی در دست جراح یا قاتل است و مهم آن است در چه غایتی از آن بهرهببریم.
🌐 @tebona
🔹 سادهنگری، جدای از یکسانانگاری و شبیهنگری نیست. توصیه این قلم این است که هر زمان اندیشهتان با اندیشه برآمده از تمدنِ منحطِ پسارنسانسی یکسان بود، به حقانیت آن شک کنید!
🔸 تشعشات امواج رادیویی و مخابراتی، بحران پلاستیک، آلودگیهای هستهای و زیست محیطی، بی تحرکی و سکون، تغذیه نامناسب، آب آلوده، استرس و اضطراب، تماماً تلاطمها و مخاطراتی است که به دست نامیمون بشر ایجاد شده است و آنچه که تحت عنوان «سته ضروریه» در طبسنتیایران و مرویات معتبره در قالب گزارههای حفظالصحهای تئوریزه شده، قابلیت تحقق تام بر بستر تکنولوژیک عصر حاضر را ندارد.
🌐 @tebona
🔳 (4 – 6) رفوزگی کارنامه نهادهای دینی!
🔸 با خالی شدن دست برخی متفکراندینی از نظام معرفتی که به تصویر کشیده شد، از دین چیزی جز مجسمهای بیروح باقی نمیماند، و اینجاست که هر لحظه میکوشد با حمایت از رفتارهای دمدستیِ اینجهانی همچون، اهداء گل به پرسنل بیمارستان، یا تِیکشیدن سلامتکدهها و یا گندزدایی از نازل پمپبنزینها و یا سمپاشی معابر و پُرکردن کیسه خاک سیلبندها، اِنقیاد خود را به رخ «شبهعلم پزشکی نوین» بکشد.
🌐 @tebona
🔹 دقیقا با همین روند سادهانگارانه، اندیشمندان دینی را از مدیریت کلان اجتماعی خارج کردهاند و در سطح یک «همیار پلیس» خلاصه کردهاند. در چنین فضایی طرح مباحثی چون «فقه حکومتی سلامت» و یا موضوعشناسی تخصصی احکام پزشکی چیزی جز یک «شوخی تلخ» نیست.
🔸 البته خاکسار بودن، بخشی از زیطلبگی است، همچنان که مسیحبنمریم پای حواریون را شست و ثامنالائمه (ع) کیسه حمام، بر پشت آن شخص کشید. خدمات عملی نه خلاف زیطلبگی است و نه خلاف زیایمانی. اما نگاه نازل و برخورد سطحی با پدیدهها، مغایر با فهم عمیق از دین است که مومنین به آن توصیه شدهاند.
🌐 @tebona
🔹 اگر نهادهای دینی همچون بیوت مراجع معظم، جامعه مدرسین، ائمه جمعه، نهادهای تبلیغاتی و حوزه علمیه، تاثیرگذاری درخوری در هدایتِفکری و ایمانی مردم داشتند و به تکالیف بنیادین خود عمل کرده بودند، نیازی نبود که طلاب مخلص و جهادی همیشه پایِکار با این قبیل اقدامات، نظرگاه مردم را به حوزه و روحانیت تغییر دهند. کما اینکه مردم از هیچ پزشک و مهندسی انتظار حضور در بحرانهای طبیعی را ندارند.
🔸 این روزها رفوزگی کارنامهی نهادهای دینی، حتی در حداقلیترین موضوعات مرتبط با حوزه، یعنی فریضهی «تجهیز میت» عیان شد. مواجهه منفعلانه حوزه با مسئله تغسیل و تکفین اموات کرونایی و عدم موضوعشناسی صحیح و جامع و البته سریعِ آن، حتی توسط نهادهایی که متولی موضوع شناسی احکام پزشکی هستند، موجب شد تا این فریضهالهی بر زمین گرم باقی بماند و آفتابسوزانِ بیمبالاتی تا هفتهها بر آن بتابد.
🌐 @tebona
🔔 5. مطالبه عمومیِ عالمان مذهب!
🔳 (5 – 1) سنگ روی سنگ!
🔹 از آن رو که در نظامات اجتماعی مدرن تصمیمگیری با حجتهای شخصی و عقائد صنفی و گروهی، موجب هرج و مرج و اختلال در نظامات است، بدون شک وحدت رویه در امر سلامت و وجود یک سامانه پزشکی حاکم - ولو آنکه ملغمهای باشد از گزارههای صحیح و سقیم - بهتر از حاکمیت چند مرجع تصمیمگیری خواهد بود.
🌐 @tebona
🔸 لذا به هیچ عنوان توصیه به رفتارهایی که موجب اختلال در نظام پزشکی شود را ندارم، و البته پر واضح است که روشنگری، بصیرتآفرینی و نقد هر غیرمعصومی با رعایت ضوابط علمی، آن هم در مجاری پژوهشی و تخصصی خودش به معنای ایجاد اختلال نیست!
🔹 از این رو هنگامی که به موضوع «تغییر» در نظامات مستقر در دوره مدرن عنایت میشود، این نگاه کمالگرایانه و آرمانگرا است که همیشه به محاق میرود و همواره با موانع اجرایی برخورد میکند.
🌐 @tebona
🔸 در این هنگام هر خردی بدین سو میرود که به جای آرمانگرایی دست نیافتنی، به کاستن مضرات وضع موجود رضایت داده و در نهایت نگاه «واقعگرا» را جایگزین خیالات واهی کند.
🔹 به همین مقصود، آنچه در پاندمی فعلی، مقدورِ قاطبه اندیشمندان دینی بوده و در طاقت اجرایی مسئولین بهداشتی میگنجد را، در قالب هفت بندِ پیشنهادی، تبویب و تدوین نمودهام که به اختصار به استحضار میرسانم.
👇👇👇ادامه یادداشت
.
.
👆👆👆 ادامه یادداشت (قسمت چهاردهم)
🔳 (5 - 2) سیاستهای پیشنهادی!
1️⃣1) تشکیل شورای مرکزی:
تشکیل بیدرنگِ شورای مرکزی و استراتژیک مقابله با «کویید19» با رویکرد طبسنتی، متشکل از رؤسا، اساتید و اعضای هیئت علمی دانشکدههای طب ایرانی و طب مکمل و نخبگان برجستهی صاحب تصنیف در طبسنتیایران و پژوهشگران صاحبنظر حوزوی، با سابقه تدقیق در امور طبسنتی، روایات طبی و مراقبتهای معنوی.
🔸 وظیفه اصلی این شورا، شامل رصد و پایش علمی – میدانی، طراحی ایدههای درمانی، تدوین پروپوزالهای پژوهشی در خصوص پیشگیری، تشخیص، درمان و بازتوانی بیماران کرونایی است که تماماً مبتنی بر گزارههای معتبر وحیانی و متون طبسنتیایران و با تکیه بر تجارب و شواهد بالینی اعضای شورای مرکزی، تدوین میگردد.
🔹 نظرات متفقعلیه اعضای این شورا در امور درمانی، حمایتی و مراقبتی باید برای آحاد نهادهای تصمیمگیر فصلالخطاب تلقی گردد.
🌐 @tebona
2️⃣2) اختصاص بیمارستان:
اختصاص یک بیمارستان در هر استان جهت انجام درمانهای حمایتی و کارآزماییهای بالینی – درمانیِ طبسنتی، تحت نظر مصوبات شورای مرکزی و با مسئولیت دانشکدههای طبایرانی.
🌐 @tebona
3️⃣3) تدوین برنامه حمایتی:
تدوين برنامه جامع پیشگیری، مراقبتي و حمايتي، با استفاده از مجربات غذایی، دارویی، یداوی و معنوی، جهت پایش و اصلاحات گوارشی، دماغی، خونی و نفسانی، با هدف ارتقاء کیفیت درمانی بیماران کرونایی.
🔸 این برنامه با قطع نظر از این مهم تدوین شود که این مداخلات هیچگونه تداخل دارویی و بالینی با روشهای درمانی رایج نداشته و صد البته اثرات مثبت علامتی - و نه علتی – آن به تایید شورای مرکزی رسیده باشد.
🔹 این برنامه جامع در اسرع وقت تدوین و بدون نیاز به انجام RCTبه بیمارستانهای تحت نظر این شورا ابلاغ گردد.
🌐 @tebona
4️⃣4) تدوین پروتکلهای درمانی جهت کارآزمایی:
تدوین دستورالعملها و فرضیههای درمانی طبسنتیایران در قالب پروتکلهای مدون و گامبهگام برای کارآزماییهای بالینی در بیمارستانهای تحت نظر شورای مرکزی در هر استان.
🌐 @tebona
5️⃣5) تغییر رویکردهای غلط درمانی – مراقبتی:
تسریع در تغییر رویکردهای غلطِ پروتکلهای سازمانبهداشتجهانی، که با تردیدهای جدی شورای مرکزی در ابعاد پیشگیرانه و درمانی مواجه است.
همچنین تدوین، ابلاغ و جایگزینی بیدرنگ شیوههای ضدعفونی و پاکسازی شهری، به منظور پیشگیری و شکستن چرخه انتقال بیماری، مبتنی بر آموزههای وحیانی و طبسنتیایران.
🌐 @tebona
6️⃣6) استفاده از تمام ظرفیتها و نظارت بر فضای مجازی:
استفاده از ظرفیتهای طلاب جهادی و روحانیون فعال در حوزه سبک زندگی برای پیشبرد، تئوریزه کردن و انجام پروتکلهای شورای مرکزی.
🔸 همچنین تسریع در تعیینتکلیف علمی و قضاییِ شیادان مدعی طباسلامی و طبسنتی، با ورود قاطع دستگاه قضایی و نظارت هر چه بیشتر بر فضای مجازی توسط وزارت ارتباطات و شورای عالی فضای مجازی.
7️⃣7) حمایت نهادهای دینی:
حمایت همهجانبه مادی و معنوی نهادهای دینی – حوزوی از سیاستهای هفتگانه ابلاغی، از جمله اختصاص بخشی از سهم «سبیل الله» از زکات، و نصف سهم امام (ع) از خمس.
🌐 @tebona
🔳 (5 – 3) ختم کلام!
🔸 در پایان، بر خود فرض میبینم از محقق کوشا، جناب مستطاب «مهدی تلخابی» جهت یاری در گردآوریِ برخی مستندات علمی این اثر، کمال امتنان را داشته باشم و متذکر میشود که به دلیل حجم بالای استنادات، از ذکر منابع در این یادداشت خودداری شده است.
🌐 @tebona
🔹 به فضل یگانه هستی بخش عالم، پژواک روشنی بخش این دفتر متصل به بلندای منارههای تنویر عصر ظهور باشد، تا اِن شاءَ اللّه جملگیِ ساعیانِ روشنگری، بر خوانِ کرم حضرتش به ضیافت درآیند.
🔸 و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين
علی امیری – 6 شعبان ۱۴۴۱
◀️ متن کامل یادداشت در سایت موسسه طبنا (جهت انتشار در سایت ها و خبرگزاری ها):
👇👇👇👇👇👇👇👇
http://tebona.ir/2020/04/%da%a9%d8%b1%d9%88%d9%86%d8%a7%d8%a6%db%8c%d8%b3%d9%85-%d8%af%d8%b1
.
#نقد_مدعیان_طب_اسلامی
📢 دانلود و دریافت کتاب « شرح و تحقیق طب الائمة ابنی بسطام» به همراه مقدمهای در فرآیند روشمند دستیابی به طب اسلامی و نقد مدعیان (همراه با پرداخت هزینه کتاب به حساب مولف محترم)
✍️ مولف حجت الاسلام احمد میرزائی
🌐 @tebona
موسسه فقه الطب، طِبُنا
#نقد_مدعیان_طب_اسلامی 📢 دانلود و دریافت کتاب « شرح و تحقیق طب الائمة ابنی بسطام» به همراه مقدمهای
#نقد_مدعیان_طب_اسلامی
📢 دانلود و دریافت کتاب « شرح و تحقیق طب الائمة ابنی بسطام» به همراه مقدمهای در فرآیند روشمند دستیابی به طب اسلامی و نقد مدعیان (همراه با پرداخت هزینه کتاب به حساب مولف محترم)
✍️ مولف حجت الاسلام احمد میرزائی
🌐 @tebona
___________________________
1️⃣ یکی از مهمترین میراثهای روایی طبی ما، کتابی است به اسم طب الائمة که دو برادر نوشته اند. این کتاب شامل تقریبا تمامی انواع درمان و اصلیترین درمانهای کلی این اطبای به اصطلاح خودشان اسلامی است.
2️⃣ لذا این کتاب را برگزیدم تا شرح و تحقیقی عالمانه و دقیق بر این کتاب بنویسم تا در ضمن این شرح و تحقیق، اشتباهات این افراد را آشکار کنیم. البته بدیهی است که شاید این افراد از عمد در صدد تخریب نباشند و حتی با خوش نیتی چنین کنند ولی بالاخره انعکاس خارجی عملکرد ایشان در جامعه، آفتهایی دارد که لازم است بر طرف شود.
🌐 @tebona
3️⃣ خلاصه کارهایی که در این کتاب کردیم:
۱.. اصول فکری این مدعیان طب اسلامی را برشمرده ایم و نقد کردیم.
۲.. روش صحیح رسیدن به طب اسلامی را شرح داده ایم.
۳.. تمام دستورات طبی کتاب با دستورات طب قدیم از جالینوس و بقراط (۲۵۰۰ سال قبل میلاد) تا زمان ابن سینا(۴۲۹ قمری) و گاهی بعد از او، با دستورات طبی کتاب مقایسه شده است.
۴.. دستورات طبی را تا حد امکان با دستورات علم جدید مقایسه کرده ایم و مقدار تطابق و عدم تطابق آن را بحث کرده ایم.
۵.. روایات کتاب را از نظر سندی بررسی کرده و متن و سند را بر اساس کتب روایی دیگر و نسخ مختلف کتاب تصحیح کرده ایم.
۶.. وضعیت روایات کتاب را با مجموعه میراث روایی مقایسه کرده ایم و موارد تعارض و توافق را نشان داده ایم.
۷.. بررسی غالیان سیاسی و ارتباط عمیق میراث طبی روایی ما با این جریان اجتماعی.
۸.. رد انتساب نظریه طب مزاجی به اهل بیت علیهم السلام.
۹.. اثبات جعلی بودن روایاتی مثل روایت توحید مفضل و نشان دادن بی سوادی جعل کننده آن.
۱۰.. شرح مشکلات معنایی روایات کتاب.
۱۱.. و کارهای بسیار دیگری که در مقدمه تحقیق شرح داده ایم.
🌐 @tebona
4️⃣ امیدوارم با نشر این کتاب، به جای این طب اسلامی ضعیف بی خاصیت و آسیب زا، طب اسلامی جدیدی که با روش تحقیق عمیق و دقیق به میراث طبی ائمه بپردازد، برسیم و این کتاب ان شاء الله قدمی خوب برای آغاز این مسیر است.
5️⃣ البته دراین کتاب به مهمترین آسیبهای فضای طبی موجود در جامعه نیز پرداخته شده است ولی واقعیت این است که مشکلات موجود سبب نمیشود که با چیزی بدتر از طب جدید آن هم به اسم دین، مشکلاتی برای جامعه ایجاد کنیم.
🌐 @tebona
6️⃣ برای راحتی مخاطبین، فایل کتاب را در اینجا آماده دانلود میگذارم (از قسمت پایین می توانید فایل کتاب را دانلود نمایید). لطفا هزینه pdf كتاب را كه معادل ده هزار تومان است، به شماره کارت ۶۲۱۹۸۶۱۰۲۵۲۴۱۰۰۰ به نام احمد میرزائی واریز کنید.
🙏 با تشکر. احمد میرزائی
————————————-
📢 با زدن بر روی لینک زیر می توانید فایل این کتاب را از سایت موسسه طبنا دانلود نمایید:👇
http://tebona.ir/2020/06/%d8%b4%d8%b1%d8%ad
.
طب الائمه - ویرایش نهایی.pdf
5.42M
#نقد_مدعیان_طب_اسلامی
◀️ دانلود و دریافت کتاب « شرح و تحقیق طب الائمة ابنی بسطام» به همراه مقدمهای در فرآیند روشمند دستیابی به طب اسلامی و نقد مدعیان
🙏 لطفا هزینه pdf كتاب را كه معادل ده هزار تومان است، به شماره کارت ۶۲۱۹۸۶۱۰۲۵۲۴۱۰۰۰ به نام مولف اصلی کتاب (احمد میرزائی) واریز کنید.
🌐 @tebona
#فقه_پزشکی
❓سوال: استاد بزرگوار به نظر شما آیا ممکن است اجزاء بدن شخصی که دچار مرگ مغزی شده است را هدیه کنیم؟
______________
🖋پاسخ: به نظر من این عمل جائز نیست؛ مخصوصا اینکه روح از بدن خارج نشده است و نعوذبالله قتل عمدی به حساب آمده و نوعي مُثله نمودن میت به شمار می رود؛ و براساس آنچه که در روایات آمده است، سخت ترین حالتی که در آن، محتضر در نهایت ضعف و سختی قرار می گیرد، زمان جدا شدن روح از بدن است و هرگونه تصرفی در بدن محتضر، کمکی بر بیرون آمدن روح او و سخت شدن شرایط بر وی است.
🔹
📣 منبع: کانال دفتر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
▶️ @tebona
#نقد_مدعیان_طب_اسلامی
📢 12 هزار روایت طبی! ادعای دروغین مدعیان طب اسلامی.
✍️ نویسنده: فاضل ارجمند جناب حجت الاسلام احمد میرزائی
🌐 @tebona
___________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
◀️ برخی ادعا کردهاند که ما حدود ۱۲ هزار روایت طبی داریم ولی این ادعا بسیار اشتباه است و نکات و ضوابط علمی در آن رعایت نشده است…
1️⃣نکته اول: عمده روایات در مورد روش درمان نیست بلکه از سنخ پیشگیری پیشگیری و در مقوله هایی مانند سبک زندگی و تغذیه و بهداشت و محیط زیست است.
در روایات معتبر طبی اصل بحثی که ما داریم درمان نیست. اصل بحث پیشگیری است. سبک زندگی و تغذیه و بهداشت و این چیزهاست. ما میراث معتبر بسیار بسیار کمی برای مقوله درمان داریم. ادعا میشود که ما حدود ۱۲ هزار روایت طبی داریم. این ادعا خودش به تنهایی کم سوادی این مدعیان را روشن میکند.
▶️ @tebona
2️⃣ نکته دوم: چند بار شمردن روایات دارای اصل یکسان
در شمارش روایات اگر روایتی در علل الشرائع هست و در کافی هم هست و در طب الائمه هم هست و انتهای سند هر سه یکی است، حق نداریم اینها را سه روایت بشماریم بلکه اینها سه نسخه از یک روایت هستند. متأسفانه این عدد دقیقا همین کار را کرده است و نسخ مختلف را شمرده است و شده ۱۲ هزارتا! اگر همین یک نکته را اعمال کنیم تقریبا نیمی از روایات یا حتی بیشتر از آن، کنار میرود یعنی عدد به چیزی به حدود ۵ الی ۶ هزار میرسد!
3️⃣ نکته سوم: چند بار شمردن روایات دارای مضمون یا حتی متن یکسان!
بسیاری از روایاتی که در یک زمینه داریم، همگی حرف یکسانی میزنند. مثلا فرض کنید ۱۰ روایت داریم که خوردن انار معده را دباغی میکند. اینها وقتی عدد را شمرده اند، همه اینها را شمرده اند در حالی که این ده روایت یک گزاره طبی بیشتر ندارد و آن دباغی کردن معده توسط خوردن انار است! اگر این کار را اضافه کنیم و تمرکزمان را بر روی گزاره های طبی ببریم عدد به یک چهارم یا یک پنجم تقلیل پیدا میکند. یعنی ما با ۶۰۰۰ تقسیم بر ۴ مواج هستیم. یعنی ۱۵۰۰ گزاره.
▶️ @tebona
4️⃣ نکته چهارم: بسیاری از این روایات دعاست!
البته دعا قطعا مؤثر است ولی شمردن در روایات درمانی، غلط انداز است خصوصا که غالبا وقتی به سراغ این آقایان مدعی، میرویم خبری از سفارش این دستورهای ادعیه نیست و حتی در کتابهای خویش نیز غالب این دستورها را ذکر نمیکنند.
5️⃣ بدتر اینکه از این مقدار گزاره که داریم حجم زیادی از گزاره ها صرفا دعاست. البته همانطور که در نوشته هم توضیح دادیم دعا بسیار مؤثر است و حتی شیخ صدوق و شیخ مفید میگویند که تنها چیزی که از روایات طبی ائمه ثابت است، طب دعاست و نه بیشتر. ... در همین طب الائمه کمتر از ۴۲۰ روایت داریم که حجم روایات دعا در آنها نصف یا کمی بیش از نصف است.
6️⃣ لذا ما با احتساب صحیح و سقیم از گزاره های طبی بیش از ۱۰۰۰ گزاره طبی داریم که اتفاقا بیشتر آنها در پیشگیری، یعنی تغذیه و بهداشت و محیط زیست است!!!
یعنی ما سر جمع مجموع گزاره های طبی ناظر به درمان که در روایات داریم چیزی حدود ۵۰۰ گزاره است!!! که تازه این مجموع صحیح و سقیم است!!!! مجموع حق و باطل است. معتبر و نا معتبر!!!
7️⃣ لذا ادعای ما این است که بسیاری از بیماریهایی که امروز داریم اصلا آن زمان نبوده است. بسیاری از بیماریها درمانهایش در آب و هوای مناطق مختلف فرق میکند. بسیاری از درمانها در اعصار مختلف متفاوت است و بیماری جهش هایی داشته است. ۱۲ هزار روایت طبی کجا و ۱۰۰۰ گزاره کجا؟!
▶️ @tebona
8️⃣ ادعا این است که این مجموعه اندک اصلا در حدی نیست که ما بتوانیم با آن ادعای بزرگی مثل «طب روایت محور» داشته باشیم که ما با روایات شما را درمان میکنیم!!!
بله. در نوشته هم عرض کردیم که طب اسلامی به یک معنای دیگر که البته امثال آقای تبریزیان وارد آن مقوله نشده اند، صحیح است و آن طبی تجربی و با روشی علمی جدید است که البته اصول موضوعه و روش و برخی از گزاره هایش را از دین گرفته است. این معنا صحیح است و ما باید برای تولید آن تلاش کنیم.
9️⃣ کار آقای دکتر اسماعیلی که در نوشته به آن اشاره کردیم که برای توضیح تأثیر دعا در درمان بیماریها و حتی تغییر ژنها مطرح کرده اند نمونه ای از کارهای موفق در این زمینه است. مقالاتی که با روش علمی تحقیقاتی در مورد «عجوه» انجام داده بودند و خاصیت سم زدایی دانه آن را که در روایات معروف نبوی بر آن تأکید شده بود نمونه ای از این موارد است.
▶️ @tebona
🔟 توصیه میکنم نوشته «شرح و تحقیق طب الائمی ابنی بسطام» و خصوصا مقدمه صد و اندی صفحهای آن را از دست ندهید. این مقدمه در مورد قرائت صحیح از طب اسلامی و نقد سائر قرائهای آن است.
🙏 سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمد لله رب العالمین
🔸 احمد میرزایی
—-------------------------------------
⏮ موسسه طِبُنا
☑️ ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
35.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حجامت_حزیران
📢 حجامت حزیران نه تنها سنت نیست بلکه نوعی بدعت محسوب می شود...
◀️ دکتر مرتضی مجاهدی، پزشک و طبیب طب ایرانی، و محقق علوم حدیث
🌐 @tebona
_______________
✅ سوق دادن مردم به سمت حجامت حزیران و ساختن روز و هفته حجامت، آن هم با این عنوان که حجامت حزیران آموزه ای دینی و مورد توصیه اهل بیت ع می باشد، قطعا نوعی بدعت محسوب می شود.
—-------------------------------------
⏮ موسسه طِبُنا
☑️ ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
استاد سوری - حزیران.ogg
6.57M
#حجامت_حزیران
📢 روایت حجامت حزیران با بایسته های اعتبار سنجی حدیث همخوانی ندارد لذا در مسیر استنباط فقهی برای فهم سنن قرار نمی گیرد.
◀️ حجت الاسلام استاد محمد سوری، استاد حوزه علمیه نجف اشرف و محقق و پژوهشگر علوم حدیث و روایات طبی
🌐 @tebona
____________________
1️⃣ شرح و توضیحاتی پیرامون منبع حدیث حزیران در کتاب «مکارم الاخلاق»!
2⃣ این تک روایت با بایسته های اعتبار سنجی حدیث همخوانی ندارد لذا در مسیر استنباط فقهی برای فهم سنن قرار نمی گیرد. طبیعتا در مقام عمل هیچ ترجیحی ایجاد نکرده و برای انجام حجامت و یا ترک آن در ایام مذکور باید به ضوابط علمی طب قدیم مراجعه شود.
✅ منبع: کانال و گروه حدیثی معاریض در تلگرام 👈 (@GHMaariz)
—-------------------------------------
⏮ موسسه طِبُنا
☑️ ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
#داروی_منسوب_به_امام_کاظم_علیه_السلام
📢 داروی منسوب به امام کاظم ع به شدت از جهت منبع، سند و متن دچار اشکال است.
✍️ یادداشتی از استاد عمیدرضا اکبری و استاد علی عادلزاده در کانال وزین معرفه الرجال و الآثار
🌐 @tebona
________________________
🔹 این روزها و البته پیشتر از سوی جریان موسوم به طب اسلامی، داروی امام کاظم ع، به عنوان دوای امراض جهانگیر معرفی میشود. بازخوانی تنها مستند این نسخه خالی از لطف نیست:
🔸 «السري بن أحمد بن السري قال: حدثني محمد بن يحيى الأرمني قال: حدثنا محمد بن سنان عن الرضا ع قال: سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع وَ قَدِ اشْتَكَى فَجَاءَهُ الْمُتَرَفِّعُونَ بِالْأَدْوِيَةِ يَعْنِي الْأَطِبَّاءَ فَجَعَلُوا يَصِفُونَ لَهُ الْعَجَائِبَ فَقَالَ أَيْنَ يَذْهَبُ بِكُمْ اقْتَصِرُوا عَلَى سَيِّدِ هَذِهِ الْأَدْوِيَةِ الْإِهْلِيلَجِ وَ الرَّازِيَانَجِ وَ السُّكَّرِ فِي اسْتِقْبَالِ الصَّيْفِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ فِي كُلِّ شَهْرِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ فِي اسْتِقْبَالِ الشِّتَاءِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ كُلَّ شَهْرٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ يُجْعَلُ مَوْضِعَ الرَّازِيَانَجِ مَصْطَكَى فَلَا يَمْرَضُ إِلَّا مَرَضَ الْمَوْتِ.» (طب الأئمة ع، ص50)
1️⃣ منبع این روایت تنها کتاب منسوب به فرزندان بسطام است. در پژوهشی نشان دادهایم نسبت این کتاب به فرزندان بسطام نادرست است؛ بلکه بنا بر نسخه فرزندان بسطام در طبقه مشایخ مؤلف و صرفاً واسطه روایت از محمد بن خلف از وشاء فرض شدهاند، و جایگاه دیگری ندارند.
بر این اساس مؤلف کتاب شناخته شده نیست. هرچه هست شواهد علاقه مؤلف به راویان غالیان خطابیه و از آن جمله خود ابو الخطاب، سردمدار این فرقه در نسخه بسیار است. (نک: مقالات اکبری و انصاری در مورد کتاب)
🌐 @tebona
2️⃣ با این حال اگر بر فرض هم نسخه موجود اثر فرزندان بسطام میبود، باز درگیر این مشکل بود، که از خود آن دو، و نیز و واسطه روایت کتابشان جرح و تعدیل و شرح حالی در دست نیست. تنها در گزارش نجاشی آمده که راوی متسامح و پرتخلیطی چون ابن عیاش (نک: نجاشی، ص85) از این اثر گزارش داده است. (نجاشی، ص39)
3️⃣ به کلی معلوم نیست طب الأئمه موجود از طریق کدام جریان های روایی به دست ما رسیده. اما از اسناد آن برمیآید خود مؤلف با راویانی از جبال و مناطق میان عراق و شام ارتباط داشته است. مناطقی که امامیه از راویان این محافل کمتر روایت کردهاند. واسطه ابن عیاش و فرزندان بسطام نیز صالح بن الحسين النوفلي است که جز در دو سند دیگر از خود ابن عیاش نامش دیده نمیشود، و البته در سند دیگر غیر از طب الأئمه نیز از سران صوفیه و با مصطلحات غلات روایت میکند. (مقتضب الأثر، ص53؛ خبر دیگر: بحار الأنوار، ج94، ص74) بر این اساس و با عنایت به طبقهاش شاید همان صالح بن الحسین بن الفرج باشد که صوفیه از او روایت کردهاند (نمونه: انصاری، ذم اهل الکلام، ج5، ص103)
4️⃣ اما از نظر سند داخل کتاب نیز، روایت داروی امام کاظم ع از دو واسطه ناشناس روایت شده، و البته نسبت یکی از آن دو یعنی ارمنی در اسناد غلات رایج است. او از محمد بن سنان روایت میکند که سخن در مورد اتهام او مفصل است (نمونه نک: حسینینژاد، وثاقت محمدبنسنان در ترازوی نقد و بررسی)
🌐 @tebona
👇👇👇👇 ادامه یادداشت
.
.
ادامه یادداشت 👇👇👇👇
5️⃣ گذشته از بحث سندی و منبعی، در متن خبر نیز اضطرابی وجود دارد.
اولا در این روایت سخن از بیمار شدن خود امام کاظم ع است و اطباء به عنوان معالجه دارو معرفی می کردند، در حالی که امام از یک برنامه دارویی سه ماهه برای پیشگیری سخن میگوید.
🌐 @tebona
6️⃣ ثانیا به فرض که این اضطراب با توجیهاتی حل شود، اگر امام کاظم خودشان به این عمل نکردهاند چرا آن را با این لحن توصیه میکنند؟ و اگر استفاده کرده اند چرا بیمار شده اند؟ با این که در انتها به صورت مطلق گفته اند : فلا یمرض الا مرض الموت؟! که این هم اضطراب دیگر است.
البته اگر کسی هم بگوید که این مرض، مرض موت امام کاظم ع بوده است درست نیست، چرا که امام کاظم ع در زندان و دور از امام رضا ع با سم شهید شدند.
7️⃣ ثالثا بر فرض چشمپوشی از این اضطرابها؛ این روایت دو برنامه سهماهه برای پیشگیری دارد. پس در شرایط واگیر بیماری در این روزها، که مثلاً ممکن است کرونا چند روزه فرد را بیمار کرده، و یا حتی بکشد، چرا مدعیان طب اسلامی در پی تبلیغات گسترده برای فروش این دارو برآمده اند؟!
از طرفی نیز نسخه روایت در «استقبال تابستان / زمستان» وارد شده، اما ایشان در همه ایام سال آن را تبلیغ میکنند.
🌐 @tebona
8️⃣ البته منکر آن نیستیم که شاید -چنانکه از مقدمه روایت نیز بر میآید- این نسخه بنا بر تجربه بشری، گاه اثر مفیدی نیز داشته باشد. با این همه نسبت آن به امامان معصوم ع، ناروا و به دور از روش علمی است.
به هر رو تجویز عمومی آن بر اساس تجربه نیز نیازمند مطالعات بالینی پزشکی دقیق، و با ارائه دادههای آماری در مقیاس گسترده از نظر مزایا و مضرات است، و طبعاً این از عزیزان دوستدار طب اسلامی که با روش علمی نه در پزشکی و نه در علوم حدیث آشنا نیستند، بر نمیآید.
◀️ منبع: @Al_Rijal
—-------------------------------------
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
موسسه طبنا - بخش هایی از صوت حجت الاسلام دلیری.mp3
5.07M
.
📗 بخش هایی از توضیحات حجت الاسلام دلیری، محقق و مولف کتاب تازه اکتشاف شده «طب الائمة الصادقین ع» منسوب به تَلَّعُکْبَری و اِبْنِ هَمّامِ اِسْکافی...
🌐 @tebona
________________________
📢 خلاصه نکات مطرح شده در این صوت:
1️⃣ نسخه کتاب در کتابخانه آیت الله مرعشی است
2️⃣ نسخه این کتاب مربوط به قرن نهم است
3️⃣ حدود 800 روایت در این کتاب وجود دارد
4️⃣ این کتاب، روایت تَلَّعُکْبَری از اِبْنِ هَمّامِ اِسْکافی است
5️⃣ بخشی از اسانید کتاب با اِبْنِ هَمّامِ عن الحمیری عن احمد بن محمد بن عیسی شروع شده است.
6️⃣ نسبت این کتاب به اِبْنِ هَمّامِ مشخص است و کار دشواری نیست.
7️⃣ شهید اول در دروس، مکارم الاخلاق و صاحب المجموع الرائق و کفعمی از این کتاب نقل روایت دارد.
🌐 @tebona
________________________
◀️ گفته شده است در این کتاب روایی - طبی تقریبا ۲۰۰ روایت طبی یافت میشود که در هیچ منبع دیگری از کتب حدیثی شیعه نیست.
🔔 در حال حاضر موسسه طبنا در حال تدوین تحقیقی جامع نسبت به این کتاب می باشد که بعد از انتشار اصل نسخه آن و از سویی اتمام پژوهش اختصاصی موسسه فقه الطب به صورت عمومی منتشر خواهد شد، لازم به ذکر است محورهای این پژوهش به شرح زیر می باشد:
1. صحت نسخه موجود کتاب
2. انتساب نسخه موجود به مولف
3. اعتبارسنجی صدوری این کتاب (مبتنی بر نظریه حجیت کتب معتمد)
4. بررسی دلالی و محتوایی روایات منفرد طبی این نسخه
—-------------------------------------
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
◀️ #حمایت_مالی
از استمرار و توسعه فعالیتهای پژوهشی _ تحقیقاتی موسسه طبنا
🌐 @tebona
________________________
❇️ با عنایت به این که موسسه طبنا به هیچ نهاد، سازمان و ارگانی وابستگی مالی و معنوی ندارد و تماماً به کمک خیرین و کمک های مردمی اداره میشود، مشارکت شما خوبان در هزینه های مطالعاتی و پژوهشی موسسه می تواند سهم قابل توجهی در استمرار فعالیت های ما داشته باشد.
🔰 مهم ترین فعالیت موسسه در حال حاضر (که کمکهای شما نیز در این بخش صرف میشود) بخش تحقیقاتی و پژوهشی در حوزه روایات حوزه سلامت و فقه پزشکی می باشد.
✅ در صورتی که مایل به مشارکت در هزینهها هستید میتوانید از طریق واریز آنلاین وجه از درگاه اختصاصی موسسه طبنا، به صورت مشارکت مقطعی یا مشارکت ثابت ماهیانه در بخشی از هزینهها سهیم باشید.
⏺ حتی کمک های اندک شما نیز سهم قابل توجهی در پیشبرد اهداف پژوهشی موسسه و برنامههای تحقیقاتی خواهد داشت.
🔻واریز آنلاین وجه:
https://idpay.ir/tebona
اطلاعات بیشتر در لینک زیر:
http://tebona.ir/2020/07/%d8%ad%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%aa
—-------------------------------------
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
#بخور_مریم
◀️ چکیده و مقدمه مقاله واکاوی دلالت حدیث بخور مریم و آسیب شناسی متنی و سندی آن
✍ نویسنده: حجت الاسلام استاد محمد سوری
🌐 @tebona
____________________
📢 نوشتاری که پیش رو دارید، تلخیص مقاله ای است که حجت الاسلام استاد محمد سوری به تازگی نگاشته اند و در حال طی کردن مراحل لازم برای چاپ در مجلات حدیثی می باشد.
📜چکیده مقاله:
🔹 از جمله روایاتی که در حوزه سلامت و درمان به عنوان علاج امراض سخت شهرت یافته، حدیث بخور مریم است.
🔸 هدف این پژوهش اعتبار سنجی و پالایشی دقیق و تخصصی از حدیث مورد نظر است و به همین منظور به دلالت و آسیب شناسی حدیث، توامان پرداخته است. روش تحقیق کتابخانه ای و از نوع توصیفی انتقادی است.
🔹 یافته های این پژوهش نشانگر وجود دست کم 19 اشکال سندی و متنی در حدیث است.
🔸 این اشکالات به حدی است که پذیرش حدیث به عنوان روایت معتبر شیعی را با قاطعیت نفی می کند.
🔹 حدیث مذکور حدیثی مصحّف، و احتمالا محرّف و مدرّج است و شباهت وافری با دستور العمل های کهنه و سحره و در خوش بینانه ترین حالت، برخی نسخه های طب سنتی دارد.
🔸 بر همین اساس باید از انتساب حدیث به امام باقر (ع) و اضافه بخور به نام حضرت مریم (س) اجتناب شود. همچنین ادعای اثر بخور مذکور بر روی انواع دیوانگی و امراض لا علاج و صعب العلاج ادعایی گزافه و فاقد وجاهت علمی و کار آزمایی صحیح بالینی است، هر چند ممکن است در بعضی انواع جنون و صرع به علت اثر سریع و نافذ بخورات و دخان بر دماغ و گرم کردن آن، تا حدی در بهبودی موقت برخی حالات مریض اثرات مثبتی وجود داشته باشد، که به جای خود قابل پیگیری و آزمایش است.
🌐 @tebona
📜مقدمه مقاله:
🔹 با عنایت به توجهات و استقبال اخیر نهاد روحانیت و مردم از روایات حوزه طب، ضروری می نمود منابع و احادیث طبی با اعتبار سنجی و پالایشی تخصصی و دقیق تر مورد بررسی قرار گیرند. به همین منظور بررسی بعضی مفردات و ادویه مشهور در دستور کار قرار گرفت.
🔸 در همین راستا بخور مریم به عنوان یکی از مشهورترین ادویه مرکب روایی، شروع خوبی می نمود. این ویژگی به دو جهت تقویت می شد، یکی کثرت استقبال قشر متدین و متنسک به دین و حدیث، و دیگری توجه ویژه اطبا و پزشکان به موضوع با عنایت به ادعای گزافی که در خصوص توان درمانگری این بخور صورت پذیرفته بود.
🔸 بر اساس شواهد عینی و بررسی های روایی به عمل آمده، به نظر می رسد پذیرش روایت مذکور و اثر بخشی آن، عمل مطابق آن و ترویج آن به نام دین و اهل بیت (ع) نمی تواند راه مطمئن و قابل اعتمادی تلقی شود.
🔸 در این خصوص پژوهش مستقلی یافت نشد، اما پژوهش هایی که به طور کلی ناظر به اعتبار کتابِ ناقل حدیث بوده اند اشاره ای گذرا و پراکنده به این موضوع نیز داشته اند. همچنین بسیاری مطالب مبالغه آمیز و غیر علمی با رویکرد تایید و جانبداری حول موضوع نگاشته شده است. بنا بر این خصوصیت این نگاشته پرداخت تخصصی، مستقل، جامع و انتقادی به موضوع است.
🔹 در این پژوهش عمده مبنای آسیب شناسی بر اساس روش قدماء در اعتبار سنجی، و اشکالات متنی صورت پذیرفت. بر این اساس ابتدا قدیمی ترین منبع ناقلِ حدیث انتخاب شد و ملاک قرار گرفت، سپس به تجمیع موارد اختلافی نسخه ها و تعابیرِ سایر منابع با روایت ملاک پرداخته شد. در مرحله بعدی، بعد از ارائه ی ترجمه ای روان از حدیث، به بیان و دلالت کلمات و مفردات مشکل حدیث پرداخته و در حد امکان موارد اختلاف نسخ رفع گشت.
🔹 طبیعتا برداشتن این گام برای فهم حدیث و گذاشتن گام بعدی که آسیب شناسی سند و متن روایت بود ضروری می نمود. در بررسی مشکلات متنی، هماهنگی متن با سایر روایات معتبر شیعی، ادبیات ائمه دین، بایسته های کلامی، قطعیات علمی و اطلاعات طبِ رایج عصر صدور (طب سنتی) مورد توجه قرار گرفت.
🔸 در پایان نیز به بررسی و اعتبار سنجی ادعیه ای که جریان موسوم به طب اسلامی معمولا همراه با اجرای بخور قرائت می کنند اشاره شد.
◀️ منبع: @GHMaariz
—-------------------------------------
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
#اعتبارسنجی_احادیث_طبی
◀️ اعتبارسنجی دو حدیث مشهور طبی «العلم علمان...» و «المعده بیت کل داء...»:
✍️ نویسنده: استاد علی عادلزاده
📢 متن کامل این یادداشت در سایت طبنا قابل مشاهده می باشد:
http://tebona.ir/2020/07/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%AC%DB%8C-%D8%AF%D9%88
🌐 @tebona
#اعتبارسنجی_احادیث_طبی
◀️ اعتبارسنجی دو حدیث مشهور طبی «العلم علمان...» و «المعده بیت کل داء...»:
✍️ نویسنده: استاد علی عادلزاده
🌐 @tebona
____________________________
1️⃣ العلم علمان، علم الأدیان و علم الأبدان. (علم، دو چیز است: علم دینها و علم بدنها). در برخی منابع نه چندان متقدّم، این حدیث، به صورتِ مرسل و بیسند به پیامبر اسلام (ص) نسبت داده شده است.
2️⃣ نکتهی مهم آن است که این حدیث پیش از انتساب به پیامبر (ص) به عنوان سخنی منسوب به شافعی شناخته میشده است.
3️⃣ برخی نیز این جمله را ضمن حکایتی مرسل، از زبان طبیب نصرانی هارون الرشید نقل کردهاند.
شاید از همین روست که جمعی از اهل حدیث در اصالت آن به عنوان حدیث نبوی خدشه کردهاند.
بیتردید انتساب این جمله به شافعی، بر انتسابش به پیامبر ص ترجیح دارد.
4️⃣ به نظر میرسد جمله مشهور «المعدة بیت کل داء و الحمیة رأس کل دواء» قاعدهی طبّی مشهور و حکمت متداولی در بین عرب بوده و به حارث بن کلدة طبیب مشهور عرب، نیز نسبت داده شده است. اگر چه در برخی منابع به پیامبر (ص) یا امیر المؤمنین (ع) نیز نسبت داده شده، اما غالباً این انتساب بدون ذکر سند است و از طرفی برخی حدیثشناسان، این انتساب را بیپایه و جعلی میدانند.
5️⃣ ظاهراً تنها در یک روایت به صورت مسند، از امام صادق (ع) این حدیث نبوی نقل شده است که سند آن بسیار ضعیف و متنش نیز مشکوک است. الگویی که در این روایت به کار گرفته شده، الگوی داستانی مشخصی است که در چند حکایت دیگر نیز به کار رفته است.
6️⃣ این الگو، میتواند بیانگر دغدغههایی باشد که در اثر تلاقی مسلمانان و اعراب با اقوام دیگر پدیده آمده بود. در مجموع قرائن برای انتساب این سخن به پیامبر اکرم (ص) یا امامان اهل بیت (ع) کافی نیست، هر چند میتوان مضمون کلّی مشابه آن را در روایات دیگر نیز یافت.
🔳 منبع: وبلاگ وزین «آثار»
📢 متن کامل این یادداشت در سایت طبنا قابل مشاهده می باشد:
http://tebona.ir/2020/07/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%AC%DB%8C-%D8%AF%D9%88
—-------------------------------------
⏮ موسسه طِبُنا
☑️ ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
4_5967708537822906380.mp3
5.72M
#نقد_کتاب_طب_الائمه
◀️ معرفی مقاله «تلاشی در شناسایی مؤلف کتاب طب الأئمه منسوب به فرزندان بسطام، و مشایخ او»
📢 سخنران: فاضل ارجمند استاد عمیدرضا اکبری
🌐@tebona
____________________
1⃣ نسبت نسخه موجود از کتاب طب الأئمه به فرزندان بسطام ابهامهای اساسی دارد؛ بلکه بنا بر اسناد آن، این دو راوی گمنام بیشتر واسطه روایت از طریقی خاص فرض شدهاند.
2⃣ بر اساس قرائنی، اسناد کتاب در چند مرحله شکل گرفته، و نامهای ابتدای اکثر اسناد ساختگی و کاملاً بی ضابطه است،
3⃣ سندسازی تعویضی در کتاب شاخصههایی متفاوت با سندسازی بیضابطه نوع اول اسناد دارد، و احتمالاً این دو نوع سندسازی عمومی توسط یک نفر انجام نشدهاست.
4⃣ در اسناد ایشان و دیگر مشایخ نیز شاخصههای اختصاصی اسناد غالیان، و توجه به سران غلات مانند ابوالخطاب فراوان به چشم میخورد. تاکنون مؤلف کتاب به نحو قطعی شناخته نشده است، ولی اسنادش با غالیان مخمسی شمال ایران تناسب دارد.
🌐 منبع: @Al_Rijal
—-------------------------------------
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
#نقد_داروهای_خودساخته_طب_اسلامی
📢 آسیب شناسی سندی و متنی روایت داروی شافیه
✍️ نویسنده: حجت الاسلام استاد محمد سوری
◀️ منبع یادداشت: کانال تلگرامی @GHMaariz
🌐@tebona
____________________________
◀️ داروی شافیه از جمله دواهای ترکیبی مورد استفاده طب اسلامی است. در نگاهی اجمالی ملاحظات زیر بر این دارو به نظر حقیر رسید:
1️⃣ تنها منبع ناقل این دواء کتاب طب الائمه ابنا بسطام است. به عبارت دیگر سایر منابع روایی صرفا از این کتاب نقل قول کرده اند و منبعی در عرض کتاب فوق ناقل حدیث نیست. بر مبنای محوریت کتاب در اعتبار سنجی روایات شیعی، مفردات کتاب فوق قابل اعتنا نیستند و ضعیف می باشند.
همچنین کلیت کتاب فوق نیز ضعیف می باشد و با سایر روایات معتبر شیعی همخوانی ندارد. کتاب مذکور منسوب به دو فرزند بسطام به نام های عبد الله و حسین است که صرفا در رجال نجاشی ذکر شده اند و سخنی از توثیق و تضعیف ایشان به میان نیامده است.
🌐@tebona
2️⃣ از راوی حدیث (ابراهیم بن النضر) صرفا در مستدرکات علم رجال الحدیث به این نحو یاد شده: لم یذکروه.
گویی تنها از او دو روایت نقل شده است یکی دواء شافیه و دیگری روایتی در باب توحید. بنابراین از راویان شناخته شده و پرکار نیست و هیچ توثیق و تضعیفی در مورد ایشان نیافتیم.
3️⃣ امامی که مطالب از او نقل شده باشد در حدیث مشخص نیست و صرفا کلیت مطلب به ائمه نسبت داده شده است. حدثنی ... انهم وضعوا هذا الدواء لاولیائهم ... .
🌐@tebona
4️⃣ چنین دارویی که حکم اکسیر اعظم داشت، با خواص فوق العاده و اعجاب انگیز مذکور، باید در بسیاری از کتب معتبر روایی ذکر میشد ولی به صورت مفرده ذکر شده است و مورد توجه قدماء قرار نگرفته است. این بی توجهی در خوشبینانه ترین حالت میتواند حاکی از ضعف حدیث نزد ایشان و در حالت دیگر نشان از وجود نداشتن و جعل آن در زمانی دیگر حکایت کند.
🌐@tebona
5️⃣ این دارو باید بین شیعیان بسیار شهرت می یافت و در زمان های هم عصر صدور در منابع متعدد تاریخی و جز آن (منابع غیر روایی) از آن یاد میشد ولی چنین شهرتی تنها در عصر اخیر رخ داده است.
6️⃣ نحوه ساخت دارو بسیار شبیه دستور آشپزی و با ذکر جزییات فراوان است و شباهتی با ادبیات روایات دوایی معتبر پیشین ندارد. چه آنکه عموم آنها ساده و راحتند.
🌐@tebona
7️⃣ حجم ادعای درمانی وسیع برای تعداد مفردات هفتگانه موجود در دواء قابل استبعاد است.
8️⃣ نقطه اشتراک (قدر مشترک) قابل قبولی در امراض ادعایی طبق مبانی هیچ سیستم طبی اعم از طب عصر صدور (طب سنتی) و طب مدرن وجود ندارد. به عبارت دیگر پراکندگی امراض بالاست و طیف وسیعی از امراض ذکر شده که احتمال جوابگویی دوا برای آنها وجود ندارد.
البته منکر اثرات مطلوب مفردات موجود در این دارو بر بعضی امراض نیستیم چرا که در واقع خوردن و نوشیدن هر چیزی میتواند بر بدن اثراتی مطلوب و یا حتی ضررهایی جبران ناپذیر داشته باشد اما علاج این طیف از امراض از عهده دارویی با 40 ترکیب هم بر نمی آید و اگر هم بر آید مطلوب نیست. برای نمونه به بعضی از امراض پراکنده اشاره میکنم: ترسی که زن باردار در خواب به آن دچار میشود، زهر و سموم، سرفه، جذام، فلج، میگرن، دندان درد، غلبه بلغم، کند ذهنی، تب و لرز، هضم غذا، بیماری های چشمی، غلبه صفرا، تنگی نفس هنگام راه رفتن، ترس و استرس، هذیان گویی در خواب و ... .
🌐@tebona
9️⃣ مقدار مفردات سیر، شیر، روغن و عسل ذکر نشده است و در مورد آن حسب داروی معروف و منسوب به حضرت محمد (ص) – به علت شباهت در ترکیب و خواص - عمل میکنند.
ادامه یادداشت 👇👇
.
.
ادامه یادداشت 👆👆
0️⃣1️⃣ بعضی از امراض ذکر شده در روایت نیاز به بررسی، شناخت و توضیحات بیشتری دارند و باید ماهیت آنها روشن شود: سحر، ارواح، خنده بی دلیل، بازی مرد با ریش خود، برسامی که سبب درازی زبان شود و ... .
🌐@tebona
1️⃣1️⃣ ادعای درمان برخی امراض لاعلاج یا صعب العلاج با خوردن دارو که به راحتی قابل پذیرش نیست: مثلا کوری کهنه و نو، کری و ... .
2️⃣1️⃣ ادعای درمان زهر و سموم با استفاده از داروی شافیه چهارده ماهه که به نظر می رسد تحقیقات کافی بلکه هیچ نوع آزمایشی در مورد اثر بخشی این دارو بر سموم و زهرها انجام نشده است. طبیعتا اثر گذاری یا بدون اثر بودن دارو در این مورد بلافاصله روشن میشود اما تا به حال کسی حتی به چشم فرضیه نیز به اثر این دارو و مفردات آن به عنوان پاد زهر نگاه نکرده است. در صورت ورود بدون علم و تجربه طبیب در چنین مواردی، میتوان حکم به ضامن بودن او نمود.
🌐@tebona
3️⃣1️⃣ احتمال فساد دارو به خاطر روش و مدت نگهداری مفردات مذکور. بر اساس روایت ناقل دواء تا بیست ماه و بیشتر از آن نیز میتوان دارو را نگه داشت، بلکه در روایت ادعا شده هر چه که دوا کهنه تر شود اثرات آن بیشتر میشود و باید دوز کمتری مصرف نمود.
4️⃣1️⃣ تطورات غیر منطقی در خواص دارو و امراض قابل درمان توسط آن در هر ماه نسبت به ماه بعد و قبل که طبق هیچ نوع سیستم پزشکی قابل توضیح نیست.
🌐@tebona
5️⃣1️⃣ داستان زمینه ای که دلالت بر وحیانی بودن دوا و نزول آن بر حضرت موسی (ع) است به اسرائیلیات شباهت دارد.
6️⃣1️⃣ اطعام ششصد هزار نفری بنی اسرائیل توسط فرعون مطلبی است که باید در تورات و تلمود ذکر شده باشد. جا دارد محققین یهود شناسی و نصوص مقدس در مورد وجود چنین داستان مهمی تحقیق بفرمایند. خبر بزرگی که مشتمل بر آن است که اراده فرعون بر مسموم کردن کل بنی اسرائیل بوده و در این امر ناکام مانده است و یک دارو جان کل امت را نجات داده است.
🌐@tebona
7️⃣1️⃣ دادن دارو توسط حضرت موسی (ع) به ششصد هزار نفر یا قدری کمتر (چنانچه زنان و اطفال را استثنا کنیم) در روز ضیافت قبل از اطعام فرعون، نیاز به وقت و زمان قابل توجهی دارد که طبیعتا چنین وقتی موجود نبوده است مگر قائل به معجزه شویم.
8️⃣1️⃣ در این داستان حضرت موسی (ع) نزد مضیف (مهمان سرا) می ایستد و بنی اسرائیل را از خوردن غذای مسموم پیش از داروی شافیه باز می دارد. سوال آن است که آیا هیچ نیرویی از سربازان فرعون در آنجا حضور نداشته اند که مانع این کار او شوند یا این امر نیز دور از چشم سربازان و به نحو معجزه رخ داده است؟
🌐@tebona
9️⃣1️⃣ در این داستان فرعون به صورت ویژه برای موسی و اوصیای هم عصر او اظهار تواضع میکند و در سفره ای اختصاصی برای ایشان حال و نیت خود را چنین گزارش میدهد: قَالَ إِنِّي عَزَمْتُ عَلَى نَفْسِي أَنْ لَا يَلِيَ خِدْمَتَكُمْ وَ بِرَّكُمْ غَيْرِي [كَذَا] أَوْ كُبَرَاءُ أَهْلِ مَمْلَكَتِي.
این سبک اظهار لطف با اخلاق فرعونی گزارش شده در قرآن که دم از «انا ربکم الاعلی» میزد تفاوت آشکاری دارد.
0️⃣2️⃣ در این داستان قداست انبیاء و اوصیای بر حق ایشان مورد توجه قرار نگرفته است و چنین تعبیر شده که «فَأَكَلُوا حَتَّى تَمَلَّوْا مِنَ الطَّعَامِ ...» یعنی ایشان از سفره اختصاصی و جداگانه فرعون آنقدر خوردند که از طعام پر شدند در حالی که در سیره انبیاء و اوصیاء الهی چنین اکلی مرسوم نبوده جز آنکه گفته شود ضمیر واو به کل بنی اسرائیل برمیگردد.
1️⃣2️⃣ در روز مذکور ۲۳۰ هزار نفر از اصحاب و اطرافیان فرعون به خاطر خوردن از طعام مسموم از بین می روند. آیا این داستان در کتب یهود ذکر شده و آیا ایشان برای شادمانی روز مذکور - همانطور که عادت ایشان است - عیدی دارند؟
🌐@tebona
2️⃣2️⃣ شبیه ترین دارو به داروی مذکور دوایی منسوب به حضرت محمد (ص) است که تعداد مفردات آن 5 مورد است و 4 مورد آن با داروی شافیه یکی است ولی ادعا شده که اثرات شفا بخشی آن بیش از شافیه ی 7 ترکیبه است. سند داروی مذکور نیز طب الائمه ابنا بسطام است.
🔴 نتیجه پایانی:
از آنجا که تنها سند و منبع داروی فوق دارای اشکالات عدیده سندی و متنی است، نسبت دادن دارو به نام داروی اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، همچنین نسبت دادن آن به نبی بزرگ الهی حضرت موسی (ع) روا نیست چه آنکه احتمال اسرائیلیات بودن و شباهت داستان مذکور در روایت به اسرائیلیات نیز قابل اغماض نمیباشد. همچنین استخدام دواء فوق به عنوان دارویی عادی و بشری جهت معالجه امراض ادعا شده در روایت به استناد مفرده روایی مذکور و بدون علم و تجربه پیشین صحیح نبوده و طبیب در برابر آن ضامن خواهد بود.
✍️ محمد سوری - 4 صفر 1442
🌐 منبع: کانال تلگرامی @GHMaariz
—-------------------
⏮ موسسه طِبُنا:
https://eitaa.com/tebona
4_6044162679428351733.pdf
42.85M
.
◀️ نسخه خطی کتاب طب الصادقین (مرعشی: 12874/11)
▫️ این نسخه همان نسخه ای است که مدعیان طب اسلامی با هیاهوی زیاد، چند سالی است از آن سخن گفته اند و در حال حاضر جناب آقای دلیری این کتاب را تحقیق و در دست چاپ دارند.
▫️ این اثر برای اولین بار و به صورت عمومی در کانال وزین «معرفه الرجال و الآثار» منتشر شده است.
📢 منبع: @Al_Rijal
—-------------------
⏮ موسسه طِبُنا:
https://eitaa.com/tebona
#بررسی_عدم_جواز_تغییر_جنسیت
📢 مقاله بررسی موضوعی عدم جواز تغییر جنسیت
✍️ نویسنده: استاد احمدی، عینکی و عابدیان
🌐 مشاهده، مطالعه و دانلود متن کامل این مقاله از سایت موسسه طبنا:
http://tebona.ir/2020/10/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c
.
موسسه فقه الطب، طِبُنا
#بررسی_عدم_جواز_تغییر_جنسیت 📢 مقاله بررسی موضوعی عدم جواز تغییر جنسیت ✍️ نویسنده: استاد احمدی، عین
🔰 خلاصه آنچه که در این مقاله میخوانید:
1️⃣ آنچه در این پژوهش و به سبک تحلیلی ۔ توصیفی مورد بازنگری قرار گرفته است، بررسی موضوعی تغییر جنسیت در ترانسسکشوالهاست که آیا وارد در موضوع حکم جواز تغییر جنسیت میشوند، یا نه؟
2️⃣ در این مقاله، با استناد به فرایند تشخیص موضوع و همچنین استخراج قرائن مرتبط با آن از میان فتاوا و روایات، عدم جواز تغییر جنسیت در ترانسها حاصل میشود؛ این در حالیست که در جمهوری اسلامی ایران که قوانین آن – بر اساس اصل چهارم قانون اساسی – باید بر اساس موازین اسلامی تنظیم شده باشد، سالهاست که این عمل با مجوّز دستگاههای قضایی و نظارت آنها بر روی تعداد قابلِ توجهی از این بیماران در حال اجراست.
🌐@tebona
3️⃣ مهم ترین مسئله در تغییر جنسیت تشخیص صحیح موضوع است و اختلال در هویت جنسی مسئله جدیدی نیست و از صدر اسلام در احادیث فراوانی در ذم افرادی که مخنث هستند وجود دارد.
4️⃣ استناد به قواعدی چون «اصاله الحلیه»، «قاعده تسلیط» و «عدم دلیل بر حرمت» در جواز تغییر جنسیت اشتباه بوده و قابلیت اجرا ندارد.
5️⃣ فشارهای روحی و روانی به عنوان مولفه تغییر احکام اولی و از مصادیق اضطرار به شمار نمی آید تا به واسطه آن حکم به جواز تغییر جنسیت کنیم.
6️⃣ اکثریت فقها عمل تغییر جنسیت در ترانس ها را که صرفا یک عمل ظاهری است را حرام و ممنوع می دانند.
🌐@tebona
7️⃣ تمام ازدواج هایی که بعد از تغییر جنسیت انجام شده باطل است و قانون گذار باید فکر چاره ای در این باره باشد.
8️⃣ حکم تغییر جنسیت همان حکم قطع اعضای تناسی در انسان سالم را دارد و حرام است و فشار های روحی و روانی از مصادیق اضطرار به شمار نمی آید.
🌐 مشاهده، مطالعه و دانلود متن کامل این مقاله از سایت موسسه طبنا:
http://tebona.ir/2020/10/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c
.