خستهام .
روحم از درون خسته است قشنگ میشه فهمید که انگار روح یه پیرزن رو توی بدنم گذاشتن نه حوصله ی کاری رو دارم نه چیزی باعث خوشحالیم میشه
هیچی در کار نیست شاید باید بخوابم و هر وقت دی ماه تموم شد بیدار بشم :")
این احساس دارم که خورشید قرار نیست از پشت ابر بیرون بیاد شاید بخاطر این هست که نوجوونیم به غفلت داره میگذره . و سال میلادی جدیدی شروع شده
بچه ها یه کار خیلی بامزه جدیدا دارم انجام میدم
وقتی با اوتوبوس از مدرسه برمیگردم خونه اگه بغلم یه دختر دبیرستانی یا حالا نوجوون باشه
روی یه کاغذ کوچیک مینویسم :
(شما خیلی زیبایید ماه در برابرتون به زانو درمیاد)
(شما خیلی زیبایید خورشید در برابرتون کم میاره)
و حتماا بغل نوشتم یه لبخند میکشم و تا میکنم و وقتی پیاده میشم میزارم روی پاش و بدو بدو از اتوبوس بیرون میرم: ✉️
بنظرم خیلی جالبه که لبخند بقیه رو در بیارم
اون زمان گریه نکرد ولی فرداش وقتی از اتوبوس جا مونده گریه کرد وقتی دستش به دیوار خورد گریه کرد وقتی فیلمش لود نشد گریه کرد وقتی خندید گریه کرد.
زندگی به عنوان قارچ خپل ๋࣭𓏲 ๋࣭ ࣪
بچه ها یه کار خیلی بامزه جدیدا دارم انجام میدم وقتی با اوتوبوس از مدرسه برمیگردم خونه اگه بغلم یه دخ
دلم خواست تو اتوبوسی که هانیوپ هست باشم
شنبه آزمون ریاضی هماهنگ دارم و من برای درس خوندن زیادی خسته ام ولی اگه نخونم ۹۹ درصد توسط مدیرمون به شهادت میرسم از اون طرف احساس میکنم معلم ریاضیم دیگه امیدی به من نداره کلا بیخیال من شده و به خدا سپردتم مثل یه کاغذ مچاله شده افتادم توی🗑(سطل زباله)
دیگه نمیدونم چیکار کنم صدام به خدا و امام رضا برسه که خیلی نیاز دارم برم مشهد
یه عده دخترا خاص ترین هستن و هدیه هایی هم که میخوان چیز زیادی نیست و فقط میخوان از طرف فرد مورد علاقشون باشه :یه نامه، یه کتاب ، یه شاخه گل حتی از باغچه ، یه بستنی ، یه کاردستی خیلی ساده ، یه بغل
5.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- عصر زمستونی .
مامان کدو ها رو برای کیک کدو حلوایی گذاشته بپزه و چند تا چوب دارچین بهش اضافه کرده که باعش شده عطر دارچین همه جا رو پر کنه و جز صدای قل قل چیزی شنیده نمیشه،خونه توی سکوت فرو رفته :")