eitaa logo
هیئت مکتب الأئمه، طلاب شهرستان خوی
338 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
485 ویدیو
31 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐 🔸تابلوی اول 🔹حاج آقا کامیاب ▫️قاسم تا 13 سال در روستا نفس کشید،اما باید می‌رفت کرمان که خودش را برای مبارزات چهل ساله اش آماده کند. در کرمان درس خواند و کار کرد تا اینکه روحانی جوانی بنام کامیاب،سر راهش قرار گرفت و دست قاسم را در دست انقلابیون گذاشت. این روحانی که بعد ها بدست منافقین ترور شد قاسم سلیمانی را با رهبر معظم انقلاب اسلامی آشنا کرد و از قاسم یک جوان انقلابی ساخت تا جایی که او یعنی از رهبران تظاهرات خیابانی برای پایان دادن حکومت پهلوی در کرمان شد. ╭-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╮ @tollabe_khoy ╰-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╯
🌐 🔸 تابلوی سوم 🔹 لباس رزم آفتاب‌ نزده از خانه زد بیرون. همین‌طور آمد و نشست کنار راننده که بروند اهواز. از کرمان راه افتادند و دو سه ساعت بعد رسیدند به سیرجان. آن موقع بود که حرف دل فرمانده آمد سر زبانش. معلوم شد قلبش را پشت در خانه‌اش جاگذاشته و آمده. به راننده‌اش گفت: «دیشب شب ازدواجم بود.» حاج‌آقا شما می‌موندید. چرا اومدید؟ نه، جبهه الان بیشتر به من نیاز داره. به ‌جای رخت دامادی، لباس رزم به تن آمده بود پشت خاکریز، توی سنگر، وسط میدان نبردی که آتش و خمپاره و گلوله از زمین و آسمانش، جای نقل‌ و نبات را گرفته بود. تازه‌ عروس خانه‌اش را از همان روزها سپرده بود به خدا. یقین داشت که خدا بیشتر از خود حاجی مراقب اوست. ◾️منبع: سلیمانی، ص۱۹ ╭-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╮ @tollabe_khoy ╰-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╯
🌐 مکتب_قاسم 🔸تابلوی ششم 🔹حمله لاشخورها بین زمین و آسمان بودیم، توی هواپیما داشتیم می‌رفتیم سوریه. نگاهم به حاجی بود، سرش را تکیه داده بود به صندلی و چشم‌هایش را بسته بود، انگار که خوابیده باشد. از شیشه هواپیما دو جنگنده آمریکایی را دیدم که مثل لاشخور دورمان می‌پلکیدند. دلم هری ریخت، ترس برم داشت، فکرم پیش حاجی بود، یک دقیقه گذشت، دو دقیقه، همانطوری که سرش را به صندلی تکیه داده بود چشم‌هایش را باز کرد. خون‌سرد گفت: نگران نباش چند دقیقه دیگه میرن دوباره چشم هایش را بست. چند دقیقه گذشت و رفتند. هواپیما می‌خواست توی فرودگاه سوریه بنشیند که از چپ و راست تیر سمت ما حواله شد. حاجی رو کرد به خلبان و گفت: ما سریع پیاده می‌شیم، تو دوباره تیکاف کن. تا چرخهای هواپیما به زمین خورد و سرعت کم شد پریدم پایین، خلبان دوباره سرعت گرفت و هواپیما از زمین توی چشم به هم زدن از آسمان فرودگاه دور شد و ما تغییر موضع دادیم و آمدیم یک کنج امن تا خودمان را پیدا کنیم چند خمپاره درست خورد همان جایی که پیاده شده بودیم، خدا بخیر گذراند. ╭-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╮ @tollabe_khoy ╰-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╯
🌐 مکتب_قاسم 🔸 تابلوی دهم 🔹 تواضع سردار شهید بیشتر اوقات پایین ضریح (ع) می‌نشست و از همان مکان عرض ادب و ارادت خود را نشان می‌داد. زمانی هم که در کنار ضریح قرار می‌گرفت، بسیار متواضعانه رفتار می‌کرد. ▫️ یک بار در مراسم خطبه‎خوانی در صحن انقلاب اسلامی حرم مطهر رضوی، در حالی که لباس خادمی به تن داشت، اصرار دیگران مبنی بر قرار گرفتن در جایگاه مسؤولان، مدیران و علما را در این مراسم نپذیرفت و در گوشه‌ای بین ۴۹ هزار خادمی که حضور یافته بودند، با متانت تمام و آرام ایستاد. ◾️راوی: مدیر امور خدمه آستان قدس رضوی ╭-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╮ @tollabe_khoy ╰-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╯