🌐 #مکتب_قاسم
🔸 تابلوی دوم
🔹 اعتراض غذایی
🍃 ظرف غذایش که دست نخورده می ماند، وحشت می کردیم. مطمئن می شدیم به گروهانی در یک گوشه خطِ لشکر غذا نرسیده؛ این طوری اعتراض می کرد به کارمان.
تا آن گروهان را پیدا نمی کردیم و غذا نمی دادیم بهشان، لب به غذایش نمی زد.
گاهی 48 ساعت غذا نمی خورد تا یقین کند همه غذا خورده اند.
#فقط_برای_خدا
#حاج_قاسم
╭-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╮
@tollabe_khoy
╰-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╯
🌐#مکتب_قاسم
🔸 تابلوی چهارم
🔹حق الناس
🍃 وقتی جنگ به قسمت شهری کشیده شد، برخی به ناچار وارد منازل مردم شدند.
ایستاد به سخنرانی برای نیروها: «اگر به شهر شما حمله شود، دوست دارید وارد خانه تان شوند؟ خیلی باید مراقبت کنید از حق الناس؛ حتی اگر وسیله ای به اشتباه جابجا شده، بگذارید سرجایش. خدا از شما امتحان می گیرد، از امتحان سربلند بیرون بیایید.»
#فقط_برای_خدا
#حاج_قاسم
╭-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╮
@tollabe_khoy
╰-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╯
🌐 #مکتب_قاسم
🔸تابلوی پنجم
🔹 نماز جماعت
🍃 در فرودگاه دمشق نماز جماعت خواندیم. نماز که تمام شد، یک نفر از پشت سر گفت نماز دوم را با تاخیر بخوانیم؛ حاج قاسم بود.
یک گروه از اهل سنت می خواستند نماز جماعت بخوانند، جماعت ما مانع شان بود. می خواست اول اهل سنت نماز جماعت بخوانند که روی وقت حساسیت بیشتری داشتند.
#فقط_برای_خدا
#حاج_قاسم
╭-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╮
@tollabe_khoy
╰-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╯
🌐 مکتب_قاسم
🔸 تابلوی هشتم
🔹 نبرد تن و تانک
🍃 کربلای پنج؛ نه راه پیش داشتیم و نه راه پس.
شده بود نبرد تن و تانک.
نمی دانم از کجا رسید؛ سوار بر موتور و آرپی جی به دست.
با دیدنش جان گرفتیم؛ آن قدر جنگیدیم که تانک های دشمن عقب نشینی کردند.
#فقط_برای_خدا
#حاج_قاسم
╭-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╮
@tollabe_khoy
╰-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╯
🌐 مکتب_قاسم
🔸 تابلوی نهم
🔹 مثل مادر
🍃 با ابومهدی المهندس و بچه های حشدالشعبی آمده بود شادگان، کمک سیل زده ها، برایشان سفره انداختیم.
تک تک نیروها و محافظ ها را به اسم صدا زد که بیایند سر سفره.
برایشان لقمه می گرفت و می گذاشت در دهانشان؛ مثل مادر.
#فقط_برای_خدا
#حاج_قاسم
#جان_فدا
╭-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╮
@tollabe_khoy
╰-┅═ঊঈ💠ঊঈ═┅-╯