eitaa logo
طلاب الکریمه
12.3هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
«هر آنچه که یک بانوی طلبه لازم است بداند را در طلاب الکریمه بخوانید»🧕 📌 منبع: جزوات و نمونه سوالات طلبگی و اخبار روز ارتباط با ادمین: @talabetooba
مشاهده در ایتا
دانلود
image_2025-02-02_09-54-42.png
198.9K
آیت الله وحید نقل می کنند در زمان میرزای شیرازی طلبه ای با لباس کهنه بر درخانه اش آمد و گفت میرزا را کاردارم مردم گفتند میرزا بر مجتهدین وقت ندارد آن موقع تو آمده ای و میگویی میرزا را کار دارم؟ گفت عیبی ندارد من میروم اما به میرزا بگویید فلانی آمده بود خبر به میرزای شیرازی رسید. ناگهان میرزا با سرو پای برهنه دوید و طلبه را درآغوش گرفت. دفتردار میرزا تعجب کرد. وقتی آن طلبه رفت، میرزا گفت: دوست داشتم ثواب این همه مجتهد که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد، گفتند میرزا کار این طلبه مگر چه بوده میرزا گفت: این طلبه به یکی از دهات های سنی نشین رفت و گفت بچه هایتان را بیاورید قرآن یاد می دهم بدون پول سنی ها گفتند خوب است بدون پول است این طلبه از اول که قران یاد این بچه ها می داد بذر محبت امیرالمؤمنین را دردل این بچه ها کاشت این ها بزرگ که شدند شیعه شدند و پدرانشان را از مذهب باطل به مذهب حق راهنمایی کردند. دیری نگذشت که این دهات تماما شیعه شد این طلبه ۱۵سال شب ها بردر خانه ها می رفت و یواشکی نانی که ان ها بیرون می انداختند را می خورد ۱۵سال اینگونه زحمت کشید تا توانست یک روستا را شیعه کند. @tollabolkarimeh
19.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ ارباب خبـــــــــر آمدنت بوی بهار آورده... بهشتم حسین 🌱 🌸 شب تولدت اگه میشه دعام بکن... 🌸اندازه یه پلک زدن منو نگاه بکن... الحمدالله الذی خلق الحسین میلاد باسعادت امام حسین علیه السلام و روز پاسدار مبارک باد. 🎊🎉 @tollabolkarimeh
دلت را شفا می دهند همیشه فکر می‌کنم به اینکه آدم باید یک جایی داشته باشد که گاهی وقت‌ها دست روحش را بگیرد و فرسنگ‌ها از این دنیا دور‌‌ش کند تا دوباره جوانه بزند. بخاطر همین است که گاهی دست دلم را می‌گیرم و روانه‌اش می‌کنم کنار تو. همان‌جا که زمین مستقیم با دل آسمان سر و سِری دارد و ملائکه خاک آنجا را سرمه چشمان خود کرده‌‌اند. محل رفت و آمد فرشتگان است و قطعه‌ای از بهشت. جایی که بوی یاس قلب‌های آدمیان را معطر می‌کند. اجابة الدعا تحت قبه‌ای است. معنای واقعی ادعونی استجب لکم. مگر می‌شود سائل آمد و بیچاره برگشت. اینجا دلت را گلاب می‌پاشند،معطر می‌کنند، شفا می‌دهند. زمین اینجا سقف ندارد نور علی نور است. خدا اینجا را پناه آدمیان کرده‌است، پناه وقت‌هایی که شلوغی‌های دنیا تمام قلب‌مان را خاک پاشیده است. العطش چشمانمان اینجا متبرک است به روضه‌های گودال. اینجا قرار عاشقی با آسمان داریم. @tollabolkarimeh
🔴انتقاد آیت‌الله شب‌زنده‌دار از حواشی دبیر شورای‌عالی حوزه‌های علمیه: 🔹در برخی جشنواره‌ها آن هم در حضور کسانی‌که مسئولیت رسمی دارند، خانمی به یک مرد نامحرم دست می‌دهد و کلمات معاشقه‌‍آمیز در ملاعام به هم می‌گویند. اینها آن چیزی‌هایی است که انسان حقیقتاً از خدای متعال و از شهدا و جانبازان که سال‌هاست سختی‌ها و مشقات را تحمل کرده‌اند، خجالت‌زده می‌شود. 🔹بنده مطلع نیستم که وزیر ارشاد که در جلسه بوده‌اند، واکنشی به این کار داشته‌اند. در فیلم و عکسی که هست که وزیر نشسته بود؛ او باید بلند می‌شد و اعتراض می‌کرد و یا از مجلس بیرون می‌رفت که بدانند جمهوری اسلامی این چنین نیست @tollabolkarimeh
🔴تشکیل پرونده قضایی برای ۲ هنرمند به دلیل «اقدام خلاف عرف و شرع» قوه قضاییه: 🔹در پی انجام اقدام خلاف عرف در افتتاحیه جشنواره فجر از سوی دو هنرمند مرد و زن، در همان روز علیه این افراد پرونده قضایی در دادسرای عمومی و انقلاب تهران تشکیل شده است./ایسنا @tollabolkarimeh
برگزاری نشست‌های بصیرت افزایی باسلام و احترام، ضمن تبریک سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، نشست‌های بصیرت افزایی ذیل به صورت برخط و مجازی برگزار می‌شود: 1. نشست بحران های گذشته و پیش روی انقلاب اسلامی، با سخنرانی حجت الاسلام دکتر مشکی باف امروز(21 بهمن ماه) ساعت12:45 2. الگوی جنگ شناختی دشمنان علیه جمهوری اسلامی ایران با محوریت مسأله کار آمدی، با سخنرانی حجت الاسلام دکتر درخشانی، امروز(21 بهمن ماه) ساعت19:30 نشانی حضور: https://ac.whc.ir/political-social-vufarhangi
سلام به همگی! 😍 چه می‌کنید با ماه پر از عید خدا؟! ⭐️ شعبان عزیز با این همه عید و شادی بهترین بهانه است برای نزدیک تر کردن دل ها به همدیگه... 🎉 کلی مراسم معنوی و هیئت‌های خانگی و مولودی هم که برگزار می‌شن، دلهامون گرم محبت اهل بیت میشه...کنار هم شادی کردن، لحظات زیبا رو کنار هم سپری کردن و خاطره ساختن، و خاطرات شیرین رو به اشتراک گذاشتن...! 👶 توی خونه ها بچه ها هم حال و هوای زیبای خودشون رو دارن! دیدن شادی و شور بچه‌ها یه حس بی‌نظیر رو به همه منتقل می‌کنه... 🎁 کوثرنت ازتون دعوت میکنه با به اشتراک گذاشتن این زیبایی‌ها، هم گرمای دلتون رو به بقیه انتقال بدین و هم به دوستان تون برای برگزاری هرچه بهتر مراسم اهل بیت، ایده بدین. 🎊 منتظریم با تصاویر و مطالب تون با هشتگ کوثرنتی ها رو هم مهمان سفره اهل بیت در خانه‌هاتون کنید. 🎆 همچنین اگه هیئت کودکانه داشتید و نور ائمه اطهار به سربازای کوچولوی توی خونه تون تابید، ما رو هم بی نصیب نگذارید و با هشتگ کوثرنتی‌ها رو هم دعوت کنید. 🔹 الهی که شادی شعبان، مقدمه برکت رمضان‌مون باشه 😊 نشانی: https://kowsarnet.whc.ir/thewire/view/50024964 @tollabolkarimeh
دوباره بوی گل و سوسن و یاسمن...! 🎉 کوثرنت، جشن انقلاب اسلامی رو به تک‌تک کوثرنتی‌ها تبریک میگه! 🎉 همه به جشن زیبای انقلاب دعوتیم! ⭐️ البته که حضور خانوادگی شما این جشن رو پربارتر و زیباتر می‌کنه. با افتخار، این پیروزی بزرگ رو با تزیین داخل خانه یا سر در منازل و کوچه و خیابان به نمایش بگذاریم. 💥 از تمام اعضا دعوت میکنیم تصاویر آذین‌بندی‌شون رو با هشتگ در کوثرنت به اشتراک بگذارند و در انتشار این زیبایی سهیم باشند. نشانی: https://kowsarnet.whc.ir/thewire/view/49992168 @tollabolkarimeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اولین ها همیشه از اولین ها می‌ترسیدم. اولین روز مدرسه، اولین بار سرصف شعر خواندن، اولین نشانه های بلوغ، اولین روز ازدواج، اولین زایمان و... با فکر کردن بهشان، موجی در درونم ایجاد می شد که سرم را زیر پتو می‌برد و تنم را روی رخت خواب می غلطاند. گاهی جرقه ای می‌شد، صورتم را میان شانه هایم پنهان می‌کرد و با سرعت زیاد مشتم را به زمین می‌کوبید. امان ازین اولین بار ها، نمی‌گذاشتند یک آب خوش از گلویم پایین برود. مثل خوردن خیار از ته آن بود.. بعد ها که دانه دانه تجربه شان کردم، فهمیدم جنسشان با هم فرق می‌کند. همشان یک‌جور نیستند. بعضی هاشان اصلا حس اولین بار را نداشتند، چشم باز می‌کردم می‌دیدم به وسط خیار رسیده ام. نه از تلخی اولش چیزی یادم مانده بود، نه از شیرینی بعدش. فقط میدیم وسط ماجرا هستم. چشم برهم زدم دیدم دوران ابتدایی تمام شده است. سری چرخاندم، فهمیدم به بلوغ رسیده ام و آخرین روز های دبیرستان را می‌گذرانم. دمی نگرفته بودم که در انتظار اولین فرزندم بودم. اصلا چند سال از اولین روز ازدواجم می‌گذشت؟ کلاس شنا که میرفتم، همین که یاد گرفتیم روی آب بمانیم و غرق نشویم. با مربی به قسمت عمیق رفتیم. مربی کنار دیواره ی استخر ایستاد، دست هایش را بالای سرش جفت کرد، به قول خودش سوزنی پرید توی آب. با خودم گفتم چقدر آسان... چه لذتی دارد. مطمئن بودم یادگرفته ام روی آب بمانم. مطمئن بودم غرق نمی‌شوم. نوبتم شد سوزنی بپرم. اولین نفر! لبه استخر ایستاده بودم. دیگر آسان به نظر نمی‌آمد. حس پریدن از ارتفاع را داشت. پاهایم میلرزید. مربی داد زد "یک... دو... سه..." نپریدم! "یک... دو... سه..." باز هم نپریدم. عمق استخر را می‌دانستم، غریق نجات کنارم بود. من اما یخ بسته بودم! پیش رویم عمیقترین نقطه اقیانوس اطلس و دندان های تیز کوسه هارا می‌دیدم. اینجور نمی‌شد. نفس عمیقی کشیدم. پریدن سخت بود. ترسیدن هم سخت بود.چشمانم را بستم و سختی ام را انتخاب کردم. به یکباره زمان کند شد. صدای همهمه قطع شد. حس سوزش در بینی ام، چشمانم را بسته نگه داشت. خلسه ای بود سرشار از بی‌زمانی و بی مکانی... بعد از آن، بارها و بارها سوزنی پریدم توی آب. این هم یک مدلشان بود که زیاد تجربه کرده ام. اما یک جور اولین بار هست، که شبیه هیچکدام نیست. اصلا خیلی خاص است. از وقتی خودم را شناخته ام، دوست دارم زودتر اتفاق بیوفتد. هر صبح را با امیدش شب می‌کنم. هر روز می‌گویم شاید امروز آن روز است. بارها تصور کرده ام چگونه اتفاق خواهد افتاد. آن لحظه چه حسی خواهم داشت . فکر کردن به این اولین بار، برایم بوی باران بهاری در خانه باغ پدر را می‌دهد. بوی شیرین گل نرگس. خون می‌دواند توی تنم. اصلا حسش شبیه هیچ چیز نیست. نمی‌شود توصیفش کنم. همه ی تمنا و امیدم این است. کاش قبل از مرگ تجربه اش کنم، اولین صبح ظهور را ..... أللَّهُمَ عَجلْ لِوَلِیکْ ألْفَرَج میلاد نور مبارک بادا ♥️ 🌹 🌹 ✍️م.علوی @tollabolkarimeh