eitaa logo
طوبای عفاف
666 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
458 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با کاروان علیه السلام (۲۰) خطبه حضرت علیه السلام در کوفه «حذيم بن شريك اسدى» مى گويد: امام زين العابدين عليه السلام رو به مردم نمود و به آنها اشاره كرد كه ساكت شوند. مردم نيز ساكت شدند و آن حضرت در حالى كه ايستاده بود، پس از حمد و ثناى الهى و فرستادن درود بر پيامبر اسلام اين خطبه را ايراد كرد: «أَيُّهَا النّاسُ! مَنْ عَرَفَنِي فَقَدْ عَرَفَنِي، وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْنِي فَأَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ الْمَذْبُوحِ بِشَطِّ الْفُراتِ مِنْ غَيْرِ ذَحْل وَ لا تِرات، أَنَا ابْنُ مَنِ انْتُهِكَ حَرِيمُهُ وَ سُلِبَ نَعِيمُهُ وَ انْتُهِبَ مالُهُ وَ سُبِيَ عِيالُهُ، أَنَا ابْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً، فَكَفى بِذلِكَ فَخْراً. اى مردم! هر كس مرا شناخت كه مى داند من كيستم، ولى آن كس كه مرا نمى شناسد بداند كه من فرزند حسينم، همان كس كه بدون هيچ جرم و گناهى كنار شطّ [با لب تشنه] سر بريده شد. من فرزند كسى هستم كه حريمش مورد بى حرمتى قرار گرفت و اموالش به غارت برده شد و خانواده اش به اسارت گرفته شد. من پسر كسى ام كه با آزار و شكنجه به شهادت رسيد و همين افتخار ما را كافى است! اى مردم! شما را به خدا سوگند! آيا قبول داريد كه همين شما بوديد كه به پدرم نامه نوشتيد [و او را براى آمدن به كوفه دعوت كرديد] ولى با او به نيرنگ عمل كرديد. با او با جان خويش عهد و پيمان بستيد و بيعت نموديد، آنگاه او را تنها گذاشته و با وى پيكار كرديد؟! خداوند شما را به خاطر توشه بدى كه براى خود از پيش فرستاديد و تصميم بدى كه [در زندگى] گرفتيد، نابود كند. شما با چه چشمى مى خواهيد به پيامبر خدا بنگريد آن زمان كه [در قيامت] به شما مى گويد: شما خاندان مرا كشتيد و حريم مرا مورد هتك و بى احترامى قرار داديد، شما از امت من نيستيد. «حذيم» مى گويد: با اين خطابه، صداى گريه مردم بلند شد و مردم به يكديگر مى گفتند: نابود و بدبخت شديد، ولى خودتان نمى دانيد! عليه السلام در ادامه فرمود: «خداوند بيامرزد، آن كس كه نصيحت و اندرز مرا بپذيرد و سفارش مرا درباره و درباره رسولش و صلى الله عليه وآله به خاطر بسپارد؛ چرا كه رسول خدا صلى الله عليه وآله براى ما اسوه و سرمشق نيكو و ارزشمندى است». مردم همگى فرياد زدند: اى فرزند صلى الله عليه وآله همه ما گوش به فرمان و مطيع توايم و حافظ و نگهبان جان و مال شما هستيم؛ هرگز از شما روى گردان نيستيم، به ما فرمان بده ـ خدايت رحمت كند ـ كه ما با هر كس تو بجنگى، مى ستيزيم و با هر كس كه آشتى نمايى، صلح مى كنيم، و كسانى كه به شما و ما ستم كردند و ظلم روا داشتند را مجازات خواهيم نمود!! عليه السلام فرمود: هيهات! اى گروه پيمان شكن حيله گر! [هرگز به وعده هاى شما اطمينانى نيست زيرا] ميان شما و خواسته هايتان پرده اى [از جهل و غفلت و ناتوانى] افكنده شده؛ آيا با همان حال و هوايى كه به سراغ پدران ما رفتيد، مى خواهيد به سراغ من بياييد [كه فقط وعده مى دهيد و عمل نمى كنيد؟!]؛ به خداىِ مركب هاى تندرو كه زائران خانه خدا را به سوى منا مى برند سوگند! كه هرگز چنين نخواهد شد [و من فريب وعده هاى شما را نمى خورم]؛ چرا كه هنوز آن زخمها بهبود نيافته. همين ديروز بود كه پدرم و جمعى از خاندانش به شهادت رسيده اند و هنوز داغ مرگ صلى الله عليه وآله را فراموش نكرده بودم كه داغ مرگ پدر و فرزندان پدر و جدم اختيار از من ربود. تلخى اندوه آن را در گلوگاهم احساس مى كنم و درد جانكاهش در سينه ام جارى است. خواسته من از شما اين است كه نه از ما طرفدارى كنيد و نه با ما به جنگ و ستيز برخيزيد، ما را به خير شما اميدى نيست، شرّ مرسانيد. آنگاه عليه السلام با اين ابيات سخنش را پايان داد: «لا غَرْوَ إِنْ قُتِلَ الْحُسَيْنُ وَ شَيْخُهُ قَدْ كانَ خَيْراً مِنْ حُسَيْن وَ أَكْرَما فَلا تَفْرَحُوا يا أَهْلَ كُوفَةَ بِالَّذِي أُصيبَ حُسَيْنٌ كانَ ذلِكَ أَعْظَما قَتيلٌ بِشَطِّ النَّهْرِ نَفْسي فِداؤُهُ جَزاءُ الَّذِي أَرْداهُ نارُ جَهَنَّمـا». جاى شگفتى نيست اگر عليه السلام و پدرش كه از او بزرگوارتر و بهتر بود كشته شدند. اى كوفيان به آنچه كه به رسيد و بسيار هم مصيبت بزرگى بود، شادمان نباشيد. جانم فداى آن كشته اى كه كنار شط آب [با لب تشنه] به شهادت رسيد، ولى كيفر آن كس كه وى را شهيد كرد، آتش دوزخ است». احتجاج شیخ طبرسى ره، ج 2، ص117 بحارالانوار، ج 45، ص 112 - 113 @toubaefaf
آن تندباد تیر ، بگو با تنت چه کرد ؟ با قلب مثل آینه ‌ی روشنت ، چه کرد ؟ وقتی که عرش را به تلاطم کشیده است با ما ، ببین که روضه‌ ی افتادنت چه کرد؟ می‌ گفت روضه‌ خوان : که تنت غرق تیر بود هر تیر ، واژگون که شدی ، با تنت چه کرد ؟ افتادی و سه ساله خبر دارد و خدا بر خاک ، سنگ ، با رخِ بی‌ جوشنت چه کرد؟ انداخت این سه شعبه تو را ، باغبان ! ببین با حلق نازکِ گل در گلشنت ، چه کرد ؟ جان داد خواهرت ، به خدا ! تا که دید ، شمر با چکمه ، در کشاکشِ جان دادنت ، چه کرد؟ ای بوسه ‌گاه مادر دریا ، گلوی تو ! آن تیغ کُند ، با رگ و با گردنت چه کرد؟ از حال رفت و بی ‌رمق افتاد ، روضه‌ خوان دیگر نگفت از این ‌که پس از کشتنت ، چه کرد؟ یا ایها العزیز ! پس انگشترت کجاست ؟ آن گله گرگ ، با تن و پیراهنت چه کرد ؟ لرزید آسمان ، چو دویدند اسب ‌ها بر سینه زد رسول ، مگر دشمنت چه کرد ؟ @GhasemSarafan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه‌السلام هیچ‌کس مثل من، در این عالم، وسط شعله‌‌ها امام نشد در شروع امامتش چون من، این‌قَدَر دورش ازدحام نشد لشکری نانجیب می‌آمد، خیمه‌ غارت شد و در آتش ‌سوخت غیرِ زهرا، به هیچ معصومی، این‌قَدَر گرم، احترام نشد روضه از این شدیدتر هم هست؟ لحظه‌ای که حسین یاری خواست و علی بود اسم من، اما خواستم پا شَوم ز جام نشد به لب تشنه‌ی علی اصغر، به لب تیز ذوالفقار قسم تا به امروز، هیچ شمشیری، اینقدر تشنه در نیام نشد رفتنِ شاهزاده‌ای چون من، به اسیری به یک طرف، اما در سفر، این‌قَدَر غُل و زنجیر، گردن بنده و غلام نشد آه! زینب کجا و بزم یزید؟ او کجا و جواب ابن‌زیاد؟ باز هم صد هزار مرتبه شکر، چون که با شمر همکلام نشد این چهل سال گریه‌ام، شاید از همان روز اربعین باشد هر قَدَر عمه، سعی کرد صبور به حسینش کُند سلام نشد دیدم از زیر چادرش زینب، گفت، طوری که نشنود عباس: رنج‌ها دیده‌ام حسین! اما هیچ جایی شبیه شام نشد گفت: شرمنده‌ام برادر جان! رفتم و بی‌ سه‌ساله برگشتم روی آن زخم‌های بی‌حدش، دست زینب هم التیام نشد منِ سجاد، این‌قَدَر خواندم در مدینه نماز و هیچ‌کدام آخرش مثل آن نمازی که عمه‌ام خواند، بی‌قیام نشد @GhasemSarafan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گنج بزرگی به عنوان تسبیحات سلام الله علیها حضرت آیت الله جاودان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 「﷽」 سلمه الله 🍃بال سرخ عروج 🔸 عزیزان مبادا از کسانی باشیم که از حیات طیبه انسانی غافل اند و داخل در زمره ظالمان شده و «یحوم حوم نفسه»[1] به دور نفس خویش طواف می کنند. 🔹 نوع بشر، کعبه آمالشان نفسشان است و شبانه روز نفس خود را طواف می کنند. 🔹 اگر انسان نفس خود را کنار بزند حتما پیشرفت داشته و در هر مرحله ای به معرفت جدیدی از حیات خود نائل شده و آثار تازه ای در وجودش یافت می شود. 🔸نمونه بارز این کسب معرفت و پیشرفت را می توان در یاران اباعبدالله الحسین علیه السلام مشاهده کرد که بر نفس خویش غلبه کردند و آن قدر در مراحل تعالي بالا رفتند که با انسان کامل پیوند تام خوردند و خود در زمره انسان های کامل قرار گرفتند در زیارت عاشورا خطاب به اصحاب امام حسین علیه السلام می گوییم: «السلام علیک و علی الارواح التی حلت بفنائک سلام بر تو و سلام بر ارواحی که به آستان تو حلول کردند.» 🔹در این فراز از زیارت از شهدای کربلا به روح تعبیر شده است یعنی انسان تا زمانی که روح محض نشود نمی تواند به انسان کامل متصل گردد. 🍃باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی چون سوی مستان می روی مستانه شو مستانه شو [2] 🔸اگر این امر لازم نبود و پیوند جسمی و مادی امکان داشت به جای «السلام علیک و علی الارواح التی حلت بفنائک»باید گفته می شد: «السلام علیک و علی الاجساد التی حلت بفنائک» 🔹 پس بی تردید اصحاب حضرت که به ایشان پیوستند همگی روح محض بودند یعنی تمامی شئون عالم بشریت را ترک کرده و از آن فاصله گرفته؛ همه توجهشان مبذول وجود مقدس امام حسین علیه السلام بود. 🍃در پرده ی حجاب بود از وصال شمع پروانه تا نمی شود از بال و پر جدا[3] 🔸 تا زمانی که انسان امیال نفسانی و دارایی های خود را فانی نکند او را به این مقام راهی نیست. ──────────── [1]معانی الأخبار؛ ص ١٠۴ [2] دیوان شمس تبریزی [3]صائب تبریزی ◦◦◉✿ ✿◉◦◦ 🔆 @forooghetohid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با کاروان علیه‌السلام(۲۱) حضرت فاطمه صغری سلام الله علیها یکی دیگر از پیام رسان های ویژه کربلا و در پناه حضرت علیه السلام بود و تجلی نور که در کوفه فرمود: «از جمله چیزهایی که بر پیامبر صلی الله علیه وآله نازل شد، پیمان گرفتن بر ولایت امیرالمومنین علیه السلام بود ولی مردم حق او را غصب کردند و او را به ناحق به شهادت رساندند... اى كوفيان! اى حيله گران و ...! ما خاندانى هستيم كه خداوند ما را مبتلاى شما ساخت و شما را مورد آزمون ما قرار داد، ولى امتحان ما را نيكو قرار داد (ما از عهده اين آزمون به خوبى برآمديم)... شما ما را تكذيب كرديد و در حق ما ناسپاسى روا داشتيد، كشتن ما را حلال دانستيد و اموال ما را به غارت برديد، گويا ما مسلمان نيستيم». متن کامل خطبه: احتجاج شیخ طبرسى ره، ص 104 - 108 همچنين رجوع كنيد به: ملهوف (لهوف)، ص 194 - 197 و بحارالانوار، ج 45، ص 110 - 111 ✍مراد از حضرت فاطمه صغری سلام الله علیها: ظاهراً اين فاطمه، همان فاطمه بنت الحسين است كه همسر حسن مثنّى (فرزند امام حسن عليه السلام) بوده است و تعبير به «كَما قَتَلْتُمْ جَدَّنا بِالاَْمْسِ» در خطبه وى كه مراد از آن اميرمؤمنان عليه السلام است، نيز شاهد اين سخن است؛ اما تعبير به «فاطمه صغرى» شايد نشانگر آن باشد كه امام حسين عليه السلام دختر ديگرى به نام فاطمه داشته، كه از او بزرگتر بوده است. برگرفته از کتاب: عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، ص 565 @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹️رهبر انقلاب هم‌اکنون در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی: مجلس صرفاً یک نهاد پرسشگر نیست بلکه یک نهاد پاسخگو هم هست. ۱۴۰۳/۴/۳۱ 💻 Farsi.Khamenei.ir
🔹️رهبر انقلاب خطاب به نمایندگان مجلس: باید از بن دندان باور کرد که پیروزی و موفقیت رئیس‌جمهور منتخب در اداره کشور، پیروزی همه ماست ✏️ رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس دوازدهم: توصیه موکد من تعامل سازنده مجلس با دولت جدید است. موفقیت رئیس جمهور و دولت جدید، موفقیت همه ما است. همه کمک کنند که رئیس‌جمهور بتواند وظایفی را که در قبال کشور دارد انجام بدهد. اگر ما توانستیم جوری رفتار کنیم که رئیس‌جمهور موفق بشود این موفقیت همه ماست. اگر او در اداره کشور، در پیشبرد اقتصادی کشور، در مسائل بین‌المللی و فرهنگی کشور، موفقیت کسب کند، همه ما موفقیت کسب کردیم. پیروزی او، پیروزی همه ماست. این را باید از بن دندان باور کرد. ۱۴۰۳/۴/۳۱ 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنان رهبر عزیز انقلاب فصل الخطاب است. ایجاد اتحاد، نصیحت و تذکر به مجلس و اتمام حجت دوباره به رییس جمهور منتخب. آری راه صحیح همین است و سخنان او فصل الخطاب برای همه. @toubaefaf
14030431_44219_1281k.mp3
16.21M
🔹️صوت کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس دوازدهم. ۱۴۰۳/۴/۳۱ 🎧 از طریق یکی از سکوهای زیر بشنوید: سایت | castbox | Shenoto @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• دعای روز دوشنبه از سلام الله علیها «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ قُوَّةً فِي عِبَادَتِكَ وَ تَبَصُّراً فِي كِتَابِكَ وَ فَهْماً فِي حُكْمِكَ وَ لَا تَجْعَلِ الْقُرْآنَ بِنَا مَاحِلًا وَ الصِّرَاطَ زَائِلًا وَ مُحَمَّداً صلی الله علیه وآله عَنَّا مُوَلِّياً» پروردگارا؛ از درگاهت قدرتى براى عبادت و بندگى، بينشى براى درك قرآن و فهم لازم براى درك احكامت را خواستارم، پروردگارا؛ فرست و فهم قرآن را دور از دسترس فكر ما و صراط را نابودكننده ما و محمّد (صلی الله علیه وآله) را روى گردان از ما قرار مده. 📘 زندگانى حضرت زهرا عليهاالسلام (ترجمه جلد ۴۳بحارالأنوار) ترجمه روحانى و بحار الانوار، ج ۸۷ ص۳۳۸ ضمن شماره ۴۸، به نقل از بلد الامين(حاشيه بلد الامين)، ص۱۱۰ https://zil.ink/toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• ✍سلام. در جهان هستی هزاران تکه وجود دارد و هزاران جایگاه؛ مادر، پدر و جایگاه ایشان، خواهر، برادر، همسر، پدر بزرگ، مادر بزرگ، عمه، دایی، خاله، دختر، پسر، آسمان، زمین، خورشید، ماه... وقتی همه تکه ها در کنار هم و در جایگاه خودشان قرار گرفتند، زیبایی و نظم به نهایت خود می رسد. جهان چون زلف و خط و خال و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست. شما اگر در کجا قرار بگیرید، پازل تکمیل خواهد شد؟ مطمئن باشید اگر نباشید، این پازل ناقص می شود. برای یافتن جای خودتان در پازل باید کنید. مثلاً سه ضلع نقشه خوانی: ۱. شما چگونه اید؟(خودشناسی و کشف میزان ارتباط با و چیستی فطرت و چگونه از مواهب علیه السلام بهره ببریم؟) ۲. برای خانواده چگونه اید؟(نقش آفرینی شما برای خانواده چگونه باشد که موجب رضایت علیه السلام شود؟) ۳. به کسب چه مهارت هایی برای یک زندگی عاقلانه و زیبا نیاز دارید؟ میزان انس با در کسب دانش و مهارت های مورد علاقه شما چه اندازه است؟ عج خوبه این کتاب را نیز ببینید👇 @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• ✍سلام. در جهان هستی هزاران تکه وجود دارد و هزاران جایگاه؛ مادر، پدر و جایگاه ایشان، خواهر، برادر، همسر، پدر بزرگ، مادر بزرگ، عمه، دایی، خاله، دختر، پسر، آسمان، زمین، خورشید، ماه... وقتی همه تکه ها در کنار هم و در جایگاه خودشان قرار گرفتند، زیبایی و نظم به نهایت خود می رسد. جهان چون زلف و خط و خال و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست. شما اگر در کجا قرار بگیرید، پازل تکمیل خواهد شد؟ مطمئن باشید اگر نباشید، این پازل ناقص می شود. برای یافتن جای خودتان در پازل باید کنید. مثلاً سه ضلع نقشه خوانی: ۱. شما چگونه اید؟(خودشناسی و کشف میزان ارتباط با و چیستی فطرت و چگونه از مواهب علیه السلام بهره ببریم؟) ۲. برای خانواده چگونه اید؟(نقش آفرینی شما برای خانواده چگونه باشد که موجب رضایت علیه السلام شود؟) ۳. به کسب چه مهارت هایی برای یک زندگی عاقلانه و زیبا نیاز دارید؟ میزان انس با در کسب دانش و مهارت های مورد علاقه شما چه اندازه است؟ عج خوبه این کتاب را نیز ببینید👇 آستان قدس رضوی، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محل حضور عج است و بیشترین سرداران سپاه حضرت ایرانیان هستند. مرحوم آیةالله آقامرتضی تهرانی ره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانوان عالمه و بزرگواری که خود راوی أحادیث أهلبیت علیهم السلام اند. بازنشر پیام(۲۶۵)هزار و یک نکته پیرامون 👇 (به نام راویان در سند روایت و سپس به متن روایت توجه فرمایید و الگوهای فرهنگ ، را بشناسیم و بشناسانیم) ره به سند خویش از بکر بن احنف، از دختر علی بن موسی الرضا علیه السلام و از و زینب و امّ کلثوم، دختران موسی بن جعفر علیه السلام و آنها از دختر امام صادق علیه السلام، از دختر امام باقر علیه السلام، از دختر امام سجاد علیه السلام، از و دختران امام حسین علیه السلام و آنها از امّ کلثوم دختر علی علیه السلام، از دختر صلی الله علیه وآله وسلم، از صلی الله علیه وآله وسلم روایت می کند که فرمود: «در که به آسمان رفتم، وارد شدم و به قصری از جواهر سفید رسیدم. این قصر دری داشت که با دُرّ و یاقوت تزئین شده بود و بر آن در پرده ای آویخته بود که چون سرم را بلند کردم، دیدم نوشته است: «خدایی جز نیست، صلی الله علیه وآله وسلم پیامبر خدا و ولی و سرپرست مردم است.» بر پرده، این عبارت به چشم می خورد که: « » وارد آن قصر شدم، پس در برابرم قصری دیگر دیدم از عقیق که دری از نقره و پرده ای بر آن قرار داشت. سرم را بلند کردم، این جمله را دیدم: « پیامبر خداست و وصیّ مصطفی.» و همچنین نوشته بود: « را به سرشت پاک بشارت ده». پس وارد قصر شدم، که ناگاه مقابلم قصری دیگر از زبرجد ظاهر شد که از آن زیباتر ندیده بودم. بر آن قصر دری بود از یاقوت سرخ که بالای آن لؤلؤ به چشم می خورد و روی در پرده ای قرار داشت. پرده را بالا زدم و این جمله را روی آن نوشته شده یافتم: « همان رستگارانند». به جبرئیل گفتم: این قصر از آنِ کیست؟ او گفت: ! متعلّق به وصی و پسر عمویت! مردم در روز قیامت پابرهنه و عریان محشور می شوند، جز شیعیان ؛ مردم در صحنه محشر به اسم مادرانشان خوانده می شوند، غیر از شیعیان که به نام پدرانشان خوانده می شوند؛ زیرا آنها را دوست داشته اند و به این خاطر، سرشتشان پاک گردیده است.» بحارالانوار، باب فضل الشّیعه، ج۶۵ @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نگاهی به زندگی سلام الله علیهما [1] سَکینه دختر امام حسین علیهماالسلام و مادرش رباب دختر امری ءالقیس است. نامش را امینه، امنیه و آمنه ذکر کرده اند و لقب وی را سکینه نهاده اند که به معنی وقار و سکون است. سکینه همسر عبدالله اکبر، فرزند امام حسن و پسر عموی اوست که در روز همراه علیه السلام به شهادت رسید. از زمان ولادت حضرت سکینه علیها السلام اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما با توجه به فرمایش علیه السلام خطاب به وی که فرمود: «تو بهترین بانوانی!» در می یابیم که وی در کربلا بانویی رشیده بوده و بین ده تا سیزده سال، سن داشته است.(1) آن حضرت حدود هفتاد سال عمر کرد و در سال 117 ق. در مدینه و بنابر قولی در راه حجّ عمره از دنیا رفت.(2) خواهر سکینه، فاطمه و برادرانش امام زین العابدین، حضرت علی اکبر و عبدالله (علی اصغر) علیهم السلام اند. رباب کیست؟ رباب همسر گرانقدر امام حسین علیه السلام، مادر عبدالله و سکینه و از زنان شایسته و نامدار تاریخ اسلام است. وی بانویی فاضله و محدّثه بود که همراه امام حسین علیه السلام و فرزندانش در کربلا حضور داشت. وی شاهد شهادت همسر و طفل شیرخواره اش بوده و رنج و مشقّات سفر کربلا را تحمّل نموده است. او وظیفه سنگین خویش را آن طور که مورد رضایت خدا و فرزند پیامبر بود، انجام داد. وی پس از آن به عنوان اسیر همراه دیگر زنان و دختران کاروان حسینی به کوفه و شام برده شد و در نهایت، به مدینه آمد و در آنجا اقامت گزید. رباب که از بهترین زنان عصر خویش بود، نزد امام حسین علیه السلام منزلتی عظیم داشت و شدّت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت فرمود: «من خانه ای را که سکینه و رباب در آن ساکنند، دوست دارم. علاقه مند به ایشان هستم و مال خود را برایشان خرج می کنم.»(3) در مقابل، رباب هم که افتخار همسری امام حسین علیه السلام را داشت، این ارزش را حفظ نمود و بعد از واقعه عاشورا و شهادت همسرش با اینکه خواستگاران فراوانی داشت همه را رد کرد و گفت: «پس از فرزند صلی الله علیه وآله وسلم همسری بر نمی گزینم.»(4) او به تحقیق دریافته بود که هیچ کس نمی تواند همانند امامباشد و درس هایی را که او از مکتب انسان ساز حسینی فرا گرفته بود، دوباره برایش زمزمه کند. رباب به امام حسین علیه السلام بسیار وفادار بود و در حمایت و تبعیت از آن حضرت، زندگی کرد و پس از شهادت جانگدازش همراه دخترش سکینه، خیمه عزا برپا نمود و به اقامه عزای آن امام همام پرداخت. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «هنگامی که امام حسین علیه السلام شهید شد، همسر آن حضرت، رباب، برایش مجلس سوگواری برپا نمود و همراه زنان و خدمتگزارانش چنان گریه کرد که اشک چشمانش خشک گردید.»(5) غم و اندوه فقدان امام سبب شده تا رباب یک سال پس از واقعه عاشورا از دنیا برود. علاّمه مامقانی، رباب را در زمره زنان راوی حدیث نام برده و می نویسد: «نسبت به روایت وی، نهایت اعتماد است.» یکی از مورّخان معاصر می گوید: او یکی از شاعران عرب و از برترین و برگزیده ترین زنان عصر خویش بود.(6) رباب وقتی سر امام را در مجلس ابن زیاد مشاهده کرد، به شدّت منقلب شد و بنابر درخواستش هنگامی که سر را به او دادند، در آغوش گرفت و بوسید، از داغ امام گریست و اشعاری را زمزمه کرد که ترجمه اش چنین است: آه! حسین من که از دستم رفت و داغش تا ابد بر دلم ماند. در کربلا نیزه ها به او هجوم آورده و تنش را به خاک و خون کشید. خداوند، جنایتکاران کربلا را سیراب نگرداند!(7) مرثیه دیگر رباب در غم از دست دادن همسرش این گونه است: آنکه را که فروغ بخش عالَمی بود، به خاک و خون افکندند و تنِ بی سر او را دفن کردند. خداوند، پاداش بسیار به تو عطا کند ای نواده رسول خدا! که با عزّت و شرف، سالار شهیدان گشتی و از خسران دور بودی! تو برای من کوهی بلند افراشتی که در پناهت آرام بودم و الطافت نسبت به ما قطع نمی شد. اکنون که تو رفتی، پدر یتیمان چه کسی باشد؟ و دستگیر محرومان که خواهد بود...؟(8) عبدالله، برادر سکینه عبدالله فرزند دیگر رباب و برادر سکینه علیها السلام است. امام وقتی یاران و افرادی از خانواده اش به شهادت رسیدند، تنها ماند و دیگر امیدی به یاری کسی نداشت، بنابراین برای خداحافظی به جانب خیمه ها آمد و اهل و عیالش را به صبر دعوت نمود و از آنها خواست قضا و قدر الهی را بپذیرند و از اطاعت پروردگار دل خوش باشند. وی سپس طفل شیرخواره اش را طلبید تا برای آخرین بار او را ببیند. علیها السلام عبدالله را نزد امام علیه السلام آورد. آن حضرت فرزندش را به آغوش گرفت و گونه هایش را بوسید. هنوز وداع امام به پایان نرسیده بود که ملعونی از لشکر دشمن، گلوی عبدالله را نشانه گرفت و با تیر جفا پیکرش را به خون آغشته کرد....