eitaa logo
طوبای عفاف
624 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
4هزار ویدیو
478 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
همراه با کاروان علیه السلام(۲۸) نقل شده در یکی از مجالسی که یزید در حضور اسرای اهل بیت (علیهم‌السّلام) و سرهای مقدس شهدا، تشکیل داده بود به دستور او، ماموران خطیبی را در مجلس حاضر کردند تا به بدگویی از  علیه‌السّلام و پدر بزرگوارش بپردازد. خطیب بر منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی از  و علیهمالسّلام به بدی یاد کرد و تا می‌توانست در مدح و ستایش از معاویه و یزید مبالغه کرد. علیه‌السّلام از یزید خواست به منبر رود و خطبه‌ای بخواند، اما یزید اجازه نداد. امام فرمود: «ای یزید اجازه بده تا بر این چوب‌ها بالا بروم و سخنانی بر زبان آورم که هم خشنودی خداوند در آن باشد و هم کسانی که در این‌جا نشسته‌اند، پاداش و ثواب ببرند.» یزید نپذیرفت. ولی مردم گفتند: «ای امیرمؤمنان اجازه بده تا بالای منبر برود، شاید چیزی از او بشنویم». سرانجام با اصرار زیاد مردم اجازه داد تا امام علیه‌السّلام به ایراد سخن بپردازد. بعد از سخنان خطیبی که از امامان بدگویی کرد، امام علیه‌السّلام برخاست و با صدای بلند خطاب به آن مرد گفت: «وای بر تو‌ ای سخنگو؛ خشنودی آفریدگان را با خشم آفریدگار معامله کردی و آتش جهنم را بر خود خریدی.»  سپس علیه‌السّلام بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی فرمود: «أيُّهَا النّاسُ، اُعطينا سِتّاً و فُضِّلنا بِسَبعٍ: اُعطينَا العِلمَ وَ الحِلمَ، وَالسَّماحَةَ وَ الفَصاحَةَ وَ الشَّجاعَةَ، وَالمَحَبَّةَ في قُلوبِ المُؤمِنينَ. و فُضِّلنا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِيَّ المُختارَ مُحَمَّداً صلى اللَّه عليه وآله و مِنَّا الصِّدّيقُ و مِنَّا الطَّيّارُ و مِنَّا أسَدُاللَّهِ و أسَدُ الرَّسولِ و مِنّا سَيِّدَةُ نِساءِ العالَمينَ البَتولُ و مِنّا سِبطا هذِهِ الاُمَّةِ و سَيِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ؛ فَمَن عَرَفَني فَقَد عَرَفَنی و مَن لَم يَعرِفني أنبَأتُهُ بِحَسَبي و نَسَبي، أنَا ابنُ مَكَّةَ و مِنىً، أنَا ابنُ زَمزَمَ وَالصَّفا... «ای مردم شش چیز به ما عطا شده است و به هفت چیز بر دیگران فضیلت یافته‌ایم. دانش، بردباری، بخشندگی، فصاحت، شجاعت و محبت در دل‌های مؤمنان، شش فضیلتی است که به ما عطا شده است؛ و اما هفت چیز که خداوند ما را بدان بر دیگر مخلوقات جهان برتری داد از این قرار است:  صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم، صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از ماست. صدیق و راستگوی این امت، علیه‌السّلام از ماست. جعفر طیار از ماست. (حمزه) شیر خدا و رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از ماست. سرور زنان عالم،  بتول سلام‌الله‌علیها از ماست. دو سبط این امت و دو سرور جوانان بهشت، از ما هستند. پس هر کس مرا می‌شناسد که می‌شناسد و برای کسانی که مرا نمی‌شناسند حسب و نسب خویش را باز می‌گویم: منم فرزند مکه و منی، منم فرزند زمزم و صفا، منم فرزند آن که حجرالاسود را با ردای خود حمل کرد (و آن‌را در جایش قرار داد)، منم فرزند بهترین کسی که پیراهن و ردا پوشید. منم فرزند بهترین کسی که نعلین و کفش به پا کرد. منم فرزند بهترین کسی که طواف و سعی به جای آورد. منم فرزند بهترین کسی که حج گزارد و لبیک گفت. منم فرزند کسی که با براق به آسمان برده شد. منم فرزند کسی که از  به  برده شد. منم فرزند کسی که  او را به  رساند. منم فرزند کسی که نزدیک و نزدیکتر شد تا به قاب قوسین یا نزدیکتر رسید. منم فرزند کسی که با فرشتگان آسمان نماز گزارد. منم فرزند کسی که خدای بزرگ بر او وحی کرد. منم فرزند صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم، منم فرزند علیه‌السّلام، منم فرزند کسی که با مشرکان جنگید تا آن‌که  را بر زبان جاری ساختند. منم فرزند کسی که روبه‌روی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با دو شمشیر ضربت زد و با دو نیزه جنگید و دو بار هجرت کرد و دو بار بیعت نمود و به دو قبله نماز گزارد، در بدر و حنین جنگید و به اندازه چشم بر هم زدنی به خداوند کفر نورزید. منم فرزند شایسته‌ترین مؤمنان، وارث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم، درهم کوبنده ملحدان، فرمانروای مسلمانان، نور مجاهدان، زینت عبادتگران، امیر گریه کنندگان، شکیباترین شکیبایان و برترین شب زنده‌داران و خاندان رسول رب العالمین. منم فرزند تایید شده توسط جبرئیل و یاری شده توسط میکائیل. منم فرزند حمایت کننده از حریم مسلمانان و کسی که با پیمان‌شکنان و ستمگران و خوارج پیکار کرد و با دشمنان ناصبی‌اش جنگید، و پر افتخارترین فرد قریش و نخستین کس از مؤمنان که را لبیک گفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من که بابم به وقت نماز داد انگشتری به اهل نیاز مادر به لیل و نهار کرد افطار خویش را ایثار من خودم گوشوار می‌دادم..
﷽ 🍃سرچشمه محبوبیت است. «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» سوره مریم، 96 همانا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند به زودى خداى رحمان براى آنان محبّتى (در دلها) قرار مى‌دهد. نکته ها با رها ديده‌ايم كه هرگاه انسان‌هاى با ايمان و صالح از دنيا مى‌روند، حتّى افراد لاابالى و فاسق هم در غم فرو مى‌روند و ناخودآگاه به عزا مى‌نشينند و اشك مى‌ريزند و يادش را گرامى داشته، قبرش را زيارت مى‌كنند و يا خاطراتش براى ديگران بازگو مى‌كنند. همه اينها به خاطر فطرت پاك وكمال‌دوستى انسان است. آرى، كسى كه تنها به خدا دل ببندد، خداوند هم دل‌هاى مردم را به او متوجّه مى‌كند. كسى كه به ياد خدا باشد، خداوند او را ياد مى‌كند. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» (سوره بقره، 152) از امام صادق عليه السلام روايت شده است: ولايت عليه السلام پاداشى است كه خدا به مؤمنان داراى عمل صالح مى‌دهد. (كافى، ج 1، ص 431) و نظير اين روايت از پيامبراكرم صلى الله عليه و آله در مورد مهر و محبّت اهل ايمان به عليه السلام آمده است. (تفسير فرات، ص 247) تفسیر نور، ج۵، ذیل همین آیه در تفسیر نمونه نیز در جلد 13، ص147 ذیل همین آیه، چندین روایت از کتب اهل تسنن در فضل و اهمیت محبت حضرت علیه السلام آورده است. @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• ... و راه را دریاب... صلی الله علیه وآله فرمودند: «ای عمار! اگر تمام مردم دنیا به راهی می ‏روند و تنها از راه دیگری می‏ رود پس تو به راهی برو که می ‏رود و مردم را رها کن. ای ! تو را از هدایت بر نمی‏ گرداند و تو را به ســوی هلاکت نمی‏ برد. ای ! اطاعت اطاعت از من است و اطاعت من، اطاعت از خداوند است. ... يا عمار! طاعة علی طاعتی و طاعتی طاعة اللّه...» ینابیع المودة قندوزی، ج۱، ص ۳۸۴ @toubaefaf
13.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ثواب نیست ثوابی که بی ولای است نیست نمازی که بی برپاست شکسته باد دهانی که بی باز است بریده باد زبانی که بی گویاست تمرد است بدون اگر طاعت  تاسف است سوای ، اگر تقواست به آیه آیه ی ، به حق        که راه غیر مرگ و نیستی و فناست خدا گواست که هر کس رهش جدا ز است بسان لشکر فرعون راهی دریاست اگر تمام خلایق جدا شوند از او گواست که راه تمام خلق خطاست به جای حور به بوزینه دست داده و بس کسی که غیر را امام و رهبر خواست به صد هزار زبان روح گوید که ای تمامی امت امام شماست من و جدا شدن از خدا نکند که هر که گشت جدا از ، جدا ز خداست کسی که از ظلم او غضبناک است امامتش غم واندوه و درد و رنج و بلاست مگر نگفت نبی خشم دخترم زهرا شرار خشم خداوندگار بی‌همتاست مگر نگفت نبی با هم‌اند‌، حق و اگر نبود در میانه حق تنهاست تمام در حمد و حمد بسم الله تمام بسمله در با، چو نقطه باست ✍به مناسبت و نزول آیه ۲۰۷ سوره بقره در شأن علیه السلام @toubaefaf
کسی که شود وقت گرفتاری یقینا زائرش بی بهره از این در نمی گردد... وزد تاکه دل، چشمی به عالم تر نمی گردد نبارد تا که ابری، نخل بارآور نمی گردد نشان خاتمیت قابلیت هست انسان را و لیکن هر یتیم مکه پیغمبر نمی گردد اگر بارد ز ابر آسمان هر روزو شب باران لیاقت گر نباشد قطره ای گوهر نمی گردد ز هر ساقی مکن خواهش که می در ساقرت ریزد که هر ساقی به عالم نمی گردد به عالم گر تهی دستی به درگاه رو.کن کز این در هیچ کس با دست خالی برنمی گردد میسر گرنشد لطفش برو خود را ملامت کن که کم لطفی ز اولاد باور نمیگردد کسی که شود وقت گرفتاری یقینا زائرش بی بهره از این در نمی گردد الا ای درد مندی که به دل مهر داری ز دوزخ از چه می ترسی تو جنت زیر پا داری چو بگذاری قدم در وادی مشهد مشو غافل که مأوا در حریم بارگاه کبریا داری به رویا درد مندی چهارده خیمه به دشتی دید که یاد چهارده معصوم خوش باشد به یاد آری چو از بهر گدایی بر نخستین خیمه وارد شد ندا آمد که هستی و اقامت در کجا داری؟ بگفتا سائلی بی خانمانم اهل ایرانم ندا آمد چرا دیگر به لب شور و نوا داری؟ برو در خیمه ی دهم حضور حجت هشتم چه غم داری تو ایرانی به ایران تا داری الا ای صاحب خیمه به جان مادرت بگیر از دست ما چون آبرو پیش داری @toubaefaf
نامه ای از علیه السلام به همه شیعیان تا زمان ظهور عسكرى عليه السّلام در اين نامه، پس از حمد خدا و درود بر پيامبر و عترت طاهرينش به ابن بابویه قمی(ره)، پدر شیخ صدوق(ره) مى‌فرمايد: «اى فقيه مورد اعتماد من، على بن الحسين بن بابويه قمى، خداوند تو را به كارهاى مورد رضايتش توفيق دهد و از نسل تو، اولاد صالح بيافريند. تو را به رعايت تقوى و برپا داشتن نماز و اداى زكات وصيّت مى‌كنم، زيرا كسى كه زكات نپردازد، نمازش قبول نخواهد شد. و نيز تو را سفارش مى كنم به بخشايش گناه ديگران، و خويشتندارى به هنگام خشم و غضب، ارتباط با خويشان، تعاون و همكارى با برادران دينى و كوشش در رفع نيازهاى آنها در تنگدستى و گشاده دستى، بردبارى و كسب آگاهى و معرفت در دين. در كارها ثابت قدم و با قرآن هم پيمان باش، اخلاق خود را نيكو گردان و ديگران را به كارهاى شايسته امر كن و از پليدى ها باز دار، زيرا خداوند فرموده است: «در بسيارى از سخنان آهسته و در گوشى آنها، هيچ خيرى نيست مگر اينكه ضمن آن، به صدقه يا كار نيك و يا اصلاح بين مردم امر نمايند» [و بطور كلّى] تو را سفارش مى كنم به خوددارى از تمام معاصى و گناهان. نماز شب را ترك مكن، زيرا پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم در وصيّت خود به عليه السّلام سه مرتبه فرمود: «بر نماز شب مواظبت نما. و [آگاه باش] هر كس نسبت به نماز شب بى اعتنا باشد، از ما نيست» پس اى علىّ بن الحسين، تو خود به سفارشات من عمل كن و شيعيان مرا نيز دستور ده تا عمل كنند. نيز تو را به صبر و پايدارى و انتظار فرج توصيه مى كنم، زيرا پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: «بهترين كارهاى امت من، انتظار فرج است». شيعيان ما همواره در غم و اندوه به سر مى برند تا فرزندم ظهور كند، همان كسى كه پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله و سلّم) بشارت آمدنش را داده است. او زمين را از عدل و داد پر مى كند، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است. پس بار ديگر اى علىّ بن بابويه، تو را به صبر و استقامت توصيه مى كنم و تو نيز به همه شيعيان و پيروان مرا به صبر و استقامت فرمان بده. «به راستى زمين از آن خداست و آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد به ارث مى دهد و عاقبت از آن پرهيزگاران است». سلام و رحمت و بركت حقّ بر تو و بر همه شيعيان ما، و درود خداوند بر محمّد (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم ) و آل او.» ✍نامه ای که لازم است همیشه نگاهمان به آن باشد؛ به ویژه در این زمانه و اكثر محقّقين و صاحبان تراجم نقل نموده‌اند كه از جمله آنها، مى‌توان از علامه بحرانى در «لؤلؤة البحرين»، ص 384، محقّق خوانسارى در «روضات الجنّات»، ج 4، ص 273، علامه مجلسى در «بحار الانوار»، ج 50، ص 317 و 318، محدّث نورى در «مستدرك الوسائل»، ج 3، ص 527، قاضى نور اللَّه شوشترى در «مجالس المؤمنين»، ج 1، ص 453، محدّث قمى در «فوائد الرضوية»، ص 281، و علامه شيخ محمّد تقى تسترى در «قاموس الرّجال»، ج 6، ص 474، نام برد. @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آصف گیلانی از رهبران اهل سنت پاکستان: ‏من و همه پیروان و دوستدارانم اعلام میکنیم که می شویم ‏و غلام پیروان در جهان هستم. ✍این نمونه ای از بروز و ظهور پیروزی مسلمانان در جهان امروز است. @toubaefaf
﷽ نامه ای که لازم است همیشه نگاهمان به آن باشد؛ به ویژه در این زمانه؛ و آن نامه ای است از علیه السلام به همه شیعیان تا زمان ظهور👇 عسكرى عليه السّلام در اين نامه، پس از حمد خدا و درود بر پيامبر و عترت طاهرينش به ابن بابویه قمی(ره)، پدر شیخ صدوق(ره) مى‌فرمايد: «اى فقيه مورد اعتماد من، على بن الحسين بن بابويه قمى، خداوند تو را به كارهاى مورد رضايتش توفيق دهد و از نسل تو، اولاد صالح بيافريند. تو را به رعايت تقوى و برپا داشتن نماز و اداى زكات وصيّت مى‌كنم، زيرا كسى كه زكات نپردازد، نمازش قبول نخواهد شد. و نيز تو را سفارش مى كنم به بخشايش گناه ديگران، و خويشتندارى به هنگام خشم و غضب، ارتباط با خويشان، تعاون و همكارى با برادران دينى و كوشش در رفع نيازهاى آنها در تنگدستى و گشاده دستى، بردبارى و كسب آگاهى و معرفت در دين. در كارها ثابت قدم و با قرآن هم پيمان باش، اخلاق خود را نيكو گردان و ديگران را به كارهاى شايسته امر كن و از پليدى ها باز دار، زيرا خداوند فرموده است: «در بسيارى از سخنان آهسته و در گوشى آنها، هيچ خيرى نيست مگر اينكه ضمن آن، به صدقه يا كار نيك و يا اصلاح بين مردم امر نمايند» [و بطور كلّى] تو را سفارش مى كنم به خوددارى از تمام معاصى و گناهان. نماز شب را ترك مكن، زيرا پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم در وصيّت خود به عليه السّلام سه مرتبه فرمود: «بر نماز شب مواظبت نما. و [آگاه باش] هر كس نسبت به نماز شب بى اعتنا باشد، از ما نيست» پس اى علىّ بن الحسين، تو خود به سفارشات من عمل كن و شيعيان مرا نيز دستور ده تا عمل كنند. نيز تو را به صبر و پايدارى و انتظار فرج توصيه مى كنم، زيرا پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: «بهترين كارهاى امت من، انتظار فرج است». شيعيان ما همواره در غم و اندوه به سر مى برند تا فرزندم ظهور كند، همان كسى كه پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله و سلّم) بشارت آمدنش را داده است. او زمين را از عدل و داد پر مى كند، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است. پس بار ديگر اى علىّ بن بابويه، تو را به صبر و استقامت توصيه مى كنم و تو نيز به همه شيعيان و پيروان مرا به صبر و استقامت فرمان بده. «به راستى زمين از آن خداست و آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد به ارث مى دهد و عاقبت از آن پرهيزگاران است». سلام و رحمت و بركت حقّ بر تو و بر همه شيعيان ما، و درود خداوند بر محمّد (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم ) و آل او.» ✍نامه ای که لازم است همیشه نگاهمان به آن باشد؛ به ویژه در این زمانه؛ اكثر محقّقين و صاحبان تراجم این نامه را نقل نموده‌اند از جمله: علامه بحرانى در «لؤلؤة البحرين»، ص 384، محقّق خوانسارى در «روضات الجنّات»، ج 4، ص 273، علامه مجلسى در «بحار الانوار»، ج 50، ص 317 و 318، محدّث نورى در «مستدرك الوسائل»، ج 3، ص 527، قاضى نور اللَّه شوشترى در «مجالس المؤمنين»، ج 1، ص 453، محدّث قمى در «فوائد الرضوية»، ص 281، و علامه شيخ محمّد تقى تسترى در «قاموس الرّجال»، ج 6، ص 474. 💐ولادت با سعادت حضرت علیه السلام مبارک باد. @toubaefaf
﷽ ای کعبه! داری یک جهان جان در بر امشب الحق که از هر شب شدی زیباتر امشب آغوش جان را باز کن جانانه آمد هنگام قربانی است، صاحب خانه آمد جبریل را از بهر دربانی بیاور مانند اسماعیل قربانی بیاور ای کعبه! حقِّ صاحب خود را ادا کن حجاج را در مقدم مولا فدا کن خیل ملائک کعبه را در بر گرفتند بت ها به کعبه ذکر یا حیدر گرفتند حِجر و حَجر، رکن عراقی، رکن شامی گویند مولا مقدمت بادا گرامی زمزم، به اشک شوق، جان را شستشو ده هر چار رکن کعبه را با هم وضو ده مکه تجلی گاه داور گشته امشب کعبه گریبان چاک حیدر گشته امشب ای کعبه بنگر وجه الله الصمد را آغوش بگشا، بار ده، بنت اسد را تاریخ می گوید علی مولود کعبه است مولود کعبه نه، بگو موعود کعبه است او پیشتر از کعبه بوده نکته این است پس کعبه مولود امیرالمومنین است مکه به توفیق ولایت محترم شد امشب حرم از مقدم مولا حرم شد سرّی است در این خانه باید لب فرو بست حتی حرم این راز پنهان را ندیده ست از چار رکن کعبه پرسیدم علی کیست گفتند با حیرت خدا هست و خدا نیست حجر و صفا و مروه و زمزم ندانست از بیت کردم این سؤال، او هم ندانست تصویر حسن غیب در آیینه ی اوست قرآن نازل ناشده در سینه ی اوست از اول خلقت علی مشکل گشا بود عالم نبود و آن جمال دلگشا بود او از خدا حکم دو عالم را گرفته او در تکامل دست آدم را گرفته خورشید، اسرار درون را با گفت پیش از درخشیدن همانا گفت پیغمبران هم با بودند و هستند پیش از نبوت با خدا این عهد بستند جبریل ذکر «لافتی الاعلی» گفت حتّی هم به خیبر یا گفت حکم از خدا بود و قلم دست بود در فتح خیبر هم علم دست بود اوصاف حیدر را نماید کس چگونه؟ جان محمد را ستاید کس چگونه؟ خلقت کجا داند کجا داند کیست؟ تنها خدا داند خدا داند کیست این کفر نبوَد، تا خدا دارد خدایی با دست حیدر می کند مشکل گشایی آنانکه از میزان حق، حق را ربودند والله خاک کفش قنبر هم نبودند کی فتح کرده بدر و احزاب و احد را؟ کی کشته با یک ضربه عمرو عبدود را؟ کی در شب معراج با احمد نشسته؟ کی بر سر دوش محمد بت شکسته؟ کی کرده در میلاد، قرآن را قرائت؟ کی خوانده بر کفار آیات برائت؟ کی جز نفس پیمبر شد؟ بگویید آیینه ی زهرای اطهر شد؟ بگویید کی در اخوت شد برادر با محمّد؟ کی غیر حیدر شد برابر با محمّد؟ کی بهر حفظ جان احمد ترک جان گفت؟ کی جان به کف بگرفت و جای خفت؟ کی یک تنه ره بست بر خیل عدو تنگ؟ کی بر بدن آمد نود زخمش به یک جنگ؟ کی جز علی بر خصم خود شمشیر بخشید؟ کی جز یک شب چهل منزل درخشید؟ کی مثل حیدر جوشن بی پشت پوشید؟ کی در تمام جنگ‌ها چون او خروشید؟ کی جز از اشک طفلی داشت پروا؟ کی غیر حیدر با کرده نجوا؟ ای اهل عالم آیه ی اکمال دین چیست؟ این «لافتی الاعلی» درباره کیست؟ آن کس‌که خواندش خواجه ی کل،«کلّ دین» کیست؟ میزان حق غیر از امیرالمومنین کیست؟ ای تیغ حق از«بدر» تا «صفین» حیدر! نفس محمد یا ابوالسبطین حیدر! شیر خدا و شیر پیغمبر تویی تو حیدر تویی، حیدر تویی، حیدر تویی تو تو مصطفی را مهری و قهری علی جان او شهر علم و تو درِ شهری علی جان این شهر غیر از تو در دیگر ندارد اسلام جز تو یا علی حیدر ندارد تو پای تا سر رحمه یٌ للعالمینی هم جان شیرین نبی، هم جانشینی من کیستم یک قطره ی ناچیزِ ناچیز کز بحر جودت گشته ام لبریزِ لبریز بی تو خدا را بندگی کردم؟ نکردم جز با ولایت زندگی کردم؟ نکردم تابید از اول در دلم نور هدایت هرگز نخواندم یک نماز بی ولایت یک باغ گل دارم، اگر خارم علی جان هر کس که هستم دوستت دارم علی جان لطف غیورت کی مرا وا می‌گذارد؟ کی در جهنم دوستت پا می‌گذارد؟ دوزخ که جای دوستان مرتضی نیست! آخر جهنم را مگر شرم و حیا نیست؟! حتی اگر در قعر دوزخ پا گذارم از شعله های خشم آن باکی ندارم با این سخن داد از درون دل برآرم آتش مسوزان! من را دوست دارم "میثم"همین است و همین است وجزاین نیست دین جز تولای نیست... @toubaefaf
﷽ سلیقه داشته آری، سلیقه داشته است... نوشت از او خالی است دنیایم کجاست آینه‌ای تا کُند تماشایم برای خلوت خود دوست، دوست می‌‌خواهم در این هزاره‌ی غم چاره اوست می‌‌خواهم که خمره خمره‌ی ایجاد را به کاسه کنم خودم خدایی خود را در او خلاصه کنم می‌‌آفرینمش اینسان به خود اشاره کنم به هر چه می‌‌نگرم خویش را نظاره کنم به قصد خلقت عالم قلم گرفت آنگاه گذاشت نقطه‌ی باء را و گفت بسم‌ الله به نقطه خیره شد و چیز دیگری ننوشت بر آن تکامل بی‌ حد فراتری ننوشت به نقطه خیره شد و نقطه جان گرفت از او در این معاشقه کم‌ کم زبان گرفت از او به نقطه گفت که تو جوهر صدای منی که من برای تو هستم تو هم برای منی به نقطه گفت که ‌ای آرزوی غائب من خوش آمدی به من ‌ای مظهرالعجایب من به نقطه خیره شد و گفت این چقدر من است به نقطه گفت که هنگامه‌ی شدن است بسنده کرد به یک نقطه از فرمود که این هم از سر عالم زیاد خواهد بود کتابت همه‌ی دهر از تو یک سطر است که صفحه صفحه‌ی دریا هنوز القطره است سلیقه داشته آری، سلیقه داشته است خدا تخلص خود را علی گذاشته است خدا به خلقت ایجاز خویش مایل شد تمام گستره‌ی کائنات کامل شد خدا به حوصله برداشت مُشتی از آن گِل جمال شکل گرفت و کمال کامل شد نیافرید خدا چیز دیگری گویا غرض وجود بود و حاصل شد اضافه آمد از آن گل کمی که بعد از آن هر آن‌ چه خلق شد از مابقیِ آن گل بود همین که کعبه بنا شد خلیل گفت اکنون به بوسه بر قدم قابل شد به جلوه‌‌ی دیگر به جلوه‌‌ی کلمه کلام شد به زبان رسول خدای نازل شد صدای او شب را تکان می‌‌داد شهود رتبه‌ی او سخت بود مشکل شد به چشم داشت انگشتریِ او بودند خواند کائنات سائل شد جهان نخواند را مگر نمی‌‌دانست فریضه است از فریضه غافل شد جهان به چشم علی استخوان خوکی بود که صبح نوزدهم جان گرفت قاتل شد ولی تمام نشد مرتضی دوباره تپید به سینه‌‌ی من و ما رفت و نام او دل شد به جلوه‌‌ی دیگر به آمد علم به دوش گرفت و شد چگونه دم بزنم از تو از خصائل تو که مانده‌‌ام به مدیح تو کسی که بر شب صفّین چیره شد قمر است برای روز مبادا ذخیره شد قمر است به هر مقام از اوگفتگو نباید کرد قمر مقایسه با روی او نباید کرد... سیدحمیدرضابرقعی @toubaefaf
﷽ ای ابتدا و تا انتها ای انتها محمد و از ابتدا علی ای بین کعبه احمد و ای در حرا علی یعنی که یک حقیقتِ مَحضید با علی در باطنِ ظهور تو در اِختفی علی یا مرتضی محمد و یا مصطفی علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی در جوش آمده‌است خُم خانگی ما در چشمِ ماست سرمه‌ی مستانگی ما بیرون زده است  یک  رگِ دیوانگی ما نورِ نبی است کعبه‌ی پروانگی ما از مرتضاست نعره‌ی مردانگی ما اِلّایِ مانده در پسِ اظهار لا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی باید به دشتها برود چوپان شود باید سفر رَود نَفس راهبان شود تاجر شود مسافرِ یک کاروان شود باید میانِ مکه امین و امان شود باید از آنچه فکر کنی بیش از آن شود تا که شود پیامبرِ مرتضی علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی چل سال انتظارِ زمین و زمان بس است چل سال پشت پرده برای جهان بس است چل سال منتظر شدنِ آسمان بس است چل سال  بین خلوت کروبیان بس است حالا خدا نوشت که ای بی نشان بس است برخیز  با ملائکه  برخیز  با علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی از عشق از حضور  لبالب نشسته بود در خلوتی شگفت و مقرب نشسته بود بین حرا به چله‌ی یارب نشسته بود اشراقِ نور بود اگر شب نشسته بود جبریل پیش روش مودب نشسته بود ای بازویِ نبوتِ تو هرکجا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی خورشیدِ مکه بر تنِ ظُلمتکده بتاب بر مردمان منجمدِ شب زده بتاب صبرِ زمینِ یخ زده سرآمده بتاب تنها به مکه نه که بر هر بُتکده بتاب هرچند مشکل است به دل غم مده بتاب غم نیست تا که ذوالفقارِ نبی هست با علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّل اگر کار مشکل است اصرار در مقابل انکار مشکل است گیرم  میان مشرک و کفار مشکل است ماندن ولی مقابلِ کرار مشکل است بودن به پیش ضربِ علی‌وار مشکل است    مرحب که هست پیش تو ای مرحبا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی وقتش رسیده است  از این پس علی بگو امشب نجف برو شبِ مبعث علی بگو  در  صحنِ آن سرای  مقدس علی بگو بین رواقهای مُقَرنَس علی بگو آری کَسم علی است نه هرکس ، علی بگو نَفسِ است به نَصِ خدا @shere_aeini