🍃با عرض تبریک به مناسبت #اعیادشعبانیه خوب است نگاهی متفکرانه داشته باشیم به آموزه های بلند ولادت #امام_حسین علیهالسلام تا #کربلا و برکات عجیب ایشان در عالم
و به حضرت #أباالفضل علیه السلام و دریای بی کران فضیلت های نشأت گرفته از ایشان از علم، زیبایی و وفا تا علمداری برای امام علیهالسلام
و به حضرت #سیدالساجدین علیه السلام در #توحید و اخلاق توحیدی برآمده از #صحیفه_سجادیه تا تجلی #سبک_زندگی_اسلامی در رساله حقوق ایشان و دعای ابوحمزه، برای دست یافتن به قلب سلیم.
@toubaefaf
#یاأباالفضل
هر کس به او وارد شد و از خویش خارج شد
ذکرش تمام عمر یا باب الحوائج شد
فریادِ ما تا صبح محشر #یااباالفضل است
یعنی که تا آخر دل ما با اباالفضل است
دلمُرده مَحضیم آنجایی که ساقی نیست
هستیم غرق دلخوشی هر جا اباالفضل است
هرچیز را مقیاس و معیاری ست در عالَم
معیار در بحث ادب تنها اباالفضل است
از ادّعای با وفایی دور باش ای دوست
گر در وفاداری تو را مبنا اباالفضل است
پایین تر از پایین من و امثال من هستند
وقتی فقط بالاتر از بالا اباالفضل است
بایدکه گرد و خاک پای تاویه(اسم مرکب) باشیم
وقتی فدای زاده زهرا اباالفضل است
با دیدن دستش نه تنها ذکر ما، بلکه
ذکر خدا در محشر کبری #اباالفضل است
دیدم تو محبوب القلوبی یا ابوفاضل
الحق، تو کَشّافُ الکرُوبی، یا ابوفاضل
ای أحسنُ الحالم ببین حال خرابم را
آرام کن این سینه پُر التهابم را
از بس که زیر دِیْنِ تو بودن بزرگم کرد
تسویه کردم با همه جز تو حسابم را
تا که تمام عمر را عطشان تو باشم
بشکن به دست خویشتن جام شرابم را
حتّی شب میلاد تو، فکر مصیبت هات
آقای من، می گیرد از دل صبر و تابم را
ارباب هم می گفت: می فهمند رفتی تو
هر کس ببیند صورتِ از خون خضابم را
#عباس من یاد لب خُشک تو اُفتادم
وقتی که بوسیدم لب طفل ربابم را...
محمد قاسمی
@toubaefaf
کاروان #امام_حسین علیه السلام (۱۱)
#امام_حسین علیه السلام صبح #عاشورا، بعد از اداي نماز صبح، لشکر خویش را که متـشکل از 32 نفـر سـواره
و 40 نفر پیاده بوداینچنین آراست: زهیرْبن قَین را بر جناح راست و حبیب بـن مظـاهِر را بـر جنـاح
چپ گماشت. پرچم را به برادرش حضرت #أباالفضل عباس بن علی علیه السلام سپرد و خیمه گاه را پشت سر قرار داد. حـضرت
دستور داد تا هیزمها و نی هایی که در پشت خیمه گاه بود، داخل کانالی که قبلاً آمـاده کـرده بودنـد،
بریزند و هنگام نبرد، آن را آتش بزنند تا دشمن نتواند از پشت سر حمله کند و فقط ازیک سمت بـا
دشمن بجنگند. عمرسعد نیز بعد از نماز صبح، لشکر خود را آراست و به مقابله با #امام_حسین علیه السلام یارانش آمد.
#امام_حسین علیه السلام صبح عاشورا فرمودند: «خداوندا، تو تکیه گاه مـن در هـر انـدوه، و امیـد مـن در هـر
سختی هستی. تو در هر پیشامدي تکیه گاه و مایه پشتگرمی منی. چه بسا غمهاي گرانی کـه دل در
آن سست میگردد و چاره از کف میرود، دوسـت دسـت از یـاري برمـیدارد و دشـمن نکـوهش میکند، و من آن را به پیشگاه تو آوردم و از آن به تو شِکوه کردم و فقط به سوی تو رو کردم و نـه
دیگران، و چارهاش را از غیر تو نجستم؛ پس تو مرا گشایش دادی و آن غمها را زدودي.
خداوندا،
تو ولی هر نعمت و صاحب هر نیکی و غایت هر خواستهای».
@toubaefaf
امروز روز جهانی کودک است.
خوب است که مناسبت امروز به حدیثی بسیار زیبا و قابل تامل از اميرالمؤمنين علیه السلام اشاره شود که فرمودند:
🔰وَ اللَّهِ مَا سَأَلْتُ رَبِّي وَلَداً نَضِيرَ الْوَجْهِ وَ لَا سَأَلْتُهُ وَلَداً حَسَنَ الْقَامَةِ وَ لَكِنْ سَأَلْتُ رَبِّي وُلْداً مُطِيعِينَ لِلَّهِ خَائِفِينَ وَجِلِينَ مِنْهُ حَتَّى إِذَا نَظَرْتُ إِلَيْهِ وَ هُوَ مُطِيعٌ لِلَّهِ قَرَّتْ بِهِ عَيْنِي
«به خدا قسم، من از پرودگارم نه فرزند زيبا رو خواسته ام و نه فرزندی نيكو قامت، بلکه از خدايم فرزندانی خواستم که مطيع فرمان خداوند باشند، خداترس باشند، تا هروقت ديدگانم به آنها افتاد که در حال اطاعت خداوند هستند، چشمم روشن شود.»
📖بحار، ج ۴۳، ص۲۷۹
👌لذا فضیلت حضرت #اباالفضل علیه السلام که مورد مباهات اهل البیت قرار گرفته، نه به قامت رعنایش بود و نه جمال دلربایش، بلکه ایشان را ادب و معرفت و ایمان استوار و اطاعت محض از اوامر الهی، به این مقام عظمی رساند. لذا آنچه که از حضرت عباس برای اهل البیت مایه ی زینت و مباهات و برای حضرت #امیرالمومنین علیه السلام موجب روشنی چشم شده، قامت نیکو و چهره ی زیبای قمر بنی هاشم نبود بلکه سنگینی ایمان و وزانت تقوایی ایشان میباشد.
🤲🏻جهت پیروزی رزمندگان جبهه مقاومت و حفظ کودکان معصوم فلسطینی دعا کنیم.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى نُورِ محمّد و آل محمّد فی الأَنْوَارِ
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱•
#یاعلی
ﺷﺄﻥ تو در اندیشه ما جا شدنی نیست
درکوزه که جا دادن دریا شدنی نیست
هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست
تو لطف کنی ناشدنی، ناشدنی نیست
طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد
بر خاک نوشتند #علی ، در نجف شد
ماییم و دلی مست در ایوان طلایی
احسنت ! چه معماری انگشت نمایی
تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی
دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی...
هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد
در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد
در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان شد
در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد
هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد
از برکت نام تو اذان نیز اذان شد
سردار بجز #میثم_تمار نداریم
ما غیر #علی با احدی کار نداریم
از ظرفیت خویش فراتر چه بگویم؟
گنگ است زبان پیش تو دیگر چه بگویم؟
از تو که #خدا گفته مکرر چه بگویم؟!
هیچ است #علی، پیش تو من هر چه بگویم
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه ست
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان ست
نام تو شده قدرت بازوی پیمبر
در غزوه احزاب تویی یک تنه لشکر
یک ضربه ات از کل عبادات فراتر
با #فاطمه شد قدرت تو چند برابر
غیر از تو #علی هیچ کسی حصن حصین نیست
#یافاطمه گفتی رجزی بهتر از این نیست
باید که به رخ ها بکشانی هنرت را
آسوده کن این مرتبه تیغ دوسرت را
رندی کن و یک گوشه رها کن سپرت را
صفین محیاست بیاور پسرت را
چشم تو گره خورده به ابروی #اباالفضل
وصل است به تو قدرت بازوی #اباالفضل
حاج مهدی ایروانی
@toubaefaf
طوبای عفاف
السلام علیک #یاقمرالمنیره هر کس به احترام مقام تو خم نشد آقانشد، بزرگ نشد، محترم نشد @toubaefaf
صبح علی الطلوع گدا بر تو می گذشت
نزدیک ظهر بود که عالی جناب شد...
#یاباب_الحوائج یا #أباالفضل
@toubaefaf
کاروان #امام_حسین علیه السلام (۱۲)
#امام_حسین علیه السلام صبح #عاشورا، بعد از اداي نماز صبح، لشکر خویش را که متـشکل از ۳۲ نفـر سـواره
و ۴۰ نفر پیاده بود اینچنین آراست: زهیرْبن قَین را بر جناح راست
و حبیب بـن مظـاهِر را بـر جنـاح
چپ گماشت.
پرچم را به برادرش حضرت #أباالفضل عباس بن علی علیه السلام سپرد و خیمه گاه را پشت سر قرار داد. حـضرت
دستور داد تا هیزمها و نی هایی که در پشت خیمه گاه بود، داخل کانالی که قبلاً آمـاده کـرده بودنـد،
بریزند و هنگام نبرد، آن را آتش بزنند تا دشمن نتواند از پشت سر حمله کند و فقط ازیک سمت بـا
دشمن بجنگند. عمرسعد نیز بعد از نماز صبح، لشکر خود را آراست و به مقابله با #امام_حسین علیه السلام یارانش آمد.
#امام_حسین علیه السلام صبح عاشورا فرمودند: «خداوندا، تو تکیه گاه مـن در هـر انـدوه، و امیـد مـن در هـر
سختی هستی. تو در هر پیشامدي تکیه گاه و مایه پشتگرمی منی. چه بسا غمهاي گرانی کـه دل در
آن سست میگردد و چاره از کف میرود، دوسـت دسـت از یـاري برمـیدارد و دشـمن نکـوهش میکند، و من آن را به پیشگاه تو آوردم و از آن به تو شِکوه کردم و فقط به سوی تو رو کردم و نـه
دیگران، و چارهاش را از غیر تو نجستم؛ پس تو مرا گشایش دادی و آن غمها را زدودي.
خداوندا،
تو ولی هر نعمت و صاحب هر نیکی و غایت هر خواستهای».
@toubaefaf
اگر مسندنشین #زینب ، حمایتگر #اباالفضل ست...
نبود و نیست و دیگر هم از مادر نمی آید
یقین دارم که دختر مثل این دختر نمی آید
زنی مانند #زینب زاده ی حیدر نمی آید
عقیله یک نفر بوده است پس دیگر نمی آید
علی خورشید و زهرا ماه و کوکب میشود زینب
به منهای الوهییت بگو رب میشود زینب
نبوت در امامت به توان عصمت این گردد
حسن در توامانی با حسینی اینچنین گردد
اگر خمسه رکاب دهر باشد او نگین گردد
زنی آمد که تالی تلو رب العالمین گردد
زنی را همچنان معصوم میبینم که زن باشد
زنی را قبله میخوانم که کل پنج تن باشد
نمیفهمیم شأنش را و میگوییم فضلش را
نمیدانیم جاهش را و میخوانیم وصلش را
ندارد درک ما در خلقت عالم محلش را
عقیله یک نفر بود و ندارد عقلی عقلش را
همه فرعیم در عالم اگر این شخصیت اصلست
اگر مسندنشین #زینب ، حمایتگر #اباالفضل ست
زبان الکن ما را کسی اینجا نمیفهمد
زبان عشق سنگین است پس اصلاٰ نمیفهمد
بجز تو حال من را هیچ کس حالا نمیفهمد
ببین که دوستت دارم ، ولی دنیا نمیفهمد
من از مردم بریدم وصل میخواهم کنار تو
قرارم با تو این بوده که باشم بی قرار تو
ببین کمبود دارم من ببین کمبود دارم من
ببین افتاده از پایم ببین تحت فشارم من
ندارم من ندارم من ندارم من ندارم من
ولیکن صورتم را زیر پایت میگذارم من
شلوغی های دنیا را برایم خوب خلوت کن
گدایی آمدم امروز پس قدری محبت کن
بلندا ! بی کرانا ! درد داریم و دوا داری
زمانه زخمی ام کرده ولی قطعا شفا داری
ببین دنیا گرفته سخت بر ما …. راه ها داری
به گریه آمدم پیشت برایم کربلا داری ؟
پشیمانم اگر رفتم مسیر اشتباهی را
پناهم باش وقتی که چشیدی بی پناهی را
بمیرم بی حمایت عصر عاشورای خواهر را
بمیرم تکه تکه های عریان برادر را
نمیفهمیم و میخوانیم روضهْ روضهْ معجر را
به روی ناقه میبردند اولاد پیمبر را
سنان میبرد تا خورجین اسبش هست زینب را
طناب شمر میبندد غروبی دست زینب را
جدال کل حق و کل باطل بوده انگاری
سپاه ظلمت و یک زن که مانده بی کس و یاری
صدای دختر زهرا و گوش ابن سعد؟ آری
ندیده چشم او در طول عمرش کوچه بازاری
ز داغ اوست که این روضه ها مکشوفه میگردد
زنی بر چارپا دارد درون کوفه میگردد
زنی با این جلالت چشم ها از این و آن خورده
زنی با این شکوه از دست خولی تازیان خورده
زنی با این سخاوت چوب دستی از سنان خورده
زنی با این مقاماتش بگویم خیزران خورده؟
نباید حالت #زینب چنان آواره ها باشد
چرا ذریه بین مجلس میخواره ها باشد؟
#علیرضا_وفایی
@shere_aeini
اگر مسندنشین #زینب ، حمایتگر #اباالفضل ست...
نبود و نیست و دیگر هم از مادر نمی آید
یقین دارم که دختر مثل این دختر نمی آید
زنی مانند #زینب زاده ی حیدر نمی آید
عقیله یک نفر بوده است پس دیگر نمی آید
علی خورشید و زهرا ماه و کوکب میشود زینب
به منهای الوهییت بگو رب میشود زینب
نبوت در امامت به توان عصمت این گردد
حسن در توامانی با حسینی اینچنین گردد
اگر خمسه رکاب دهر باشد او نگین گردد
زنی آمد که تالی تلو رب العالمین گردد
زنی را همچنان معصوم میبینم که زن باشد
زنی را قبله میخوانم که کل پنج تن باشد
نمیفهمیم شأنش را و میگوییم فضلش را
نمیدانیم جاهش را و میخوانیم وصلش را
ندارد درک ما در خلقت عالم محلش را
عقیله یک نفر بود و ندارد عقلی عقلش را
همه فرعیم در عالم اگر این شخصیت اصلست
اگر مسندنشین #زینب ، حمایتگر #اباالفضل ست
زبان الکن ما را کسی اینجا نمیفهمد
زبان عشق سنگین است پس اصلاٰ نمیفهمد
بجز تو حال من را هیچ کس حالا نمیفهمد
ببین که دوستت دارم ، ولی دنیا نمیفهمد
من از مردم بریدم وصل میخواهم کنار تو
قرارم با تو این بوده که باشم بی قرار تو
ببین کمبود دارم من ببین کمبود دارم من
ببین افتاده از پایم ببین تحت فشارم من
ندارم من ندارم من ندارم من ندارم من
ولیکن صورتم را زیر پایت میگذارم من
شلوغی های دنیا را برایم خوب خلوت کن
گدایی آمدم امروز پس قدری محبت کن
بلندا ! بی کرانا ! درد داریم و دوا داری
زمانه زخمی ام کرده ولی قطعا شفا داری
ببین دنیا گرفته سخت بر ما …. راه ها داری
به گریه آمدم پیشت برایم کربلا داری ؟
پشیمانم اگر رفتم مسیر اشتباهی را
پناهم باش وقتی که چشیدی بی پناهی را
بمیرم بی حمایت عصر عاشورای خواهر را
بمیرم تکه تکه های عریان برادر را
نمیفهمیم و میخوانیم روضهْ روضهْ معجر را
به روی ناقه میبردند اولاد پیمبر را
سنان میبرد تا خورجین اسبش هست زینب را
طناب شمر میبندد غروبی دست زینب را
جدال کل حق و کل باطل بوده انگاری
سپاه ظلمت و یک زن که مانده بی کس و یاری
صدای دختر زهرا و گوش ابن سعد؟ آری
ندیده چشم او در طول عمرش کوچه بازاری
ز داغ اوست که این روضه ها مکشوفه میگردد
زنی بر چارپا دارد درون کوفه میگردد
زنی با این جلالت چشم ها از این و آن خورده
زنی با این شکوه از دست خولی تازیان خورده
زنی با این سخاوت چوب دستی از سنان خورده
زنی با این مقاماتش بگویم خیزران خورده؟
نباید حالت #زینب چنان آواره ها باشد
چرا ذریه بین مجلس میخواره ها باشد؟
#علیرضا_وفایی
@shere_aeini