eitaa logo
طوبای عفاف
666 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
459 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
به مناسبت ششم تیرماه ۶۰ روی جداره ضبط نوشته بودند: «عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی» ششم تیر ۱۳۶۰، سالروز ترور رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران است و اکنون در آستانه ۳۵ سالگی این حادثه تلخ به مرور آن می‌پردازیم.آقا که هنگام سخنرانی رو به جمعیت و پشت به قبله بودند، با یک چرخش ۴۵ درجه‌ای به طرف چپ جایگاه افتادند. اولین محافظ خودش را بالای سر آقا رساند. مسجد کوچک بود و همان یک محافظ، به تنهایی تلاش کرد که آقا را بیاورد بیرون.  تابستان ۱۳۶۰ یادآور خاطرات تلخی است که هرکدام سرآغازی بر یک تاریخ است چرا که تا پایان آن سال بیش از ۱۰۰ مقام درجه اول نظام به شهادت رسیدند و برخی مقامات بلندپایه وقت نیز مورد سوء قصد قرار گرفتند. حضرت آیت الله خامنه ای نیز از این موج عظیم ترورها بی نصیب نماندند. عصر سه‌شنبه دوم تیرماه قرار است آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم بزرگداشت شهید چمران در مدرسه‌ی عالی شهید مطهری سخرانی کند. آیت‌الله خامنه‌ای و شهید چمران هر دو نماینده‌ی امام در شورای عالی دفاع بودند و یکی از نتایج همکاریشان تشکیل ستاد جنگ‌های نامنظم بود. با توجه به اقدامات مسلحانه‌ی منافقین که از ۳۰ خرداد شروع شده بود احتمال خطر می‌رود، اما خوشبختانه مراسم در امنیت کامل و بدون بروز حادثه‌ای به پایان می‌رسد. پس از پایان سخنرانی جمعیت دور آیت‌الله خامنه‌ای را می‌گیرد. یک نفر با زور می‌خواهد خودش را به ایشان برساند، چندضربه‌ای هم با آرنج به محافظین می‌زند ولی آنها نمی‌گذارند نزدیک شود. وقتی از مراسم برمی‌گردند لباس خونی یکی از محافظ‌ها توجه دیگران را جلب می‌کند. محافظ با تیغ موکت‌بری مجروح شده اما خطر رفع شده بود. ۵ تیرماه آیت‌الله خامنه‌ای در خطبه‌های نماز جمعه منافقین را به سختی به محاکمه می‌کشند: «شما هستید که بعد از آنی که از پدر و مادرهای مسلمانی متولد شدید به طرف کفر رفتید. کتاب‌های شما در دست است، مبانی مارکسیستی و الحادی و کفرآمیز در حرف‌ها و کتاب‌ها و عمل شما مشهود است، شما مرتجعید، شما مرتدید؛ شما هستید که در زندان و در خارج زندان بارها و بارها دوریتان از اسلام بر عناصر مبارز انقلابی مسلمان ثابت شد. بهانه‌ی ارتجاع را به دست می‌گیرید که با جمهوری اسلامی بجنگید؟ اشتباه کردید، کور خواندید؛ این شواهد محکومیت شماست که همه‌ی دنیا و همه‌ی تاریخ در آینده به اینها خواهند رسید. شما نامتان هم در تاریخ نمی‌ماند، اما اگر بماند با لعن و نفرین همگانی خواهد ماند. برای خاطر این‌که یک انقلابی با این همه خونِ دل پیروز شد و امامی و رهبری با چهره‌ی استثنائی در تاریخ ما این انقلاب را هدایت کرد و امتی با این رشادت و این ازخودگذشتگی پایه‌های این انقلاب را با همه‌ی موجودی خودش مستحکم کرد، آن وقت شما چهار نفر خودخواهِ جاهل جاه‌طلب پرمدعا آمدید دارید محصول این همه تلاش و کوشش را می‌خواهید مورد تهدید قرار بدهید و مزاحمت می‌کنید و ایذاء می‌کنید، تاریخ به شما لعن و نفرین خواهد فرستاد.» ششم تیر فرا می رسد. خودروی حامل آیت الله خامنه ای که از جماران حرکت می‌‌کرد، آن روز مهمان ویژه‌ای داشت؛ خلبان عباس بابایی که می‌خواست درد دل‌هایش را با نماینده‌ی امام در شورای عالی دفاع در میان بگذارد. آن‌ها نیم‌ساعت زودتر از اذان ظهر به مسجد ابوذر رسیدند و گفت‌وگویشان را در همان مسجد ادامه دادند.‌ نماز ظهر تمام شد. آقا رفتند پشت تریبون. نمازگزاران همان‌طور منظم در صفوف نماز نشسته بودند. پرسش‌های نوشته‌ی مردم را به سخنران می‌دادند، اگرچه بعضی از پرسش‌ها تند و حتی گاهی بی‌ربط بود. آقا در سخنرانی مقدمه‌ای ‌چیدند تا به این‌جا ‌رسیدند که: «امروز شایعات فراوانی بین مردم پخش شده و من می‌خواهم به بخشی از آن‌ها پاسخ بدهم.» بین جمعیت ضبط صوتی دست به دست شد تا رسید به جوانی با قد متوسط و موهای فری و کت و پیراهن چهارخانه و صورتی با ته‌ریش مختصر که آن روزها کلیشه‌ی چهره‌و تیپ خیلی از جوان‌ها بود. خودش را رساند به تریبون. ضبط را گذاشت روی تریبون؛ درست مقابل قلب سخنران. دستش را گذاشت روی دکمه‌ی Play. شاسی تق تق صدا کرد و روشن نشد؛ مثل حالت پایان نوار، اما او رفت. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هم با تشریح چگونگی این ترور در ششم تیر ۱۳۶۰، می افزاید: یک دقیقه نگذشت که بلندگو شروع کرد به سوت کشیدن. آقا همین‌طور که صحبت می‌کردند، گفتند: «آقا این بلندگو را تنظیم کنید.» بعد خودشان را به سمت چپ کشیدند و از پشت تریبون کمی عقب آمدند و به صحبت ادامه دادند: «در زمان امیرالمؤمنین، زن در همه‌ی جوامع بشری -نه فقط در میان عرب‌ها- مظلوم بود. نه می‌گذاشتند درس بخواند، نه می‌گذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا بکند، نه ممکن بود در میدان‌های… انفجار! آقا که هنگام سخنرانی رو به جمعیت و پشت به قبله بودند، با یک چرخش ۴۵ درجه‌ای به طرف
چپ جایگاه افتادند. اولین محافظ خودش را بالای سر آقا رساند. مسجد کوچک بود و همان یک محافظ، به تنهایی تلاش کرد که آقا را بیاورد بیرون. امام جماعت، متحیر وسط مسجد مانده بود. چشمش به یک ضبط صوت ‌افتاد که مثل یک کتاب، دو تکه شده بود. روی جداره‌ی داخلی ضبط شکسته، با ماژیک قرمز نوشته بودند «عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی». بیرون از مسجد، در آغوش محافظ، لحظاتی به هوش آمدند. سرشان را آوردند بالا، اما زود سرشان افتاد. محافظ‌ها بلیزر سفید را انگار که ترمز نداشت، با سرعتی غیر قابل تصور می‌راندند. در مسیر بیمارستان، هر وقت به هوش می‌آمدند، زیر لب زمزمه‌ای می‌کردند؛ شهادتین می‌گفتند. لب‌ها و چشم‌ها تکان می‌خوردند؛ خیلی کم البته. در خیابان قزوین، خودرو به یک درمانگاه کوچک رسید. پنج نفر آدم با قیافه‌ی خون‌آلود و اسلحه به دست، وارد درمانگاه شدند و آقا را روی دست این طرف و آن طرف ‌بردند. با آن صورت خون‌آلود، کسی امام جمعه‌ی شهر را نشناخت. دکتری با گوشی، دکتری ضربان قلب را گرفت: «نمی‌شود کاری کرد.» محافظ‌ها با سرعت به سمت در خروجی رفتند. پرستاری که تازه از راه رسیده بود، پرسید: «ایشان کی هستند‌؟ دارند تمام می‌کنند» اسم آقای خامنه‌ای را که شنید، گفت: «ببریدشان بیمارستان؛ اما یک کپسول اکسیژن هم با خودتان ببرید.» انگار کسی صدای آن پرستار را نشنید. کپسول را برداشت و خودش را به ماشین رساند. «آقا این کپسول لازمتان است.» کپسول اکسیژن و پایه‌ی آهنی چرخدار را نمی‌شد برد توی ماشین. پایه‌های کپسول را تکیه دادند روی رکاب ماشین، پرستار هم نشست بالای سر آقا. در تمام راه، ماسک اکسیژن را روی صورت آقا نگه داشت و به همه دلداری ‌داد. یکی از محافظ‌ها پرسید: «حالا کجا برویم!؟» پرستار گفت: «بیمارستان بهارلو، پل جوادیه». ماشین انگار ترمز نداشت. محافظ بیسیم را برداشت. کُدشان «حافظِ هفت» بود. «مرکز ۵۰- ۵۰»؛ این رمزِ آماده‌باش بود، یعنی حافظ هفت مجروح شده. کسی که پشت دستگاه بود، بلند زد زیر گریه. محافظ یک‌دفعه توی بیسیم گفت: «با مجلس تماس بگیر.» اسم دکتر فیاض‌بخش و چند نفر دیگر از پزشک‌های مجلس را هم گفت؛ «منافی، زرگر، … بگو بیایند بیمارستان بهارلو.» ماشین را از در عقب بیمارستان بردند توی محوطه‌. برانکارد آورند و آقا را رساندند پشت در اتاق عمل. دکتر محجوبی از همدان آمده بود بیمارستان بهارلو. تازه جراحیش‌را تمام کرده بود. داشت دستش را می‌شست که از اتاق عمل خارج شود. آقا را که با آن وضع دید، گفت خیلی سریع دوباره اتاق عمل را آماده کنند. سمت راست بدن پر از ترکش بود و قطعات ضبط صوت. قسمتی از سینه کاملاً سوخته بود. دست راست از کار افتاده بود و ورم کرده بود. استخوان‌های کتف و سینه به راحتی دیده می‌شد. ۳۷ واحد خون و فراورده‌های خونی به آقا زدند. این همه خون، واکنش‌های انعقادی را مختل ‌کرد. دو سه بار نبض افتاد. چند بار مجبور شدند پانسمان را باز کنند و دوباره رگ‌ها را مسدود کنند. کیسه‌ها‌ی خون را از هر دو دست و هر دو پا به بدن تزریق ‌می‌کردند، اما باز هم خون‌ریزی ادامه داشت. یک‌دفعه یکی از دکترها دست از کار کشید. دستکشش را درآورد و گفت: «دیگر تمام شد.» بی‌راه نمی‌گفت؛ فشار تقریباً صفر بود. یکی دیگر از دکترها به او تشر زد که چرا کشیدی کنار؟ فشار کم‌کم بالا آمد و دوباره شروع کردند. دکتر منافی، همان‌طور که می‌آمد بیمارستان بهارلو، تلفن زده بود که دکتر سهراب شیبانی، جراح عروق و دکتر ایرج فاضل هم بیایند. آقای بهشتی هم دکتر زرگر را خبر کرده بود. دکتر محجوبی که حال و روز دکتر زرگر را دید، گفت: «نگران نباش، من خون‌ریزی را بند آورده‌ام.» عمل تا آخر شب طول کشید، اما دیگر نمی‌شد درمان را آن‌جا ادامه داد. کنترل امنیتی بیمارستان بهارلو مشکل بود. تنها بیمارستانی هم که می‌شد بعد از عمل مراقبت‌های لازم را به عمل آورد، بیمارستان قلب بود. آن موقع رئیس بیمارستان قلب دکتر میلانی‌نیا بود. چند ماه بعد، نام همین بیمارستان را گذاشتند «بیمارستان قلب شهید رجایی». هلی‌کوپتر خبر کردند. نمی‌توانستند بیمار را از میان ازدحام مردم نگران بیرون ببرند. محافظ پشت بی‌سیم گفته بود که قلب ایشان صدمه دیده؛ رادیو هم همین را اعلام کرده بود. مردم نگران بودند که نکند قلب ایشان از کار افتاده باشد، آمده بودند و می‌گفتند «قلب ما را بردارید و به ایشان بدهید.» با هزار ترفند، هلی‌کوپتر را وسط میدان بیمارستان نشاندند. تا برسند به بیمارستان قلب، خط مونیتور وضعیت نبض، دو بار ممتد شد. دکترها می‌گفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته‌و برگشته. یک‌بار همان انفجار بمب بود، یک‌بار خون‌ریزی بسیار وسیع و غیر قابل کنترل بود، یک‌بار هم جمع شدن پروتئین‌ها در ریه و حالت خفگی. همه‌ی این‌ها گذشت، اما بیمار تب و لرز شدیدی داشت. چند پتو می‌‌انداختند روی‌آقا. گاهی حتی دکترها بغلشان می‌کردند تا لرز را کمتر کنند. معلوم نبود من
شأ این تب‌ها کجاست؟ ضایعه‌ی کوچکی هم در ریه دیده بودند. آقا لوله‌ی تنفس داشتند و نمی‌توانستند حرف بزنند. خودشان کاملاً حس کرده بودند که دست راستشان کار نمی‌کند. اولین چیزی که با دست چپ نوشتند، دوتا سؤال بود؛ «همراهان من چطورند؟» «مغز و زبان من کار خواهد کرد یا نه؟» دکتر باقی روی سطحی از پوست بدن کار می‌کرد که برای ترمیم و پیوند به قسمت‌های آسیب‌دیده برداشته بودند. زخم‌ها زیاد بودند. درد زخم‌ها خیلی زیاد بود، اما دکترها می‌گفتند تحمل‌آقا زیادتر است. می‌گفتند «اصلاً مسکّن‌ها به حساب نمی‌آیند.» بحث دکترها این بود که بالاخره تکلیف این دست چه می‌شود؟ شکستگیش رو به بهبود بود، ولی هیچ‌علامت حرکتی نداشت. چند نفر از جراحان و ارتوپدها بحث می‌کردند که دست قطع شود یا بماند. امام مرتب پیغام می‌دادند و از اطرافیان می‌پرسیدند که: «آقاسیدعلی چطورند؟» پیامشان ساعت دو بعد از ظهر پخش ‌شد. دکتر میلانی‌نیا رادیورا گذاشت بیخ گوش آقا. آن‌موقع ایشان به هوش بودند؛ روح تازه‌ای انگار در وجودشان دمید، جان گرفتند. حالشان بهتر بود، اما هنوز قضیه‌ی هفتاد و دو تن را نمی‌دانستند. از تلویزیون آمدند که گزارش تهیه کنند. یک ساعتی معطل شدند تا آقا به هوش آمد. پرسیدند حالتان چطور است؟ گفتند: «من بحمدالله حالم خیلی خوب است» و شعر رضوانی شیرازی را خطاب به امام خواندند: «بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خُمِّ می سلامت شکند اگر سبویی» کم‌کم به اطرافیان فشار می‌آوردند که: «آقاجان من باید از وضع کشور اطلاع پیدا کنم. شما هم رادیو را از من گرفته‌اید، هم تلویزیون را.» دکترها بهانه می‌آوردند که امواج رادیویی، دستگاه‌های درمانی ما را به‌هم می‌ریزد و عملکردشان را مختل می‌کند! خیلی از چهره‌های انقلاب برای عیادت می‌آمدند، اما آقا مرتب از شهید بهشتی می‌پرسیدند: «چرا همه می‌آیند، اما ایشان نمی‌آید؟» شک کرده بودند که یک خبرهایی هست. دور و بری‌ها هم مانده بودند که چطور به ایشان بگویند. دکتر منافی گفت بهترین راه این است که بگوییم حاج احمدآقا و آقایان رجایی و باهنر و هاشمی رفسنجانی بیایند و کم‌کم ایشان را مطلع کنند. جمع شدند، اما باز هم نتوانستند بگویند. گفتند فقط یکی‌دو نفر شهید شده‌اند. آقا از جمع آن شهیدها به دو نفر خیلی علاقه داشت؛ دکتر بهشتی و محمد منتظری. اولین کسی هم که به بیمارستان بهارلو آمده بود، محمد منتظری بود. آقا اول پرسیدند آقای بهشتی چطورند؟ گفتند یک‌مقدار پاهایش مجروح شده است. آقایان که رفتند، ایشان رو کردند به دکتر میلانی‌نیا و پرسیدند شما از حال ایشان خبر داری؟ دکتر گفت: «بله، از وضعشان باخبرم.» پرسیدند: «مراقبت جدی از حال ایشان می‌شود؟ آن‌جا هم سر می‌زنید؟» بعد هم دکتر را سؤال‌پیچ کردند. دکتر میلانی‌نیا با بغض از اتاق زد بیرون. دوباره که آمد، آقا را دید که‌بچه‌های همراه را جمع کرده‌اند و ازشان بازجویی می‌کنند. دکتر دست و رویش را شسته بود. نشست و یکی یکی اسم همه‌ی شهدای حزب را به آقا گفت. https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
هفته افشای حقوق بشر آمریکایی https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
🌸چهار قدم تا سلامتی 1_ تنظیم خواب: سعی کنید همیشه یک ساعت قبل از نیمه شب شرعی بخوابید و قبل از اذان صبح بیدار شوید. قدم زدن پس از نماز صبح هم مهم است. این کار یعنی کمک به ترشح مناسب هورمونی(غدد هیپوتالاموس، هیپوفیز و...) و پیشگیری از بسیاری بیماری ها. 2_ تنظیم غذا: امروزه به فضل الهی شاهد وفور نعمتیم. مواظب باشید هیچ وقت میوه، مایعات و «غذاها را بر اساس هوی و هوس نخورید». معیار گرسنگی و نیاز بدن را توجه داشته باشید و به گرسنگی های کاذب طبق عادت اهمیت ندهید. به عنوان نمونه: صبحانه را صبح زود و شام را در اوایل شب میل کنید. نهار را که به نوعی عادت شمرده می شود را خلاصه و در نهار میوه، مغزی‌جات و کمی دم نوش بابونه(جهت تقویت اعصاب، تقویت کلیه ها و ...) میل کنید. بسیاری از مشکلات و بیماری ها مانند: دیابت، چربی خون، فشار خون از وعده غیر استاندارد نهار است. نهار را خلاصه تر کنید. از شبه غذاها مانند: انواع برنج های خارجی، ماکارونی، نوشابه ها و دلسترها، سس های ساختگی و صنعتی، قند و شکر صنعتی، روغن های صنعتی و... تا می‌شود دوری کنید. «اینگونه مواد اشتهای کاذب ایجاد کرده و باعث پرخوری و عوارض بعد از آن می‌شود.» جایگزین را میوه هایی مانند خرما، انجیر، سیب، انار و نوشدنی ها را سکنجبین، آب، شربت آبلیمو وانواع دم نوش ها(قبلا در کانال بارگزاری شد) و مواد غذایی ارگانیک قررار دهید. «عمل به آداب غذا خوردن از رساله عملیه مهم است.» 3_ طبع شناسی: طبع خویش را که آیا رو به سردی است یا گرمی و یا معتدل، بشناسید و غذاها را بر اساس طبع خویش میل کنید. مانند: سرد و تر، غذاهای گرم و تر و گرم و خشک بیشتر استفاده کنند و ... . قبلا در موضع طبع شناسی جزوه‌ای در همین کانال بارگزاری شد که می توانید به نشانه ها و سبک غذایی توجه کنید. 4_تحرک و ورزش: اگر تمام نکات یاد شده را در رعایت خواب و خوراک رعایت کنید، اما تحرک استاندارد با رعایت حال مفاصل و زانو نداشته باشید فقط 50% قضیه را رعایت کردید. نکات یاد شده در موضوع تنظیم وزن همراه با تحرک و ورزش است. ورزشی که به به نوعی تفریح سالم نیز قلمداد شود. در ورزش رعایت سن، جنس، میزان چربی های بدن و نوع غذاهایی که مصرف می کنید را مورد توجه قرار دهید. نکته: به نظر می رسد رعایت این 👆چهار نکته به طور عمومی برای همه افراد در هر سن و جنس و موقعیت جغرافیایی در موضوع رژیم غذایی مناسب است و إن شاالله با رعایت آن از بسیاری بیماری ها، داروها و اضافه وزن مصون خواهید ماند. اما در موضوع رژیم درمانی خاص و برای افراد خاص نیاز به مشورت با طبیب حاذق است. إن شاالله همیشه به سلامت باشید.🌸🍃🌸 https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
حادثه هفت تیرماه ۱۳۶۰ و شهادت در یک نگاه https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
🔴 کشورهای اروپایی به قاتلان هفتم تیر پناه داده‌اند و وقیحانه ادعای حقوق بشر دارند ♦️ رهبر معظم انقلاب صبح امروز در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه: منافقین در مثل امروزی -هفتم تیر- جنایت بزرگی کردند در حق ملت ایران که این شخصیت برجسته‌ی با عظمت ممتاز را با حدود هفتاد نفر شخصیتهای دیگر از این کشور گرفتند و این قاتلها، قاتلهایی که خودشان اعتراف کردند به این جنایت و به این حرکت فجیع به این معنا که اعترافاتشان در دسترس است، امروز در همین کشورهای مدعی حقوق بشر آزادانه دارند رفت و آمد میکنند، زندگی میکنند، در فرانسه و کشورهای دیگر اروپا و دولتهای اروپایی، دولت فرانسه و دیگران خجالت نمیکشند که با بودن اینها و با حمایت از اینها و با تریبون دادن به اینها حتی در مجالس ملی‌شان، در عین حال ادعای حقوق بشر میکنند. یعنی واقعاً وقاحت این غربیها یک چیز فوق‌العاده و عجیبی است. ۱۴۰۰/۰۴/۰۷ 🌺کانال طلاب بصیر @tolabebasir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🅾جامعه مسلمان‌ها جامعه فضول‌هاست؛ چون امر به معروف و نهی از منکر وظیفه تک تک افراد جامعه اسلامی است... ✍پ.ن: عباراتی از قبیل: به شما ربطی نداره، سرت توی کار خودت باشه، دیگران را قضاوت نکن، تو نگاه نکن، و... برای جوامع انزواطلب غربی است، نه جامعه اسلامی که هدفش تعالی انسان است 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm 🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🌸🍃 https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5۴
✨﷽✨ ‍ ⌛️در آخرالزمان فریبکارانی بیایند !! ✍از پیامبر خدا در کتاب کنزالاعمال، حدیث ۲۹۰۳۲۴ روایت شده است که فرمود : در آخرالزمان دغل بازان و فریبکارانی بیایند که حدیث هایی نو و روایت هایی جدید از دین بر شما بخوانند، انچنان که نه شما و نه پدرانتان چنین حدیث هایی نشنیده باشید. پس دوری گزینید از آنها. مبدا به دام تزویر و فریب شان بیافتید . از علی بن ابی طالب(ع) درباه آخرالزمان پرسیده شد : آیا در آن زمان مومنانی وجود دارند؟ فرمود: آری . باز پرسیده شد: آیا از ایمان آنان بر اثر فتنه ها چیزی کاسته می شود؟ فرمود: نه ، مگر آن مقدار که قطرات باران از سنگ خارا بکاهد اما آنان در رنج بسر برند. امیرالمونین (ع) فرمود : زمانی بر مردم بیاید که مقرب نباشد جز به ، و جالب شمرده نشود جز فاجر بودن ، و تحقیر نشوند جز افراد با انصاف، در آن زمان دستگیری مستمندان زیان بشمار آید و صله رحم لطف وبزرگواری بشمار آید . (نهج البلاغه،حکمت ۱۰۲) امام سجاد(ع) فرمود : چون خداوند می دانست در آخرالزمان اهل فکر دقیق النظر خواهند آمد، از این جهت قل هوالله و احد و آیاتی از سوره حدید نازل کرد. (بحار ۶۰/۱۸ ) بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید امام صادق(ع) فرمود : چون قائم ما قیام کند خداوند انچنان نیرویی به چشم و گوش پیروانش داده که به پیک و پیام اور نیازی نداشته باشند و به هرکجای جهان که باشند امام خود را ببینند و سخنش را بشنوند.(بحار ۳۶/۴۵ ) پیامبر (ص) فرمود : « این دین مدام برپا خواهد ماند و گروهی از مسلمانان از آن دفاع کنند و در کنار ان بجنگند تا قیامت بپا شود » و فرمود « در هر عصر و زمانی گروهی از امتم مدافع احکام خدا باشند و از مخالفان باکی نداشته باشند » (کنزالاعمال حدیث۳۴۴۹۹و۳۴۵۰۰) ⬅️ در جای دیگری فرمودند: « چون در اخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون گردد، بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید که به دل هایشان دیندارند و دین انها از الایش به افکار مصون ماند. 📚 بحار ۵۲/۱۱۱ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5۴
هدایت شده از KHAMENEI.IR
14000407_40599_1281k.mp3
8.29M
🎙بشنوید | صوت کامل بیانات امروز رهبر انقلاب در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه. ۱۴۰۰/۰۴/۰۷ 💻 @Khamenei_ir
🌹شهید مظلوم دکتر بهشتی: آنهایی که ولایت فقیه را قبول ندارند درهر مقامی که باشند سرنگون خواهند شد 🌍 @ebratha_ir
🍃یک عالم انقلابی ...ایشان یک عالم متفکر بود، نظریه‌پرداز بود.مرحوم آقای بهشتی حقاً شخصیت برجسته و ممتازی بود. انقلابی بود. واقعاً انقلابی بود. پرتلاش بود. از بن دندان معتقد به مبانی انقلاب بود ایشان. مرحوم شهید بهشتی به معنای واقعی کلمه پایبند به مبانی انقلاب و مبانی امام رضوان اللّه علیه بود و پرهیزگار هم بود، مرد مؤمن و متشرعی بود. بنده با ایشان زیاد معاشر بودم. خیلی متشرع بود، خیلی پرهیزگار بود، خیلی در حرکت در جهت دین و مسائل دینی جدی بود. علاوه بر اینها ایشان از ارکان تدوین قانون اساسی است. یعنی حق این بزرگوار بایستی شناخته بشود و گذارده بشود. رهبر عزیز انقلاب ۱۴۰۰/۴/۷ https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5۴
پاکدامنی و عفاف در کلام شهید بهشتی: «همانگونه که نظم در عبور و مرور محترم است، عفت و پاک دامنی در جامعه اسلامی هزار بار از آن محترم تر است.» https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸حکمت فضیلت ها در کلام امام خامنه ای (مدظله) «اينكه ما روى مسأله‏ ى فساد و فحشا و مبارزه و "نهى‏ از منكر" و اين چيزها تكيه می كنيم، يك علّت عمده‏اش اين است كه جامعه را تخدير می ‏كند. همان مدينه ‏اى كه اوّلين پايگاه تشكيل حكومت اسلامى بود، بعد از اندك مدّتى به مركز بهترين آوازخوانان و معروف‏ترين رقّاصان تبديل شد؛ تا جايى كه وقتى در دربار شام می ‏خواستند بهترين مغنّيان را خبر كنند، از مدينه آوازه خوان می آوردند! اين جسارت، پس از صد يا دويست سال بعد انجام نگرفت؛ بلكه در همان حول‏ وحوش شهادت جگر گوشه ‏ى فاطمه‏ ى زهرا و نور چشم پيامبر و حتى قبل از آن، در زمان معاويه اتّفاق افتاد! بزرگان حكومت فاسد هم می ‏دانستند چه كار بكنند و انگشت روى چه چيزى بگذارند و چه چيزى را ترويج كنند.یكى از مسائلى كه عامل اصلى چنين قضيه‏اى شد، اين بود كه(رواج دنياطلبى و فساد و فحشا)؛ غيرت دينى و حسّاسيتِ مسئوليت ايمانى را از مردم گرفت.» @ebratha_ir https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️دعای چهار نفر مستجاب نمی شود امام صادق(علیه السلام ) فرمودند: چهار نفر دعایشان مستجاب نمی شود: 1ـ آن که در خانه نشسته و می گوید خداوندا مرا روزی ده خداوند به او می فرماید:( مگر ترا نگفتم در پی کسب و کار باش) 2ـ آن که زنش را نفرین می کند خداوند می فرماید:( مگر من اختیار طلاق او را به دست تو ندادم) 3ـ آن که مال و ثروت خود را هدر دهد و سپس می گوید خدایا روزیم ده خداوند می فرماید (مگر نگفتم به مالت رسیدگی کن) 4ـ و کسی که مال خویش را بدون گواه و مدرک به وام دهد که خداوند می فرماید:(مگر من دستور ندادم که بر وام خویش گواه بگیرید) بحار الانوار، جلد 71، صفحه344 https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5