شجاعت حضرت عباس بن علی(علیهما السلام) در جنگ صفّین
در یکی از روزهای نبرد صفین، نوجوانی از سپاه امام علی (علیه السلام) بیرون آمد که نقاب بر چهره داشت و از حرکات او نشانه های شجاعت و هیبت، هویدا بود. از سپاه شام کسی جرأت نکرد به میدان بیاید. معاویه به «ابن شعثا» که جنگ جویی دلیر بود، دستور داد با آن جوان نبرد کند.
ابن شعثا گفت: ای امیر! مردم مرا با ده هزار نفر برابر می دانند؛ چگونه فرمان می دهی که به جنگ این نوجوان بروم؟ معاویه گفت: پس چه کنیم؟ ابن شعثا گفت: من هفت پسر دارم؛ یکی از آنان را می فرستم تا او را بکشد. معاویه پذیرفت، اما همه پسران ابن شعثا یک به یک در برابر این شیرِ سپاه امام علی (علیه السلام) بر خاک افتادند.
در نهایت، ابن شعثا خود به میدان آمد؛ در حالی که می گفت: ای جوان! همه پسرانم را کشتی؛ به خدا قسم که پدر و مادرت را به عزایت خواهم نشاند.
نبرد آغاز شد و ضرباتی میان آنان رد و بدل گشت. با یک ضربتِ کاریِ آن جوان، ابن شعثا بر خاک افتاد و به پسرانش پیوست.
همه حاضران شگفت زده شدند. امیرالمؤمنین او را نزد خود فرا خواند. نقاب از چهره اش کنار زد و پیشانی او را بوسید. او قمر بنی هاشم، عباس بن علی (علیه السلام) بود.
📚سید عبدالرزّاق مُقرَم، کتاب (العباس)، ص ٢٧۵
علامه حائری مازندرانی، در کتاب (معالی السبطین)، ص ٢۶٧
ذبیح الله محلاتی، در کتاب (فُرسان الهَیجاء)، ج ١، ص ١٩۳
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
1_1138272369.mp3
3.1M
ابوالفضلمنعلمدارمن
تمامسپاهحسینوحسن
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
فضائل حضرت عباس بن اميرالمؤمنين عليه السلام
عباس (۲۶ - ۶۱ق)، مشهور به ابوالفضل و قمر بنیهاشم، فرزند امام علی علیهالسلام و ام البنین و سردار و پرچمدار سپاه امام حسین علیه السّلام در واقعه کربلا است. او در کربلا سقّای سپاه بود؛ از این رو، در بین شیعیان به «سقای دشت کربلا» معروف است
حضرت عباس علیه السلام در ۴ شعبان سال ۲۶ق در مدینه به دنیا آمد. در دوران کودکی از پدرش تحصیل علم کرد و امام علی (علیه السلام) فرمود:
اِنَّ وَلَدِی العَبّاسَ زُقَّ العِلمَ زَقّاً؛
همانا فرزندم عباس در کودکی علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر، که از مادرش آب و غذا میگیرد، از من معارف فرا گرفت.
در مدت ۱۴ سال که با پدر زیست، همیشه و در همه حال در کنار پدر حضور داشت
ایشان در سال۳۷ق درجنگ صفین حضور داشت و سخنانی در توصیف شجاعت ایشان نقل شده است.
کنیه و القاب
«ابوالفضل» مشهورترین کنیه عباس است. «ابوالقاسم» کنیه دیگر او است که از زیارت اربعین بر گرفته شده.
قمر بنیهاشم، #باب_الحوائج، طَیّار، سقّا پرچمدار و علمدار از القاب آن حضرت است.
امام سجاد (علیه السلام): «خدا عمویم عباس را رحمت کند، به راستی ایثار و جانبازی نمود، جنگ نمایانی کرد تا دستانش قطع شد و خود را فدای برادرش نمود. خداوند در برابر این فدارکاری - همانند عمویش جعفر طیار- دو بال به اوعنایت کرد تا به یاری آنها، همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند. همانا عباس نزد خداوند تبارک و تعالی مقامی دارد که تمامی #شهیدان، در روز قیامت، بر او غبطه میخورند و رسیدن به آن مقام را آرزو میکنند.»
امام صادق (علیهالسلام) در توصیف عباس (علیه السلام): «بصیرت نافذ، بینش عظیم، ایمان بسیار، #جهاد در محضر امام حسین (علیه السلام)، جانبازی و ایثار، شهادت در راه امام خود، تسلیم در برابر جانشین رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، تصدیق امام زمانش، وفاداری، تلاش تا آخرین حد و....»
همچنین در آغاز زیارتنامه ایشان میفرماید:«سلام بر تو ای بنده نیکوکار و فرمانبرِ خدا و پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) و حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام)»
امام زمان علیه السّلام: «سلام بر ابوالفضل العباس، پسر امیرمؤمنان(علیه السلام)، آن که جان خود را نثار برادرش کرد، دنیا را وسیله آخرت خود قرار داد و فدای برادرش شد. او که نگهبان بود و بسیار کوشید تا آب را به لب تشنگان حرم برساند و دو دستش در جهاد فی سبیل الله قطع شد.
خداوند قاتلان او، یزید بن رقاد و حکیم بن طفیل طائی را از رحمت خود دور سازد.»
📚خصال، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۸
اعیان الشیعه، ج۷، ص۴۳۰
کامل الزیارات، ۱۳۷۷ش، ص۷۸۶،
بطل العلقمی، ج۲، ص۳۱۱
eitaa.com/ebratha_ir
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
1_1138085832.mp3
2.28M
دامن کشان رفت دلم زیر و رو شد
چشم حرامی، با حرم رو به رو شد
بیا برگرد خیمه ای کس و کارم
منو تنها نگذار ای علمدارم
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
1_1119647309.pdf
3.3M
کتاب «هفت شهر عشق» نوشته حجت الاسلام مهدی خُدّامیان آرانی نگاهی نو به حماسهی پرشکوه عاشوراست. این کتاب با متنی روان و داستان گونه، مخاطب را با کاروان امام حسین علیه السلام راهی سفری تاریخی و پرفراز و نشیب می نماید و با بیان لحظه به لحظه از ماجرای کربلا، تمامی رخدادهای این واقعه عظیم را مرور می کند به گونهای که مخاطب حضور خود را در صحنه های مختلف آن مقطع تاریخی به خوبی احساس می کند.
خواننده کتاب «هفت شهر عشق» ابتدا از مدینه به سوى مکّه حرکت کرده و بعد از آن حوادث مسیر مکّه تا کربلا و سپس حماسه عاشورای حسینی را از نزدیک مرور می کند. همچنین با داستان قهرمانى زینب کبری سلام الله علیها و سایر بازماندگان حادثه کربلا در سفر به کوفه و شام، آشنا می شود. و سرانجام با قافله یادگاران نهضت حسینی بار دیگر به سرزمین کربلا و سپس مدینه برمی گردد.
حجت الاسلام خُدّامیان، کتاب را با استفاده از 123 منبع تاریخی معتبر، به خوبی در قالب رمان مستندسازی کرده است.
@audio_ketab
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
1_1138203348.mp3
12.86M
یا اباالفضل...
روضه #حضرت_عباس(علیه السلام)
استاد #میرزامحمدی
#نهم_محرم
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
یا أباالفضل أدرکنا، یا أباالغوث أغثنا
تیغ بردار و بگو نامِ علی یعنی چه
کُفر یعنی که و اسلامِ علی یعنی چه
زرهات را به رویِ سینه کمی محکم کُن
تا ببینند که احرامِ علی یعنی چه
کوهها را بشکن تا که بفهمد دشمن
معنیِ ضربهیِ آرامِ علی یعنی چه
تیغ بردار که بازویِ علی داری تو
وقتِ طوفان شده هوهویِ علی داری تو
مانده در خاطرهیِ رزم ، خطر یعنی تو
همه گفتند یک کوه ، جگر یعنی تو
از مسلمان شدگانِ درِ خیبر بشنو
مرگ تو صاعقه تو تیغِ دوسَر یعنی تو
خاطرات اُحُد انگار که تکرارِ تو بود
ها علی بَشَر کَیفَ بشر یعنی تو
نفَس اُم بنین شاهیلِ زهرایی
تو پسر خواندهی روزِ ازلِ زهرایی
آی ای عشق بخوان جانِ نجف عباس است
آفتابِ لبِ ایوانِ نجف عباس است
به عقیقِ یمنش گرچه تراشید حسین
نقشِ فیروزهی سلطانِ نجف عباس است
بعدِ او کعبهی پیران حرم هست حبیب
بعدِ تو قبلهی مردانِ نجف عباس است
هرکه شوقِ تو چشد حسرت محشر نکشد
ای خدا هیچ کسی داغِ برادر نکشد
دختری گفت به زینب که بگو برگردد
عمه با مَشک بگو زود عمو برگردد
گفت تا بوسه بگیری زِ علی میآید
بوسه زد جایِ عمو زیر گلو برگردد
گفت در پیشِ رُباب آمدنش گردنِ من
قول داده که برای لب او برگردد
حیف شد حیف که او آنچه که میخواست نشد
تا که او خورد زمین پشتِ حرم راست نشد
ای مفاتیحِ حرم باز عَلَم را بردار
باز بر دوشِ خودت بارِ حرم را بردار
تو تکانی بخوری تا خودِ کوفه بروند
نگرانم چه کنم یک دو قدم را بردار
تکیه کردم به عَلَم باز نشد برخیزم
خیز از خاک برادر کمرم را بردار
آه در چشمِ تو خونِ جگرت را دیدم
تو زمین خوردی و من پشتِ سرت را دیدم
تیغ میخواست که بازویِ تو را برداد
نیزه میخواست که گیسوی تو را بردارد
ای به رو خورده زمین از رویِ تیر و شمشیر
مادرم آمده تا رویِ تو را بردارد
این سهشعبه فقط ای کاش که چشمت میبُرد
حرمله زد که دو اَبروی تو را بردارد
آتشی بر جگرِ قافله انداختهاند
بینِ اَبروی تو بد فاصله انداختهاند
#حسن_لطفی
@shere_aeini
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
پناه حرم
اشعار معروف شيخ كاظم اُزْري در شعر حماسيِ عاشورا ميدرخشد. از صاحب كتاب معروف جواهرالكلام نقل شده: من حاضرم ثواب كتاب فقهي جواهرالكلام خود را با ثواب اشعار شيخ كاظم اُزْري معاوضه كنم.
او در ضمن اشعار خود، در وصف قمر بني هاشم گفته است: «يَوْمٌ أبي الْفَضْلِ اسْتَجارِ بِهِ الْهُدي» روز عاشورا، روزي بود كه امام هدي، امام حسين(عليه السلام) به حضرت اباالفضل پناهنده شد.»
اُزري پس از آن كه اين مصرع را سرود، به نظرش رسيد شايد با شأن امام(عليه السلام)ناسازگار باشد كه پناه به غير امام ببرد، از اين رو در همين مصرع توقف كرد.
همان شب، در عالم رؤيا امام حسين(عليه السلام) را ديد. امام(عليه السلام) به او فرمود: در ادامه مصرع خود بنويس: «وَالشَّمْس مِنْ كَدِرِ الْعِجاجِ لِثامُها» «پناهنده شدن امام(عليه السلام) به عباس در روز عاشورا، زماني بود كه گرد و غبار زمين كربلا، آسمان را پوشانده بود.» اين مسأله به نوبه خود از مقام والا و برجسته حضرت اباالفضل(علیه السلام) حكايت دارد.
معالى السبطين، ج1، ص 269 و 270
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5