eitaa logo
طوبای عفاف
645 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
502 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
✨نمونه اي از عفّتِ (سلام الله عليها)✨ يحيي مازني(از شهداي كربلا): من مدتِ مديدی در مدينه در همسايگیِ اميرالمؤمنين(عليه السلام) زندگي مي كردم. ودر مجاورت و نزديكي خانه اي بودم كه حضرت زينب(سلام الله علیها) در آن سکونت داشتند. «والله!مارایتُ لها شخصاً ولاسمعتُ لها صوتاً» به خدا سوگند! هیچگاه شخص آن بانو را ندیدم و صدایی از ایشان نشنیدم. وهرگاه قصد زیارت جدش رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم)را می کرد،«تخرُجُ لیلا» شب به زیارت می رفتند. «والحسنُ عَن یمینها والحُسینُ عن شمالها والامیرُالمؤمنین(علیهم السلام) امامُها» درحالی که امام حسن از سمت راست،و امام حسین از سمت چپ و امیرالمؤمنین(علیهم السلام)پیشاپیش آن بانو حرکت می کردند؛ وهمین که نزدیک مرقد شریف پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نزدیک می شدند «سبقها امیرُالمؤمنین (عليه السلام) فاخمه ضوءالقنادیل» نخست امیرالمؤمنین (عليه السلام) روشنایی قندیل ها را خاموش می کردند. یک بار امام حسن(عليه السلام)، دلیل خاموش کردن چراغ ها را از امام علی(عليه السلام)پرسیدند، ایشان فرمودند:«اخشی ان ینظُر احدٌ اِلی شخص اُختک زینب» می ترسم کسی به شخص خواهرت زینب(سلام الله علیها) نگاه کند(نظر کسی به زینب نیفتد) 📚کتاب«فاطمه الزهرا بهجه قلب المصطفی»(تالیف رحمانی همدانی، ص642) 🌺 @m_ale_yasin313
11.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا سلام الله علیها اثــرگذارتــــرین زن در هستند؟
@madahi - حاج محمدرضا بذری.mp3
زمان: حجم: 9M
انالله وانا الیه راجعون سبیت زینب... حاج محمدرضا بذری ‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
13.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠تربیت موفق و برتر با نگاهی به فضائل سلام الله علیها حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر رفیعی
حاج آقا مصلی نژاد14031027-s.MP3
زمان: حجم: 12.98M
اشاره ای به فضایل (سلام الله علیها) 💠 عالمة غیر معلمه ؛ «عالمی هستند که کسی ایشان را تعلیم نداده است.» 💠 فهمة غیر مفهمه؛ «اهل فهمی هستند، که کسی ایشان را اهل فهم نکرده و چیزی را به ایشان نفهمانده است.» 🔰فلسفه «ما رأیت الا جمیلا »؛ 🔸در نظام توحیدی، همه چیز را به دید مثبت میبینیم؛ 🔸چون هر آنچه بروز میکند فعل خداوند است. 🔸فعل خداوند جز قشنگی و زیبایی نیست. 💠 واقعه کربلا ؛ برای بروز پیدا کردن کسانی است که دینشان را خالص کرده اند. (تا همواره فرق بین دنیا طلبان و دین داران واقعی مشخص بشود.) 🔸« اِنَّ الحسینَ مِصباحُ الهُدی و سَفینةُ النَجاة (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است)؛ 🔻نه فقط در سال ۶۱ هجری قمری، اباعبدالله الحسین چراغ هدایت و کشتی نجات شدند بلکه در سراسر تاریخ ؛ تا دنیا دنیاست این هدایتگری ادامه دارد. 🔻مدافعان حرم ؛ «گروهی از این خالص شدگان واقعه کربلا هستند.» 🎤سخنران: استادحاج آقا مصلی‌نژاد 🕌 مسجد سید شهرستان ۲۷ دی ۱۴۰۳ 🌐https://eitaa.com/masjedeseyyed
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• به شیعیان و دوستان بگویید که... آیت الله حاج میرزا احمد سیبویه، ساکن تهران، از آقای شیخ حسین سامرایی که از اتقیای اهل منبر در عراق بودند، نقل کردند: در ایامی که در سامرا مشرف بودم، در روز جمعه ای، وقت عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست. حالی پیدا کردم و متوجه مقام علیه السلام شدم. در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمود: «به شیعیان و دوستان بگویید که خدا را به حق عمه ام سلام الله علیها قسم دهند، که فرج مرا نزدیک گرداند. (ستاره ی درخشان شام ص ۳۳۰، به نقل از شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج۱، ص۲۵۱) @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• به شیعیان و دوستان بگویید که... آیت الله حاج میرزا احمد سیبویه، ساکن تهران، از آقای شیخ حسین سامرایی که از اتقیای اهل منبر در عراق بودند، نقل کردند: در ایامی که در سامرا مشرف بودم، در روز جمعه ای، وقت عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست. حالی پیدا کردم و متوجه مقام علیه السلام شدم. در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمود: «به شیعیان و دوستان بگویید که خدا را به حق عمه ام سلام الله علیها قسم دهند، که فرج مرا نزدیک گرداند. (ستاره ی درخشان شام ص ۳۳۰، به نقل از شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج۱، ص۲۵۱) @toubaefaf
﷽ همراه با کاروان علیه السلام (۲۸) کاروان أهلبیت علیهم السلام پس از خارج شدن از کوفه، حدود بیست منزل از حصاصه (از نواحی کوفه)، تکریت و مشهدالنقطه گذشتند تا به دمشق رسیدند. در مسیر کوفه تا به دمشق، بعضی از کودکان کاروان بر اثر سختی راه اسارت به شهادت رسیدند، مانند: حضرت محسن_بن_الحسین علیهماالسلام که در نزدیکی حلب صاحب بارگاه و زیارتگاه است و آنجا مقام رأس الحسین علیه السلام نیز هست. هر کدام از آن منازل، شرحی دارد و حکایاتی که در کتاب قصه کربلا به آن منازل و بعضی حکایات و کرامات سر مبارک امام حسین علیه‌السلام و کاروان أهلبیت علیهم السلام اشاره کرده است. و أهلبیت علیهم السلام در تاریخ اول صفر سال ۶۱ه.ق به دروازه شام رسیدند و چند روزی در دمشق ماندند. آنجا بود که علیه السلام و سلام الله علیها با خطب خویش، ارکان فرهنگ شوم سقیفه و ثمره اش بنی امیه را متزلزل ساختند و مردم زمانه بلکه همه عالم در همه دوران ها را به عظمت قیام علیه‌السلام و پیروزی عجیب بر شمشیرظلم و کینه یزیدیان، آگاه ساختند. نک: قصه کربلا، منازل کوفه تا شام @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• ✍گناهان فعلی انسان نظیر بدحجابی و...، نتیجه کوتاهی ها و بی تقوایی های بوده که قبلاً مرتکب شده و توبه نکرده و الان همین شده باعث رسوایی اش. توجه بفرمایید به آیه ای که سلام الله علیها در خطبه شام و در مقابل یزید علیه اللعنه به آن استناد کردند👇 «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‌ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ» سوره روم، ۱۰ سپس عاقبت كسانى كه كارهاى بد مرتكب شدند، اين شد كه آيات خدا را تكذيب كردند و همواره آن را به مسخره مى‌گرفتند. پیام ها ۱. تكذيب كنندگان و مسخره‌كنندگان، هيچ بهره‌اى از كارشان جز عذاب سوء ندارند. «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‌- كَذَّبُوا- يَسْتَهْزِؤُنَ» ۲. سقوط انسان، مراحلى دارد: ابتدا گناه، «أَساؤُا السُّواى‌» سپس تكذيب، «كَذَّبُوا» و آنگاه استهزا «يَسْتَهْزِؤُنَ» تفسیر نور، ج۷، ص۱۸۴ (۴۵۹)هزار و یک نکته پیرامون @toubaefaf
با کاروان امام حسین علیه السلام(۳۹) خطابه سلام الله علیها در مسجد شام بسم الله الرحمن الرحیم حضرت دختر علیه السلام در مقابل شماتت یزید برخاست و فرمود: «حمد خدای، پروردگار جهانیان را سزاست و درود خدا بر محمّد و بر همه آل او باد. خدا راست فرموده: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‌ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ» سوره روم، ۱۰ سپس عاقبت كسانى كه كارهاى بد مرتكب شدند، اين شد كه آيات خدا را تكذيب كردند و همواره آن را به مسخره مى‌گرفتند. ای یزید، آیا گمان برده‌ای حال که جای جای زمین و آفاق آسمان را بر ما گرفتی و بستی و ما چونان کنیزان رانده شدیم، مایه خواری ما و موجب کرامت توست! و حکایت از عظمت مکانت تو دارد که این چنین باد در بینی انداخته‌ای و برق شادی و سرور از دیدگانت می‌جهد، حال که دنیا را برای خود مرتّب و امور را برایت منظم می‌بینی و ملک و سلطنت ما برایت صافی گردیده. لختی آرام گیر، مگر سخن خدای را فراموش کرده‌ای که فرمود: «گمان مبرند آنان که کافر شدند و ما آنان را مهلت دادیم، (این مهلت) برای آنان خیر است، ما همانا مهلت دادیم آنان را که بر گناه خود بیفزایند و برای آنان عذاب خوارکننده خواهد بود». آل عمران، ۱۷۸ آیا این از عدل است‌ ای فرزند آزادشده‌ها که زنان و کنیزان تو در پس پرده باشند و دختران رسول الله اسیر؟! پرده‌های حُرمتشان را دریدی، و چهره‌هایشان را آشکار کردی، آنان را چونان دشمنان از شهری به شهری کوچانیده، ساکنان منازل و مناهل (بومی و غریب) بر آنان اشراف یافتند، و مردم دور و نزدیک و پست و فرو مایه و شریف چهره‌هایشان را نگریستند، در حالی که از مردان آنان حامی و سرپرستی همراهشان نبود. چگونه امید دلسوزی و غمگساری باشد از فرزند کسی که جگرهای پاکان را به دهان گرفته و گوشت وی از خون شهداء پرورش یافته است؟! و چسان در عداوت ما اهل البیت کُندی ورزد آن که نظرش به ما نظر دشمنی و کینه‌توزی است؟! آن گاه بدون احساس چنین گناه بزرگی بگویی: (اجداد تو) برخیزند و پایکوبی کنند و به تو بگویند:‌ ای یزید دست مریزاد، در حالی که با تازیانه و عصایت بر دندان‌های پیشین ابی عبد الله علیه‌السلام بزنی، چرا چنین نگویی و حال آن که از قرحه و جراحت پوست برداشتی و با ریختن خون ذرّیه محمّد صلّی اللَّه علیه و آله که ستارگان زمین از آل عبدالمطلب‌اند خاندان او را مستأصل کردی و نیاکان خود را می‌خوانی و به گمان خود آنها را ندا در می‌دهی. (ای یزید) زودا که به آنان بپیوندی و در آن روز آرزو می‌کردی که‌ای کاش شل بودی و لال و نمی‌گفتی آنچه را که گفتی و نمی‌کردی آنچه را که کردی. خداوندا حقّ ما را بگیر و از آن که به ما ستم کرد انتقام ستان و غضب خود را بر آن که خون‌های ما را ریخته، حامیان ما را کشته فرو فرست. (ای یزید) به خدا سوگند جز پوست خود را ندریدی و جز گوشتت را نبریدی، بی‌تردید بر رسول الله صلّی الله علیه و آله وارد می‌شوی در حالی که خون ذرّیه‌اش را ریختی و پرده حرمت فرزندانش را دریدی و این جایی است که خدا پراکندگی‌هایشان را جمع و پریشانی‌هایشان را دفع و حقوق آنان را بگیرد «آنان را که در راه خدا به شهادت رسیدند مرده مپندار، بل زندگانی هستند که نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.» آل عمران، ۱۶۹ (ای یزید) همین قدر تو را بس است که خدای داور و محمّد صلّی الله علیه و آله دشمنت و صاحب خون و جبرئیل پشت و پشتوان باشد و زودا بداند آن کس که فریبت داد و تو را بر گرده مسلمانان سوار کرد، چه بد جانشینی برگزیده و کدام یک مکانتی بدتر داشته نیرویی اندکتر دارد. یزید، گر چه دواهی و بلاهای زیاد از تو بر من فرود آمد ولی هماره قدر تو را ناچیز دانسته فاجعه‌ات را بزرگ و نکوهشت را بزرگ می‌شمرم، چه کنم که دیدگان، اشکبار و سینه‌ها سوزان است. شگفتا و بس شگفتا کشته شدن حزب الله نجیبان به دست حزب شیطان طُلَقاء است، از دست‌های پلیدشان خون‌های ما می‌چکد و دهان‌های ناپاکشان از گوشت ما می‌خورد و آن جسدهای پاک و پاکیزه با یورش گرگ‌های درنده روبروست و آثارشان را کفتارها محو می‌کند و اگر ما را غنیمت گرفتی، زودا دریابی غنیمت نه، که غرامت بوده است، آن روز که جز آنچه دست‌هایت از پیش فرستاده نیابی و پروردگارت ستمگر بر بندگانش نیست، و شکایت‌ها به سوی خداست. هر کید و مکر و هر سعی و تلاش که داری به کار بند، سوگند به خدای که هرگز نمی‌توانی، یاد و نام ما را محو و وحی ما را بمیرانی، چه دوران ما را درک نکرده، این عار و ننگ از تو زدوده شوند نگردد. آیا جز این است که رأی تو سست است و باطل و روزگارت محدود و اندک و جمعیت تو پراکنده گردد، آری، آن روز که ندا رسد: أَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الظَّالِمِینَ.» الإحتجاج @toubaefaf
با کاروان علیه السلام(۴۲) عليهم السلام به سفر خود ادامه دادند تا به دو راهي جاده عراق و مدينه رسيدند، چون به اين مكان رسيدند، از امير كاروان خواستند تا آنان را به ببرد و او آنان را بسوی كربلا حركت داد و چون به كربلا رسيدند، جابر بن عبدالله انصاری را ديدند كه با تنی چند از بني هاشم و خاندان پيامبر براي عليه السلام آمده بودند، همزمان با آنان به كربلا وارد شدند و سخت گريستند و ناله و زاری كردند و بر صورت خود سيلی زده و ناله های جانسوز سر دادند و زنان روستاهای مجاور نيز به آنان پيوستند عليها السلام با صوتي حزين كه دلها را جريحه دار مي كرد می گفت: «وا اخاه! وا حسينا! وا حبيب رسول الله و ابن مكه و مني! و ابن فاطمه الزهراء! و ابن علي مرتضي! آه ثم آه!»، پس بيهوش گرديد. آنگاه حضرت ام كلثوم سلام الله علیها لطمه به صورت زد و با صدايی بلند می گفت: امروز محمد مصطفي و علي مرتضي و فاطمه زهرا از دنيا رفته اند؛ و ديگر زنان نيز سيلي به صورت زده و گريه و شيون می كردند. حضرت سكينه سلام الله علیها چون چنين ديد، فرياد زد: وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنجه با اهل بيت تو كرده اند، آنان را از دم تيغ گذراندند...! قصه کربلا، ص۵۲۴ @toubaefaf
همراه با کاروان علیه السلام(۴۶) کاروان به نزدیکی مدینه رسید. بشیر بن جذلم از طرف علیه السلام مأمور شد تا مردم مدینه را از آمدن اهلبیت علیهم‌السلام آگاه کند. او به مدینه رفت و مردم را خبردار نمود و همه با اندوه از خانه ها خارج شدند و با گریه به استقبال کاروان رفتند. امام سجاد علیه‌السلام شروع کرد به گریه و سپس خطبه ای خواندند: «... ای مردم ابوعبدالله الحسین علیه السلام و عترتش کشته شدند، اهل حرم و کودکان او را اسیر کردند و سر مبارک او را در شهرها بر نیزه گردانیدند و این مصیبتی است که همانندی ندارد...» الملهوف، ص۸۴ پس از آن همه به مدینه به زیارت قبر حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله رفتند و مجلس عزا به پا شد. از قبر مقدس صلی الله علیه وآله ناله بلندی برخاست و چون مردم این ناله را شنیدند، بر شدت گریه ها افزوده شد و شیون همه جا را گرفت. حضرت زین العابدین علیه السلام صورت بر قبر پیامبر صلی الله علیه وآله نهاد و گریست و سلام الله علیها با آه و ناله فریاد می زد: «یا جداه! من خبر شهادت حسین را آورده ام» و اشک او تمامی نداشت. برخيز حال زينب خونين جگر بپرس از دختر ستم زده حال پسر بپرس با كشتگان، به دشت بلا، گر نبوده اي من بوده ام حكايتشان سر به سر بپرس از ماجراي كوفه و از سرگذشت شام يك قصه ناشنيده، حديث دگر بپرس از كودكانت از سفر كوفه و دمشق پيمودن منازل و رنج سفر بپرس حضرت سكينه عليهاالسلام نيز در كنار قبر حضرت پيامبر صلي الله عليه وآله فرياد برآورد و با ناله گفت: «يا جدّا، به تو شكايت می كنم از آنچه بر ما گذشت. به خدا قسم! من سنگدل تر از يزيد نديدم و كافر و مشرك، جفاكارتر، خشن تر و بدتر از او نيافتم. او در حالی كه در برابرش نشسته بوديم، بر دندان های پدرم می زد و می گفت: «اين زدن را چگونه می بينی اي حسين؟!» رباب همسر عليه السلام كه در كربلا حضور داشت، پس از بازگشت از كربلا به مدينه، هرگز زير سقف نرفت و هميشه در حزن و ماتم بود تا اين كه از دنيا رفت. منتهي الآمال، ص۵۲۴ نک: قصه کربلا، ص۵۳۴ به بعد @toubaefaf