صبر راهبردی در برخورد با اغتشاشگران
امام على عليه السلام ـ در پاسخ منتقدین به تاخیر جنگ در صفين ـ فرمود :
اما گفته شما كه در جنگ با شاميان دو دل مانده ام، به خدا كه يك روز جنگ را واپس نيفكنده ام، جز كه اميد داشتم گروهى به سوى من آيند، و به راه حق گرايند، و به نور هدايت من راه پيمايند. اين مرا خوشتر است تا شاميان را بكشم و گمراه باشند، هر چند خود گردن گيرنده گناه باشند.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في صِفّينَ ـ : فواللّه ِ ما دَفَعْتُ الحَربَ يَوما إلّا وأنا أطْمَعُ أنْ تَلْحَقَ بي طائفَةٌ فتَهْتَدي بِي، وتَعْشُو إلى ضَوْئي ، وذلكَ أحَبُّ إلَيَّ مِن أنْ أقْتُلَها عَلى ضَلالِها . [ نهج البلاغة : الخطبة 55 . ]
پ.ن۱:
مقام معظم رهبری در نماز جمعه ۱۳۸۸/۰۶/۲۰:
[امیرالمؤمنین] تا حد ممکن با مخالفان خودش، حتّی با دشمنان خودش مدارا کرد. اینی که میبینید امیرالمؤمنین سه جنگ را در دوران حدود پنج سالِ حکومت خود مجبور شد و تحمل کرد، بعد از این بود که همهی مداراهای لازم انجام گرفته بود. امیرالمؤمنین کسی نبود که بدون رعایت مداراهای لازم با مخالفان، اول دست به شمشیر ببرد.
در جنگ صفین قبل از آنی که جنگ شروع بشود، یک عدهای همینطور پا به زمین میکوبیدند که امیرالمؤمنین چرا حمله نمیکنی؟ اصرار میکردند که حمله کن. امیرالمؤمنین فرمود: یعنی من دنبال جنگ نیستم، دنبال هدایتم؛ یک روز هم که درگیری و برخورد را عقب میاندازم، برای این است که شاید یک عدهای دل به حقیقت بدهند، به راه صراط مستقیم بیایند. وقتی که مأیوس شدیم، دیدیم نه، کسی نمیآید، آن وقت شمشیر را میکشیم و جنگ را شروع میکنیم.
پ.ن۲:
جنگ براى مردان خدا نه يک هدف است و نه نخستين راه درمان، بلکه آخرين طريق درمان محسوب مى شود، در آنجا که هيچ وسيله ديگر کارساز نباشد; آنها سعى دارند حتى اگر ممکن است يک نفر بر اهل ايمان بيفزايند و از پيروان کفر و ظلم و بيدادگرى بکاهند و در حالى که افراد عادى با سوءظن و بدبينى به اين صحنه ها مى نگرند آنها با اميدوارى و حُسن ظن نگاه مى کنند و پيوسته آغوش خود را براى تائبين و نادمين گشوده اند.
تاريخ ـ به خصوص تاريخ جنگ صفّين ـ نيز نشان مى دهد که حسن ظنّ امام در اين باره بى دليل نبود، چرا که گروه کثيرى در همان ايّام که بى خبران به امام فشار مى آوردند تا جنگ را شروع کند و امام تعلّل مى ورزيد، توبه کردند و به سوى لشکر امام بازگشتند يا از جنگ کناره گيرى نمودند.
آرى امام على مى خواست اين گونه افراد را به سوى خود جذب کند و به راه حق دعوت نمايد. او هرگز تشنه خون ريزى نبود، بلکه تشنه هدايت مردم بود. او شيفته مقام و حکومت نبود، بلکه خواهان عدالت بود و هميشه سعى داشت تا ممکن است جنگى رخ ندهد و اگر جنگى رخ مى دهد ضايعات را به حداقل برساند; به همين دليل معمولا سعى داشت جنگ بعدازظهر و حتى نزديکى غروب آغاز شود تا تاريکى شب آتش جنگ را خاموش سازد و خون مردم کمتر ريخته شود. و آنها که مايل به کناره گيرى از جنگ هستند در تاريکى شب کنار روند.
جمله «تَعْشُوَ اِلَى ضَوْئِى» با توجه به اين که «عَشْو» (بر وزن ضرب) به معنى تاريکى و عدم وضوح چيزى است، اشاره به اين حقيقت است که فضاى جامعه اسلامى را در آن روز تاريکى و ظلمت جهل و نادانى و تبليغات زيانبار فرا گرفته بود و تنها چراغى که مى توانست آن فضا را روشن کند نور امام و افکار او بود. به همين دليل تا آنجا که ممکن بود جنگ را به عقب مى انداخت. تا جايى که گاهى افراد ناآگاه زبان به اعتراض مى گشودند و اين کار را ترس از مرگ و يا شک در برنامه هاى دشمنان مى پنداشتند، در حالى که اين گونه امور درباره امام (عليه السلام) براى آنها که از روحياتش آگاه بودند، اصلا مفهوم نداشت.
منبع؛ مکارم شیرازی، ترجمه و شرح خطبه ۵۵ نهج البلاغه.
پ.ن ۳:
امام خمینی (ره): مهلت دادیم به آنها تا اینکه بر #مردم ثابت شد، به دنیا ثابت شد به اینکه قضیه، قضیه آزادی بیان نیست. قضیه، قضیه آزادی #توطئه است. این آزادی توطئه را هیچکس، هیچجا به هیچکس نمیتواند بدهد.
پ.ن ۴:
فرمانده نیروی زمینی ارتش:
اگر امروز نیز آن گونه که جامعه انقلابی توقع دارند با این مگسان برخورد نمی شود اراده رهبر معظم انقلاب است اما روزی که ایشان فرمان برخورد صادر کند به طور قطع آنها هیچ جایی در کشور نخواهند داشت.
@ttt1400