✳ برای جوانان
📌 من از سر پیری و سالخوردگی و با استفاده از فرصت به خود اجازه میدهم که چند نکته را در راه «خودسازیهای عالی» و «شدنهای متعالی» به جوانان تذکر دهم. تذکر سودمند است:
۱. از توجه به #نماز و اهمیت آن غفلت نکنند.
۲. گاهگاه «در غیر ماه رمضان» نیز #روزه ای بگیرند تا بر حیوانیت نفس غلبه کنند.
۳. به #نامحرم توجهی نکنند و چشم خود را «پاک» نگه دارند تا به دیدن پاکها موفق شوند. چشم ناپاک طبیعی است که پاکها را نبیند.(پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز!)
۴. پاسدار #ناموس دیگران باشند تا دیگران نیز پاسدار ناموس آنان باشند.
۵. در برابر #محرومان خاضع باشند و گاه یک وعدهی غذایی کم و بیخورش بخورند تا به یاد انسانهای محروم و بیپناه بیفتند و به آنان برسند.
۶. به #اشراف و #قارونان به چشم خواری بنگرند تا شاید آنان بیدار گردند و وظایف مالی و خدماتیای را که در برابر جامعه دارند ادا کنند. در روایات رسیده است که حق محرومان در اموال توانگران است و باعث فقر و گرسنگی و نرسیدن طبقات مستضعف و کمدرآمد و بیدرآمد به فرهنگ و تربیت توانگرانند. دوستداشتن محرومان نشان رضایت خداوند است.
👤 #علامه_محمدرضا_حکیمی
📌 #عسکری(ع) #عالم و حافظ دین الهی...
اهل #سامرا مبتلا به #خشکسالی شده بودند. #مسلمانان #نماز باران خوانده بودند؛ اما بارانی نیامد.
از آن طرف عدهای از #مسیحیان با #صلیب ✝ بیرون رفته و برای طلب #باران مشغول عبادت و #دعا شدند. شخصی که جلوتر از بقیه ایستاده بود، همانطور که دست به دعا برداشته بود #ابرهای بارانزا شروع به باریدن کردند.
⛈🌧🌧
این حادثه موجب #تزلزل در اعتقاد گروهی سست عقیده شد، که نکند مسلمانان بر حق نیستند و نصارا بر حق هستند.
خلیفه #عباسی به فکر چاره افتاد، مشاورانش به او گفتند: چارهای جز این نیست که از امام حسن #عسکری(ع) کمک بخواهیم.
امام عسکری(ع) به فرستادهای که از طرف خلیفه آمده بود فرمود:
اینها را وادار کنید که بار دیگر برای نماز باران بیرون روند. در آن حال حضرت کسی را #مأمور کرد که وقتی آن مرد نصارا که جلوتر از بقیه ایستاده دست به دعا برداشت، قطعه #استخوانی در بین انگشتانش دارد، آن را از او بگیر و بگو حالا دعا کن!
مرد نصارا مقاومت کرد، ولی بالاخره استخوان را از بین انگشتانش کشیدند. سپس هرچه دعا کردند سودی نبخشید.
وقتی از حضرت ماجرا را پرسیدند، فرمود:
این تکهای از استخوان یکی از #پیامبران است که از گور وی بیرون آوردهاند و وقتی #خدا را به استخوان آن پیامبر #قسم میدهند بارانی از #لطف_الهی نازل میشود.
و اینگونه شبهه آن سست عقیدگان برطرف شد.
📚ر.ک. ابن شعبه حرانی، تحف العقول،
📚ر.ک. طبرسی، احتجاج.
📌 در گزارشی درباره #غارت_های معاویه به حکومت امیرمؤمنان #علی(ع) آمده است:
قُرظه بن کعب می گوید:
سوارانى از طرف كوفه- که از مخالفان حکومت امیرمؤمنان بودند و محب معاویه- بر ما گذشتند و به طرف دهكده #نفر رهسپار شدند و در آنجا با يكى از کشاورزان كه #مسلمان شده و #نماز می خواند برخورد كردند.
نام آن شخص #زاذان_فرخ بود،
آنان از وى سؤال كردند، شما مسلمان هستيد يا كافر؟ او گفت: من مسلمان هستم،
آنان گفتند: درباره #على(ع) چه میگوئى؟
گفت: جز خير درباره او چيزى نمیگويم. میگويم او امير مؤمنان، #وصى رسول خدا(ص) و سيد و سرور همه انسانها است.
آن جماعت او را تكفير كردند و بعد بر او تاختند و با شمشير پاره پاره اش كردند،
بعد از آن، يك مرد #ذمى را كه همراه آنان بود با خود بردند و از او سؤال كردند چه مذهبی دارى؟ گفت:
من #يهودى هستم، گفتند او را #آزاد كنيد، و به آن كارى نداشته باشيد.
امام فرمود:
این گروه باغی(بنی امیه)، فریب #شیطان را خورده اند.
📚ثقفی، الغارات، ج1، ص339.