هدایت شده از تأملات
فلسفه شدن
🔹پس از نگارش یاداشت #باد_های_غربی_در_جریانهای_دینی، برخی از کاربران محترم راجع به اصطلاح #فلسفه_شدن ابهامات و پرسش هایی را مطرح کردند و درخواست داشتند توضیحی در باره آن و تاریخچه ارائه شود.
به همین منظور متنی را از کتاب ارزشمند #نقدی_بر_مارکسیسم استاد شهید آیت الله مطهری انتخاب کرده و بازگذاری می شود.
🔹این اثر در دهه ۵۰ یعنی قریب به نیم قرن پیش نوشته شده است و بخوبی ریشه های تاریخی و مبانی #فلسفه_شدن را بررسی کرده و به تحلیل انتقادی آن پرداخته است.
قبل از بازگذاری متن استاد مطهری چند نکته را خوب است توجه کنیم:
⚜مارکسیسم چیست؟
🔹مارکسیسم مکتبی سیاسی و اجتماعی است که از تفکرات و نظریات کارل مارکس، فیلسوف و انقلابی آلمانی در اواخر قرن نوزدهم، بعدها توسط طرفدارانش به دست آمد؛ لذا مارکس تحت تاثیر افکار فیلسوفان آلمانی همچون #هگل و #فوئرباخ بود و خودش اصلا مارکسیست به معنای جدید آن نبوده است. فردریش انگلس نیز از شکلدهندگان مهم به اندیشه مارکسیسم بودهاست و مارکسیستها با اصول کلی اندیشه او نیز موافق هستند.
مارکسیسم بعد از مارکس و انگلی به یک فلسفه و منطق جدید به الگوی جامع برای تحلیل جامعه و مدیریت اجتماعی تبدیل شد.
🔹مارکس می گوید تاریخ یک سیر جبری و قهری دارد که بر اساس #تکامل_ابزار_تولید صورت می گیرد و معتقد است که این تکامل نیز قهری است و اوضاع تاریخ هم قهرا تغییر می کند. سپس مارکس پیش بینی می کند که جامعه در یک مرحله معین تاریخ به طور جبری به سوسیالیسم گرایش پیدا می کند. او می گوید نقش انسان فقط در همین حد است که در مسیر سوسیالیسم قدم بردارد و نقش انسان ها را در بوجود آوردن سوسیالیسم بیش از نقش یک ماما در به دنیا آوردن بچه نیست. سوسیالیسم هم مانند به دنیا آمدن یک بچه در شرایط خاص تاریخی و به صورت جبری به وجود می آید.
⚜اجزاء اساسی مکتب مارکس
1. یک دیدگاه کلی درباره تاریخ بشر (فلسفه تاریخ)
2. کاربرد خاص این دیدگاه کلی، در مورد رژیم سرمایه داری(اقتصاد و سیاست)
3. یک پیش بینی در مورد وقوع اجتناب ناپذیر تغییرات اجتماعی، با تکیه به تضادهای این نظام (انقلاب)
⚜راز جذابیت مارکسیسم
🔹استاد شهید مطهری معتقدند یکی از جاذبه های بزرگ مکتب مارکس این است که پیروان آن معتقدند که می توان از این فلسفه به صورت یک #دانش_انقلابی استفاده کرد. در این راستا خود مارکس هم می گوید #فلسفه_تفسیر_جهان نیست، بلکه #تغییر_جهان است. در حقیقت مارکس معتقد است فلسفه آن مقدار ارزش دارد که وسیله ای برای تغییر جهان باشد. چگونکی عملکرد فلسفه در زمینه تغییر، اینگونه تفسیر می شود که فلسفه باید بتواند اوضاع حاضر را تشریح کرده و آینده را پیش بینی و مراحل تحول یک جامعه را از هم اکنون پیشگویی کند. این فقط از عهده #فلسفه_شدن بر می آید نه منطق و فلسفه های بودن.
🔹در مطالب بعدی، متن استاد شهید مطهری را بخوانید:
@hodanandboshra