احتیاج به #فلسفۀ به روز در حوزه های علمیه
هویت علمی حوزه هم نکتهی مهمی است؛ منحصر به فقه و اصول نیست. فقه و اصول خیلی مهم است، در این شکی نیست؛ قبلا هم ما گفتیم ستون فقرات حوزه های ما فقه است؛ اما این معنایش این نیست که ما به فلسفه احتیاج نداریم. امروز بیش از گذشته به فلسفه احتیاج داریم.
روزی بود که ملاهای بزرگ ما، مجتهدین بزرگ ما برای تحصیل فلسفه «شدّ رحال» می کردند - مثل آخوند خراسانی که در سبزوار پیش حاج ملاهادی رفت و زانو زد و فلسفه خواند - یا بزرگانی از فقها و اصولیین ما که رفتند فلسفه خواندند و آن را فرا گرفتند. امروز از آن روز خیلی بیشتر احتیاج داریم. آن روزی که مرحوم #علامه_طباطبایی در نجف پیش مرحوم آسیدحسین بادکوبهای فلسفه می خواند، آن روز نیاز به #فلسفه_اسلامی به مراتب کمتر از امروز بود که این همه مکاتب گوناگون، این همه افکار جدید، این همه #شبهه، این همه پیشنهاد فکری در دنیا مطرح است؛ آن هم با این روابط و ارتباطات آسان و سریع؛ با اینترنت و با بقیه وسائل، کتاب و مجله و چه و چه. بنابراین به #فلسفه_احتیاج است. نه فقط به فلسفه، به علوم دیگر هم در حوزه قم نیاز هست.
بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبهی حوزه علمیه قم - 1389/08/02
هدایت شده از تأملات
شاهد از غیب رسید
🔹مدتی است که در یاداشت هایی خبر از تقویت جریان مخالف منطق، حکمت، فلسفه و اصول فقه با گرایش مختلف همچون #توسعه_گرایی ، #نسبی_انگاری مدرن ، #اخباری_گری_پیچیده ، #عدالت_خواهی و ... را در متن حوزه علمیه و جریانهای انقلابی و سیاسی با دوستان مطرح می کنیم. اما بسیاری با حیرت و تردید به این مطلب می نگریستند و اعتراضاتی هم می کردند. اما نامه اخیر جناب حجت الاسلام آقای محمدتقی سبحانی به مجمع عالی حکمت شاهدی روشن و صریح بر این نگرانی ها و جریان شناسی تاریخی بود.
🔹آقای سبحانی در نامه خود بر "شکل گیری و باروری مدرسه جدیدی در فلسفه اسلامی و شیعی" در "دوره جدید نهضت نوین شیعه" تاکید دارد و برای همین غرض و مدعا، #فلسفه_اسلامی را از بیخ و بن ۱. #کهنه، ۲. #ناکارامد در تبیین پدیدارهای نوین و دستاوردهای نو آمد بشری، ۳. مبتنی بر #پیش_فرض های منسوخ شده علمی، ۴. #گرفتار در تنگنای روش قیاسی و برهانی، ۵. در #آرزوی یقین، ۶. #سرگردان در قصه پیچ در پیچ عین _ ذهن و مفاهیم ماهوی، ۷. در #بحران_هویت، ۸. #ناتوان در درک پیچیدگیهای دنیای مدرن، ۹. #ناکام در پاسخگوئی به مهمترین پرسشهای اساسی بشر در تاریخ، ۱۰. #سازگار با "جبرانگاری، ایدآلیسم، فردگرائی و کلی نگری، ثباتگرائی(ایستمندی) و نسبیت اخلاقی" و ۱۱. به #دور از "آزادیاندیشی، مسئولیتآفرینی، رئالیسم، کلنگری، تکاملگرائی و اخلاقباوری" معرفی می کند.
🔹به نظر حقیر، این نامه یک #تلنگر جدی و اساسی به جریان حکمت و فلسفه اسلامی است که آنها را از فضای خوشبینی به فضای موجود و احساس قدرت و قوت خارج کند و به ایشان بفهماند که مسئله بسیار جدی و اساسی است و نقدهای این چنین #بنیان_برافکن از سوی کسی نوشته شده است که خود روزی مشغول به تحصیل کلام و فلسفه و عضوی از مجمع عالی بوده است.
🔹حیرت و تردید برآمده از فلسفه های مدرن و علوم اجتماعی و پرسش های جدید و گسترش #نسبی_گرایی و #نفی_یقین بسیار مهم، جدی، اساسی و گسترده است و بسیاری از دغدغه مندان حوزوی و غیر حوزوی را با خود درگیر ساخته است. امروز #کارامدی و #امتداد_اجتماعی و #حضور فعال در مناسبات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی یک مطالبه عمومی است که مقام معظم رهبری بارها بر آن تاکید و اصرار داشته اند و مجمع عالی را به طور خاص موظف به تلاش جهادی برای این مهم کرده اند اما متاسفانه اقدام جدی و درخور توجهی از سوی ایشان را شاهد نبودیم. و اگر تلاش هایی هم انجام شده است در عرصه گفتمان سازی و مدیریت افکار عمومی بسیار ناتوان و ناکارآمد بودند و به نوعی حکیمان و فیلسوفان ما با بدنه اجتماعی و جریانهای فعال کف جامعه قطع ارتباط کرده اند و در این میدان رقابت و گفتمان سازی، مخالفان فلسفه و حکمت موفق تر عمل کرده اند.
آقای سبحانی به درستی نوشته است که "فلسفه اسلامی باید نسبت خود را با دانشهای فرازین و فرودین کنونی روشن سازد و به وضوح بدین پرسش پاسخ گوید که در عصر جدید به دنبال برآوردن کدامین حاجت از حاجتهای بشری است. به نظر می رسد که تا این پرسش، پاسخ مناسب نیابد، از مساهمت حکمت در تحول علوم انسانی و اسلامی به روشنی و راستی نمی توان سخن گفت."
🔹نقدهای آقای سبحانی، نقدهای یک نفر نیست بلکه این نامه به نمایندگی غیر رسمی از جریانها و مجموعه های متعددی است که امروز در حوزه و دانشگاه فعال هستند نوشته شده است و نقدهای مشترک آنها به فلسفه اسلامی تجمیع شده است. آقای سبحانی حرف دل مکتب معارفی مشهد، مکتب تفکیک، فرهنگستان علوم اسلامی، نواندیشان دینی، روشنفکران دینی، فردیدی ها، رئالیسم انتقادی، تاریخی_اندیشان، و ... را بسیار هوشمندانه بیان کرده است. هر چند این جریانها داری مبانی و رویکردهای مختلفی هستند اما همه آنها یک سلسله نقدهای مشترک و جدی به فلسفه و حکمت اسلامی دارند.
🔹حقیقتا باید از آقای سبحانی ممنون و سپاسگزار باشیم که صریح و بی پرده و بدون نفاق، آشکار و بی پروا حرف آخر (پایان فلسفه اسلامی) را اول زده است و مثل برخی از جریانها پشت صورتهای خاص و ... پنهان نشده است.
🔹چنانکه از قرآن و مکتب اهل بیت(ع) و سیره حکما و فلاسفه بزرگ یاد گرفته ایم و شهید مطهری متذکر شده اند که شک و تردید و پرسش #معبر_حکمت و فلسفه است باید این اشکالات، پرسشها و نقطه نظرات را جدی تلقی کرد و پاسخ های حکیمانه و منطقی برای آنها تهیه کرد. هر جا هم که کم کاری شده است و به امتداد حکمت بی توجهی شده و آثار ارزشمندی تولید نشده است اعتراف کرد و برای #بسط_حکمت و فلسفه و پاسخ به پرسش های معاصر انسان تلاش کرد. تا همچنان فلسفه و حکمت بتواند از مرزهای عقیدتی اسلام و انقلاب اسلامی حفاظت کند و در برابر مکاتب نسبی انگار غربی و ترجمه های اخباری گرایانه آنها که به دنبال بنیان افکنی حکمت اسلامی و تزلزل در منطق اجتهاد و فقاهت جواهری است بایستد و زمینه تولید علوم انسانی اسلامی را فراهم کند.
سیدمهدی موسوی
@hodanandboshra
هدایت شده از هنگام درنگ
✅ آخرین یادداشت وبلاگ شهید #فخریزاده:
ضرورت احیای #فلسفه_اسلامی
🔹شهید محسن فخریزاده، دانشمند بزرگ هستهای را تقریبا از سال ۱۳۸۷ میشناختم، با وبلاگش: #عرفان_و_فلسفه؛ که در آن از رابطه فیزیک با فلسفه و عرفان و #فلسفه_فیزیک مینوشت
🔹بخشی از آخرین یادداشت او درباره ضرورت احیای فلسفه اسلامی:
🔸«آیا فلسفه اسلامی در دوران حاضر با محیط پیرامون خود تعامل دارد؟ در حل کدام مسئله علمی تلاش کرده است؟ هر علمی اعم از علوم انسانی و علوم تجربی؟ اساسا فیلسوفان این عصر تن به رویارویی جدی با مسائل سنگین علمی می دهند؟
🔸چند مقاله داریم که به نقد تفسیرهای فلسفی ناشی از علوم بر اساس مبانی فلسفه اسلامی پرداخته باشد؟ این فلسفه چقدر تأثیر پذیرفته است. روایت فلسفه امروز با روایت ملاصدرا تفاوتی کرده است؟
🔸هنوز مقولات عشر با همان شکل و ترتیب و عناوین نقل می شود. هنوز از عبارات سدههای قبل استفاده می شود. فلسفه اکنون همان است که ملای شیرازی می فرمود، شاید بعضی از مثال های آن تغییر یافته باشد.
🔸مقایسه کنیم با فلسفه در مغرب زمین. چه تعامل چدی با علوم دارد. چالش ایجاد میکند و چالش میپذیرد؛ در پی این چالش ها نحله های مختلف به وجود آمده است. و مدام در حال رشد است. تأثیر جدی بر علوم دارد و اساسا علاوه بر تأثیر بر روند پیشرفت علوم نقش انطباق یافتههای این علوم را با نحوه زندگی مردم بر عهده گرفته است ...»
وبلاگ شهید: http://www.mfakhrizadeh.blogfa.com
#اختصاصی
🔹کانال هنگام درنگ
🆔 https://eitaa.com/h_derang
💠 شهید #فخری_زاده در سودای دانشِ تمدّنی
✍ علیرضا ملااحمدی؛ طلبه سطح ۴ حوزه علمیه قم
🔸 مهندس #فخری_زاده برای فردای ایران افقهای بلندی داشت و سوداهای تمدّنی در سر میپروَراند. او نه برای امروز، که تلاش میکرد برای فردای دانش ایران، رهاوردهای نوینی را از درون منابع معرفتیِ اسلامی و توحیدی کشف کند و در خدمت آیندهی انقلاب اسلامی قرار دهد. و بخاطر همین بود که مورد حمایت مستقیم رهبر معظّم انقلاب قرار داشت.
🔹 فهم و دانش خوبی از #فلسفه_اسلامی و #حکمت_متعالیه داشت و تلاش میکرد با ایجاد گفتوگو میان #فیزیک_و_فلسفه، ایدههای نو برای پیشرَوی صنعت دفاعی ایران بیابد. توفیق حضور در بعضی نشستهای گفتوگومحورش را یافتهبودم؛ این آرمان و دغدغه در گفتار و رفتارش و البته در برنامههای مدیریّتیاش مشهود بود.
🔸 #محسن_فخری_زاده فقط یک "دانشمند هستهای" نبود؛ او را #پدر_هستهای_ایران میدانستند. شهید شهریاری که از مؤثّرترین دانشمندان هستهای ایران بود، شاگرد او بود. شهریاری و علیمحمدی و رضایینژاد و بسیاری از دیگر دانشمندان علوم هستهای و دفاعی را او در کنار هم جمع کرد و در سازمان #سپند (سازمان پژوهش و نوآوریِ دفاعی) جریان علمی بابرکتی را شکل داد.
🔹 گرچه با علم و پیگیریهایش توانست دانش هستهای را در ایران اسلامی تثبیت کند، اما بیتردید با شهادتش، "مدیریّت دانش ایران" با یک خلأ روبهرو شد. البته ناگفته پیداست که #جریان_علم هیچگاه با حذف دانشمندان متوقّف نشده است و نیز نخواهد شد.
-رحمت و رضوان الهی بر او-
#یادداشت
#شهید_فخری_زاده
@usul121