واجب فراموش شده 🇵🇸
❣﷽❣ 📚 #رمان 💥 #تنها_میان_داعش 7⃣2⃣#قسمت_بیست_وهفتم 💠 یک نگاهم به قامت غرق #خون عباس بود، یک نگاهم
❣﷽❣
📚 #رمان
💥 #تنها_میان_داعش
8⃣2⃣#قسمت_بیست_هشتم
💠 شنیدن همین جمله کافی بود تا کاسه دلم ترک بردارد و از رفتن حلیه #وحشت کنم.
در هیاهوی بیمارانی که عازم رفتن شده بودند حلیه کنارم رسید، صورت پژمردهاش به #شوق زنده ماندن یوسف گل انداخته و من میترسیدم این سفرِ آخرشان باشد که زبانم بند آمد و او مشتاق رفتن بود که یوسف را از آغوش لختم گرفت و با صدایی که از این #معجزه به لرزه افتاده بود، زمزمه کرد :«نرجس #دعا کن بچهام از دستم نره!»
💢 به چشمان زیبایش نگاه میکردم، دلم میخواست مانعش شوم، اما زبانم نمیچرخید و او بیخبر از خطری که #تهدیدشان میکرد، پس از روزها به رویم لبخندی زد و نجوا کرد :«عباس به من یه باطری داده بود! گفته بود هر وقت لازم شد این باطری رو بندازم تو گوشی و بهش زنگ بزنم.»
💠و بغض طوری گلویش را گرفت که صدایش میان گریه گم شد :«اما آخر عباس رفت و نتونستم باهاش حرف بزنم!»
رزمندهای با عجله بیماران را به داخل هلیکوپتر میفرستاد، نگاه من حیران رفتن و ماندن حلیه بود و او میخواست #حسرت آنچه از دستش رفته به من هدیه کند که یوسف را محکمتر در آغوش گرفت، میان جمعیت خودش را به سمت هلیکوپتر کشید و رو به من خبر داد :«باطری رو گذاشتم تو کمد!»
💢 قلب نگاهم از رفتنشان میتپید و میدانستم ماندنشان هم یوسف را میکُشد که زبانم بند دلم شد و او در برابر چشمانم رفت.
هلیکوپتر از زمین جدا شد و ما عزیزانمان را بر فراز جهنم #داعش به این هلیکوپتر سپرده و میترسیدیم شاهد سقوط و سوختن پارههای تنمان باشیم که یکی از فرماندهان شهر رو به همه صدا رساند :«به خدا #توکل کنید! عملیات آزادی #آمرلی شروع شده! چندتا از روستاهای اطراف آزاد شده! به مدد #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آزادی آمرلی نزدیکه!»
💠شاید هم میخواست با این خبر نه فقط دل ما که سرمان را گرم کند تا چشمانمان کمتر دنبال هلیکوپتر بدود.
من فقط زیر لب #صاحبالزمان (علیهالسلام) را صدا میزدم که گلولهای به سمت آسمان شلیک نشود تا لحظهای که هلیکوپتر در افق نگاهم گم شد و ناگزیر یادگاریهای برادرم را به #خدا سپردم.
💢 دلتنگی، گرسنگی، گرما و بیماری جانم را گرفته بود، قدمهایم را به سمت خانه میکشیدم و هنوز دلم پیش حلیه و یوسف بود که قدمی میرفتم و باز سرم را میچرخاندم مبادا #انفجار و سقوطی رخ داده باشد.
در خلوت مسیر خانه، حرفهای فرمانده در سرم میچرخید و به زخم دلم نمک میپاشید که رسیدن نیروهای مردمی و شکست #محاصره در حالیکه از حیدرم بیخبر بودم، عین حسرت بود.
💠به خانه که رسیدم دوباره جای خالی عباس و عمو، در و دیوار دلم را در هم کوبید و دست خودم نبود که باز پلکم شکست و اشکم جاری شد.
نمیدانستم وقتی خط حیدر خاموش و خودش #اسیر عدنان یا #شهید است، با هدیه حلیه چه کنم و با این حال بیاختیار به سمت کمد رفتم.
💢 در کمد را که باز کردم، لباس عروسم خودی نشان داد و دیگر دامادی در میان نبود که همین لباس #عروس آتشم زد. از گرما و تب خیس عرق شده بودم و همانجا پای کمد نشستم.
حلیه باطری را کنار موبایلم کف کمد گذاشته بود و گرفتن شماره حیدر و تجربه حس #انتظاری که روزی بهاریترین حال دلم بود، به کام خیالم شیرین آمد که دستم بیاختیار به سمت باطری رفت.
💠در تمام لحظاتی که موبایل را روشن میکردم، دستانم از تصور صدای حیدر میلرزید و چشمانم بیاراده میبارید.
انگشتم روی اسمش ثابت مانده و همه وجودم دست #دعا شده بود تا معجزهای شود و اینهمه خوشخیالی تا مغز استخوانم را میسوزاند.
💢 کلید تماس زیر انگشتم بود، دلم دست به دامن #امام_مجتبی (علیهالسلام) شد و با رؤیایی دست نیافتنی تماس گرفتم. چند لحظه سکوت و بوق آزادی که قلبم را از جا کَند!
تمام تنم به لرزه افتاده بود، گوشی را با انگشتانم محکم گرفته بودم تا لحظه اجابت این معجزه را از دست ندهم و با #رؤیای شنیدن صدای حیدر نفسهایم میتپید.
💠 فقط بوق آزاد میخورد، جان من دیگر به لبم آمده بود و خبری از صدای حیدرم نبود. پرنده احساسم در آسمان #امید پر کشید و تماس بیهیچ پاسخی تمام شد که دوباره دلم در قفس دلتنگی به زمین کوبیده شد.
پی در پی شماره میگرفتم، با هر بوق آزاد، میمُردم و زنده میشدم و باورم نمیشد شرّ عدنان از سر حیدر کم شده و #عشقم رها شده باشد.
💢دست و پا زدن در برزخ امید و ناامیدی بلایی سر دلم آورده بود که دیگر کارم از گریه گذشته و به درگاه #خدا زار میزدم تا دوباره صدای حیدر را بشنوم. بیش از چهل روز بود حرارت احساس حیدر را حس نکرده بودم که دیگر دلم یخ زده و انگشتم روی گوشی میلرزید...
#ادامه_دارد
@Vajebefaramushshode
🕊✨قريبٌمنالقلبولوبينناألفبلد
🍁بہ قلبم💓 نزديکے ..؛
حتےاگربينمان#هزارشهرفاصلہباشد...
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#شبتون_شہدایـے 🌙
🍃🌹🍃🌹
@Vajebefaramushshode
❣ #سلام_امام_زمانم❣
#بسم رب المهدی🥀
🌸قسمتم نیست# ببوسم قدمت را 🌱انگار
بر سر دوش بگیرم #علمت را انگار
🌸هر زمان #غرق شدم در دل دریای🌱گناه
دیدم از دور می آید #کرمت را انگار
🌱سلام مظلوم ترین #آقای جهان♥️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushsode
🌴🌳🌲🌳🌴🌲🌳🌴
🍁میگویند: روزی را
ص🌤بحِ زود #تقسیم میکنند
🍁#هرجا که هستید #سهمِ امروزتان
رزق سفرهی #شهدا ...
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🍃🌹🍃🌹
@Vajebefaramushshode
♦️به این #تصویر خیره شو و تمام عاشقانه💞 های #دنیا را ببین..
💫این #چشمان یک مادر #شهید است
وقتی برایش خبر پیدا شدن
#پیکر پسرش را بعد از ۲۸ سال آوردند
♦️خیره شده به #دستان همسرش
که #میلرزد و میگرید...!
مادر شهید
#محسن_نبوی بعد از #شنیدن خبر بازگشت پیکر فرزندش😔💔
#شهید_محسن_نبوی🌷
🍃🌹🍃🌹
@Vajebefaramushshode
🗓 #حدیث_روز
☘پيامبر صلى الله عليه و آله:
إنّ النّاس إذا رأوا الظّالم فلم يأخذوا على يديه أوشك أن يعمّهم اللَّه بعقاب منه
مردم آنگاه كه #ظالم را ببينند و او را باز ندارند، انتظار می رود كه خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد.
📚نهج الفصاحه ص 323 ، ح 833
@Vajebefaramushshode
رفتار چادری ها یا فرمان خدا ؟
🌀یک سری افراد مدعی اند :
چادری ها از همه بدترند.😱
اما حجاب فقط چادر نیست .❌
✅جواب:📢
در هر قشری خوب و بد هست .
اسلام ملاک است نه او که مدعی مسلمانی است .✅✅✅
بد بودن بعضی اعمال افراد چادری به حجاب آنها ربطی ندارد.❗️❌
خداوند متعال هرکس را متناسب با گناه او مجازات می کند.😰
مجازات بی حجابی سرجای خودش و مجازات با حجاب های گنهکار هم سرجای خودش .✔️
@Vajebefaramushshode
#پرسش_پاسخ
#تاثیر_ماهواره
#عقاید_مردم
♻️قسمت اول
📡ماهواره چگونه عقاید مردم را تغییر می دهد❓
👥اکثر کسانی که ماهواره دارن میگن ما از برنامه های خوبش استفاده می کنیم و گمان میکنند که کار عمده ی ماهواره ارائه برخی خبرهاست که در داخل سانسور می شود و مابقی کارهای رسانه ای که در قالب برنامه کودک و فیلم و سریال و ... هست چندان اهمیتی ندارد.
🌐اما آیا واقعا کل ماجرای شبکه های خاجی این است و بیخودی این همه هزینه میکنند؟!
باید بدانیم که جدای از خبرهایی که همه اش جهت دار است، حتی کوچکترین برنامه های آنها هم در جهت هدفی بزرگ هست که آن از بین بردن دین از زندگی مردم می باشد که تعبیر درستش همان تغییر سبک زندگی مردم است.
⚠️ کسی که در خانه خود از ماهواره استفاده میکند در مرحله ی اول، در واقع ناخودآگاه بعد از چند ماه کاملا نسبت به جمهوری اسلامی و مسئولینش بدبین می شود.
(که این بخش کار اصلی و بازی رو شده ی این شبکه هاست)
〽️بعد از یکی دو سال نسبت به دین و اصل نظام اسلامی برای او سوالات متعددی به وجود می آید و در مرحله ی بعدی که شاید بعد از گذشت سه_چهار سال باشد، تقریبا می شود گفت که از دین فقط یک اسم برایش باقی می ماند.
آن هم اگر از ابتدا یک شخص معتقدی بوده باشد و الا که کاملا خودش می شود یک ضد دین تمام عیار. هر چند چندان بروز نمیده ولی یک کینه ی عجیب و غریبی که خودش هم نمیداند منشا آن چیست، نسبت به دین و احکام دین و هر کسی که از دین حرفی بزند پیدا میکند.
ادامه دارد...
@Vajebefaramushshode