۳۰ مرداد ۱۳۹۹
واجب فراموش شده 🇵🇸
❣﷽❣ 📚 #رمان 💥 #تنها_میان_داعش 1⃣3⃣#قسمت_سی_ویکم 💠 تمام تن و بدنم در هم شکست، وحشتزده چرخیدم و از آ
❣﷽❣
📚 #رمان
💥 #تنها_میان_داعش
2⃣3⃣#قسمت_سی_ودوم
💠 چشمانم را بستم و با همین چشم بسته، #سر بریده حیدر را میدیدم که دستم روی ضامن لرزید و فریاد عدنان پلکم را پاره کرد. خودش را روی زمین میکشید و با چشمانی که از عصبانیت آتش گرفته بود، داد و بیداد میکرد :«برو اون پشت! زود باش!»
💢 دوباره اسلحه را به سمتم گرفته بود، فرصت انفجار #نارنجک از دستم رفته و نمیفهمیدم چه شده که اینهمه وحشت کرده است. از شدت خونریزی جانش تمام شده و حتی نمیتوانست چند قدم مانده خودش را به سمتم بکشد که با تهدیدِ اسلحه سرم فریاد زد :«برو پشت اون بشکهها! نمیخوام تو رو با این بیپدرها تقسیم کنم!»
💠 قدمهایم قوت نداشت، دیوارهای سیمانی خانه هر لحظه از موج انفجار میلرزید، همهمهای را از بیرون خانه میشنیدم و از حرف تقسیم غنائم میفهمیدم #داعشیها به خانه نزدیک میشوند و عدنان این دختر زیبای #شیعه را تنها برای خود میخواهد.
💢 نارنجک را با هر دو دستم پنهان کرده بودم و عدنان امانم نمیداد که گلنگدن را کشید و نعره زد :«میری یا بزنم؟» و دیوار کنار سرم را با گلولهای کوبید که از ترس خودم را روی زمین انداختم و او همچنان وحشیانه #تهدیدم میکرد تا پنهان شوم.
💠 کنج اتاق چند بشکه خالی آب بود و باید فرار میکردم که بدن لرزانم را روی زمین میکشیدم تا پشت بشکهها رسیدم و هنوز کامل مخفی نشده، صدای باز شدن در را شنیدم.
💢 ساکم هنوز کنار دیوار مانده و میترسیدم از همان ساک به حضورم پی ببرند و اگر چنین میشد، فقط این نارنجک میتوانست نجاتم دهد.
💠 با یک دست نارنجک و با دست دیگر دهانم را محکم گرفته بودم تا صدای نفسهای #وحشتزدهام را نشنوند و شنیدم عدنان ناله زد :«از دیشب که زخمی شدم خودم رو کشوندم اینجا تا شماها بیاید کمکم!» و صدایی غریبه میآمد که با زبانی مضطرب خبر داد :«دارن میرسن، باید عقب بکشیم!»
💢 انگار از حمله نیروهای مردمی وحشت کرده بودند که از میان بشکهها نگاه کردم و دیدم دو نفر بالای سر عدنان ایستاده و یکی #خنجری دستش بود. عدنان اسلحهاش را زمین گذاشته، به شلوار رفیقش چنگ انداخته و التماسش میکرد تا او را هم با خود ببرند.
💠 یعنی ارتش و نیروهای مردمی بهقدری نزدیک بودند که دیگر عدنان از خیال من گذشته و فقط میخواست جان #جهنمیاش را نجات دهد؟ هنوز هول بریدن سر حیدر به حنجرم مانده و دیگر از این زندگی بریده بودم که تنها به بهای #نجابتم از خدا میخواستم نجاتم دهد.
💢در دلم دامن #حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها) را گرفته و با رؤیای رسیدن نیروهای مردمی همچنان از ترس میلرزیدم که دیدم یکی عدنان را با صورت به زمین کوبید و دیگری روی کمرش چمباته زد.
💠 عدنان مثل حیوانی زوزه میکشید، #ذلیلانه دست و پا میزد و من از ترس در حال جان کندن بودم که دیدم در یک لحظه سر عدنان را با خنجرش برید و از حجم خونی که پاشید، حالم زیر و رو شد. تمام تنم از ترس میتپید و بدنم طوری یخ کرده بود که انگار دیگر خونی در رگهایم نبود.
💢 موی عدنان در چنگ همپیالهاش مانده و نعش نحسش نقش زمین بود و #داعشیها دیگر کاری در این خانه نداشتند که رفتند و سر عدنان را هم با خودشان بردند.
💠 حالا در این اتاق سیمانی من با جنازه بیسر عدنان تنها بودم که چشمانم از وحشت خشکشان زده و حس میکردم بشکهها از تکانهای بدنم به لرزه افتادهاند.
💢 رگبار گلوله همچنان در گوشم بود و چشمم به عدنانی که دیگر به #دوزخ رفته و هنوز بوی تعفنش مشامم را میزد. جرأت نمیکردم از پشت این بشکهها بیرون بیایم و دیگر وحشت عدنان به دلم نبود که از تصور بریدن سر حیدرم آتش گرفتم و ضجهام سقف این سیاهچال را شکافت.
💠 دلم در آتش دلتنگی حیدر پَرپَر میزد و پس از هشتاد روز #فراق دیگر از چشمانم به جای اشک، خون میبارید. میدانستم این آتشِ نیروهای خودی بر سنگرهای داعش است و نمیترسیدم این خانه را هم به نام داعش بکوبند و جانم را بگیرند که با داغ اینهمه عزیز دیگر #زندگی برایم ارزش نداشت.
💢 موبایل خاموش شده، حساب ساعت و زمان از دستم رفته و تنها از گرمای هوا میفهمیدم نزدیک ظهر شده و میترسیدم از جایم تکان بخورم مبادا دوباره اسیر #شیطانی داعشی شوم.
💠 پشت بشکهها سرم را روی زانو گذاشته، خاطرات حیدر از خیالم رد میشد و عطش #عشقش با اشکم فروکش نمیکرد که هر لحظه تشنهتر میشدم.
💢 شیشه آب و نان خشک در ساکم بود و اینها باید قسمت حیدرم میشد که در این تنگنای تشنگی و گرسنگی چیزی از گلویم پایین نمیرفت و فقط از درد دلتنگی زار میزدم...
#ادامه_دارد
@Vajebefaramushshode
۳۰ مرداد ۱۳۹۹
Reza Narimani-Golchin Shab 01 Ta Shab 06 Ramzan1395-002.mp3
7.16M
🍁ابر بهارم
#عطر_شهادت پیچیده💫 تو دیارم
آرزومه #سرم رو قربونی کنم پای نگارم
#کربلا و
امام حسیـ♥️ــن و
#شب_جمعه و
مدافعان حرم🌷
🎤 #سیدرضا_نریمانی
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode
۳۰ مرداد ۱۳۹۹
می گفت، شبـ🌙ـی به خانه #برمیگردد
با #سبــــزترین نشانـه برمیگردد
می گفت، ولی دلــ💓ـم گواهی می داد
یک روز به روی #شانه بر می گردد😔
#شهید_محمدرضا_دهقان🌷
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@Vajebefaramushshode
۳۰ مرداد ۱۳۹۹
۳۱ مرداد ۱۳۹۹
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🌸جمعہ#هایم بے ت✨و
بےمعناسٺ، #مهدے جان بیا
💖دل درون #سینہ ام
تنهاسٺ، #مهدے جان بیا
🌼گر چہ #دیدارٺ
میسر نیسٺ بر #چشمان من😔
🌸این دل اما با #غمٺ💔
شیداسٺ، مهدے جان #بیا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode
۳۱ مرداد ۱۳۹۹
🌤قسم بہ معنے#لایمڪن الفرار از عشق💘
ڪه پر شده اسٺ جهان از #حسین سرتاسر
🌤نگاه ڪن بہ #زمین! ما رأیٺ إلا تن
بہ آسمان بنگر! ما #رأیٺ إلا سر
#فدایی_حرم
#شهید_هادی_باغبانی🌷
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode
۳۱ مرداد ۱۳۹۹
۳۱ مرداد ۱۳۹۹
دیالوگ ماندگارِ مُسلم
در وفای به عهد كوفيان، امروز مزحجيان ثابت كردند كه كوفی جماعت در حرف چونان طبل، بانگ رسايي دارد اما در عمل ميان تهی است و به وقت ضرورت پا پس می كشد و بيعتش را انكار می كند.
وقتی عشيره ی بزرگ و با نفوذی مثل مزحج فريب موعظه های قاضی شريح را می خورد و هانی را كه با او پيمان خونی و قومی دارند در ميان خوف و خطر رها می كنند، پس با پسر عَمم #حسين چه می كنند كه نه قومی دارد و نه قبيله ای...😭
@Vajebefaramushshode
۳۱ مرداد ۱۳۹۹
🍃🌸
◼️ماه محرم یک فرصت استثنائی است.
☑️ در ماه محرم، دو رزق اصلی تقسيم میشود:
رزق بُكاء و رزق زيارت.
✍ استاد میرباقری:
«يكی از فرصتهای استثنایی كه خدای متعال در طول سال قرار داده و رزقهای خاصی در آن تقسيم میشود، دهه محرم است.
اين ایام، ایام معلومهای است كه رزقهايی در آن تقسيم می شود و انسان بايد خودش را برای برخورداری از اين رزقها مهیا کند.
در ماه محرم دو رزق اصلی تقسيم میشود:
یکی رزق بكاء و دیگری رزق زيارت.
در این ایام، انسان باید به نقطهای برسد كه اهل بكاء و اهل حزن بشود و واقعاً بتواند برای اهل بيت(ع) گریه کند و مصداق «يَحزَنون لِحُزنِنا» شود.
اگر اين رزق را به انسان دادند خيلی بركات دارد، ازجمله اینکه انسان را به معيت و همراهی معصوم میرساند.
رزق دیگر، رزق زيارت است، چه از راه نزديک، چه از راه دور.
لذا باید خودمان را مهيا و تنظيم كنيم و توسل پیدا كنيم كه انشاءالله به ما اجازه ورود به محرم را بدهند.
فضای محرم فضایی است که يك عدهأی اصلا واردش نمیشوند! مثل نماز میماند. يك عدهای أصلا نمازنميخوانند و يك عدهأی نماز می خوانند ولی وارد نماز نمیشوند؛ یعنی از اول تا آخر نمازشان در مدرسه و بازار هستند!
محرم هم همینطور است، يك عدهای أصلا وارد محرم نمی شوند و يك عدهای وارد فضای محرم میشوند. يك اجازه می خواهد.
انشاءالله حضرت زهرا(س) به ما اجازه دهند وارد شويم و اين دو تا رزق را كه يكی رزق بكاء و دیگری رزق زيارت است درك کنیم. بعضیها در این ایام، رزق بكائشان را میگيرند و اهل حزن میشوند و حزن عاشورايی در وجودشان می آيد.»
🍃🌸
@Vajebefaramushshode
۳۱ مرداد ۱۳۹۹
◾️از جمله عواملی که در پیدایش قیام امام حسین(ع) در کنار عامل «دعوت مردم کوفه» و «عدم بیعت با یزید» نقش محوری دارد؛
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
است که خود حضرت نیز در اعلام مواضع صریح خود در وصیتنامه به برادرشان محمد بن حنفیه، این حقیقت را بیان کردند:
«اُرید أن آمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَن المُنکَرِ»
**میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم**
🏴 استاد مطهری در کتاب «حماسه حسینی» این عامل را مهمترین عامل قیام حسینی برمیشمارند و معتقدند که این عامل، ارزش نهضت اباعبدالله(ع) را دهها برابر بالا میبرد.
☑️ به عبارت دیگر، اگر مردم کوفه از امام دعوت نمیکردند و یا حتی یزید درصدد آن نبود که از امام بیعت بگیرد، چنین نبود که ایشان ساکت بنشینند و دست از قیام و مبارزه بر ضد دستگاه ظلم و جور یزیدی بردارند!
☑️ از دیدگاه استاد شهید، شیوع بدیها و منکرات و به تعبیر خود امام «حلال شدن حرامها و حرام شدن حلالها» و بالاخره مشاهده وضع نابسامان و فاسد اجتماع، حضرت را در برابر دشمن قرار میدهد و وادار به قیام میکند!
و عامل عمدهای که به نهضت کربلا این شایستگی را داده است که برای همیشه در پیشانی تاریخ بدرخشد و یک درس جاویدان در دنیا باشد همین جهت است.
(حماسه حسینی، ج 1، ص 213-214).
#محرم
#نهضت_حسینی
@Vajebefaramushshode
۳۱ مرداد ۱۳۹۹
😷🏴😷🏴
🏴😷🏴
😷🏴
🏴
اشک برای تو شوری است که عاشقی ما را دوباره تازه می کند؛ در عزایت و این بار ، آهی که از دل ریشه به جانم می زند، با هر بازدم به پشت دیوار فاصله من تا روضه هایت می خورد...
اما ما امسال هم در هوای محرمت نفس می کشیم❗️
چه قدر سخت به محرمت رسیدیم...😔
و چه شیرین که رسیدیم❤️
اما این عشق به سختی اش می ارزد...👌
و ماسک‼️
بهانه ای برای #عاشقان_واقعی شماست که دلهایشان بهانه گرفته اما نفس هایشان را پشت ماسک نگه می دارند تا با عزاداری برایتان نوکری شان را کامل کنند💔
امسال...
#ماسک_وسیله_ای_برای_رسیدن_به_توست😷
#عاشق_سختی_به_جان_می_خرد❤️
#من_ماسک_می_زنم
#با_توسل_به_سیدالشهدا_کرونا_را_شکست_می_دهیم
@Vajebefaramushshode
۳۱ مرداد ۱۳۹۹