❣سلام امام زمانم❣
🌴چشممان به #زیارت تــ💓و باز است
☘بیاذکر فرج ات به هر #نماز است بیا...
🌴با آنکه بدی #زِمن تو دیدی بسیار...
☘با #مِهر تو دل،گلشن راز است بیا...
#العجل#مولایغریبم🌻
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode
#باد_صبحے بہ هوایت
ز گـلستان🌺 برخاست
ڪہ #تو خوشتر ز گل
و تازه تر از نسرینے😍
#شهید_وحید_نومی_گلزار
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🍃🌹🍃🌹
@Vajebefaramushshode
#نکته_قرآنی
📌 آیات 163 تا 166 سوره مبارکه اعراف و #داستان اصحابِ سَبت:
🔰 ﮔﺮﻭهی ﺍﺯ بنی ﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ (ﻣﺮﺩم ﺍﻳﻠﻪ) ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﺣﻞ ﺩﺭﻳﺎ ﺯﻧﺪگی می ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎی ﺷﻨﺒﻪ ﺻﻴﺪ ﻣﺎهی ﺑﺮﺍی ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺑﻮﺩ!
❗️ﺍﻳﻦ ﻗﻮم، ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍلهی ﺭﺍ ﻣُﺰﻭّﺭﺍﻧﻪ ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺣﻮﺿﭽﻪ ﻫﺎی ﺳﺎحلی ﻭ ﺑﺴﺘﻦ ﺭﺍﻩ ﻓﺮﺍﺭ ﻭ ﺧﺮﻭﺝ ماهی ﻫﺎیی ﻛﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻭﺍﺭﺩ می ﺷﺪﻧﺪ، ﺭﻭﺯ ﻳﻜﺸﻨﺒﻪ ﺑﻪ ﺭﺍحتی ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺻﻴﺪ می ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺩّﻋﺎ می ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍلهی ﺗﺨﻠّﻒ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺷﻨﺒﻪ ﺻﻴﺪ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ!
💥 بنی ﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ ﺳﻪ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ:
🍂ﻳﻚ ﺩﺳﺘﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺷﻜﻦ
🍃ﻋﺪﻩ ای ﺩﻳﮕﺮ ﺩﻟﺴﻮﺯﺍﻥ ﻧﺼﻴﺤﺖ ﮔﺮ
🥀ﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﻮم، ﮔﺮوهی بی ﺗﻔﺎﻭﺕ!
⭕️ #بی_ﺗﻔﺎﻭﺕﻫﺎ ﺑﻪ #ﻧﺼﻴﺤﺖ_ﮔﺮﺍﻥ می ﮔﻔﺘﻨﺪ:
ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﻜﻨﻴﺪ، ﭼﻮﻥ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﺎﺳﻘﺎﻥ ﺍﺛﺮ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ جهنّمی ﻫﺴﺘﻨﺪ!
👌ﻭلی #ﻧﺎﻫﻴﺎﻥ_ﺍﺯ_ﻣﻨﻜﺮ می ﮔﻔﺘﻨﺪ:
ﻛﺎﺭ ﻣﺎ بی ﺍﺛﺮ ﻧﻴﺴﺖ، ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﺎ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﻣﻌﺬﻭﺭﻳﻢ...
ﻭ ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺳﺨﻦ ﻣﺎ ﺗﻘﻮﺍ ﭘﻴﺸﻪ کنند
👈طبق ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ، ﭼﻮﻥ #ﻣﻮﻋﻈﻪ_ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥِ
بنی ﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ ﺩﻳﺪﻧﺪ ﭘﻨﺪﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻗﻮم ﺧﻮﺩ
بی ﺍﺛﺮ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﻣﺮﺩم ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺐ، ﻗﻬﺮ ﻭ ﻋﺬﺍﺏ ﺍلهی ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ ﻭ #ﮔﻨﻬﻜﺎﺭﺍﻥ ﻭ #ﺳﻜﻮﺕ_ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﮔﺮﻓﺖ!
✅ پیام ها :
1⃣ ﭼﻬﺮﻩ ﻭﺍقعی ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺎ #ﺗﻮﺟﻴﻪ ﻭ ﺣﻴﻠﻪ، ﻋﻮﺽ نمی ﺷﻮﺩ!
2⃣ نهی ﺍﺯ ﻣﻨﻜﺮ، ﺍﮔﺮ ﺳﺒﺐ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻧﺸﻮﺩ، ﺳﺒﺐ ﻧﺠﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﻧﺎﻫﻴﺎﻥ می ﺷﻮﺩ.
3⃣ ﻫﺮﻛﺲ ﻛﻪ ﺭﺍﻩ #ﻣﻮﻋﻈﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ روی ﺧﻮﺩ ﺑﺒﻨﺪﺩ، ﺭﺍﻩ #ﻗﻬﺮ_الهی ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭی ﺧﻮﻳﺶ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ!
4⃣ #بی_ﺗﻔﺎﻭﺗﺎﻥ، ﻇﺎﻟﻤﻨﺪ!
ﺩﺭ ﺁﻳﻪ 165، ﺳﻜﻮﺕ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻫﻢ ﺟﺰﻭ ﻇﺎﻟﻤﺎﻥِ ﻫﻠﺎﻙ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺎﻫﻴﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﻨﻜﺮ ﻧﺠﺎﺕ ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ.
5⃣ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺣﻜﻢ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺣﻴﻠﻪ، ﻣﺴﺦ ﻭ ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﻛﻨﻨﺪ، ﭼﻬﺮﻩ ﺷﺎﻥ ﻣﺴﺦ می ﺷﻮﺩ.
×× ﺑﺎﺯﻳﮕﺮِ ﺑﺎ #ﺩﻳﻦ، ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﻴﻮﺍﻥِ ﺑﺎﺯﻳﮕﺮ (ﻣﻴﻤﻮﻥ) ﺩﺭ می ﺁﻳﺪ. «ﻛُﻮﻧُﻮﺍْ ﻗِﺮَﺩَﺓً»
✍ تفسیر نور
@Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مداحی حاج مهدی رسولی در مراسم تشییع شهید فخری زاده
خشم امروز من از قبل فزون تر گشته
از شب تیره بغداد ورق برگشته
به دم ندبه هر جمعه بر این لب سوگند
راه ما راه حسین است به زینب سوگند
ما که از کرب و بلا درس جنون می گیریم
عاقبت پاره تن و غرق به خون می میریم
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode
❣ درپیوند ازدواج قرار نیست دو نفر فقط به هم برسند...
❣ قرار است باهم به خدا برسند...
❣همسر یعنی همسفر تا بهشت...
امام خامنه ای(مدظله العالی)
@Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
🌹 "چند راه ساده برای دلداری دادن به همسر!" 4⃣ اگر همسرتان خواست، با هم سکوت کنید: 🍃 مردان از حرف
🌹
"چند راه ساده برای دلداری دادن به همسر!"
6⃣ از مسئولیتهای او آگاه شوید:
🍃 گاهی مسئولیت هر کاری بر عهده مردان میافتد و خانمها با دانستن مسئولیتهای همسر، گاهی آن را فراموش میکنند و همیشه نسبت به عصبانیت و بیحوصلگی همسر شکایت میکنند.
👈 در حالی که با دانستن مسئولیتهای همسر، درک بهتری نسبت به او میرسند.
7⃣ اجازه دهید یک روز را به خودش اختصاص دهد:
🍃 همانطور که گفتیم ابراز ناراحتی مردان با زنان متفاوت است، مردان گاهی نیاز دارند، که یک روز را برای خودشان اختصاص دهند و تنها باشند، تا آرام شوند.
👈 پس اگر همسرتان در ناراحتی به سر میبرد و میخواهد یک روز را به خودش اختصاص دهد، با کمال میل قبول کنید و به هیچ وجه ناراحت نشوید.
✍ ادامــــه دارد...
@Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
❣﷽❣ 📚 #رمــان •← #من_با_تو ... 1⃣2⃣ #قسمت_بیست_ویکم ڪیفم👜 رو انداختم روے دوشم و از روے صندلے بلن
❣﷽❣
📚 #رمــان
•← #من_با_تو ...
2⃣2⃣ #قسمت_بیست_ودوم
ڪلید رو انداختم تو قفل و در رو باز 🔓ڪردم، از حیاط سر و صدا مے اومد، مادرم و خالہ فاطمہ نشستہ بودن روے تخت و میخندیدن!😄😄
با تعجب😳 نگاهشون ڪردم،حواسشون بہ من نبود!
خواستم سلام ڪنم ڪہ مریم با خندہ😃 از داخل خونہ دوید تو حیاط امین هم پشت سرش! 😀
با دیدن من ایستادن،امین سرش رو انداخت پایین!
بلند سلام ڪردم،مادرم و خالہ نگاهم ڪردن،با دیدنم متعجب شدن! 😳😳
با تعجب گفتم:😕
_چے شدہ؟!چرا اینطورے نگاهم میڪنید؟
مادرم سریع گفت:
_هیچے!
مریم بهم لبخند زد و احوال پرسے ڪرد، خواستم وارد خونہ بشم ڪہ صداے مادرم اومد:
_هانیہ چادر خریدے؟!😊
تازہ یادم افتاد هنوز چادرے ڪہ از خانم محمدے گرفتم روے سرمِ! برگشتم سمت مادرم و گفتم:
_اے واے! یادم رفت پسش بدم! ♀
+چادرو؟!
_آرہ براے خانم محمدے بود!رفتہ بودم حسینیہ شون💚🏴 روضہ!
چشم هاے مادرم گرد😳 شد اما چیزے نگفت!
_فردا بهش پس میدم یا میدم سهیلے بدہ بهش!
_سهیلے دیگہ ڪیہ؟!
سرم رو خاروندم و گفتم:
_سهیلے رو نگفتم بهتون؟!
_نہ!آدماے جدید رو معرفے نڪردے!
+طلبہ س مادرم طلبہ!دانشگاهمون درس میدہ!
خالہ فاطمہ و مریم بهم نگاہ ڪردن و خندیدن! معنے نگاهشون رو فهمیدم تند گفتم:
_خالہ اونطورے نگاہ نڪنا!هیچے نیست،اے بابا! 😐
بلند شدم برم داخل خونہ ڪہ با ترس گفتم:
_تو رو خدا بہ عاطفہ نگیدا!بدبخت میشم میاد دانشگاہ سهیلے رو پیدا ڪنہ!😄
شروع ڪردن بہ خندیدن!😄😃😀
وارد خونہ شدم، چادرم رو درآوردم خواست برم اتاقم ڪہ دیدم سجـ🌟ـــادہ مادرم رو بہ قبلہ بازہ! حتما خواستہ نماز بخونہ خالہ فاطمہ اینا اومدن! آروم رفتم سر سجادہ، چادر مشڪے رو درآوردم و چادر نماز مادرم رو سر ڪردم بوے عطر مشهدش پیچید!
خجالت میڪشیدم، انگار براے اولین بار بود میخواستم باهاش صحبت ڪنم، احساس میڪردم رو بہ روم نشستہ! تو دلم گفتم خب چے بگم؟! بہ خودم تشر زدم خیلے مسخرہ اے! لب باز ڪردم:اوووووم....
حس عجیبے داشتم،اون صدایے ڪہ شنیدم، حالا سر سجادہ! رفتم ســـ💫ـجدہ، 😢بغضم گرفت! آروم گفتم:
_خیلے خستہ و تنهام خودمونے بگم خدا بغلم میڪنے؟!😭
اشڪ هام شروع بہ ڪردن باریدن!😭 من بودم و خدا و حس سبڪ شدن!
احساس ڪردم آغوشش رو و نگاهش ڪہ میگفت من همیشہ ڪنارتم!
خوش اومدے!😊
#ادامه_دارد ....
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode