داستانِ‌دست‌ها؛

چجوری میگن بهش فکر نکن ؟ آدم وقتی جاییش درد میکنه میتونه بهش فکر نکنه ؟ من بند بند وجودم واسش درد میکنه . .

اگر او ، براي تو ساختہ شده ؛ من برای تو ویران شده ام .

حسی که برای اولین بار رفیق مجازیتو میبینی و میفهمی چقدر کیوته >>>>

از تو تنها سایہ‌ات ماند و ترانہ‌هایي کہ ، دوستشان داشتی ..

~

دیگه کسیو نمیشه جدی گرفت ؛ کسی اونقدر واقعی نیست که بوی موندن بده. کسی اونقدر شبیهت نیست که بتونی از بغضات واسش بگی. کسی اونقدر دوستت نداره که از جهان نترسی. کسی نیست، این دنیا از درون خالی شده .

ولي خب نبودنت باعث میشه واسہ هیچ بودني ذوق نکنم =) .

~