eitaa logo
وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانی‌ها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
553 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
751 ویدیو
1.3هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ان شاء الله از امروز بحث مهم استصحاب رو بررسی می‌کنیم. به امید خدا بتونیم این مبحث رو کمی بررسی کنیم. 📚 استصحاب - بخش اول - تعریف، پیشینه و ماهیت ▫️ استصحاب (استصحاب حال) به معنی حکم کردن به بقای متیقن سابق می باشد. از این عنوان در اصول فقه، مبحث اصول عملی بحث شده است. ▪️ استصحاب از اصول عملی و برای آن تعریف‌هایی ذکر شده است که بعضی همه آن‌ها را به یک تعریف برگردانده‌اند و آن حکم به بقای حکم شرعی یا موضوع حکم، که بقای آن مشکوک است. ▫️ پیشینه استصحاب از بُعد مضمونی و دلیلی به عصر حضور امام معصوم علیه السلام برمی‌گردد؛ لیکن عنوان استصحاب از مصطلحات فقهای اصولی در عصر غیبت است. نخستین بیان صریح در این مورد بنابر آثار به دست آمده از فقیهان اصولی سخن شیخ مفید (متوفی۴۱۳ ه. ق) در رساله اصولی متعلق به ایشان است. ▪️ در این که استصحاب، «اصل» است یا «اماره» میان اصولیان اختلاف نظر وجود دارد. ظاهر کلمات اکثر اصولیان پیش از شیخ انصاری که استصحاب را حکم عقلی می‌دانستند قول دوم است؛ لیکن شیخ انصاری و اصولیان پس از وی، قول نخست را ترجیح دادند؛ زیرا از نظر آنان، عمده‌ترین دلیل اعتبار استصحاب، روایات است و از آن‌ها چنین استفاده می‌شود که استصحاب حکم ظاهری است که در ظرف شک نسبت به حکم واقعی جعل شده است. ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
📚 استصحاب - بخش دوم - جایگاه و شرایط ▫️ هر گاه مکلف نسبت به حکم شرعی، یا موضوع حکم شرعی، یقین داشته باشد، سپس نسبت به بقای امر یقینی پیشین، شک کند استصحاب جاری می‌شود، مانند آن که فردی پیش از این به طهارت داشتن خود یا کر بودن آبی یقین داشته و اکنون برای وی در بقای طهارت یا کریت آب شک عارض شده است، طهارت داشتن یا کر بودن آب را استصحاب می‌کند و در نتیجه آثار طهارت همچون جواز مس آیات قرآن و دخول در نماز، و آثار کریت آب مانند عدم انفعال آن به ملاقات نجس بر آن مترتب می‌گردد. ▪️ جریان استصحاب مشروط به اموری است: ۱. یقین به حالت سابق. ۲. شک در بقای حالت سابق. ۳. اجتماع یقین و شک در یک زمان: بدین معنا که میان یقین به حالت سابق و شک در بقای آن، یقین دیگری به ضد آن فاصله نشود و زمان شک، متصل به زمان یقین باشد، مانند آن که در حال حاضر یقین به طهارت یک ساعت پیش و شک در بقای آن داشته باشد. ۴. تعدد زمان متیقن و مشکوک: بر خلاف زمان یقین و شک، چنانچه در مثال روشن شد. در صورت عکس، یعنی وحدت زمان متیقن و مشکوک و تعدد زمان یقین و شک، مورد از مصادیق قاعده یقین خواهد بود. ۵. وحدت متعلق یقین و شک: بدین معنا که یقین و شک به یک چیز تعلق گرفته باشد؛ یقین نسبت به وجود و شک نسبت به بقای آن. برخلاف قاعده مقتضی و مانع که در آن متعلق یقین وجود مقتضی و متعلق شک حصول مانع از تأثیر مقتضی است. ۶. تقدم زمان متیقن بر مشکوک: در صورت عکس، یعنی تأخر زمان متیقن از زمان مشکوک، مورد از مصادیق استصحاب قهقری خواهد بود. برخی در شرطیت این شرط مناقشه کرده و گفته‌اند: زمان متیقن گاهی متصل به زمان مشکوک نمی‌باشد و مقدم بر آن نیست، بلکه بین این که زمان متیقن همان زمان مشکوک باشد یا زمان قبل از آن، مردد است. ۷. فعلیت داشتن یقین و شک: بنابر این شک تقدیری برای جریان استصحاب کفایت نمی‌کند؛ مانند آن که مکلف، بعد از نماز بفهمد که پیش از نماز طهارت نداشته است، لیکن از آن غفلت کرد و نماز گزارد و اکنون در این که برای نماز، طهارت گرفته یا نه شک کرده است. در فرض التفات به حالت خود پیش از نماز و شک در طهارت، استصحاب عدم طهارت (حدث) در حق او جاری می‌شود. حال چنانچه شک و یقین تقدیری کافی باشد، مکلف بعد از نماز که زمان التفات وی می‌باشد حدث مشکوک پیش از نماز را که در فرض التفات پیش از نماز این شک برای وی حاصل می‌شد، استصحاب می‌کند و در نتیجه نماز را باید اعاده کند. ۸. عدم وجود اماره یا اصل عملی حاکم بر استصحاب: مانند قیام بینه بر ارتفاع حالت سابقه یا جریان اصل سببی و موضوعی و یا قاعده فراغ. که در این موارد موضوع استصحاب (شک در بقا) منتفی گردیده و جا برای استصحاب باقی نمی‌ماند. ۹. برخورداری مستصحب از اثر عملی شرعی که بر مستصحب-و نه لازم آن-بار شود، چون غرض از استصحاب، ترتب آثار شرعی یقین پیشین در ظرف شک یعنی زمان فعلی است و اگر اثر بر لازم مستصحب بار شود، اصل مثبت خواهد بود. ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
📚 استصحاب - بخش سوم و آخر - تقسیمات، حجیت، منشأ شک و تقدم در استصحاب ▫️ برای استصحاب به اعتبار انواع مستصحب (مورد استصحاب) و نیز به اعتبار شک، تقسیماتی ذکر شده است، مانند تقسیم مستصحب به امر وجودی، همچون طهارت و نجاست؛ و امر عدمی، چون عدم تذکیه و عدم قرینه. در هر دو صورت، مستصحب یا حکم شرعی است و یا موضوع حکم شرعی. حکم شرعی نیز یا تکلیفی است، همچون وجوب و حرمت و یا وضعی، مانند صحت و بطلان. از سویی دیگر، مستصحب یا جزئی (فرد) است یا کلی و جامع. استصحاب کلی نیز به کلی قسم اول، دوم و سوم تقسیم شده است. ▪️ منشأ شک نیز یا اشتباه امر خارجی است (شبهه موضوعیه) مانند شک در حدوث یکی از نواقض وضو همچون خواب و یا اشتباه در حکم شرعی (شبهه حکمیه)، مانند شک در بقای طهارت پس از خروج مذی. از سویی دیگر، شک، گاه از جهت مقتضی است؛ یعنی داشتن استعداد و قابلیت ذاتی برای بقاء، مانند شک در بقای شب و روز، و گاه از جهت عروض رافع. در صورت دوم، شک یا در وجود رافع است، مانند شک در حدوث بول و یا در رافع بودن موجود، مانند رطوبتی که بین بول و ودی مردد باشد. ▫️ اقوال مختلفی در حجیت استصحاب وجود دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارت است از: ۱. حجیت به طور مطلق. ۲. عدم حجیت به طور مطلق. ۳. حجیت، تنها در قلمرو احکام جزئی و موضوعات خارجی، نه احکام کلی. ۴. حجیت، تنها در صورت شک در رافع یا حصول غایت، نه شک در مقتضی. از برخی کلمات کسانی که قول دوم به آنان نسبت داده شده، این قول، استظهار شده است. ۵. حجیت در صورتی که دلیل مستصحب، شرعی باشد نه عقلی. ▪️ در کلمات اصولیان از استصحاب به «اصل محرز» تعبیر شده است؛ چه آن که در استصحاب نوعی احراز واقع وجود دارد و از این جهت، کارکردی همچون کارکرد امارات دارد، به این جهت بدان «اصل تنزیلی» نیز گفته شده است. در حالی که دیگر اصول عملی چنین ویژگی و کارکردی ندارند. روی این جهت، استصحاب مقدم بر سایر اصول است؛ چون استصحاب، موضوع دیگر اصول را برمی‌دارد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
الحمدلله اصل استصحاب رو در سه بخش بررسی کردیم و ان شاء الله از امروز اصل برائت رو مورد بررسی قرار میدیم. به امید خدا بتونیم اندکی این بحث رو بیان کنیم. 📚 برائت - بخش اول - مقدمه‌، کاربرد و ریشه لغوی ▫️ برائت به معنی پاكى جستن، رهايى پيدا كردن و آزاد بودن، تبری و بيزارى جستن است. بَرائَت‌، یکی‌ از اصول‌ مهم‌ در مذاهب‌ گوناگون‌ فقهی‌، و یکی‌ از ۴ اصل‌ عملی‌ در اصول‌ متأخر امامیه‌ که‌ عبارت‌ است‌ از نفی‌ تکلیف‌ از مکلف‌ در موارد شک‌ در تکلیف‌. ▪️ از عنوان برائت در اصول فقه، مبحث اصول عملی و در ابواب مختلف فقهى نظير حج، تجارت، ضمان، کفّارات، یمین و ارث سخن رفته است كه به مهم‌ترين موارد بکارگیری آن اشاره میشود: برائت ذمه از تکلیف، برائت ذمه از دين، برائت رحم، برائت از عیب، برائت از ضمان، قسم خوردن به برائت از خداوند يا رسول خدا (صلی‌الله علیه‌و‌آله) و يا امامان (علیهم‌السلام)، برائت از دشمنان خدا و اولياى او، برائت از ارث؛ در این مقاله به بررسی اجمالی هر بک از این موارد پرداخته می‌شود. ▫️ «برائت» در لغت به معناى پاکى، پاک شدن از عیب، دورى، رهایى و خلاص شدن آمده است. «اصل برائت»، از اصطلاحات علم اصول، با مفاد حکم ظاهری و از اصول عملیه چهارگانه است که از مجموع آنها به «دلیل فقاهتی» یا اصل عملی یاد مى‌شود. نقش اساسى این اصل، تعیین وظیفه عملى براى مکلف در صورت شک در حکم واقعی است؛ یعنى هرگاه مکلف در حرمت یا وجوب شى‌ء یا فعلى، به جهت نبود دلیل یا اجمال آن یا تعارض دو دلیل شک کرد و پس از تفحص، دلیلى نیافت، علماى علم اصول به مقتضاى این اصل، به برائت ذمه و مکلف نبودن وى حکم مى‌کنند، هرچند برخى دیگر از علماى اسلامى که به « اخباریین » شهرت یافته‌اند وظیفه چنین شخصى را در مورد شک در حرمت (شبهات تحریمیه) احتیاط مى‌دانند. ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
📚 برائت - بخش دوم - ریشه تاریخی و تعریف ▫️ گرچه‌ می‌توان‌ نمونه‌هایی‌ از کاربرد برائت‌ را در سده نخست‌ هجری‌ ذکر کرد، اما ریشه تاریخی‌ برائت‌ به‌ عنوان‌ نظریه‌ای‌ شکل‌ گرفته‌ در دوره‌های‌ بعدی‌ علم‌ اصول‌، به‌ نظریات‌ متکلمان‌ متقدم‌ معتزله‌ در سده ۲ قمری / ۸ میلادی باز می‌گردد. واصل‌ بن‌ عطا از بنیان‌گذاران‌ معتزله‌ در نیمه این‌ سده‌، در مقام‌ بیان‌ ادله فقهی‌، درصورت‌ فقدان‌ دلیلی‌ از «کتاب‌» و «خبری‌ که‌ حجت‌» باشد، «عقل‌ سلیم‌» را جزو ادله‌ می‌شمارد. ▪️ در نسلهای‌ بعد و در توضیح‌ مراد واصل‌ از دلیل‌ سوم‌، نظر ابراهیم‌ نَظّام‌ درباره منابع‌ فقهی‌ قابل‌ ذکر است‌؛ ابن‌ قِبه رازی‌ متکلم‌ امامی‌ تصریح‌ دارد که‌ ادله فقه‌ نزد نظام‌ عبارت‌ از «کتاب‌» و «خبر قاطع‌ عذر» است‌ و درصورت‌ نبود دلیلی‌ از این‌ دو، همه‌ چیز به‌ حکم‌ عقل‌ مباح‌ است‌ و اشیاء در حکم‌ اطلاق‌ عقلی‌اند. ▫️ فقهای‌ ظاهری‌ با رویکردی‌ مشابه‌ معتزلیان‌ در تکیه‌ بر نصوص‌، در غیر موارد منصوص‌ اصل‌ را بر عدم‌ تشریع‌ حکمی‌ (اعم‌ از وجوب‌ یا حرمت‌) می‌نهادند. ابن‌ حزم‌ ظاهری‌ در مقام‌ نظریه‌پردازی‌ با استناد به‌ آیاتی‌ از قرآن‌ کریم‌ به‌ بیان‌ منشأی‌ شرعی‌ برای‌ برائت‌ می‌پردازد. ▪️ از سده ۲ تا ۵ قمری، اتفاق‌ مهمی‌ در تغییر حوزه معنایی‌ اصل‌ برائت‌ نمی‌یابیم‌. در اواخر سده ۵ قمری، شافعیان‌ با تعابیری‌ نظیر استصحاب‌ حال‌ عقل‌ و استصحاب‌ الحال‌ به‌ نظریه‌پردازی‌ درباره آن‌ پرداخته‌اند. اظهارنظر غزالی‌ در المستصفی‌ به‌ عنوان‌ تکمیلی‌ بر مباحث‌ گذشته‌ و سرآغاز تحولی‌ برای‌ آینده‌، در این‌ راستا قابل‌ ذکر است‌. غزالی‌ نخستین‌ کسی‌ است‌ که‌ ۴ دلیل‌ «کتاب‌»، «سنّت‌»، «اجماع‌» و «دلیل‌ العقل‌ و استصحاب‌» را برشمرده‌، و در توضیح‌ دلیل‌ چهارم‌، استصحاب‌ حال‌ عقل‌ - برائت‌ - را به‌ عنوان‌ یکی‌ از مهم‌ترین‌ اقسام‌ استصحاب‌ ذکر کرده‌ است‌ ▫️ اصل برائت از اقسام اصول عملی است که وظیفه عملی مکلف را در مواردی که بعد از جست‌وجو و عدم دست‌یابی به دلیل، در تکلیف واقعی شک می‌نماید، تعیین نموده و به برائت ذمه او از تکلیف مشکوک حکم می‌کند؛ به بیان دیگر، مراد از اصل برائت، اصلی از اصول عملی است که هنگام شک مکلف در تکلیف و عدم دسترسی وی به حجت شرعی، اجرا می‌شود و در مقام عمل ، مکلف را موظف به انجام آن تکلیف نمی‌داند؛ ▪️ برای مثال، هنگامی که مکلف بعد از جست‌وجو و عدم دست‌یابی به دلیل، در حرمت یا حلیت استعمال دخانیات شک می‌کند، اصل برائت جاری نموده و به حلیت استعمال آن حکم می‌کند و از عقوبت مخالفت احتمالی با حکم واقعی، ایمن می‌شود. ▫️ بنابراین، هرگاه بعد از جست‌وجوی از دلیل و عدم دسترسی به آن، در تکلیف شک شود، آن تکلیف بر عهده مکلف ثابت نمی‌شود؛ یعنی در شبهه وجوبی، ترک آن، و در شبهه تحریمی، ارتکاب آن، جایز است؛ فرقی نمی‌کند که منشا شک، فقدان نص، اجمال نص یا تعارض دو نص باشد. ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
📚 برائت - بخش چهارم - مجرای، کاربرد و شبهات موضوعیه ▫️ مجرای اصل برائت، شک در تکلیف است و این شک، گاهی ناشی از شک در حکم (شبهه حکمی) و گاهی ناشی از شک در موضوع (شبهه موضوعی) است و شبهه حکمی، گاهی وجوبی و گاهی تحریمی است و منشا شک در شبهه حکمی، گاهی فقدان نص، گاهی اجمال نص و گاهی تعارض دو نص است ▪️ کاربرد قاعده برائت در جایی است که شک در تکلیف، از عدم ورود نص از جانب شارع و یا نرسیدن آن به مکلف ناشی شده باشد. ▫️ در این که بحث از حکم شبهات موضوعی نیز در ضمن بحث از اصل برائت مطرح می‌شود یا نه، اختلاف است؛ عده‌ای اعتقاد دارند که اصل برائت در شبهات موضوعی نیز جریان دارد. ▪️ عده‌ای دیگر معتقدند این بحث در شبهات موضوعی جاری نیست، زیرا مورد قاعده جایی است که یا بیانی از جانب شارع صادر نشده و یا بیانِ صادر شده به مکلف نرسیده است و در شبهات موضوعی، بیانی که وظیفه شارع بوده است، وارد شده و به مکلف رسیده است، زیرا وظیفه شارع بیان احکام کلی است، نه احکام جزئی و موضوعات خارجی؛ بنابراین، بحث از شبهات موضوعی، از علم اصول خارج بوده و استطراداً از آن بحث می‌شود. ▫️ کسانی که برائت را در شبهات موضوعی جاری می‌دانند، معتقدند تمسک به برائت در شبهات حکمی، بعد از جست و جو امکان دارد؛ ولی در شبهات موضوعی، به جز موارد خاص، جست و جو لازم نیست. ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk