#قواعد_فقهیه
📔 #قاعدۀ_اصالة_اللزوم - بخش سوم
لزوم نيز بر دو قسم است:
الف. لزوم حكمى
در لزوم حكمى شارع مقدس تشريع كرده است كه فلان معامله لازم است؛ بنابراين، حكم شرعى قائم بر اين است كه «لا يجوز تكليفا لاحد فسخ عقده». از اين قبيل است شكستن بيعت با رسول اللّه (ص) يا امام (ع) كه از گناهان كبيره خواهد بود. بنابراين، اگر حكم شرعى قائم شود اين قيام به اعتبار حكم تكليفى است نه به اعتبار حكم وضعى.
مسلّما بسيارى از احكام شرعيه حاكى از لزوم معامله است و اين قسم از احكام شرعى ناظر به حكم وضعى است؛ يعنى شرع مقدس وضعا از متعاملين در خصوص فسخ عقد و نقض معامله سلب قدرت كرده است. شيخنا الاعظم انصارى (ره) معتقد است كه احكام وضعيه از احكام تكليفيه منتزعند و هر جا كه حكم وضعى قدم مىگذارد بايد سابق بر آن حكم تكليفى باشد؛ يعنى مجعول اولا و با بالذات، حكم تكليفى است كه وجوب است و احكام وضعيه از آن منتزع مىشود و لذا مىفرمايد كه هم تكليفا اعتبار لزوم شده و هم وضعا جعل لزوم شده است.
البته ما اين مبنا را قبول نداريم. در اصول اين معنى مبرهن و مدلل است كه احكام وضعيه مجعول به جعل استقلالىاند و بين اين دو حكم ملازمه نيست و حكم تابع اعتبار معتبر است و اصولا بسيارى از احكام وضعيه را شرع مقدس جعل نكرده بلكه مجعول عقلا بما هم عقلاست؛ علاوه بر اين احكام تابع مصالح و مفاسدند. در احكام وضعيه نظرى به مصلحت و مفسدۀ تكليفيه نيست؛ بلكه مصلحت و مفسدۀ عقليه است. در مواردى مثل بيع ربوى شرع مقدس تصرف مىكند و اين قسم از بيع را از اعتبار مىاندازد يعنى حليت و حرمت را شرع اعتبار مىكند.
مىدانيم كه قسمتى از احكام تأسيسى است اما اكثر احكام وضعيه امضايىاند و شارع مقدس به عنوان خالق العقلاء آنها را امضا كرده است. خلاصه آنكه اصولا مبادى حكم تكليفى غير از مبادى حكم وضعى است و مصلحت و مفسدۀ هر كدام با ديگرى فرق دارد.
ب. لزوم حقى
از جمله آثار حق آن است كه قابل اسقاط است، به خلاف حكم كه قابل اسقاط نيست. حكم حتى با تراضى طرفين قابل اسقاط نيست، مثل عقد زوجين.
لزوم حقى بدين معنى است كه هر يك از متعاقدين مالك بر التزام ديگرى است و يا احد المتعاقدين مالك التزام ديگرى مىشود بدون اينكه ديگرى داراى اين مالكيت باشد و معناى اينكه شخص مالك بر التزام خود نباشد آن است كه نمىتواند عقد را بر هم بزند و عقد همچنان مستحكم است و قابليت حل و فسخ را ندارد؛ زيرا التزام او مملوك غير است و «الممتنع شرعا كالممتنع عقلا» نتيجه امتناع شرعى نيز همانند امتناع تكوينى است و بنابراين هر كارى كه بكند اثرى بر آن بار نمىشود.
به طور خلاصه لزوم حكمى و لزوم حقى دال بر لزوم مستحكم بودن عقد است و تنها فرق ميان اين دو آن است كه لزوم حكمى قابل اسقاط نيست، مثل طلاق و در لزوم حقى شخص مالك التزام ديگرى است و اين مالك بودن گاهى از يك طرف و گاهى از دو طرف است و قابل اسقاط خواهد بود (مثل خيار حيوان).
جواز نيز بر دو قسم است:
#ادامه_دارد...
منبع؛ قواعد فقهيه، سيد محمد بجنوردی، جلد1، صفحه63
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#اصول_عملیه #استصحاب #بررسی_اصولی
ان شاء الله از امروز بحث مهم استصحاب رو بررسی میکنیم. به امید خدا بتونیم این مبحث رو کمی بررسی کنیم.
📚 استصحاب - بخش اول - تعریف، پیشینه و ماهیت
▫️ استصحاب (استصحاب حال) به معنی حکم کردن به بقای متیقن سابق می باشد. از این عنوان در اصول فقه، مبحث اصول عملی بحث شده است.
▪️ استصحاب از اصول عملی و برای آن تعریفهایی ذکر شده است که بعضی همه آنها را به یک تعریف برگرداندهاند و آن حکم به بقای حکم شرعی یا موضوع حکم، که بقای آن مشکوک است.
▫️ پیشینه استصحاب از بُعد مضمونی و دلیلی به عصر حضور امام معصوم علیه السلام برمیگردد؛ لیکن عنوان استصحاب از مصطلحات فقهای اصولی در عصر غیبت است.
نخستین بیان صریح در این مورد بنابر آثار به دست آمده از فقیهان اصولی سخن شیخ مفید (متوفی۴۱۳ ه. ق) در رساله اصولی متعلق به ایشان است.
▪️ در این که استصحاب، «اصل» است یا «اماره» میان اصولیان اختلاف نظر وجود دارد.
ظاهر کلمات اکثر اصولیان پیش از شیخ انصاری که استصحاب را حکم عقلی میدانستند قول دوم است؛ لیکن شیخ انصاری و اصولیان پس از وی، قول نخست را ترجیح دادند؛ زیرا از نظر آنان، عمدهترین دلیل اعتبار استصحاب، روایات است و از آنها چنین استفاده میشود که استصحاب حکم ظاهری است که در ظرف شک نسبت به حکم واقعی جعل شده است.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#اصول_عملیه #استصحاب #بررسی_اصولی
📚 استصحاب - بخش دوم - جایگاه و شرایط
▫️ هر گاه مکلف نسبت به حکم شرعی، یا موضوع حکم شرعی، یقین داشته باشد، سپس نسبت به بقای امر یقینی پیشین، شک کند استصحاب جاری میشود، مانند آن که فردی پیش از این به طهارت داشتن خود یا کر بودن آبی یقین داشته و اکنون برای وی در بقای طهارت یا کریت آب شک عارض شده است، طهارت داشتن یا کر بودن آب را استصحاب میکند و در نتیجه آثار طهارت همچون جواز مس آیات قرآن و دخول در نماز، و آثار کریت آب مانند عدم انفعال آن به ملاقات نجس بر آن مترتب میگردد.
▪️ جریان استصحاب مشروط به اموری است:
۱. یقین به حالت سابق.
۲. شک در بقای حالت سابق.
۳. اجتماع یقین و شک در یک زمان: بدین معنا که میان یقین به حالت سابق و شک در بقای آن، یقین دیگری به ضد آن فاصله نشود و زمان شک، متصل به زمان یقین باشد، مانند آن که در حال حاضر یقین به طهارت یک ساعت پیش و شک در بقای آن داشته باشد.
۴. تعدد زمان متیقن و مشکوک: بر خلاف زمان یقین و شک، چنانچه در مثال روشن شد.
در صورت عکس، یعنی وحدت زمان متیقن و مشکوک و تعدد زمان یقین و شک، مورد از مصادیق قاعده یقین خواهد بود.
۵. وحدت متعلق یقین و شک: بدین معنا که یقین و شک به یک چیز تعلق گرفته باشد؛ یقین نسبت به وجود و شک نسبت به بقای آن. برخلاف قاعده مقتضی و مانع که در آن متعلق یقین وجود مقتضی و متعلق شک حصول مانع از تأثیر مقتضی است.
۶. تقدم زمان متیقن بر مشکوک: در صورت عکس، یعنی تأخر زمان متیقن از زمان مشکوک، مورد از مصادیق استصحاب قهقری خواهد بود.
برخی در شرطیت این شرط مناقشه کرده و گفتهاند: زمان متیقن گاهی متصل به زمان مشکوک نمیباشد و مقدم بر آن نیست، بلکه بین این که زمان متیقن همان زمان مشکوک باشد یا زمان قبل از آن، مردد است.
۷. فعلیت داشتن یقین و شک: بنابر این شک تقدیری برای جریان استصحاب کفایت نمیکند؛ مانند آن که مکلف، بعد از نماز بفهمد که پیش از نماز طهارت نداشته است، لیکن از آن غفلت کرد و نماز گزارد و اکنون در این که برای نماز، طهارت گرفته یا نه شک کرده است. در فرض التفات به حالت خود پیش از نماز و شک در طهارت، استصحاب عدم طهارت (حدث) در حق او جاری میشود. حال چنانچه شک و یقین تقدیری کافی باشد، مکلف بعد از نماز که زمان التفات وی میباشد حدث مشکوک پیش از نماز را که در فرض التفات پیش از نماز این شک برای وی حاصل میشد، استصحاب میکند و در نتیجه نماز را باید اعاده کند.
۸. عدم وجود اماره یا اصل عملی حاکم بر استصحاب: مانند قیام بینه بر ارتفاع حالت سابقه یا جریان اصل سببی و موضوعی و یا قاعده فراغ.
که در این موارد موضوع استصحاب (شک در بقا) منتفی گردیده و جا برای استصحاب باقی نمیماند.
۹. برخورداری مستصحب از اثر عملی شرعی که بر مستصحب-و نه لازم آن-بار شود، چون غرض از استصحاب، ترتب آثار شرعی یقین پیشین در ظرف شک یعنی زمان فعلی است و اگر اثر بر لازم مستصحب بار شود، اصل مثبت خواهد بود.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#اصول_عملیه #برائت #بررسی_اصولی
الحمدلله اصل استصحاب رو در سه بخش بررسی کردیم و ان شاء الله از امروز اصل برائت رو مورد بررسی قرار میدیم. به امید خدا بتونیم اندکی این بحث رو بیان کنیم.
📚 برائت - بخش اول - مقدمه، کاربرد و ریشه لغوی
▫️ برائت به معنی پاكى جستن، رهايى پيدا كردن و آزاد بودن، تبری و بيزارى جستن است. بَرائَت، یکی از اصول مهم در مذاهب گوناگون فقهی، و یکی از ۴ اصل عملی در اصول متأخر امامیه که عبارت است از نفی تکلیف از مکلف در موارد شک در تکلیف.
▪️ از عنوان برائت در اصول فقه، مبحث اصول عملی و در ابواب مختلف فقهى نظير حج، تجارت، ضمان، کفّارات، یمین و ارث سخن رفته است كه به مهمترين موارد بکارگیری آن اشاره میشود:
برائت ذمه از تکلیف، برائت ذمه از دين، برائت رحم، برائت از عیب، برائت از ضمان، قسم خوردن به برائت از خداوند يا رسول خدا (صلیالله علیهوآله) و يا امامان (علیهمالسلام)، برائت از دشمنان خدا و اولياى او، برائت از ارث؛ در این مقاله به بررسی اجمالی هر بک از این موارد پرداخته میشود.
▫️ «برائت» در لغت به معناى پاکى، پاک شدن از عیب، دورى، رهایى و خلاص شدن آمده است. «اصل برائت»، از اصطلاحات علم اصول، با مفاد حکم ظاهری و از اصول عملیه چهارگانه است که از مجموع آنها به «دلیل فقاهتی» یا اصل عملی یاد مىشود. نقش اساسى این اصل، تعیین وظیفه عملى براى مکلف در صورت شک در حکم واقعی است؛ یعنى هرگاه مکلف در حرمت یا وجوب شىء یا فعلى، به جهت نبود دلیل یا اجمال آن یا تعارض دو دلیل شک کرد و پس از تفحص، دلیلى نیافت، علماى علم اصول به مقتضاى این اصل، به برائت ذمه و مکلف نبودن وى حکم مىکنند، هرچند برخى دیگر از علماى اسلامى که به « اخباریین » شهرت یافتهاند وظیفه چنین شخصى را در مورد شک در حرمت (شبهات تحریمیه) احتیاط مىدانند.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#اصول_عملیه #برائت #بررسی_اصولی
📚 برائت - بخش دوم - ریشه تاریخی و تعریف
▫️ گرچه میتوان نمونههایی از کاربرد برائت را در سده نخست هجری ذکر کرد، اما ریشه تاریخی برائت به عنوان نظریهای شکل گرفته در دورههای بعدی علم اصول، به نظریات متکلمان متقدم معتزله در سده ۲ قمری / ۸ میلادی باز میگردد. واصل بن عطا از بنیانگذاران معتزله در نیمه این سده، در مقام بیان ادله فقهی، درصورت فقدان دلیلی از «کتاب» و «خبری که حجت» باشد، «عقل سلیم» را جزو ادله میشمارد.
▪️ در نسلهای بعد و در توضیح مراد واصل از دلیل سوم، نظر ابراهیم نَظّام درباره منابع فقهی قابل ذکر است؛ ابن قِبه رازی متکلم امامی تصریح دارد که ادله فقه نزد نظام عبارت از «کتاب» و «خبر قاطع عذر» است و درصورت نبود دلیلی از این دو، همه چیز به حکم عقل مباح است و اشیاء در حکم اطلاق عقلیاند.
▫️ فقهای ظاهری با رویکردی مشابه معتزلیان در تکیه بر نصوص، در غیر موارد منصوص اصل را بر عدم تشریع حکمی (اعم از وجوب یا حرمت) مینهادند. ابن حزم ظاهری در مقام نظریهپردازی با استناد به آیاتی از قرآن کریم به بیان منشأی شرعی برای برائت میپردازد.
▪️ از سده ۲ تا ۵ قمری، اتفاق مهمی در تغییر حوزه معنایی اصل برائت نمییابیم. در اواخر سده ۵ قمری، شافعیان با تعابیری نظیر استصحاب حال عقل و استصحاب الحال به نظریهپردازی درباره آن پرداختهاند. اظهارنظر غزالی در المستصفی به عنوان تکمیلی بر مباحث گذشته و سرآغاز تحولی برای آینده، در این راستا قابل ذکر است. غزالی نخستین کسی است که ۴ دلیل «کتاب»، «سنّت»، «اجماع» و «دلیل العقل و استصحاب» را برشمرده، و در توضیح دلیل چهارم، استصحاب حال عقل - برائت - را به عنوان یکی از مهمترین اقسام استصحاب ذکر کرده است
▫️ اصل برائت از اقسام اصول عملی است که وظیفه عملی مکلف را در مواردی که بعد از جستوجو و عدم دستیابی به دلیل، در تکلیف واقعی شک مینماید، تعیین نموده و به برائت ذمه او از تکلیف مشکوک حکم میکند؛ به بیان دیگر، مراد از اصل برائت، اصلی از اصول عملی است که هنگام شک مکلف در تکلیف و عدم دسترسی وی به حجت شرعی، اجرا میشود و در مقام عمل ، مکلف را موظف به انجام آن تکلیف نمیداند؛
▪️ برای مثال، هنگامی که مکلف بعد از جستوجو و عدم دستیابی به دلیل، در حرمت یا حلیت استعمال دخانیات شک میکند، اصل برائت جاری نموده و به حلیت استعمال آن حکم میکند و از عقوبت مخالفت احتمالی با حکم واقعی، ایمن میشود.
▫️ بنابراین، هرگاه بعد از جستوجوی از دلیل و عدم دسترسی به آن، در تکلیف شک شود، آن تکلیف بر عهده مکلف ثابت نمیشود؛ یعنی در شبهه وجوبی، ترک آن، و در شبهه تحریمی، ارتکاب آن، جایز است؛ فرقی نمیکند که منشا شک، فقدان نص، اجمال نص یا تعارض دو نص باشد.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#اصول_عملیه #برائت #بررسی_اصولی
📚 برائت - بخش چهارم - مجرای، کاربرد و شبهات موضوعیه
▫️ مجرای اصل برائت، شک در تکلیف است و این شک، گاهی ناشی از شک در حکم (شبهه حکمی) و گاهی ناشی از شک در موضوع (شبهه موضوعی) است و شبهه حکمی، گاهی وجوبی و گاهی تحریمی است و منشا شک در شبهه حکمی، گاهی فقدان نص، گاهی اجمال نص و گاهی تعارض دو نص است
▪️ کاربرد قاعده برائت در جایی است که شک در تکلیف، از عدم ورود نص از جانب شارع و یا نرسیدن آن به مکلف ناشی شده باشد.
▫️ در این که بحث از حکم شبهات موضوعی نیز در ضمن بحث از اصل برائت مطرح میشود یا نه، اختلاف است؛ عدهای اعتقاد دارند که اصل برائت در شبهات موضوعی نیز جریان دارد.
▪️ عدهای دیگر معتقدند این بحث در شبهات موضوعی جاری نیست، زیرا مورد قاعده جایی است که یا بیانی از جانب شارع صادر نشده و یا بیانِ صادر شده به مکلف نرسیده است و در شبهات موضوعی، بیانی که وظیفه شارع بوده است، وارد شده و به مکلف رسیده است، زیرا وظیفه شارع بیان احکام کلی است، نه احکام جزئی و موضوعات خارجی؛ بنابراین، بحث از شبهات موضوعی، از علم اصول خارج بوده و استطراداً از آن بحث میشود.
▫️ کسانی که برائت را در شبهات موضوعی جاری میدانند، معتقدند تمسک به برائت در شبهات حکمی، بعد از جست و جو امکان دارد؛ ولی در شبهات موضوعی، به جز موارد خاص، جست و جو لازم نیست.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️ @valiasrk
#روش_مطالعه
شش روش مطالعه: 1
1️⃣خواندن بدون نوشتن،2️⃣ خط كشيدن زير نكات مهم، 3️⃣ حاشيهنويسي، 4️⃣خلاصهنويسي، 5️⃣كليدبرداري، 6️⃣خلاقيت و طرح شبكهاي مغز
خواندن بدون نوشتن:
روش نادرست مطالعه است. مطالعه فرآيندي فعال و پويا است و براي نيل به اين هدف بايد از تمام حواس خود براي درك صحيح مطالب استفاده كرد. بايد با چشمان خود مطالب را خواند، بايد در زمان مورد نياز مطالب را بلند بلند ادا كرد و نكات مهم را يادداشت كرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگير شده و حضوري فعال و همه جانبه در يادگيري داشت و هم در هنگام مورد نياز، خصوصا "قبل از امتحان، بتوان از روي نوشتهها مرور كرد و خيلي سريع مطالب مهم را مجددا" به خاطر سپرد.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️ @valiasrk
#روش_مطالعه
شش روش مطالعه: 2
2️⃣خط كشيدن زير نكات مهم:
✍🏼اين روش شايد نسبت به روش قبلي بهتر است ولي روش كاملي براي مطالعه نيست چرا كه در اين روش بعضي از افراد به جاي آنكه تمركز و توجه بر يادگيري و درك مطلب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط كشيدن زير نكات مهم ميگردد.
حداقل روش صحيح خط كشيدن زير نكات مهم به اين صورت است كه ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را كاملا درك كنند و سپس زير نكات مهم خط بكشند نه آنكه در كتاب به دنبال نكات مهم بگردند تا زير آن را خط بكشند.
#ادامه_دارد
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️ @valiasrk
#روش_مطالعه
شش روش مطالعه ۳
3⃣حاشيه نويسي:
اين روش نسبت به دو روش قبلي بهتر است ولي باز هم روش كامل براي درك عميق مطالب و خواندن كتب درسي نيست ولي ميتواند براي يادگيري مطالبي كه از اهميت چنداني برخوردار نيستند، مورد استفاده قرار گيرد.
4⃣ خلاصه نويسي:
در اين روش شما مطالب را ميخوانيد و آنچه را كه درك كردهايد به صورت خلاصه بر روي دفتري يادداشت ميكنيد كه اين روش براي مطالعه مناسب است و از روشهاي قبلي بهتر ميباشد چرا كه در اين روش ابتدا مطالب را درك كرده سپس آنها را يادداشت ميكنيد اما باز هم بهترين روش براي خواندن نيست.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️ @valiasrk
📜 #متن
#پاسخ_به_سوالات
استاد دکتر محمدحسین #رجبی_دوانی
ویژه ماه #محرم
🚦 #سوال : عاقبت عبیداللهبنزیاد چه شد؟
📍 #پاسخ : در سال ۶۴ هجری وقتی که یزید لعنه الله بعد از چندین جنایت بزرگ و فاجعهای که به بار آورد به درک واصل شد و به جهنم رفت، خبر که به عراق رسید، عراق دچار طغیان شد.
📍باید ذکر کرد که عبیداللهبنزیاد لعنهالله فرمانروای عراقین بود یعنی هم فرمانروای کوفه بود و هم بصره. در حقیقت فرمانروای نیمه شرقی عالم اسلام بود. چون علاوه بر کشور فعلی ما بخشهایی از شمال ایران چه شرق و چه غرب دریای مازندران و چه کشور افغانستان و بخش هایی از کشور پاکستان تا رود سند، همه جزو ایران به شمار میرفتند و همه اینها تابع حکومت کوفه و بصره بود. عبیدالله لعنهالله ۶ ماه در کوفه حضور داشت و نایب خود در بصره را برادر خودش عثمان بن زیاد قرار داده بود و ۶ ماه که در بصره مستقر میشد نایب او در کوفه عمروبنحریث بود.
📍هنگامی که یزید لعنهالله به هلاکت رسید عبیدالله در بصره بود. در بصره ابتدا مسئلهای پیش نیامد اما در کوفه مردم وقتی متوجه مرگ یزید شدند و مقابل عمروبنحریث ایستادند و در آنجا داریم که عمروبنحریث توان مقابله پیدا نکرد و او را سنگ باران کردند و از حاکمیت کوفه به زیر کشیدند.
📍البته بزرگان کوفه آمدند امیری برای خود تعیین کنند تا ببینند اوضاع و احوال عالم اسلام در امر خلافت به کجا میانجامد، که بر روی عمربنسعد توافق کردند اما زنان قبیله حمدان شیونکنان داخل مسجد کوفه ریختند و فریاد میزدند: از شمشیر این جنایتکار هنوز خون حسین علیهالسلام می چکد. لذا با تلاش آنها عمرسعد لعنهالله از این جایگاه به زیر کشیده شد و یک فرد بی طرفی را حاکم کردند. در نتیجه کوفه به هر صورت از تبعیت یزید موقتاً بیرون آمد.
📍عبداللهبنزبیر که کارش بالا گرفت، کوفه زیر نفوذ عبداللهبنزبیر درآمد و عبداللهبنمطیع عدوی را حاکم کوفه کرد که بعد مختار با او درگیر میشود و او را از کوفه بیرون میکند و زمام و امور کوفه را به دست می گیرد.
🔸اما در بصره وقتی عبیداللهبنزیاد خبر را شنید حتی به نقلی ادعاهایی برای خلافت خود داشت، اما با مخالفت مردم مواجه شد و متوجه گشت که ترس مردم از او به خاطر مرگ یزید ریخته لذا از بصره فراری شد و به سوی شام رفت....
#ادامه_دارد
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️ @valiasrk
#نشست_علمی
#تبیین_اصل_استصحاب
ان شاء الله از امروز بحث مهم استصحاب رو بررسی میکنیم. به امید خدا بتونیم این مبحث رو کمی بررسی کنیم.
📚 استصحاب - بخش اول - تعریف، پیشینه و ماهیت
▫️ استصحاب (استصحاب حال) به معنی حکم کردن به بقای متیقن سابق می باشد. از این عنوان در اصول فقه، مبحث اصول عملی بحث شده است.
▪️ استصحاب از اصول عملی و برای آن تعریفهایی ذکر شده است که بعضی همه آنها را به یک تعریف برگرداندهاند و آن حکم به بقای حکم شرعی یا موضوع حکم، که بقای آن مشکوک است.
▫️ پیشینه استصحاب از بُعد مضمونی و دلیلی به عصر حضور امام معصوم علیه السلام برمیگردد؛ لیکن عنوان استصحاب از مصطلحات فقهای اصولی در عصر غیبت است.
نخستین بیان صریح در این مورد بنابر آثار به دست آمده از فقیهان اصولی سخن شیخ مفید (متوفی۴۱۳ ه. ق) در رساله اصولی متعلق به ایشان است.
▪️ در این که استصحاب، «اصل» است یا «اماره» میان اصولیان اختلاف نظر وجود دارد.
ظاهر کلمات اکثر اصولیان پیش از شیخ انصاری که استصحاب را حکم عقلی میدانستند قول دوم است؛ لیکن شیخ انصاری و اصولیان پس از وی، قول نخست را ترجیح دادند؛ زیرا از نظر آنان، عمدهترین دلیل اعتبار استصحاب، روایات است و از آنها چنین استفاده میشود که استصحاب حکم ظاهری است که در ظرف شک نسبت به حکم واقعی جعل شده است.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#نشست_علمی
#تبیین_اصل_استصحاب
📚 استصحاب - بخش دوم - جایگاه و شرایط
▫️ هر گاه مکلف نسبت به حکم شرعی، یا موضوع حکم شرعی، یقین داشته باشد، سپس نسبت به بقای امر یقینی پیشین، شک کند استصحاب جاری میشود، مانند آن که فردی پیش از این به طهارت داشتن خود یا کر بودن آبی یقین داشته و اکنون برای وی در بقای طهارت یا کریت آب شک عارض شده است، طهارت داشتن یا کر بودن آب را استصحاب میکند و در نتیجه آثار طهارت همچون جواز مس آیات قرآن و دخول در نماز، و آثار کریت آب مانند عدم انفعال آن به ملاقات نجس بر آن مترتب میگردد.
▪️ جریان استصحاب مشروط به اموری است:
۱. یقین به حالت سابق.
۲. شک در بقای حالت سابق.
۳. اجتماع یقین و شک در یک زمان: بدین معنا که میان یقین به حالت سابق و شک در بقای آن، یقین دیگری به ضد آن فاصله نشود و زمان شک، متصل به زمان یقین باشد، مانند آن که در حال حاضر یقین به طهارت یک ساعت پیش و شک در بقای آن داشته باشد.
۴. تعدد زمان متیقن و مشکوک: بر خلاف زمان یقین و شک، چنانچه در مثال روشن شد.
در صورت عکس، یعنی وحدت زمان متیقن و مشکوک و تعدد زمان یقین و شک، مورد از مصادیق قاعده یقین خواهد بود.
۵. وحدت متعلق یقین و شک: بدین معنا که یقین و شک به یک چیز تعلق گرفته باشد؛ یقین نسبت به وجود و شک نسبت به بقای آن. برخلاف قاعده مقتضی و مانع که در آن متعلق یقین وجود مقتضی و متعلق شک حصول مانع از تأثیر مقتضی است.
۶. تقدم زمان متیقن بر مشکوک: در صورت عکس، یعنی تأخر زمان متیقن از زمان مشکوک، مورد از مصادیق استصحاب قهقری خواهد بود.
برخی در شرطیت این شرط مناقشه کرده و گفتهاند: زمان متیقن گاهی متصل به زمان مشکوک نمیباشد و مقدم بر آن نیست، بلکه بین این که زمان متیقن همان زمان مشکوک باشد یا زمان قبل از آن، مردد است.
۷. فعلیت داشتن یقین و شک: بنابر این شک تقدیری برای جریان استصحاب کفایت نمیکند؛ مانند آن که مکلف، بعد از نماز بفهمد که پیش از نماز طهارت نداشته است، لیکن از آن غفلت کرد و نماز گزارد و اکنون در این که برای نماز، طهارت گرفته یا نه شک کرده است. در فرض التفات به حالت خود پیش از نماز و شک در طهارت، استصحاب عدم طهارت (حدث) در حق او جاری میشود. حال چنانچه شک و یقین تقدیری کافی باشد، مکلف بعد از نماز که زمان التفات وی میباشد حدث مشکوک پیش از نماز را که در فرض التفات پیش از نماز این شک برای وی حاصل میشد، استصحاب میکند و در نتیجه نماز را باید اعاده کند.
۸. عدم وجود اماره یا اصل عملی حاکم بر استصحاب: مانند قیام بینه بر ارتفاع حالت سابقه یا جریان اصل سببی و موضوعی و یا قاعده فراغ.
که در این موارد موضوع استصحاب (شک در بقا) منتفی گردیده و جا برای استصحاب باقی نمیماند.
۹. برخورداری مستصحب از اثر عملی شرعی که بر مستصحب-و نه لازم آن-بار شود، چون غرض از استصحاب، ترتب آثار شرعی یقین پیشین در ظرف شک یعنی زمان فعلی است و اگر اثر بر لازم مستصحب بار شود، اصل مثبت خواهد بود.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️ @valiasrk
هدایت شده از وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانیها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
#روش_مطالعه
شش روش مطالعه: 1
1️⃣خواندن بدون نوشتن،2️⃣ خط كشيدن زير نكات مهم، 3️⃣ حاشيهنويسي، 4️⃣خلاصهنويسي، 5️⃣كليدبرداري، 6️⃣خلاقيت و طرح شبكهاي مغز
خواندن بدون نوشتن:
روش نادرست مطالعه است. مطالعه فرآيندي فعال و پويا است و براي نيل به اين هدف بايد از تمام حواس خود براي درك صحيح مطالب استفاده كرد. بايد با چشمان خود مطالب را خواند، بايد در زمان مورد نياز مطالب را بلند بلند ادا كرد و نكات مهم را يادداشت كرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگير شده و حضوري فعال و همه جانبه در يادگيري داشت و هم در هنگام مورد نياز، خصوصا "قبل از امتحان، بتوان از روي نوشتهها مرور كرد و خيلي سريع مطالب مهم را مجددا" به خاطر سپرد.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️ @valiasrk
هدایت شده از وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانیها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
#روش_مطالعه
شش روش مطالعه: 2
2️⃣خط كشيدن زير نكات مهم:
✍🏼اين روش شايد نسبت به روش قبلي بهتر است ولي روش كاملي براي مطالعه نيست چرا كه در اين روش بعضي از افراد به جاي آنكه تمركز و توجه بر يادگيري و درك مطلب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط كشيدن زير نكات مهم ميگردد.
حداقل روش صحيح خط كشيدن زير نكات مهم به اين صورت است كه ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را كاملا درك كنند و سپس زير نكات مهم خط بكشند نه آنكه در كتاب به دنبال نكات مهم بگردند تا زير آن را خط بكشند.
#ادامه_دارد
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️ @valiasrk
هدایت شده از وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانیها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
#روش_مطالعه
شش روش مطالعه ۳
3⃣حاشيه نويسي:
اين روش نسبت به دو روش قبلي بهتر است ولي باز هم روش كامل براي درك عميق مطالب و خواندن كتب درسي نيست ولي ميتواند براي يادگيري مطالبي كه از اهميت چنداني برخوردار نيستند، مورد استفاده قرار گيرد.
4⃣ خلاصه نويسي:
در اين روش شما مطالب را ميخوانيد و آنچه را كه درك كردهايد به صورت خلاصه بر روي دفتري يادداشت ميكنيد كه اين روش براي مطالعه مناسب است و از روشهاي قبلي بهتر ميباشد چرا كه در اين روش ابتدا مطالب را درك كرده سپس آنها را يادداشت ميكنيد اما باز هم بهترين روش براي خواندن نيست.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️ @valiasrk
#نشست علمی
#تبیین_اصل_احتیاط
🔶 بررسی اصل احتیاط - بخش اول
اصل احتیاط از اصول عملی و عبارت است از عمل به چیزی که در پرتو آن، ذمّۀ مکلّف از تکلیف متوجه وی، فارغ و رها میشود.
اصل احتیاط، از اصول عملی است که وظیفه عملی مکلف را به هنگام شک در «مکلفٌ به» تعیین میکند و به لزوم موافقت قطعی با تکلیفِ «معلوم به اجمال» حکم مینماید.
در مواردی که مکلف علم به اصل تکلیف (وجوب یا حرمت) دارد، ولی در واجب یا حرام بودن مصداق خاصی شک مینماید- برای مثال، میداند در ظهر جمعه نماز بر او واجب است، اما شک دارد که نماز ظهر بر او واجب است یا نماز جمعه ؛ یا میداند خمر حرام است، ولی شک دارد کدام یک از دو ظرف موجود خمر است- باید احتیاط کند؛ یعنی درمثالهای ذکر شده، در مورد اول، باید هر دو نماز را به جا آورد و در مورد دوم، باید از هر دو ظرف اجتناب نماید تا به موافقت قطعی با تکلیف معلوم به اجمال اطمینان پیدا کند.
پس اصل احتیاط در مورد شک در « مکلف به» (شبهه مقرون به علم اجمالی) جاری میگردد و چون شک در مکلف به یا بین متباینین» است یا بین « اقل و اکثر »، اصولیها در دو مقام از اصل احتیاط بحث نمودهاند
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#نشست علمی
#تبیین_اصل_احتیاط
🔶 بررسی اصل احتیاط - بخش دوم
در نظر بعضی از اصولیون، هر چند در بسیاری از موارد، مجرای احتیاط، شبهه مقرون به علم اجمالی است، ولی منحصر به آن نمیباشد.
به اصل احتیاط، اشتغال، اصالت احتیاط، اصالت اشتغال، اصالت اشتغال ذمه، اصل اشتغال، قاعده احتیاط و قاعده اشتغال نیز گفته می شود.
احتیاط از دو بعد فقهی و اصولی مورد بحث قرار گرفته است.
بحث احتیاط در فقه از آن جهت است که در کنار اجتهاد و تقلید یکی از راههای امتثال تکلیف است.
بحث احتیاط در اصول فقه نیز از آن جهت است که مبنی و ملاک وجوب احتیاط در شبهات با قطع نظر از نوع مکلّف (مجتهد، مقلّد و یا محتاط) تبیین میگردد.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#نشست علمی
#تبیین_اصل_احتیاط
🔶 بررسی اصل احتیاط - بخش سوم
🔻احتیاط بر دو قسم است:
▫️احتیاط عقلی (قاعدۀ اشتغال؛ اصل اشتغال) عبارت است از حکم عقل به لزوم فارغ کردن ذمّه از عهدۀ تکلیف منجّز در صورت امکان آن.
🔻احتیاط عقلی در سه مورد است:
▪️ شبهه حکمی بدوی قبل از فحص
موارد شبهه حکمی بدوی، پیش از فحص از دلیل آن. هرگاه چیزی مشکوک باشد، قبل از فحص از دلیل آن نمیتوان به برائت تمسّک جست، بلکه تا پیش از تمام شدن فحص باید به حکم عقل احتیاط کرد.
▫️ علم تفصیلی به تکلیف
موارد علم تفصیلی به تکلیف و شک در خروج از عهدۀ آن. این مورد که از موارد شبهه موضوعی است، نه حکمی از بارزترین موارد احتیاط عقلی است مانند آن که نمازگزار پس از به جا آوردن نماز در داشتن طهارت هنگام نماز شک کند.
به حکم عقل باید نماز دیگری با طهارت بخواند؛ زیرا نماز با طهارت بر او واجب بوده است و اشتغال یقینی، فراغ یقینی را میطلبد.
▪️ علم اجمالی به تکلیف الزامی
موارد علم اجمالی به تکلیف الزامی. فراغت ذمّۀ مکلّف در موردی که به وجود تکلیف الزامی اعم از وجوب و حرمت علم اجمالی دارد، جز با انجام همۀ احتمالات تکلیف یا ترک آنها در صورت امکان احتیاط میسّر نیست مانند مورد علم اجمالی به حرمت یکی از دو زن بر او در شبهه تحریمی یا وجوب یکی از دو کار بر وی در شبهه وجوبی که در فرض نخست، ازدواج با هر دو زن حرام و در فرض دوم، انجام هر دو عمل، واجب است.
🔻 حکم در صورت عدم امکان احتیاط
جایی که احتیاط ممکن نیست مانند دوران امر بین دو محذور (وجوب و حرمت)، مجرای اصل تخییر است.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#نشست علمی
#تبیین_اصل_احتیاط
🔶 بررسی اصل احتیاط - قسم دوم احتیاط (احتیاط شرعی) - بخش چهارم
▫️ احتیاط شرعی عبارت است از حکم شارع به لزوم انجام همۀ محتملات تکلیف یا اجتناب از همۀ آنها- در موارد امکان احتیاط- هنگام شک و عدم دستیابی به واقع.
🔻 موارد احتیاط شرعی
▫️ موارد جریان احتیاط عقلی ← البته حکم شارع به احتیاط در پارهای موارد همچون موارد جریان احتیاط عقلی، ناظر و ارشاد به حکم عقل است که جنبۀ تنبیهی و ارشادی دارد و از آن به حکم ارشادی تعبیر میشود.
▪️ امور مهم از نظر شرع ← تنها موردی که به اجماع، موضوع احتیاط شرعی است، احتیاط در امور مهم از نظر شرع است مانند ریختن خون یا آبروی دیگری خواه مورد شبهه از شبهات حکمی باشد یا موضوعی. بنابراین، کشتن یک انسان یا ریختن آبروی وی به مجرّد احتمال مهدور الدّم بودن یا غیر محترم بودن او جایز نیست.
▫️ شبهات حکمی بدوی تحریمی ← در شبهات حکمی بدوی تحریمی پس از فحص و نیافتن دلیل، در این که احتیاط واجب است یا نه، میان اصولیان و اخباریان اختلاف است.
اصولیان بر خلاف اخباریان آن را واجب ندانستهاند. این احتیاط از آن جهت شرعی است که اخباریان برای وجوب آن به کتاب و سنّت استدلال کردهاند.
🔻 حسن شرعی احتیاط
▫️ به قول مشهور، احتیاط به نحو مطلق چه در عبادات و چه در توصّلیّات دارای حسن عقلی و استحباب شرعی است.
▪️ اشکال به حسن شرعی احتیاط ← هر چند برخی در استحباب شرعی آن اشکال کرده و اوامر وارد در این زمینه را ارشاد به حکم عقل تلقّی کردهاند. در نتیجه، نفس امتثال اوامر احتیاط، دارای ثواب نیست، بلکه آنچه نصیب محتاط میشود، خاصیّت و اثر مترتّب بر فعل یا ترک است.
▫️ اشکال شیخ انصاری به احتیاط در عبادات ← شیخ انصاری در احتیاط در عبادات این اشکال را مطرح کرده است که در عبادت قصد قربت معتبر است و قصد قربت بدون علم تفصیلی یا اجمالی به امر شارع تحقّق نمییابد، و از آن جا که چنین علمی در موارد احتیاط وجود ندارد، عملی که به عنوان عبادت آورده میشود، عبادت به شمار نمیرود.
▪️ جواب به اشکال شیخ انصاری ← به این اشکال پاسخ داده شده است که عبادت بودن عمل عبادی، مشروط به عمل به امر شارع نیست، بلکه انجام عمل به امید محبوبیّت آن و احتمال وجود امر مولا، در عبادت بودن آن کفایت میکند. علاوه بر این، اعتبار علم به امر، در فرض پذیرفتن آن، اختصاص به صورت تمکّن از تحصیل آن دارد که چنین تمکّنی در موارد لزوم احتیاط وجود ندارد.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#نشست_علمی
🔶 بررسی تخییر در اصول - بخش اول
▫️ تخییر، به معنای آزادی انسان در انتخاب یکی از دو یا چند گزینه میباشد؛ به اینمعنا که هر کدام را خواست، انتخاب نموده و طبق آن عمل میکند. از این عنوان در اصول فقه و نیز بسیاری از ابواب فقه نظیر طهارت، صلاة، زکات، خمس، صوم، حج، جهاد و غیره سخن رفته است که در این نشست از بُعد اصولی به اهمّ مباحث تخییر اشاره میکنیم.
تخییر اصولی یا در ارتباط با موارد تعارض ادلّه است یا موارد دوران نوع تکلیف بین دو محذور (وجوب و حرمت) و یا تزاحم دو حکم در مقام امتثال؛ از سوی دیگر، تخییر یا شرعی است یا عقلی.
▪️ تخییر در لغت به معنای واگذار کردن اختیار، دادن حق انتخاب به دیگری و ترجیح دادن چیزی بر چیز دیگر است.
این واژه به معنای لغوی خود در برخی ابواب علم اصول به کار میرود، از جمله در مباحث تعارض ادلّه، تزاحم و واجب تخییری .
در منابع فقهی اهل سنّت اصولاً کاربرد آن از مفهوم لغوی خارج نشده است.
▫️ تخییر در اصطلاح عبارت است از واگذاری حقّ گزینش به انسان، نسبت به یکی از فعل و ترک یا یکی از دو فعل و یا یکی از چند متعلّق فعل از ناحیه شارع یا عقل و یا غیر آن دو.
▪️ تخییر، به معنای آزادی انسان در انتخاب یکی از دو یا چند گزینه میباشد؛ به این معنا که هر کدام را خواست، انتخاب نموده و طبق آن عمل میکند. به این ترتیب، دامنه تخییر اعم از «اصل تخییر» میباشد که فقط در «دوران بین محذورین» جاری است.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#نشست_علمی
🔶 بررسی تخییر در اصول - بخش دوم
▫️ در اصطلاح اصولیان متأخر امامی، اصل تخییر که یکی از اصول عملیه چهارگانه بهشمار میرود، عبارت است از حکم عقل به اختیار داشتن مکلف میان انجام دادن کاری و ترک آن یا انجام دادن یکی از دو کار در مواردی که احتیاط امکان ندارد.
▪️ از تخییر، در مباحثی از علم اصول سخن به میان آمده است.
۱. در مبحث اصل عملی تخییر؛ که طبق آن، در دوران بین محذورین، مکلف در انتخاب هر یک از دو طرف محذور آزاد است. مشهور اصولیها این تخییر را عقلی دانستهاند.
۲. در مبحث تعارض ادله؛ بعضی معتقدند هرگاه دو خبر با هم تعارض کنند و هیچگونه مرجحی وجود نداشته باشد، باید به مضمون اخبار تخییر، که مکلف را در اخذ به هر یک از دو خبر مخیر نموده است، عمل کرد. مشهور، این تخییر را تخییر فقهی مقابل تخییر اصولی میدانند.
۳. در مبحث تزاحم دو دلیل در مقام امتثال و عجز مکلف از امتثال هر دو؛ که اصولیون در فرض عدم وجود مرجح در مقام، او را در امتثال هر یک از آن دو مخیر دانستهاند.
▫️ سخن از تخییر اصولی یا در ارتباط با موارد تعارض ادلّه است یا موارد دوران نوع تکلیف بین دو محذور (وجوب و حرمت) و یا تزاحم دو حکم در مقام امتثال؛ از سوی دیگر، تخییر یا شرعی است یا عقلی.
▪️ تخییر شرعی بدین معنا است که شارع مقدس، هنگام تعارض دو اماره و عدم امکان جمع بین آن دو و نیز عدم امکان ترجیح یکی بر دیگری، مکلف را در عمل به هر یک از آن دو آزاد گذاشته است و در حقیقت، تخییر شرعی، حکم شرعی ظاهری هنگام تعارض و عدم امکان جمع و ترجیح است، نه حکم شرعی واقعی.
نظر مشهور اصولیان، در فرض تعارض و عدم امکان جمع و ترجیح، تخییر شرعی است.
▫️ تخییر عقلی عبارت است از حکم عقل به تخییر.
مورد تخییر عقلی یا شک در نوع تکلیف (نه اصل تکلیف) و دوران آن بین وجوب و حرمت است که از آن به «اصل تخییر»؛ یکی از اصول عملی تعبیر میشود یا تزاحم دو حکم، که مکلّف از امتثال همزمان آن دو ناتوان است و یا به دلیلی خارجی، جمع بین دو تکلیف اراده نشده است و هیچکدام از آن دو بر دیگری ترجیح ندارد.
وظیفه مکلّف در این صورت به حکم عقل، اختیار یکی از آن دو است.
تخییر در مورد نخست، حکم ظاهری عقلی و در مورد دوم، حکم واقعی عقلی است.
▪️ شیخ انصاری نخستین فقیهی است که به طور مبسوط در مبحث اصول عملیه، به اصل تخییر پرداخته است.
وی کاربرد این اصل را وقتی میداند که حکم واقعی یک موضوع مورد شک بوده و نسبت به زمان قبل از شک، هیچگونه یقینی وجود نداشته باشد و در عین حال احتیاط نیز ممکن نباشد. (در باره ابهام موجود در تعبیرات شیخ انصاری در خصوص موارد اجرای اصول عملیه به این منبع رجوع کنید).
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#نشست_علمی
🔶 بررسی تخییر در اصول - بخش سوم
▫️ اصل تخییر در دو صورت میتواند اجرا شود: شک در تکلیف و شک در مکلَّفٌبه (مصداق تکلیف).
▪️ شک در تکلیف آن است که شخص مکلف، به وجود تکلیفی الزامی در مورد کاری معیّن علم اجمالی داشته باشد، ولی مردد باشد که وظیفه او انجام دادن آن کار است یا ترک آن.
مثال رایج در این خصوص، نماز جمعه در عصر غیبت امام دوازدهم است که قطعاً درباره آن حکمی وجود دارد؛ حال اگر شخص مکلف بین وجوبِ خواندن یا وجوب ترک آن مردد باشد اصل تخییر را اجرا میکند.
▫️ شک در مکلّـفٌبه هنگامی تحقق مییابد که شخص مکلف نسبت به دو کار معیّن که یکی از آن دو واجب و دیگری حرام است، علم داشته باشد، اما نداند کدام واجب و کدام حرام است، مانند علم به وجوب یکی از دو نماز ظهر و جمعه و حرمت دیگری، و شک در مصداق واجب و حرام.
در فرض اخیر، از آنجا که وانهادن هر دو کار موجب مخالفت قطعی با حکم وجوبی میشود و انجام دادن هر دو منجر به مخالفت قطعی با حرمت میگردد، عقل حکم میکند که مکلف یکی از دو کار را به اختیار خود برگزیند و عمل کند.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#نشست_علمی
🔶 بررسی تخییر در اصول - بخش چهارم
🔶 تخییر در دوران امر بین محذورین
🔻شیخ انصاری مبحثی را به «اصل تخییر» اختصاص نداده، اما در ضمن عنوان عام «دوران امر بین محذورَین» درباره آن در چهار مبحث فرعیتر بحث کرده است، زیرا شک در حکم واقعی یا ناشی از دسترسی نداشتن به مستند حکم (فقدان نص) است یا مستند حکم نارساست (اجمال نص) یا دو مستند ناسازگار درباره آن وجود دارد (تعارض دو نص) یا ناشی از شبهه در مصداق است.
در سه فرض نخست، شبهه حکمی و در فرض چهارم شبهه موضوعی پدید میآید.
🔻 شبهه حکمی ناشی از فقدان نص
مثالی که برای شبهه حکمی با فرض فقدان نص، در منابع اصولی ذکر شده، آن است که امت اسلامی در یک مسئله فقط دو قول داشته باشند.
اصولیان امامی در این فرض آرای متعددی ابراز داشتهاند که برخی از آنها مبتنی بر تفکیک دو مرحله نظر و عمل است.
این آرا عبارتاند از:
۱) حکم به برائت عقلی و شرعی.
۲) وجوب عمل به یک حکم معیّن و ترجیح جانب حرمت با استناد به این حکم عقلی که «دفع مفسده بر جلب منفعت ترجیح دارد». (برای نقد این دیدگاه به این منابع رجوع کنید).
۳) تخییر شرعی که مراد از آن ممکن است تخییر واقعی یا ظاهری باشد و نیز ممکن است تخییر در مقام عمل برای مکلف یا تخییر در فتوا دادن برای مُفتی باشد.
۴) تخییر عقلی در مقام عمل و توقف در مقام اِفتاء.
۵) تخییر عقلی و حکم به اباحه شرعی.
۶) فقدان حکم ظاهری شرعی و وجود تخییر تکوینی (برای آگاهی از این نظریه و نقد آن به این منابع رجوع کنید (برای تفاصیل آرا به این منبع رجوع کنید).
🔻 شبهه حکمی ناشی از اجمال نص
مثال شبهه حکمیِ ناشی از اجمال نص، فعل امر است که گاه با توجه به سیاق کلام، معلوم نیست که آیا مراد از آن تهدید است یا الزام.
🔻 شبهه موضوعی
شبهه موضوعی نیز هنگامی تحقق مییابد که نسبت به یک شی ء یا شخص خارجی از حیث مصداقِ واجب یا حرام بودن، شک وجود داشته باشد.
برخی اصولیان این دو فرض را به صورت مستقل بررسی نکردهاند (از جمله آخوند خراسانی)، ولی در برخی منابع حکم آنها نیز مانند فرض پیشین است.
🔻 شبهات ناشی از تعارض دو نص
در شبهات ناشی از تعارض دو نص، مانند موردی که در یک حدیث به چیزی امر، و در حدیثی دیگر از همان چیز نهی شده باشد، باید مبنای سببیت اخبار و مبنای طریقیت را از هم متمایز کرد.
بر مبنای سببیت اخبار (یعنی بر این اساس که دلالت حدیث بر وجوب یک چیز، سببِ شرعی وجوب آن است) باید تخییر عقلی را پذیرفت، زیرا در عمل کردن به مُفاد هر دو خبر مصلحت وجود دارد و بنابراین، دو حکم متعارض مانند دو عملِ واجب میشود که تحقق آنها با یکدیگر ممکن نیست.
اما برای مبنای طریقیت (یعنی بر این اساس که اخبار به این علت حجیت دارند که طریق دستیابی ما به حکم شرعیاند) هر دو خبر یکدیگر را نفی میکنند (تساقط) و چارهای جز توقف نیست، هر چند قول به تخییر نیز مطرح شده است.
🔻 اخبار علاجیه
با توجه به وجود احادیث خاص درباره چگونگی حل تعارض ادلّه، که به اخبار عِلاجیه مشهورند، فقها و اصولیان امامی با استناد به آن احادیث، قایل به تخییر شدهاند، حتی برخی از آنان در صورت وجود مرجِّح در یک طرف نیز قایل به تخییرند.
در برابر، برخی اخباریان بر آناند که اگر موضوع مورد تعارض از مقوله عبادات محض مانند نماز باشد، تخییر جاری خواهد بود و هرگاه حق الناس باشد، مانند دِین و ارث و وقف، باید توقف کرد یا آنکه مجتهد در مقام فتوا دادن باید توقف کند، ولی در عمل مخیر است.
برخی فقهای اهلسنّت نیز در فرض تعارض روایات، تخییر را پذیرفتهاند، هر چند بهنظر بیشتر آنان این دو حکم متعارض، سبب نفی یکدیگر (تساقط) میشوند.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#نشست_علمی
🔶 بررسی تخییر در اصول - بخش پنجم
🔻 نوع حکم اصل تخییر
تخییر در باب تعارض ادلّه، از قبیل واجب تخییری در مسائل فقهی (مانند تخییر بین نماز شکسته و تمام) نیست، بلکه از دیدگاه علمای اصول، یک حکم شرعی ظاهری است و برای اثبات حجیت دلیل که مسئلهای اصولی است، بهکار میآید.
با اینهمه، گاه در مقولهبندی اینگونه تخییر ذیل اصول عملی تردید شده است.
بنابر دیدگاه غالب در میان اصولیان، تخییر در فروض سهگانه دیگر (فقدان نص و اجمال نص و شبهه موضوعی) حکمی است که وظیفه مکلف را در عمل تعیین میکند.
بر این اساس، در برخی منابع اصل تخییر صرفاً عقلی قلمداد شده، اما از تعبیرات تعدادی منابع دیگر بر میآید که در برخی فروض، اصل تخییر شرعی نیز پذیرفته شده است و بعضی فقها در فرض فقدان نص نیز حکم به تخییر شرعی دادهاند.
اصل تخییر، از نظر ثبوت و اثبات، نزد اصولیون مورد بحث است، زیرا بعضی از آنان، تخییر در مقام ثبوت را محال دانستهاند، ولی اتفاق دارند که تخییر در مقام اثبات که همان عالم استدلال به اخبار تخییر است ثابت میباشد.
#ادامه_دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
📜 #متن
#ویژه سالروز شهادت حضرت امام باقر سلاماللهعلیه ۱
استاد دکتر محمدحسین #رجبی_دوانی
🚦بررسی وضعیت سیاسی دوران امام باقر علیهالسلام
#بخش_اول
📍درباره وضعیت سیاسی دوران امامت حضرت امام باقر علیهالسلام باید عرض کرد که آن وجود مقدس در سال ۹۴ یا به نقلی ۹۵، یعنی همزمان با شهادت پدر بزرگوارش امام سجاد علیهالسلام به امامت رسیدند و تا سال ۱۱۴ که به شهادت رسیدند دوران امامت آن وجود مقدس چیزی نزدیک ۱۹ سال به طول انجامیده است.
📍در عصر امامت امام باقر سلاماللهعلیه، آن حضرت مدتی کوتاه یعنی کمتر از یک سال را با #ولید_بن_عبدالملک به عنوان خلیفه غاصب اموی معاصر هستند و بعد ار مرگ ولید در سال ۹۶ #سلیمان_بن_عبدالملک به قدرت میرسد که وی هم تا سال ۹۹ بر عالم اسلام مسلط بوده است.
📍این عصر، عصر گسترش قلمرو مسلمانان با عملیاتهای نظامی هست. به این معنا که در شرق در #ماوراءالنهر و در مناطقی ماورای ایران دوره ساسانی، فتوحات صورت می گیرد و هم در غرب عالم اسلام و اروپای غربی یعنی سرزمین اسپانیا و پرتغال امروزی که شبه جزیره ایبری باشند، مسلمان ها وارد شده و با سرعت پیش میروند. اما سال ۹۹ هجری در پی مرگ #سلیمان_بن_عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز پسر عموی آنها به خلافت رسید که او بر خلاف بنیامیه نسبت به اهل بیت علیهمالسلام رفتاری توام با احترام و مدارا داشت.
📍 #عمر_بن_عبدالعزیز در امامت امام باقر علیهالسلام که به قدرت میرسد سب و لعن به ساحت مقدس امیرالمومنین علیهالسلام را که معاویه لعنهالله باب کرده بود، ممنوع اعلام کرد و فدک را به نوادگان امام مجتبی علیهالسلام بازگردانید و برای طالبیان و علویان از بیت المال حقوق تعیین کرد و خود را چاکر و فردی مخلص نسبت به امیرمومنان علیهالسلام میدانست.
📍امام باقر علیهالسلام با عمر بن عبدالعزیز یک مناظره مکتوب دارد. طبق نقل تاریخ روزی عمر بن عبدالعزیز از امام سجاد علیهالسلام یاد کرد و گفت که زینت دین و پیشوای عابدان از دنیا رفت. به او گفتند که از او فرزندی باقی مانده است که چیزی از پدر کم ندارد عمر بن عبدالعزیز برآن شد که امام باقر علیهالسلام را بیازماید. لذا نامهای به حضرت نوشت و از حضرت درخواست رهنمودی کرد.
📍امام باقر علیهالسلام در پاسخ مواردی مطرح کردند که برای عمر بن عبدالعزیز سنگین بود. لحن امام مقداری تند و سرزنش آمیز بود عمر بن عبدالعزیز وقتی این پاسخ را دریافت کرد ناراحت شد و چون می دانست که از امام علیهالسلام نامهای خطاب به خلیفه پیشین سلیمان بن عبدالملک در بایگانی در بارخلافت وجود دارد آن نامه را درخواست کرد و وقتی دید که امام چگونه با الفاظی محترمانه سلیمان را مورد خطاب قرار داره است بیشتر ناراحت شد و در نامهای به امام علیهالسلام اینگونه عنوان کرد که...
🔸من نامه شما به خلیفه جبار پیشین را دیدم که چگونه او را با عزت و احترام یاد کردید اما من که سعی کردم عدل پیشه کنم و جلوی مظالم و فشارها به مردم را بگیرم اینگونه مورد عتاب قرار دادهاید...
#ادامه_دارد