๛ وارستگی ๛
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر ▪️ (قسمت ۱۴) 🔸 آیا متکلمان به موضوعی که در اندیشهی #هایدگر محل توجه است
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر
▪️ (قسمت ۱۵)
🔸 چرا باید تاریکی زمانه عسرت که در آن گریز خدا ما را در زمانه بدون خدا رها میکند (زمانی چنان فقیر که حتی نمیتواند فقدان خدا را بهمثابه یک فقدان تجربه و درک کند) تحمل کنیم؟
🔹 #هایدگر گفته است: «انکشاف نمیتواند نزدیک باشد، در راهی که نزدیک است...». انکشاف؟ بله انکشاف. با وارد شدن به گرگومیش و شب که ما آن را مییابیم میتوانیم بگوییم: یک ستاره!
🔸 این جهان-شب لزوماً انحلال همه چیز در آشفتگی ای ناامیدانه و بدون فکر نیست. هولدرلین شاید بیشتر از نیچه چنین حس میکند. اگرچه این جهان-شب ما را با درهمی و آشفتگی یک مغاک تهدید میکند، اما امکان تغییر و دگرگونی را نیز تشدید میکند.
🔹 این، نزول کردنی را مهیا میکند که با آن ما وارد آغاز اقامت خود در این کره خاکی میشویم.
🔸 همانطوری که باید به ذات #نیهیلیسم و فراموشی وجود برگردیم تا بتوانیم یکبار دیگر معنای #وجود را مطرح کنیم، بههمین ترتیب باید به این فقدان خدا، به مغاک، که ممکن است ما بار دیگر از درون آن از خدا بپرسیم، برگردیم. زیرا درنتیجهی شب، ستارگان بیرون میآیند و آسمانها روشن میشوند.
🔹 هایدگر در #هولدرلین شریکی برای گفتوگو در باب بیخانمانی انسان و فقدان خدا مییابد که بیرون از زبان متافیزیکی است. بااینحال نوید یک دعوی الهی، یک خدای آینده، با چنین پرسشهایی و با کلمات هولدرلین نشان داده است که این زمان، زمان گریز خدا و زمان خدایی است که "خواهد آمد" نویدی که در اعلان هایدگر مبنیبر اینکه «تنها یک خدا میتواند ما را نجات دهد»، آشکارا تکرار شد.
🔸 این نوید، تنها به واسطه شب یک زمانه بیخدایی که شامل بلاتکلیفی است، وجود دارد.
🔹 بنابراین در اینجا هیچ آرامشی برای متکلمی که ممکن است در این نگرش نشانههای امیدواری و انتظار ببیند وجود ندارد. هیچچیز در اینجا قطعی نیست، ما نمیتوانیم عجله کنیم و از خرابههای قدیمی، خدایی را دوباره برای خودمان بسازیم. در عوض تفکر همانطورکه هولدرلین توصیف میکند در «وضعیت شک الهام شده الهی» قرار میگیرد.
🔸 ما باید علیرغم ظهور بیخدایی، در جوار فقدان خدا باقی بمانیم و مراقب آن باشیم زیرا در برابر خدایی که غایب است تسلیم میشویم. تاریکیای که بدین ترتیب آشکار شد، هوشیاری و روشنایی جدیدی به ارمغان میآورد.
🔹 ما در جمع شدگی بیشتر رشد میکنیم، بیشتر متوجه و مراقب میشویم، دوباره شروع به فکر کردن میکنیم و از این طریق به ذات خود فرود میآییم.
🔸 «به روح خود گفتم آرام باش و بگذار تاریکی بر تو بیاید که تاریکیِ خدا خواهد بود. مانند یک تئاتر، چراغها خاموش میشوند تا صحنه تغییر کند.»
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی