eitaa logo
๛ وارستگی ๛
1.2هزار دنبال‌کننده
203 عکس
50 ویدیو
17 فایل
❖ وارستگی ๛ گلاسنهایت ๛ رهایی ๛ انقطاع ❖ ادمین: @alirooholamin (نقل مطالب، با ذکر لینک کانال بلامانع است) برچسب‌ها: عرفان | فلسفه | آوینی | انقلاب اسلامی | هایدگر | نیچه | گادامر | فردید | داوری اردکانی | فوکو | کانت | هگل | دکارت | هرمنوتیک | ملاصدرا
مشاهده در ایتا
دانلود
فردید: مراد من از بمعنی مقابل ابژکتیو نیست زیرا عینی اندیشیدن خود پافشاری در ذهنی اندیشیدن است. ‌
فردید: معنائی که من از غربزدگی میخواهم با آنچه در این باره شادروان نوشته است، بسیار فرق دارد. درنظر من، غربزدگی از لحاظ فلسفه تاریخ مطرح است. نکته در مساله خودآگاهی است. و من غربزدگی را چنین تعریف میکنم: غربزدگی یعنی پذیرش قهری تمدن و فرهنگ و پیروی بی چون و چرا از آن، بدون رشد به مرحله خودآگاهی که غربیان بهر صورت بدان رسیدند. پیداست که رنسانس (نوزایش) ما که غربزدگیش نامیدیم با مقتضیات قهری تاریخ چون استعمار و لوازم آن نیز همزاد و همراه بوده است. پس بر خلاف آنچه که آل احمد در این زمینه نوشته نکوهش از غربزدگی مستلزم ستایش دوره پیش از مشروطه و آرزوی خام بازگشت به زندگانی نکبت بار و شریعت مآبی قلابی گذشته نیست و بهر حال من پیش خود همواره غربزدگی را به پسندیده و ناپسند بخش کرده ام. و این که گفتم غربزده خوبی بود برای آنست که در مقابل غربزدگی آنروز با یک نحو دیگر از طغیان کرده بود. ‌
فردید : "کلام الله مجید ، کتابی است که امروز ، دیروز و همیشه برای من بهترین کتاب بوده است . من حتی اگر گاهی از شعری نقل میکنم به سبب پیوند خاص او با کلام الله مجید می باشد" ‌
فردید: "" به اعتقاد من "" تاریخ است، دو هزار سال است که بشر "" شهر می نوشد و این چیزی جز نیست. با بود که باده خواری با محتسب شهر آغاز گردید: باده با محتسب شهر ننوشی زنهار بخورد باده ات و سنگ بجام اندازد مراد من از محتسب شهر "" امروز است که هیدگر از آن به نام "تفکر خودبنیادانه" یاد می کند و من پیش خود آن را به "" تعبیر و تفسیر می کنم.
فردید: من عقیده دارم هنوز کلامی که هیدگر در سی سال پیش عنوان کرد کماکان مسئله روز است. او گفت "تاریخ مغرب، تاریخ مغرب است". هنگامی که این سخن را از زبان هیدگر خواندم از نظر متدولوژی، روزی از نو در زندگی فلسفی خود مشاهده کردم – آری من به "غرب زدگی" رسیده بودم و تمام توجه من به این مسئله معطوف شد – اکنون باید این و تاریخ مغرب حقیقت با توجه به خیر و صلاح ملک و ملت روشن گردد. ‌
فردید: سراسر متافیزیک زده است. مارکسیسم آخرین مرحله و اصرار در متافیزیک است. کما اینکه "جامعه مصرف" نیز محصولی از متافیزیک است.
فردید: من اعتقاد دارم " بشر معاصر" یک آزادی انسانی نیست بلکه "فرار از حق و و فرار از ذات اصیل انسان" است: وصال حق زخلقیت جدائی است ز خود بیگانه گشتن آشنائی است ‌
فردید: بشر در بسر می برد ، سعادت انسان در این دنیاست و در همین جاست که بشر می تواند از زمان "فانی" استفاده کند و سعادتمند شود. ‌‌
می دانید چه موقعی است؟ زمانی که بشر می گوید – اگر نتواند از "" به "زمان باقی" طی طریق کند، دیگر شاعر نیست – او شاعری است که بجای اینکه "تقوی" الهام بخش او باشد "فجور" الهام بخش اوست.   ‌
فردید: به این معنا که امروز جوانان ما آن را بررسی می کنند نیست. به اعتقاد من فلسفه ملازم "" است و برای درک آن باید از گذشت. ‌
فردید: حاصل کارگه کون و مکان اینهمه نیست خوش بیاسای زمانی که "زمان" اینهمه نیست برای حافظ "" اصیل عارفانه است، برای من نیز. ‌