فردید:
معنائی که من از غربزدگی میخواهم با آنچه در این باره شادروان #جلال_آل_احمد نوشته است، بسیار فرق دارد. درنظر من، غربزدگی از لحاظ فلسفه تاریخ مطرح است. نکته در مساله خودآگاهی است. و من غربزدگی را چنین تعریف میکنم: غربزدگی یعنی پذیرش قهری تمدن و فرهنگ #غرب و پیروی بی چون و چرا از آن، بدون رشد به مرحله خودآگاهی که غربیان بهر صورت بدان رسیدند. پیداست که رنسانس (نوزایش) ما که غربزدگیش نامیدیم با مقتضیات قهری تاریخ چون استعمار و لوازم آن نیز همزاد و همراه بوده است.
پس بر خلاف آنچه که آل احمد در این زمینه نوشته نکوهش از غربزدگی مستلزم ستایش دوره پیش از مشروطه و آرزوی خام بازگشت به زندگانی نکبت بار و شریعت مآبی قلابی گذشته نیست و بهر حال من پیش خود همواره غربزدگی را به پسندیده و ناپسند بخش کرده ام. و این که گفتم #صادق_هدایت غربزده خوبی بود برای آنست که در مقابل غربزدگی آنروز با یک نحو دیگر از #غربزدگی طغیان کرده بود.
فردید:
"#فلسفه_تاریخ" به اعتقاد من "#علم_الاسماء" تاریخ است، دو هزار سال است که بشر "#باده_با_محتسب" شهر می نوشد و این #محتسب چیزی جز #فلسفه_یونان نیست. با #سقراط بود که باده خواری با محتسب شهر آغاز گردید:
باده با محتسب شهر ننوشی زنهار
بخورد باده ات و سنگ بجام اندازد
مراد من از محتسب شهر "#تفکر_غربی" امروز است که هیدگر از آن به نام "تفکر خودبنیادانه" یاد می کند و من پیش خود آن را به "#نفس_اماره" تعبیر و تفسیر می کنم.
فردید:
من عقیده دارم هنوز کلامی که هیدگر در سی سال پیش عنوان کرد کماکان مسئله روز است. او گفت "تاریخ مغرب، تاریخ مغرب #حقیقت است". هنگامی که این سخن را از زبان هیدگر خواندم از نظر متدولوژی، روزی از نو در زندگی فلسفی خود مشاهده کردم – آری من به "غرب زدگی" رسیده بودم و تمام توجه من به این مسئله معطوف شد – اکنون باید این #غربزدگی و تاریخ مغرب حقیقت با توجه به خیر و صلاح ملک و ملت روشن گردد.
فردید:
بشر در #زمان_فانی بسر می برد ، سعادت انسان در این دنیاست و در همین جاست که بشر می تواند از زمان "فانی" استفاده کند و سعادتمند شود.
#زمان
می دانید #زمان_باقی چه موقعی است؟ زمانی که بشر #شعر می گوید – اگر #شاعر نتواند از "#زمان_فانی" به "زمان باقی" طی طریق کند، دیگر شاعر نیست – او شاعری است که بجای اینکه "تقوی" الهام بخش او باشد "فجور" الهام بخش اوست.
#زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#متافیزیک و انسان جدید
#تفکر_غربی
مهدی بنایی
فردید:
در مقابل مورفولوژی تاریخی و آرکئولوژی و تعابیری از این قبیل که علمای اجتماع و فلاسفه تاریخ اصطلاح کرده اند باید بگویم من به "اسم شناسی تاریخی" قائلم. "#اسم_شناسی" را خودم اصطلاح می کنم ولی باید در نظر داشت که مساله تلقی اسماء در تصوف نظری اسلام هست چنانکه محی الدین بن عربی در فصوص الحکم هر یک از انبیاء را مظهر اسمی از اسماء دانسته است ، همچنین عبدالرحمن جامی درباره اینکه ادوار تاریخ هر یک مظهر اسمی از #اسماء_الهی است ، به تبع محی الدین می گوید:
در این نوبتکده صورت پرستی
زند هر کس به نسبت کوس هستی
حقیقت را بهر دوری ظهوری است
ز اسمی بر جهان افتاده نوری است
اگر عالم بیک منوال بودی
بسا انوار کان مستور ماندی